واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: اگر قصد راهاندازی یک کسب و کار کوچک را دارید یا کسب و کارتان با مشکلاتی مواجه است که شاید مسیر شما را به خط پایان و ورشکستگی برساند، توصیه میکنیم بیشتر با دانش و مفاهیم حوزه مدیریت، مطابق با شرایط دنیای امروز آشنا شوید و با بهکارگیری آنها در مسیر عملکرد موفق قرار بگیرید.
تحولات دنیای امروز موجب شده، در علم مدیریت شاخهای به نام مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی شکل بگیرد که تسلط بر آن میتواند دنیای کسب و کار و حتی زندگی فردی و اجتماعی افراد را به میزان چشمگیر در مسیر موفقیت هدایت کند. قبل از آشنایی با مفهوم مدیریت استراتژیک لازم است ابتدا با مفهوم مدیریت و استراتژی آشنا شویم. برخی مدیریت (Management) را استفاده موثر از منابع و بهکارگیری مفید نیروی انسانی متبحر و متخصص برای رسیدن به هدفی خاص تعریف میکنند و برخی دیگر، مدیریت را توانمندی انجام دادن کار به وسیله دیگران میگویند. تعریف مدیریت از هر زاویهای که ارائه شود، در همه آنها یک نکته مشترک وجود دارد و آن مدیریت منابع مالی و انسانی براساس اصول استراتژیک است. اما چه زمانی مدیریت شکل استراتژیک پیدا میکند؟ وقتی سازمان چارچوبهایی را برای مسیر فعالیتهای خود تعریف میکند و تمام تلاش خود را برای تحقق آن اهداف به کار میگیرد. در چنین شرایطی میتوان گفت کسب و کارتان در مسیر استراتژیک قرار گرفته است. بر این اساس، مدیریت استراتژیک (strategic Management) به تصمیمها و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای موثر، اجرا و کنترل نتایج آنها گفته میشود. بنابراین مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدبیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت کنترل و مدیریت فعالیتهای انجام شده است. وظیفه مدیریت استراتژیک به گفته پیتر دراکر به عنوان یکی از برجستهترین نظریهپردازان مدیریت در جهان؛ نگاه کردن به سازمان از زاویه ماموریت شرکت است. مأموریت یا رسالت (Mission) هر سازمان، علت اصلی تشکیل و دلیل تأسیس آن است. رسالت سازمان، مقصد اصلی و منحصربهفردی است که نوع، قلمرو عملیات، محصول، بازار و مشتریان سازمان را از دیگر سازمانها متمایز میکند. رسالت، بیانکننده ارزشها، آرزوها و فلسفه وجودی سازمان است. لازم است مدیران، فلسفه وجودی سازمان را طوری انتخاب کنند که در یک زمان، فلسفه وجودی شرکت به پایان نرسد و از بین نرود. مأموریت (Mission) متأثر از چشمانداز (Vision) یا بینش است. چشمانداز شامل ارزشها، آمال و اهدافی است که سازمان برای آینده خود تعیین کرده است. بعضی از سازمانها ابتدا وضع موجود را بررسی، شکافها را تحلیل و سپس آینده را طراحی میکنند، اما بعضی سازمانها، ابتدا وضع آینده را طراحی و سپس وضع فعلی را بررسی میکنند. این سازمانها با اصالت دادن به شرایط آینده، سعی در تغییر وضع موجود میکنند که به آن تغییر تحولآفرین گفته میشود. حیطه بحث مدیریت استراتژیک، رهبری تحولآفرین و چشمانداز دیدگاهی است که نسبت به آینده سازمان وجود دارد. رهبری تحولآفرین، چهار وظیفه اساسی را دنبال میکند: 1 ـ خلق چشمانداز (Creating a vision) 2 ـ تبیین چشمانداز (Communicating the vision) 3 ـ الگوسازی چشمانداز (Modeling the vision) 4 ـ ایجاد تعهد نسبت به چشمانداز (Building Commitment to the Vision)
شرکت مایکروسافت به عنوان یک شرکت رایانهای قدرتمند چندملیتی چشمانداز خود را توانمندسازی افراد و سازمانها از طریق ارائه مستمر نرمافزارهای مایکروسافت قرار داده است. دانشگاه منچستر انگلستان نیز چشمانداز خود را تا سال 1394 / 2015، تبدیل این دانشگاه به یکی از بهترین دانشگاههای جهان در حوزه آموزش، تحقیق، پاسخگویی به نیازهای منطقه، کشور و جهان در میان 25 دانشگاه برتر دنیا قرار داده بود. سهیلا فلاحی
دوشنبه 18 بهمن 1395 ساعت 02:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]