واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: طلاق ميگيريم چون زندگي مشترك را بلد نيستيم
پژوهشگران لجبازي و يكدندگي را از عوامل دوري عاطفي زوجها از هم ميدانند. همچنين از عوامل ديگر طلاق عاطفي در زندگي مشترك ميتوانيم...
نویسنده : سجاد علمرداني
پژوهشگران لجبازي و يكدندگي را از عوامل دوري عاطفي زوجها از هم ميدانند. همچنين از عوامل ديگر طلاق عاطفي در زندگي مشترك ميتوانيم به بياعتنايي به پيمان زندگي، خودخواهيها، تنگنظريها، بيحوصلگي و بيتوجهي به سرنوشت يكديگر، اختلاف در سليقهها، فزونطلبيها، تنوعجوييها، عدم رعايت وظايف فرد، تفاوت شخصيتي، ناتواني در مهارتهاي زندگي، نداشتن مهارتهاي ارتباطي و نبود مهارت گفتوگو، شناخت نادرست از جنس مقابل، بود يا نبود بچه، فشارهاي خانوادگي، اختلاف در ميزان هوش، خواستهها، سليقهها، علايق، ديدگاهها، ابعاد معنوي، محدوديتهاي اجتماعي و فرهنگي، مشكلات اقتصادي، ترس و فرار از تنها ماندن، چشم و همچشمي با دوستان و فاميل، خشونت و عصبانيت، ماديات، تجملگرايي و تشريفات بيش از حد، خودبزرگبيني، دورويي، پنهانكاري، لجاجت و مسائلي از اين دست، اشاره كنيم.
كمك به هم يا دعوا با هم؟
زوجين بايد براي پيشگيري از بروز چالشها در زندگي مشترك، از هم شناخت نسبي به دست بياورند و بدين طريق ضعفها و قوتهاي خود و يكديگر را شناسايي كنند و آگاهي خود را بالا برند تا با استفاده از اين آگاهيها بتوانند بسياري از اختلافاتشان را از ميان بردارند. اين تفكر بايد در هر يك از زوجين نهادينه شود كه زندگي هميشه در آرامش مطلق يا در تلاطم مطلق نخواهد بود بلكه هر دو اينها در كنار هم به زندگي معنا و مفهوم ميبخشد. زوجين بايد سعي در پذيرش و پوشش و تكميل نواقصات يكديگر داشته باشند و تلاش كنند هميشه در حل ساده و منطقي مشكلات صبور باشند و عجولانه عمل نكنند، عجولانه تصميم نگيرند، عجولانه حرف نزنند، چون آب رفته به جوي ديگر بازنميگردد!
اعتيادي كه ناخواسته خانواده را ميسوزاند
اعتياد مرد يا در صورت نادر، اعتياد زن از جمله مهمترين عوامل سوق دادن يك زندگي مشترك به سمت نابودي و جدايي است. فرد معتاد بدون اينكه بخواهد شرايط زندگياش را به سمتي ميبرد كه انتهاي آن طلاق و از هم گسيختگي خانواده است. اعتياد و وابستگي به مواد، اثرات بازدارنده بر رشد و شكوفايي فرد و جامعه دارد، تهديدي جدي و نگرانكننده بوده و يكي از مهمترين مشكلات سلامت عمومي در سراسر جهان به شمار ميآيد. افراد وابسته به مواد مخدر بيشتر مواقع خودشان به تحليلي كه جسم و روانشان ميرود، آگاه و واقف هستند، اما شرايط وابستگي فيزيولوژيكي و روانشناختي به گونهاي است كه نميتوانند به شرايط ابتدايي و قبل از شروع رجوع كنند.
به خاطر تحريفهاي شناختي در اكثر موارد بيماري افراد پيشرونده و رو به جلو است و اگر با پيشگيري ثانويه اعمال و زندگي فلاكت بار افراد را كات نكنيم، ممكن است عواقبي داشته باشد كه امكان جبران آن براي فرد وجود نداشته باشد. اين وضعيت روي خانواده تأثير منفي و بازدارنده دارد و فرد را به سمت نقطه نهايي بين زن و شوهر كه طلاق است سوق ميدهد. از جمله علل اعتياد، وجود همكاران و دوستان ناسالم و كامطلبي در عالم خيال است. دوستان و آشنايان نزديك در تمامي سطوح نقش مهمي در شكلگيري اين معضل دارند و شرايطي را به وجود ميآورند كه شايد تا سالها فرد از عواقب آن رنج ببرد. مشكلات و مصائب زندگي و بيشتر سهلانگاريها و بيدقتيها در انتخاب دوستان موجب ميشود كه افرادي به حريم خانوادهها و منازل راه يابند كه هيچ نوع شايستگي دوستي و آشنايي در آنها وجود ندارد. اينها همان افرادي هستند كه معاشران خود را به راههاي انحرافي همچون اعتياد و آلودگيها سوق ميدهند. همچنين افرادي كه به اين سمت كشيده يا كشانده ميشوند بيشتر توصيفهاي خيالي و غيرواقعي از زندگي دارند و فكر ميكنند در زندگي همه چيز بايد درست پيش برود و هميشه همه چيز به كام آنها باشد.
همچنين بيكاري و عدم اشتغال مناسب و عدم درك درست مسئله و شيوههاي حل آن از علل ديگري است كه افراد را به سمت اعتياد و در نهايت متلاشي شدن خانواده سوق ميدهد. روزمرگي، تجربههاي نو و فقدان معنويت نيز از علل ديگر اعتياد به حساب ميآيد.
مهارتهاي زندگي، مهمترين گام
در رابطه با اينكه چه استراتژيها و راهكارهايي براي پيشگيري از اعتياد و طلاق وجود دارد بايد گفت مهمترين مسئلهاي كه بايد رعايت شود اين است كه در ابتدا افراد در مورد خطرات و مضرات مواد مخدر آگاه شوند و بدون شك بهترين فرايند براي آگاهسازي، آموزش مهارتهاي زندگي همچون مهارت تصميمگيري، حل مسئله و ارتباطات اجتماعيشان است. بدون شك آموزش مهارتهاي زندگي نبايد مختص مقاطع خاصي همچون وضعيت بحران باشد بلكه ما از دوران كودكي تا بزرگسالي نيازمند آموزش مهارتهاي زندگي هستيم. در واقع اگر اصول زندگي مشترك را ياد گرفته باشيم هيچ گاه به طلاق فكر نميكنيم.
اجازه دخالت به اطرافيان ندهيم
دخالتهاي خانواده (هر دو طرف) از جمله عوامل مهم طلاق است. بسياري از زوجها اين مجال و اجازه را به خانوادههايشان ميدهند كه از همان روزهاي اول ازدواج در زندگيشان مداخله كنند. علت اين دخالت نيز به وابستگي فرد به خانواده نخستينش باز ميگردد. دختر و پسر وقتي درصدد تشكيل زندگي مشترك هستند بايد وابستگي خود را از خانواده قطع كنند و هر كدام از آنها براي پايداري زندگيشان به مديريت خانواده خود بپردازند. يكي از موارد حائز اهميتي كه زن و شوهر بايد در خود احساس كرده و از آن به عنوان يك رسالت ياد كنند، جسارت و جرئت ورزي مثبت همراه با صداقت و ركگويي است كه ميتواند روابط سالم بين زن و شوهر و خانوادههاي آنها را حفظ كند. اين مهم از جمله راهكارهاي مؤثر مديريت ارتباط به شيوهاي درست است. گفتوگوهاي سالم بين زن و شوهر و مثال نزدن و عدم تخريب خانوادهها در مواقعي كه بين زن و شوهر نزاع وجود دارد نيز از ديگر مسائلي است كه زوجين را به سمت طلاق سوق ميدهد. گفتوگوي ساده بين زن با خانواده يا شوهر با خانواده از ديگر راهكارهايي است كه به حل و فصل شدن مشكلات كمك ميكند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]