واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/صادق پنجهایروزنامه نگار۱امسال روز رشت برگزار نشد و این البته در ایران تقریبا موضوعی طبیعی است، چرا که عادت کردهایم به موضوعات فرهنگی – هنری نگاهی سیاسی داشته باشیم و هر مقام مسوول غیر متخصصی به خود این جسارت را بدهد که پیرامون موضوعات فرهنگی- هنری مسائلی را مطرح کند که سر رشتهای در آن ندارد و متاسفانه فقط در ایران است که میبینید غیر متخصصها بر کرسی اموری که تخصص ندارند، مینشینند.«روز رشت» و اجرای آن برای شهروندان و مدیریت شهر رشت با هدفی که پشت اجرای این ایده بوده _ بسیار مهم تلقی میشود، چرا که این روز در راستای برندسازی و جهانی کردن نام رشت، هدف گذاری شده بود. اما آن قدر پیرامون آن هجمه ایجاد شد که شهردار رشت طی نامهای دستور داد، عطای کار را به لقایش ببخشند تا هم خود هم پرسنل و هم مدیران مربوطه را از هر گونه انگ و حاشیه به دور دارد.۲انتخابات شوراها نزدیک است و تلاش برخی از اعضای شورا نسبت به گذشته مضاعف شده، به گونهای که بر تعداد اظهارنظرها، عکسها، بنرهای حمایتی و سخنرانیهای انتخاباتی در هر شکل و قالبی افزوده شده است و در این میان یا نظارت مناسبی از سوی مراجع ذی صلاح انجام نمیگیرد یا اینکه میگیرد و از بس گزارش شده و عملا مجوز عملیاتی شدن نگرفتهاند، ایشان نیز دلسرد شدهاند؛ متاسفانه محتوای برخی از اظهارنظرها و سخنرانیها نیز حاصلی جز افزودن بر جو تشویش و بیاعتمادی جامعه در پی ندارد.در روزهای اخیر دعوت یکی از استادان عرصهی تیاتر به نام «جولی دبلیس» که استادی بین المللی و در دنیای تئاتر شناخته شده است، توسط آموزشگاه سینمایی سیمرغ که با همکاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری رشت صورت گرفته بود، حواشی گستردهای را پدید آورد، که ریشهی آن را باید در عدم درک و شناخت مناسب مقولهی فرهنگ و هنر توسط عدهای جستوجو کرد.در ابتدا باید عنوان کرد، اجرای حرکات مدرن نمایشی، رقاصی نیست! در هنر تئاتر با رویکرد مدرن و پست مدرن، از تمامی امکانات سایر هنرها استفاده میکنند که به تعبیری آن را پرفورمنس نیز میگویند.حرکات نمایشی در تئاتر با رقاصی در عرصهی موسیقی توفیر بسیار دارد. موضوعی که شاید حلقهی گمشدهی جنجال اخیر باشد و کمتر کسی از منتقدان به آن توجه کرده است. جنجالی که برآمده از سوء تفاهم در زبان است. متاسفانه اکثر اظهارکنندگان و موضع گیرندگان این دعوت، سطح مدرس مذکور را در حد یک رقاصهی شاید فیلمهای فارسی دوران پهلوی یا شوهای خارجی تنزل دادهاند یا عدهای هم حضور ایشان را شبیه شبیخون فرهنگی فرض دانستهاند. در حالی که برای نمونه استاد پری صابری یکی از بزرگان عرصهی نمایشِ ایران در بسیاری از نمایشهای به اجرا در آمدهاش از حرکات بدن (باله و سماع عارفانه)، بهره برده است و البته این به معنای رقاصی نیست. در عالم عرفان نیز عرفا، سماع میکنند که رویکرد هنری آن حرکات نمایشی جامه و بدن است. پس اگر با این تعریف و این دیدگاه هنری به موضوع نگریسته میشد، مطمئنا چنین سوء تفاهمی پدید نمیآمد.گویا یکی از اعضای شورای اسلامی شهر رشت که اتفاقا عضو کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورا نیز هست، از حوزهی وظایف خود خارج شده و دستور عزل ریاست سازمان فرهنگی- اجتماعی شهرداری را صادر میکند، اتفاقی که با تبصره ۹ مادهی ۳۴ (وظایف اساسی اعضای شورا) قانون شوراها تضاد دارد.به گونهای که قانون گذار هر گونه دخالت در عزل و نصب کارکنان و مدیران شهرداری را برای اعضا و مبتلا به آن رییس شورا منع کرده است.و اما مسالهی دیگر اینکه اگر به شاکلهی کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی رشت و خاصه عضو اظهارنظر کننده نگاه کنیدمیبینید که به جز یک عضو، سایر اعضای این کمیسیون در سوابق اجرایی خود سِمَت و تجربهی کار در مسائل فرهنگی را ندارند. در این میان خانم فاطمه شیرزاد به واسطهی حضور در صدا و سیمای مرکز استان با مقولهی فرهنگ آشنایی نسبی دارد و آن عضو اظهارنظرکننده نیز در سوابق مدیریتی خود از گذشته تا حال رویکرد و تجربهی فرهنگی نداشته است. حال پرسش اساسی این است، مشاوران کمیسیون فرهنگی شورا چه افرادی هستند؟ دستآورد کمیسیون مربوطه در طی این سالها چه بوده است؟ تا آنجا که حافظهام یاری میکند در دورههای گذشته مشاوران کمیسیون فرهنگی شورا چهرههای شناخته شده، تاثیرگذار و مطرح فرهنگ و هنر گیلان چون:پور احمد جکتاجی، هوشنگ عباسی، محمود نیکویه، زنده یاد افشین پرتو، فرشته انسان دوست، و… بودهاند که حاصل این اجتماع دست آوردهای ارزشمند فرهنگی برای رشت خاصه ایجاد یادمان شهدای مشروطه، تالیف دو کتاب مهم بلدیه رشت و تاریخ شهر رشت، برگزاری نخستین همایش بازشناسی نهضت جنگل و پیشنهاد ساخت تندیس مفاخر در سبزه میدان، خرید کتاب از نویسندگان، خرید خانهی میرزا، خانهی حاج خلیل رفیع (نخستین شهردار رشت) و… بوده است.۳پس از سوء تفاهم به وجود آمده و صدور دستور استعفا توسط یکی از اعضای شورا به ریاست سازمان فرهنگی – ورزشی شهرداری و متعاقبا انتشار متنهایی از سوی ریاست این سازمان تحت عنوان افشاگری و ارایهی اسناد و مدارک متقن دال بر طی شدن اقدامات وفق قانون، این ماجرا وارد فاز دیگری شد به گونهای که در اقدامی خودجوش! به منظور اعتراض به اظهارنظر صورت گرفته آن عضو و در اثبات حقانیت وی کمپینی با ایجاد گروهی در تلگرام از سوی طرفدارن مشی مدیریتی ایشان راه اندازی شد. پس از این واکنش، یاد آن کارمند شاعر و روزنامه نگار بازنشستهی شهرداری رشت افتادم که وقتی او را به دستور یکی از اعضای سابق شورای شهر به منظور ثبت نام مردگان به آرامستان تبعید کردند، سکوت کرد و به جای قدرت نمایی رسانهای در سطح ملی و فرا ملی، تلخندی نثار آینده کرد و هیچ مبارزهای برای ماندن در کرسی خدمت نکرد، و نه حتی چانه زنی کرد و نه از امکان گستردهی ارتباط جمعی خود استفاده کرد، بگذریم…در بررسی عملکرد ریاست سازمان فرهنگی – ورزشی شهرداری در این مورد خاص، به نظر اقدامات ایشان منطبق بر قانون و رویهی اداری بوده است. اما اقدامات آتی ایشان در حالی که میدانست استاد مدعو پس از تایید مراجع نظارتی وارد کشور شده، مدبرانه نبوده، چرا که جسارت لازم را در دفاع از دستور قانونی خود نشان نداده است.شاید اگر تصمیم بر اجرای برنامه با دعوت از اعضای کمیسیون مربوطه و رسانههای خبری به منظور اطلاع رسانی درست، گرفته میشد؛ شاهد کشیدن خط بطلان بر بسیاری از این سوء تفاهمها میبودیم.
۲۳ دی ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]