واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاريس، جديدترين حلقه زنجيره بيانيهها
يكشنبه گذشته كنفرانس صلح پاريس با حضور نمايندگان بلندپايه بيش از 70 كشور و سازمان بينالمللي درباره بحران فلسطين برگزار شد.
نویسنده : احمد كاظمزاده
يكشنبه گذشته كنفرانس صلح پاريس با حضور نمايندگان بلندپايه بيش از 70 كشور و سازمان بينالمللي درباره بحران فلسطين برگزار شد. اين نشست از ابعاد مختلف قابل تأمل و بررسي است. نخست اينكه هيچ يك از دو طرف اسرائيلي و فلسطيني در اين نشست حضور نداشتند. حضور نيافتن رژيم صهيونيستي به علت مخالفت اين رژيم با برگزاري يك چنين نشستهايي است، چراكه اين رژيم بهخصوص جناح راستگراي آن، بحران فلسطين را يك موضوع داخلي فرض ميكند و اساساً منكر بينالمللي بودن اين بحران ميشود و همواره در تلاش بوده و هست كه مسئله فلسطين را به موضوع دوجانبه تبديل كند تا بتواند خواستههاي خود را بر طرف فلسطيني تحميل كند. اما تشكيلات خودگردان كه مدعي نمايندگي فلسطينيها در مذاكرات سازش است، از ترس رژيم صهيونيستي در اين نشست شركت نكرد و اين نشان ميدهد كه اين تشكيلات از توان و شجاعت لازم براي پيگيري حقوق مردم فلسطين برخوردار نيست و حتي نميتواند از فرصتهاي بينالمللي استفاده لازم را بهعمل آورد. تشكيلات خودگردان در گذشته نيز دچار چنين انفعال و سستي شده بود و با وجود اينكه فلسطينيها بعد از سالها تلاش به عضويت ديوان كيفري بينالمللي درآمدند اما اين تشكيلات نتوانسته است از ظرفيت اين ديوان استفاده كند كه همين امر يكي از دلايل استمرار اقدامات شهركسازي در كرانه باختري و شرق قدس و تهديد به الحاق دائمي اين شهركها به اراضي اشغالي سال 1948 و انتقال پايتخت اين رژيم از تلآويو به بيتالمقدس است. اين در حالي است كه اين تشكيلات ميتوانست از اقدامات شهركسازي رژيم صهيونيستي در اراضي اشغالي كرانه باختري به عنوان مصداق بارز جنايات جنگي به ديوان، كيفري بينالمللي شكايت كند و با اخذ حكم اين ديوان آن را به محملي براي توقف شهركسازي و برچيدن شهركهاي ساخت شده از كرانه باختري تبديل كند.
از ديگر نكات قابل تأمل در خصوص نشست پاريس، مقطع زماني آن است كه درست در آستانه انتقال قدرت از دولت اوباما به دونالد ترامپ، رئيسجمهور جديد امريكا صورت ميگيرد كه در اينجا چند نكته وجود دارد؛ نخست اينكه اين نشست بلافاصله بعد از تصويب قطعنامه 2334شوراي امنيت سازمان ملل درباره لزوم توقف شهركسازي رژيم صهيونيستي صورت ميگيرد كه امريكا نيز براي اولين بار در چند دهه اخير از وتوي آن خودداري كرد و به آن رأي ممتنع داد. به نظر ميرسد علت اين مسئله دلخوري است كه دولت اوباما از نقش راستگرايان صهيونيستي در انتخابات اخير دارد كه بهرغم خدمات ارزنده دولت اوباما باعث شكست نامزد حزب دموكرات و پيروزي ترامپ شدند. دوم اينكه اوباما كه وعده حل بحران فلسطين را در مبارزات انتخاباتي سال 2008 داده بود، بعد از شش سال تلاش بيحاصل در نهايت از حدود دو سال پيش و از زمان آغاز فرايند مبارزات انتخاباتي، بحران فلسطين را كنار گذاشت تا از شر مافياي يهودي در امان بماند اما بعد از شكست در انتخابات، ديگر برخوردهاي محافظهكارانه موضوعيت خود را از دست داد. نكته ديگر اينكه بعد از كنارهگيري دولت اوباما نقش فرانسه در پرونده فلسطين تقريباً از دو سال پيش تا حدودي پررنگ شد و بعد از تهديدهاي دونالد ترامپ عليه اتحاديه اروپا و حمايتهاي همزمان وي از سياستهاي توسعهطلبانه و نژادپرستانه رژيم صهيونيستي، شكل جدي به خود گرفت. به نظر ميرسد اتحاديه اروپا از جمله فرانسه به اين واقعيت پي بردهاند كه اگر بحران فلسطين بر اساس طرح دو دولت حل نشود و در سايه سياستهاي راستگرايان اسرائيلي به يك بحران مزمن درآيد، باز در آينده اين اروپا خواهد بود كه هزينههاي سنگين آن را پرداخت خواهد كرد.
در نهايت ميتوان گفت كه نتايج نشست پاريس به لحاظ شكلي نسبتاً قابل توجه بوده و شركتكنندگان بر مواردي تأكيد كردند كه رژيم صهيونيستي حتي به حداقلهاي آن نيز توجه نميكند. شركتكنندگان در بيانيه پاياني پاريس تأكيد كردند حصول يك راهحل دو كشور مبتني بر مذاكره - اسرائيل و فلسطين- كه در صلح و امنيت در كنار يكديگر زندگي ميكنند، تنها راه دستيابي به صلح پايدار محسوب ميشود. آنها همچنين بر اهميت احياي تعهدات طرفها به اين راهحل و برداشتن گامهاي فوري براي تغيير روند منفي كنوني از جمله تداوم خشونتها و فعاليتهاي شهركسازي كنوني و در عين حال آغاز مذاكرات جدي مستقيم، تأكيد كردند. آنها اعلام كردند دستيابي به راهحل ايجاد دو كشور بايد بر اساس خواستههاي مشروع دو طرف از جمله حق فلسطينيان براي داشتن كشور و حاكميت، پايان كامل اشغالي باشد كه در سال 1967 آغاز شد. اين روند همچنين بايد خواستههاي امنيتي اسرائيل را برآورده و همه موضوعات موجود را بر اساس قطعنامه 242 شوراي امنيت سازمان ملل متحد (1967) و قطعنامه 338 (مربوط به سال 1973) حل و فصل كند و همچنين يادآور قطعنامههاي مربوطه شوراي امنيت در اين باره باشد. آنها بر اهميت ابتكار صلح اعراب مربوط به سال 2002 به عنوان چارچوبي براي حلوفصل منازعات بين اعراب و اسرائيل تأكيد كردند. با اين حال به لحاظ عملي نشست پاريس هيچ نتيجه ملموسي به همراه نداشته است زيرا تجربه بيش از هفت دهه بحران فلسطين اين واقعيت را ثابت ميكند كه مشكل فلسطين صدور بيانيه يا حتي قطعنامه نيست بلكه نبود سازوكار اجرايي براي وادار كردن اين رژيم به اجراي قطعنامهها و مصوبات شوراي امنيت است كه در آنها بر بازگشت بدون قيد و شرط رژيم صهيونيستي از اراضي اشغالي سال 1967 و بازگشت آوارگان فلسطيني به خانه و كاشانه خود تأكيد و تصريح شده است. اين رژيم نه تنها قصدي براي برچيدن اين شهركها از خود نشان نميدهد بلكه بر توسعه اين شهركها اقدام ميكند و در عين حال بر الحاق آن به ساير مناطق اشغالي اصرار ميورزد كه اجراي اين تهديد ميتواند بحران فلسطين را وارد مرحله تازهاي كند و بر ابعاد و گستره اين بحران بيفزايد و آثار و پيامدهاي آن را بر منطقه و جهان دوچندان سازد. بر همين اساس فرستاده ويژه سازمان ملل متحد براي خاورميانه روز سهشنبه يعني دو روز بعد از نشست پاريس هشدار داد درخواستها از رژيم صهيونيستي براي الحاق همه يا بخشي از كرانه باختري احتمال دارد به تخريب دورنماي صلح در منطقه منجر شود. برخي وزراي اسرائيلي الحاق كرانه باختري را خواستارند كه بخش اصلي كشور آتي فلسطين به حساب ميآيد. ديويد فريدمن كه دونالد ترامپ نامزد پيروز انتخابات رياست جمهوري امريكا او را به عنوان سفير آتي امريكا در اسرائيل انتخاب كرده است، از اين درخواستها حمايت ميكند. اين نشان ميدهد كه راستگرايان اسرائيلي حساب خاصي براي دولت ترامپ باز كردهاند و در تلاشند با اتكا بر وي كار را در فلسطين يكسره كنند و طرح دو دولت را براي هميشه به تاريخ بسپارند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]