واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - مصطفى یوسف اللداوی بالاخره رئیس حکومت فلسطین تهدیدات خود را عملی کرده و در مورد برگزاری انتخابات ریاستی و پارلمانی ماه ژانویه آینده حکم صادر کرد. عباس با این کار دیوار طرح آشتی ملی را در هم کوبید و نشان داد که هیچ اهمیت و احترامی برای نظر ملت فلسطین ونیز نظر دیگر گروههای فلسطینی از جمله سازمان آزادی بخش فلسطین قائل نیست. حکم وی همانند بنزینی است که روی آتش شعلهور اختلافات فلسطینی ریخته باشد و با صدور آن، گویی برنامه آشتی ملی را با گلولهای مورد هدف قرار داد تا تلاشهای ملی و منطقهای را در این زمینه به مرگ محکوم کند و نیز جنبش حماس که موضع خود را در مورد بسته پیشنهادی مصر اعلام کرده بود و بر اهتمامش بر برنامه آشتی ملی تأکید کرده بود با چالش بیشتری روبهرو کند. حماس برای رسیدن به توافق با جنبش فتح و حکومت فلسطین تلاشهای مصرانهای کرد ولی تبدیل پیشنهادات مصر با پیشنهادات دیگری را رد کرد. همچنین نپذیرفت کهبندی به این پیشنهادها اضافه شود که در معاهده اول بر آنها توافق نشده بود که نوعی خیانت و یا فریب و دورزدن دیگر گروههای فلسطینی به شمار میرود. این فریب برای حماس قابل گذشت نیست که حوادث ثابت کرده است، مردان آن موضعگیریها را به خوبی درک میکنند و در خواندن و تدوین معاهدهها نکتهبین هستند و بیانیهها و معاهدات را قبل از امضا و توافق بر آنها خوب بررسی میکنند. بدون شک محمود عباس با این اقدام طرح آشتی ملی فلسطین را به یک تونل تاریک هدایت کرد و آینده گفتمان بین فلسطینیها و مذاکره را تا آینده نامعلومی به تعویق انداخت و تمام ملت فلسطین را به گودال اختلافات داخلی شدیدی وارد کرد. وی با این تصمیم خود دودستگی و تفرقه بین ملت فلسطین را عمیقتر کرد زیرا او به خوبی میداند که حماس چیزی به نام «قرار گرفتن در عمل انجام شده» نمیشناسد و در انتخابات ریاست و یا پارلمانی که آمادگی آن را نداشته یا انتخاباتی که از قبل ابزار و برنامه آن طرحریزی شده باشد شرکت نخواهد کرد. عباس در اشتباه است اگر گمان کند که حماس نگران آینده پارلمانی خود است و با سرعت به سمت توافقی پیش خواهد رفت که به منزله کوتاه آمدن و کوتاهی در اصول و مواضع است. این حسابگریها اشتباه است و نتیجه دور از انتظاری را در پی خواهد داشت اگر عباس روش اندیشه و تفکر حماس و ابزار تصمیمگیری آن را نمیشناسد در اشتباه است و پندار بیهودهای است اگر گمان کند که حماس را به تصمیمی مجبور کند که به آن قانع نیست وبا این توهم قبل از اینکه کس دیگری را بفریبد خود را فریفته است. عباس هنگام صدور حکم مبنی بر برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست در کرانه باختری و نوار غزه و قدس شرقی به خوبی میدانست که جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی با دستور اجرای انتخابات جداگانه طبق قانونی که فتح به تنهایی صادر کرده موافقت نخواهند کرد. این قانون تنها بر اساس نظر حکومت فلسطین صادر شده تا پیروزی خود را تضمین و شکست دیگران و عدم دستیابی هیچکدام از گروهها را با درصدی بالا مؤکد کند. عباس به خوبی میداند که گروه بزرگی از شهروندان فلسطینی در کرانه باختری و در قدس شرقی از طرفداران و مخالفان حماس و دیگر گروههای مخالف در این انتخابات مشارکت نخواهند کرد، نه کسی نامزد این انتخابات خواهد شد و نه کسی رأی خواهد داد. گذشته از اینکه این انتخابات در غزه امکان برگزاری ندارد زیرا وی حکومتی بر این بخش از فلسطین ندارد. آیا محمود عباس قصد دارد انتخاباتی تنها بین فتحیان و گروههای تحتالشعاع آن برگزار کند؟ در این صورت نتیجه انتخابات به نفع وی تضمین خواهد شد، زیرا در برابر وی و جنبش فتح هیچ رقیبی وجود نخواهد داشت تا پیروزی وی را تهدید کند و عباس به مشروعیتی بینالمللی نیز دست خواهد یافت، مشروعیتی آمریکایی اسرائیلی و همچنین اروپایی. عباس گویی علاقهمند به برگزاری جشنوارهای انتخاباتی است تا جایگاه خود و حکومتش را محکم کند و نتایج انتخابات سابق را به کلی کنار بگذارد. انتخاباتی که وی و جامعه بینالمللی به مدت چهار سال با تعمد نتیجه آن را نپذیرفتند و با حکومتی که بر اساس این انتخابات تشکیل شد همکاری و تعاملی نداشتند. محمود عباس و مشاوران فلسطینی و غیرفلسطینیاش که منافع ملت فلسطین برای آنها ارزشی ندارد اگر فکر میکنند میتوانند که گروهی فلسطینی را از زندگی سیاسی و فعالیتهای سیاسی کنار بگذارند و آنها را نادیده بگیرند سخت در اشتباهند. زیرا این گروه حداقل نیمی از کل ملت فلسطین را تشکیل میدهد و اگر حماس در انتخابات آینده مشارکت نکند بدان معنی است که حداقل نیمی از ملت فلسطین در این انتخابات مشارکت نکرده است. تأثیر و نفوذ جنبش حماس بر کسی پوشیده نیست نه تنها به سبب اینکه بخشی از حکومت است بلکه به سبب تأثیر و نفوذی که در دل ملت فلسطین دارد و این ضامن تکرار پیروزی آن در ریاست حکومت فلسطین است پس عاقلانه نیست که کسی سعی کند آن را در محاسبات سیاسی داخلی و خارجی دور بزند. محمود عباس باید به جای پاسخ به تعلیمات خارجی و دشمنان ملتش به سمت ملتش گام بردارد و شرطها و نیازهای ملتش را پاسخ گوید و زیاد بر وعده وعیدهای خارجی اعتماد نکند زیرا تاکنون هیچ نفعی برای ملتش نداشته است. باید به نصیحت فرزندان فلسطین گوش فرادهد و به جای صدور حکم «ریاست» که موعد انتخابات را در آن تعیین میکند و موعدی برای جدایی دوباره فلسطینیان یا موعدی برای تثبیت جدایی اتفاق افتاده است، حکم شرافتمندانهای صادر میکرد که پدیده زندانهای سیاسی را با آن پایان دهد و آزادی فوری تمام زندانیانی که به خاطر علایق سیاسی به زندان رفتهاند را خواستار شود و یا حکمی مبنی بر به الای حکومت «دایتون» صادر میکرد که دودستگی در فلسطین و پیروی رهبران فلسطین از اسرائیل و ایالات متحده را تثبیت کرد و چشم بر منافع ملت فلسطین بست و در مجازات ساکنین غزه امعان و سیاست محرومیت را را در غزه پایدار کرد. صدور این حکم راه خروج از بحران داخلی فلسطین نیست بلکه نسخهای برای بحرانیتر کردن اوضاع در فلسطین و تعمیق انقسام در آن است. حرکت در این بزرگراه امکان توقف یا بازگشت ندارد. کسی که حکم را صادر کرد باید بایستد و کمی فکر کند، که شترها را اینگونه آب نمیدهند، عباس. *دکتر مصطفی یوسف اللداوی نویسنده و محقق برجسته فلسطینی است که این یادداشت را برای روزنامه خبر نگاشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]