واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
پاسخ تخریب؛ تمجید نیست
انتظار نابجای مخالفان سرسخت از نجابت روحانی
مرور این واکنشها نشان می دهد که طرف مقابل به هیچ روی درصدد نقد منصفانه و حتی انتقادات گزنده هم نیست، واکنش ها جملگی تخریبی است و به قصد ساقط کردن دولت در افکار عمومی به منصه ظهور می رسد و هیچ نشانی هم از لحاظ منافع ملی و رعایت انصاف در آن دیده نمی شود و جالب آنجاست که...
روز نو : مرور این واکنشها نشان می دهد که طرف مقابل به هیچ روی درصدد نقد منصفانه و حتی انتقادات گزنده هم نیست، واکنش ها جملگی تخریبی است و به قصد ساقط کردن دولت در افکار عمومی به منصه ظهور می رسد و هیچ نشانی هم از لحاظ منافع ملی و رعایت انصاف در آن دیده نمی شود و جالب آنجاست که...
یکی از لوازم بدیهی دموکراسی و مردم سالاری رعایت حقوق اقلیت و برخورد مداراجویانه با انتقاد منتقدان و حراست از حق آزادی بیان است؛ گزاره ای البته مناقشه برانگیز که حدود و ثغور آن مشخص نیست و گاه دستمایه سوء استفاده و فرافکنی نیز می شود.
به گزارش روز نو؛ در طی چند سال گذشته منتقدانی که البته تاکید دارم نام آنان را نمی توان منتقد که باید مخالف نامید، با آنکه نشان داده اند به اسباب و لوازم بدیهی دموکراسی و حقوق مخالف باور نداشته و وقعی به آن نمی نهند، پس از آنکه با روی کارآمدن دولت تازه در مقام اقلیت سیاسی قرار گرفتند ( که البته با توجه به ابزارهای مختلف قدرت در اختیار در آن شک و شبهه است) بی هیچ وقفه و ایستایی و حتی فرصت تنفسی حملات به دولت روحانی را بی امان آغاز کردند و نکته جالب توجه آنکه پاسخ های هر چند وقت یکبار رئیس جمهوری به این مخالفان را که گاهی ضرباهنگی تند داشته است، به مثابه عدم نقدپذیری دولت و فقدان تحمل مخالف گرفته و بدین واسطه دولت و شخص رئیس جمهوری را شماتت کرده اند.
حال آنکه مرور عملکردها و واکنش های هر روزه آنان در رسانه های مختلف و تریبون های متعددی که در اختیار دارند، حکایت از آن دارد که این مخالفان به هیچ صراطی مستقیم نیستند و لاینقطع و بدون هیچ ملاحظه ای به دولت در همه عرصه ها و زمینه ها می تازند و اینکه انتظار داشته باشند،شخص رئیس جمهوری و دولت بیش و پیش از این مسامحه به خرج داده و هر از گاهی در قالب برخی تک جمله ها به گلایه و انتقاد حتی تند و گزنده از آنان نپردازند و این را دال بر عدم نقد پذیری دولت بدانند، از عجایب و لطایف سیاست ورزی در کشور ما و در روزگار فعلی است.
شاید بد نباشد به واکنشهای همین چند صباح اخیر به عنوان مشت نمونه از خروار اشاره ای بکنیم تا عمق وضعیت مشخص شود.
فارغ از اینکه با ادامه یابی وضعیت سابق و افزایش تنش ها و صدور قطعنامه های مکرر شورای امنیت و حضور ایران در ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد چه بر سر کشور و اقتصاد آن می آمد و کاغذ پاره ها چه بر سر کشور آورده بود و برجامی که منتقدان دستاوردهایش را هیچ می خوانند! چگونه این مسیر بحرانی را منقطع کرده و آسیب های سترگ را بتدریج در حال زدودن است و قرار نیست یکشبه همه چیز را حل کند، مخالفان در بیان انتقادات خود بارها و بارها و مکرر در مکرر گفته اندکه برجام برنامه هسته ای ایران را بر باد داد و دستاوردهای دانشمندان هسته ای را به ثمن بخس از کف ربود!!
همین رسانه ها اما به سادگی آب خوردن از کنار دستاورد بزرگ دانشمندان هسته ای کشورمان در دوران پسا برجام عبور کردند، جایی که ایران با سرعت 20 برابری با نسل جدید سانترفیوژها امکان غنی سازی با قدرت بسیار مضاعف تر را یافته اما این رسانه ها که یک از هزاران این در دولت قبل را در بوق و کرنا می کردند بدون هیچ واکنش ملموسی از کنار این دستاورد گذشتند تا نشان دهند فقط اغراض و اهداف سیاسی را در بیان انتقادات خود مد نظر دارند.
رئیس جمهوری آمریکا فرمان اجرایی مبنی بر ایجاد محدودیت علیه ورود شهروندان هفت کشورمسلمان به امضا می رساند و تندروهای داخلی به جای نقد ترامپ از حسن روحانی طلبکار می شوند که چرا شعار بازگشت عزت پاسپورت ایرانی اش با این واکنش ترامپ روبرو شده است!! حال یکنفر پیدا شودو توضیح دهد که صدور ویزای آمریکای جهان خوار چه ربطی به بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی دارد. و آنوقت دوستان منتقد روحانی می شوندکه چرا منتقدان را بی سواد خوانده که البته او اینگونه نیز نگفته بود.
وزیر خارجه فرانسه با هیئتی بلند پایه از صاحبان سرمایه و تجار طراز اول این کشور به ایران آمده و در اثنای سفر چندین و چند تفاهم نامه مهم امضاء شده و سطح روابط ارتقای روز افزونی یافته و آقای وزیر با صراحت به تقبیح رفتار ترامپ و حمایت ازبرجام و نیز مهاجران ایرانی و تسهیل در صدور ویزا برای ایرانیان گفته است، آقایان همه این موارد را کنار گذاشته اند، به یک اظهار نظر دیپلماتیک درباره برنامه موشکی ایران که قرار بود در جلسه شورای امنیت مطرح شودو هیچ نتیجه ای هم نداشت، پرداخته و آن را بزرگ نمایی می کنند به جای آنکه ذره ای به منافع ملی و دستاوردهای این سفر و حمایت اروپا از ایران در برابردولت ترامپ اشاره ای بکنند.
بگذریم از واکنش های عجیب و غریب به ورود ایرباس وقرار داد هواپیماها یا واکنش دوگانه درباره حادثه قطار ریلی وحادثهپلاسکو که اینها نمک هر روزه واکنش های سلبی منتقدان است.
تا ریال آخر آنچه حقوق های نجومی عنوان می شد و البته مربوط به این دولت نبود و برآمده از خلاء های قانونی شکل گرفته بود به خزانه عودت داده شد امادوستان که چندین و چند ماه است مکرر در مکرر پیرامون این موضوع مانور داده اند، هیچ اشاره ای بهاین موضوع نمی کنند و ....
براستی که اگر بخواهیم همه این واکنش را فهرست کنیم مثنوی هفتاد من می شودو از حوصله این مقال خارج است.
تنها و تنها باید گفت مرور این واکنشها نشان می دهد که طرف مقابل به هیچ روی درصدد نقد منصفانه و حتی انتقادات گزنده هم نیست، واکنش ها جملگی تخریبی است و به قصد ساقط کردن دولت در افکار عمومی به منصه ظهور می رسد و هیچ نشانی هم از لحاظ منافع ملی و رعایت انصاف در آن دیده نمی شود و جالب آنجاست که آنان ازروحانی انتظار دارند کهاز گل نازک تربه آنان نگوید، البته رئیس جمهوری هم تعبیر جالبی داشت مبنی بر آنکه دولت دست منتقدان را هم می بوسد اما کسی حق ندارد امید مردم را ناامید کند.
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]