محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829299792
گفتوگو با رزمنده مدافع حرم مفید اسماعیلی از غبطه خوردن حاجرحیم بهحال همسرش تا جانفشانی علی عابدینی در صحنه نبرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با رزمنده مدافع حرم مفید اسماعیلیاز غبطه خوردن حاجرحیم بهحال همسرش تا جانفشانی علی عابدینی در صحنه نبرد
شهید رحیم کابلی گفت: «از این که با پسرم همسنگرم خوشحالم، الان به حال دل همسرم غبطه میخورم زیرا او الان دارد از دوری ما بیشتر از ما ثواب میبرد».
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، مفید اسماعیلی از رزمندگان گردان حمزه سیدالشهدا(ع) لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس که در واپسین روزهای جنگ تحمیلی در کسوت فرمانده گروهان در منطقه مجنون به اسارت درآمد، بار دیگری با همراهی رزمندگان لشکر عملیاتی 25 کربلا در سوریه دل به عرصه جهاد و پیکار زد. وی خاطرات زیادی از چند مأموریتی که در سوریه حضور پیدا کرد دارد که در ادامه بخشی از آن از نظرتان میگذرد.
مفید اسماعیلی * مسؤولیتپذیری در اوج خطر آذرماه 1394 قبل آغاز عملیات آزادسازی مستودعات (انبارها) که منجر به آزادسازی خانطومان شد، دور هم جمع شدیم تا یکبار دیگر نقشه عملیاتی را مرور کنیم. فرماندهان عملکننده در رابطه با گروهی که میبایست آغازکننده عملیات باشد، حرف داشتند، این سومین عملیاتی بود که در کنار هم بودیم و بهنوعی همگی از توان همدیگر اطلاعات کامل داشتیم.
شهید علی عابدینی راستش همه دوست داشتند مسؤولیت خط شکنی را شهید علی عابدینی بهعهده بگیرد ولی جرأت بیان این توقع و انتظار را نداشتند. وقتی دوباره از اهمیت خط شکنی و گروه مهاجم صحبت شد، چند لحظه سکوت فضای جلسه را فرا گرفت، همه داشتند به نقشه نگاه میکردند. علی سکوت را شکست و گفت: «من فرماندهی گروه خط شکن را بهعهده میگیرم». یکی از فرماندهان گفت: «منم با تو میام». علی در جواب گفت: «اگه تو بخوای با من بیای، فرمانده گروه تو کی میخواد بشه؟ از طرفی هم، گروه تو ضعیف میشه». * دوست داشتم تهاجم و حمله را هم تجربه کنم در همان عملیات آزادسازی منطقه مستودعات ترکشی به ماهیچه گردن شهید حسن رُجاییفر اصابت کرد، ابتدا که چهره خندان او را دیدم تعجب کردم که چرا او به همراه یگان تهاجم آمده است، وقتی داشتم محل اصابت ترکش را میبستم، پرسیدم: «تو اینجا چهکار میکنی؟»
چون او مسؤولیت مهندسی و احداث خاکریز را بر عهده داشت، همانطور که میخندید و مانع پانسمان کردنم میشد و اعتقاد داشت چیزی نشده، در پاسخ سؤالم گفت: «دوست داشتم تهاجم و حمله را هم تجربه کنم و حاجی این اجازه را به من داد». خیلی اصرار کرد او را به عقب انتقال ندهیم ولی من گفتم: «حتماً برو عقب، چون ترکش به گردنت اصابت کرده و الان ما نمیدانیم کجا هست، در صورت جابهجایی احتمال خطر وجود دارد». * این مفاتیح مونس من است همه شهید حسین مشتاقی را یک جوان بانشاط و پر جنب و جوش میشناسند ولی من ضمن تأیید این نوع اظهارنظرها در خصوص شهید مشتاقی او را بیشتر اهل دل هم میدانم، زیرا در طول مدتی که با او بودم، همیشه او را پای ثابت نمازهای جماعت و مراسم دعا دیدم.
شهید حسین مشتاقی سال گذشته هنگام مأموریت، آنفلوآنزای شدیدی او را از پا انداخت، با این وجود او همیشه تو نماز جماعت و مراسم دعا حضور داشت. یک مفاتیح کهنه و به قول خودش «مونسمه»، همیشه تو دستش دیده میشد؛ یک روز به او گفتم: «اینجا که مفاتیحهای نو هست، چرا یکی از این مفاتیحها رو برنمیداری؟» در جوابم گفت: «این مفاتیح مونس من است و تو تمام مأموریتها با من بوده». * کلمه آرامشبخش محمود تو تک و پاتک (حمله و ضد حمله) و حتی خط نگهداری حجم تماسمان با ادوات زیاد بود، بهطوری که در تمامی ساعات روز و شب صدای محمود محمود پشت بیسیم به گوش میرسید. بهنظرم یک چیزی که همه را بیملاحظه کرده، بهطوری که سطح توقع و انتظار همه را از ادوات بالا برده بود، پاسخ شهید محمود رادمهر به تماسها بود.
شهید محمود رادمهر کلمه «جااااااانم... جااااااانم... محمود» او، در اوج درگیری و اضطراب به همهمان آرامش میداد و از طرفی ما را نیز متوقع کرده بود. و چه کسی میداند شاید در خواست خمپاره از ادوات و محمود محمود بچهها، بهانهای بود تا «جاااااانم جاااااانم محمود» شهید رادمهر از التهابشان بکاهد. * به حال دل همسرم غبطه میخورم تو مسجد روستای خلصه نشسته بودیم که شهید رحیم کابلی باخبر شد پسرش که قبلاً به سوریه آمده، مقرش در همین روستا است.
شهیدان رحیم کابلی حسن رُجاییفر به اتفاق هم برای دیدار پسرش راهی آن مقر شدیم، بین راه برگشت به من گفت: «نمیدانی من چقدر از این که با پسرم همسنگرم خوشحالم». کمی که جلوتر رفتیم، گفت: «الان به حال دل همسرم غبطه میخورم چرا که او الان دارد از دوری ما بیشتر از ما ثواب میبرد». * سر تا پایش خاکی بود اگر از من بپرسند یکی از رزمندگانی که تو جنگ تحمیلی و مدتی را که در سوریه بودی، دیدی که خستگی را خسته کرده بود، چه کسی است؟ بدون هیچ فکرکردنی، بیشک نام شهید حسن رُجاییفر را خواهم آورد.
شهید حسن رُجاییفر در طول مدتی که من با او بودم، جز تلاش و کوشش بیامان و کارهای طاقتفرسای شبانهروزی چیزی ندیدم. بدون منت و خالصانه مأموریتی که به او سپرده میشد را بهدرستی به پایان میرساند و از آن دسته رزمندگانی بود که در هر شرایطی برای پایان درست مأموریتش بیوقفه تلاش میکرد. تو خانطومان که بودیم هر دو شب در میان و گاهی هم هر شب، به تعداد 6 الی 7 هزار کیسه خاک را برای سنگرسازی به خط مقدم میبرد تا دوستان همرزمش جانپناه خوب و محکمی را داشته باشند. بیریا در پُر کردن گونیها و خالی کردن آن در خط مقدم، به نیروهایش کمک میکرد، بارها شاهد بودیم که سر تا پایش خاکی بود، بهطوری که در چند متری شناخته نمیشد. همیشه به چشمان خسته و سر و روی خاکآلودش غبطه خوردم و بهنظرم هیچ عمل تکریمی نمیتوانست از مجاهدت خالصانهاش تجلیل بهعمل آورد به جز اهدای مقام شهادت که از سوی خداوند منان به او تقدیم شد. * میخواهم روزهام را باز کنم پاییز 1394 که به مأموریت سوریه رفته بودیم، شهید رحیم کابلی چند روزی را روزه بود، روز اول عملیات آزادسازی خانطومان، موقع اذان مغرب، دیدم رحیم بهدنبال غذاست.
شهید رحیم کابلی گفتم: «رحیم! گرسنهته؟» گفت: «نه، میخواهم روزهام را باز کنم». عجیب بود برام که چطور توانست با آن همه تحرک و درگیری روزه داشته باشد». با تعجب گفتم: «تو روزه بودی؟!» خیلی عادی گفت: «آره، روز کوتاه است، به آدم فشار نمیآید». مانده بودم چی به او بگویم. * به کمک دیگران بروید صبح عملیات بود که بچهها با بیسیم به ما اطلاع دادند، چند نفر از بچهها که روی تپه مشرف به مزرعه معراته مستقرند، مجروح شدند. من به اتفاق شهید رحیم کابلی و برادر نبی اکبری سریع به سمت محل استقرار نیروها حرکت کردیم، از راه دور دیدم شهید علی عابدینی به سمت ما میآید، وقتی جلوتر آمد تازه متوجه شدم که کتف سمت چپش تیر خورده است، سریع خودم را به او رساندم و جویای حالش شدم.
شهید علی عابدینی با خونسردی تمام به من گفت: «چیزیام نشده، بروید جمشیدی را بیاورید». در صورتی این حرف را به من گفت که خون از نوک انگشتانش، قطره قطره روی زمین میچکید و درد را میشد در چهرهاش به وضوح دید. وقتی رفتم اسلحه را از روی دوشش بگیرم، به من گفت: «خودم آن را به عقب میبرم، اینجا دست و پا گیرتان میشود». با او خداحافظی کردیم و به کمک جمشیدی رفتیم که از ناحیه شکم مجروح شده بود. بعداً وقتی ماجرای علی را برای بچهها تعریف کردم، دوستان گفتند: «علی تا اورژانس به کسی اجازه نداد او را همراهی کنند». علی چون از وضعیت خط و تعداد نیروها باخبر بود، دوست نداشت مجروحیتش باعث آن شود که یک نیرو از خط مقدم کم شود. * نقش مثمر ثمر محمود شهید محمود رادمهر در تحلیل نبرد مهارت خاصی داشت، تک اولی را که بعد حضور ما در خانطومان دشمن انجام داد، ما را بر آن داشت تا نقاط ضعف خطوط دفاعی را برطرف کنیم. تو جلسه جدا از این که چند نکته اساسی را بیان کرد، پیشنهاد طرح انتقال ادوات (خمپارهها و ...) را به عقبتر نیز ارائه داد، دلیلش این بود که ادوات نباید حتی اگر ما خطوط را از دست دادیم، سقوط بکند، چون نگاه هر تکور (رزمنده) همیشه به آتش پشتیبانی دوخته است.
شهید محمود رادمهر طرحش مورد موافقت فرماندهی قرار گرفت و دستور انتقال ادوات بعد تعیین و تأیید مکان جدید صادر شد. حقیر به اتفاق چند تن از دوستان برای مأموریتی عازم روستای قراصی شدیم، بین راه محمود را با یک نقشهای که روی موتور پهن کرده بود، دیدیم، از او پرسیدیم: «چه میکنی؟» گفت: «دارم نقطهای را برای مقر جدید انتخاب میکنم که جدا از برد مناسب بتواند همه خطوط را پوشش دهد».
شهید حبیبالله قنبری ادوات در تک سنگینی که دشمن به خانطومان زد و منجر به سقوطش شد، نقشش را بهدرستی انجام داد، به طوری که بخش اعظم تلفات دشمن در آن عملیات را بر و بچههای شیرمرد ادوات با دیدبانی شهیدان محمود رادمهر و حبیبالله قنبری گرفتند. انتهای پیام/3141/ت40
95/05/05 :: 20:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]
صفحات پیشنهادی
خانواده تکتیرانداز لشکر زینبیون: جوانان مانند مدافعان حرم خودشان را برای سربازی امام زمان(عج) آماده کنند/
خانواده تکتیرانداز لشکر زینبیون جوانان مانند مدافعان حرم خودشان را برای سربازی امام زمان عج آماده کنند عدیل برای جانفشانی در راه اهل بیت ره تربیت شد درخواست بنده بهعنوان پدر شهید از جوانان ایرانی و پاکستانی این است که جوانان باید مانند شهدای مدافع حرم اهل بیت ع باشند مدافگفتوگو با مادر شهیدان بختی/۲ غنیمت مادر مدافعان حرم از فتنه «شام»/ ماجرای جالب سجاده رهبر انقلاب/ م
گفتوگو با مادر شهیدان بختی ۲غنیمت مادر مدافعان حرم از فتنه شام ماجرای جالب سجاده رهبر انقلاب مدافعان حرم ۲ میلیارد پول میگیرند تیم همراه علیرغم نزدیک بودن به ساعت نماز نمیتواند سجاده آقا را به ایشان برساند در آن شرایط این دوست ما به همکارانش میگوید یک سجاده پیش من است کانتخاب شهید مهدی موسوی به عنوان شهید شاخص کارمندی مدافع حرم
رئیس سازمان بسیج کارمندان خبرداد انتخاب شهید مهدی موسوی به عنوان شهید شاخص کارمندی مدافع حرم شناسهٔ خبر 3866685 - دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۸ ۲۰ استانها > خوزستان jwplayer display inline-block; اهواز ـ رئیس سازمان بسیج کارمندان از انتخاب شهید مهدی موسوی به عنوان شهید شاخص کامدافع حرم در اصفهان برگزار ميشود
مدافع حرم در اصفهان برگزار ميشود 15دي ماه 1395 اصفهان ميزبان برگزاري اولين يادواره شهداي مدافع حرم اصفهاني است 15دي ماه 1395 اصفهان ميزبان برگزاري اولين يادواره شهداي مدافع حرم اصفهاني است شهدايي كه با شنيدن صوت هل من معين امام زمانشان راهي ميدان نبرد شدند و به خيل شهداي مداآیین تشییع دو شهید مدافع حرم روز چهارشنبه در ورامین برگزار می شود
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران ورامین آیین تشییع دو شهید مدافع حرم روز چهارشنبه در ورامین برگزار می شود شناسهٔ خبر 3866948 - دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۸ ۲۰ استانها > تهران jwplayer display inline-block; ورامین-رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان ورامین گفت آیین تشییعروایت امیر اسماعیلی از 2 حادثه هوایی حین برگزاری رزمایش مدافعان آسمان ولایت 7
روایت امیر اسماعیلی از 2 حادثه هوایی حین برگزاری رزمایش مدافعان آسمان ولایت 7 فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء ص از وقوع دو حادثه هوایی حین برگزاری رزمایش اخیر مدافعان آسمان ولایت 7 خبر داد به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی جزئیات جدیدی«سبز،سپید، سرخ» مدافعان حرم را بر روی صحنه نمایش می برد
سبز سپید سرخ مدافعان حرم را بر روی صحنه نمایش می برد شناسهٔ خبر 3865619 - یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵ - ۱۴ ۱۱ استانها > آذربایجان غربی jwplayer display inline-block; ارومیه - موضوع مدافعان حرم با اجرای نمایش سبز سپید سرخ از ۲۴ تا ۳۰ دی ماه سال جاری در اورمیه بر روی صحنه می روتقدیر خانواده شهدای مدافع حرم از شبکه کودک و نوجوان
تقدیر خانواده شهدای مدافع حرم از شبکه کودک و نوجوان جمعی ازخانواده شهدای مدافع حرم استان چهارمحال و بختیاری از شبکه کودک و نوجوان تقدیر کردند به گزارش جوان در افتتاحیه هفتمین جشنواره مردمی عمار استان چهار محال و بختیاری از محمد سرشار مدیر شبکه کودک و نوجوان تقدیر شد در اینورامین میزبان دو شهید مدافع حرم خواهد بود
طی روزهای آینده ورامین میزبان دو شهید مدافع حرم خواهد بود شناسهٔ خبر 3866133 - دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۹ ۰۴ استانها > تهران jwplayer display inline-block; ورامین-شهرستان ورامین طی روزهای آینده میزبان دو شهید مدافع حرم است شهدایی که در راه دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارتفارس گزارش میدهد از اصرار شهید مدافع حرم برای تحصیل در حوزه تا آرزوی دیدن روی امام حسین(ع)
فارس گزارش میدهداز اصرار شهید مدافع حرم برای تحصیل در حوزه تا آرزوی دیدن روی امام حسین ع من زندگی با شما را دوست دارم اما زندگی در کنار حسین ع تمام آرزوی من است من دیدار روی شما را دوست میدارم اما دیدن روی حسین ع تمام هستی من است به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان بابلسر م-
گوناگون
پربازدیدترینها