واضح آرشیو وب فارسی:الف: فوت هاشمی و صدا و سیما
بخش تعاملی الف - احسان قائدی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۲۴
فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی و نحوه ی برخورد صداو سیما در پخش ویژه برنامه هایی با محوریت بررسی نقش مرحوم هاشمی در انقلاب، منجر به برخی نقدها، مبنی بربرخورد دوگانه ی صداوسیما نسبت به شخصیت مرحوم هاشمی در جامعه شد ذکر چند نکته دراین باره خالی از لطف نیست. نخست آنکه رفتار و عملکرد بسیاری از شخصیت های نظام در این سال ها مصون از اشتباه نبوده و نقدهای جدی به رفتار برخی از افراد و صاحبان مناصب وارد بوده است چرا که این موضوع یعنی مصون نبودن صاحبان مناصب حکومتی در حکومت غیر معصومین امری طبیعی است. در حکومت حضرت امیرعلیه السلام هم بارها منصوبان ایشان بخاطر عملکردشان مورد توبیخ حضرت قرار گرفته اند که از برخورد حضرت امیر علیه السلام با کمیل بن زیاد به عنوان مشهورترین این موارد می توان نام برد. اما این افراد هیچ گاه ازمنظر حضرت مطرود از حکومت نبودند. سیاست نظام در برخورد با افرادی که عملکرد و رفتار آنان با برخی اهداف و آرمان های نظام فاصله داشته است همواره همراه با رافت و عطوفت بوده است و تمام تلاش نظام جلوگیری از پیاده شدن این افراد از قطار انقلاب بوده است که رهبر انقلاب ازاین سیاست به جذب حداکثری و دفع حداقلی تعبیر می کنند. حتی اختلاف نظرها و اختلاف فتاوای برخی بزرگان هم مانع از تغییر این اصول مبنایی نظام شده است. دیگر مسئله ای که باید در این باره مورد بررسی قرار داد این است که ازهر آنچه کشور را به سمت فضای دو قطبی می کشاند باید به جد پرهیز کرد چرا که آنچه قطعا جز اهداف بلند مدت دشمن و تنها راه موفقیت در غزیمت نظام است، ایجاد اختلاف در بین اقشارمختلف جامعه وهدایت نظام به سمت فضای دو قطبی و حتی چند قطبی است. توصیه رهبر انقلاب به رییس جمهور سابق در عدم شرکت وی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را میتوان در همین راستا تحلیل کرد. چراکه قطعا برخی بدنبال ایجاد چنین فضایی یعنی دو قطبی روحانی-احمدی نژاد بودند تا بدین طریق از جو ایجاد شده برای دست یافتن به اهداف خود استفاده کنند که این تلاش برای ایجاد دو قطبی، توسط رهبر انقلاب آگاهانه خنثی شد. قطعا آسیب ها و اهداف ایجاد این دوقطبی در جای خود قابل بررسی است اما روشن است که مشی رهبر انقلاب چیزی جز تلاش برای یکپارچگی جامعه و جلوگیری از انشقاق و شکاف بین مردم را نشان نمی دهد. قطعا جریان انقلاب و دلسوز نظام نیز باید این مشی را سر لوحه رفتار و اظهار نظرات خود قرار دهند. رفتار و عملکرد مرحوم هاشمی چه در زمان جنگ و چه در منصب ریاست مجلس خبرگان و جریان مرحوم منتظری و چه در زمان ریاست جمهوری و سکان داری 8 ساله ی اداره کشور و اجرای برخی سیاست های قابل تامل و همچنین در دوران بعد از ریاست جمهوری و در بزنگاه های مهم کشور همچون فتنه های 78 و 88 ، باید به طور آگاهانه و عالمانه و به دور از حب و بغض ها بررسی شود. در این سال ها مشی مرحوم هاشمی همواره مورد نقد دلسوزان نظام بوده است اما نکته ای که نباید فراموش کرد این است که دشمنان انقلاب و نظام قطعا از زحمات و خدمات مرحوم هاشمی رفسنجانی برای انقلاب، کینه ای عمیق به دل داشته و همواره بدنبال انتقام از ایشان و صد البته از نظام بوده اند. با بررسی شبکه های ضد انقلاب بعد از فوت ایشان این عقده گشایی ها با توهین های متعدد به شخصیت مرحوم هاشمی بوضوح قابل رویت بود. این در صورتی است که جریان ضد انقلاب بدنبال ایجاد منتظری دیگری ازمرحوم هاشمی بود تا بتواند ازفوت وی حداکثر استفاده را برای ضربه زدن به نظام بکند. اپوزوسیون با همراهی شبکه های رسانه ای مواجب بگیر غرب، به دنبال نشان دادن شکاف مرحوم هاشمی با انقلاب و نظام و همچنین توهم ظلم به ایشان بود و با تلاش برای سوار شدن بر موج احساسات ایجاد شده در کشور بدنبال ایجاد اختلاف بین مردم و همچنین نشان دادن هاشمی به عنوان رهبر اپوزوسیون نظام بودند که با حضور بموقع و اقدام صحیح در این اهداف ناکام ماندند. صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران با وجود نقدهایی که به عملکرد و سیاست های کلانش وجود دارد، در برخورد با این موضوع عملکرد بسیار خوب و قابل قبولی داشت. بررسی شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانی و خدمات و تلاش های بی وقفه ی ایشان برای انقلاب ونظام در راستای پیشرفت کشوردر ویژه برنامه های متعدد نقشه ی دشمن را در جدا کردن مرحوم هاشمی از بدنه ی انقلاب نقش بر آب کرد بدون در نظر گرفتن برخی افراطها در بعضی از برنامه های صدا و سیما، تبیین نقش مرحوم هاشمی در پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین نقش ایشان در سال های بعد از انقلاب برای مردمی که شخصیت ایشان برای آنان در هاله ای از ابهام بوده حائز اهمیت بود. برخی بواسطه ی جوسازی های رسانه های فارسی زبان غربی و ایجاد جو انتقاد بر عملکرد مرحوم هاشمی نقش پر رنگ ایشان در انقلاب را بفراموشی سپرده بودند. برخی بر این باورند که برخورد صورت گرفته از سوی صداوسیما درباره ی شخصیت مرحوم هاشمی باعث ایجاد دوگانگی و ایجاد فضای بی اعتماد در مردم به رسانه ی ملی می شود حال آنکه رسانه ی ملی باید دانشگاه عمومی باشد یعنی مردم تحت تاثیر این رسانه ی ملی ادب برخورد با افراد و فرهنگ ناب اسلامی را بیاموزند. در فضای احساسی حاکم بر جامعه که ناشی از فوت ناگهانی مرحوم هاشمی است جایی برای نقد رفتار و گفتار مرحوم هاشمی نبوده و نیست که قطعا در صورت چنین برخوردی از سوی رسانه ی ملی نتیجه ی عکس حاصل می شد همسویی رسانه ی ملی و حتی سکوت و بایکوت خبری مرحوم هاشمی آبی می شد بر آسیاب سیاست های دشمن اما پرداختن به شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانی آنگونه که در خور زحمات و خمات ایشان بود آبی شد بر آتش کینه توزی ها و عناد هایی که دشمن در آن می دمید. اکنون در فضایی کاملا آرام و به صورت عقلانی و مستند در فضایی به دور از احساسات باید شخصیت ایشان مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این پوشش رسانه ای مراسم ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی در صداوسیما بار دیگر جای خالی «مدیریت بحران»را در سطح سیاستگذاری کلان این مجموعه نشان داد. خوب است مدیران سازمان صداوسیما پس از عبور از موج خبری این روزها، با دعوت از کارشناسان و صاحب نظران به بررسی نقاط مثبت و منفی عملکرد خود در این سه روز بپردازند. امروزه اهمیت این اقدام با وجود رسانه های رقیب-شبکه های اجتماعی و رسانه های برون مرزی-اهمیتی مضاعف یافته است. «پوشش فوری و دقیق اخبار»، «رعایت تناسب و پرهیز از تکرار»، «ارائه روایتی مطابق با واقع و پرهیز از افراط و تفریط»، «استفاده از شخصیت های مرتبط برای تبیین ابعاد تخصصی متوفی» برخی از شاخص هایی است که با آن می توان نمره رسانهای ملی را در این بحران بدست آورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]