واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
آنته کریستا به کتابفروشیها آمد/ چاپ رمان نویسنده پرمخاطب بلژیکی
شناسهٔ خبر: 3866897 - یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۸
فرهنگ > کتاب
.jwplayer{ display: inline-block; } رمان «آنته کریستا» نوشته اَمِلی نوتومب با ترجمه محبوبه فهیم کلام توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آنته کریستا» نوشته اَمِلی نوتومب با ترجمه محبوبه فهیم کلام به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این رمان در قالب یکی از عناوین مجموعه «جهان نو» ی این ناشر چاپ شده است. نوتومب نویسنده بلژیکی و یکی از محبوبترین نویسندگان فرانسوی زبان اروپاست. او که چندین جایزه ادبی را در کارنامه دارد، برای مخاطبان ایرانی هم کم و بیش آشناست که تا به حال ۱۹ رمان نوشته است. این نویسنده متولد سال ۱۹۶۷ در ژاپن است و داستان نویسی را با سبکی ساده پیش میبرد. جملات کوتاه، واژه های ساده و عبارات محاورهای از جمله ویژگیهای آثار او هستند. «خرابکاری عاشقانه»، «مریخ» و «بهت و لرز» از جمله آثار املی نوتومب هستند. رمان «آنته کریستا» یکی از کتابهای پرفروش این نویسنده است که در آن، در قالب تخیل و واقعیت، سرنوشت خود را روایت می کند. نوتومب در این کتاب، با تداعی خاطراتش در نوجوانی و حذف مرز واقعیت و خیال، داستانش را پیش میبرد. در طرح داستانی «آنته کریستا» دوران دانشجویی دو دختر به تصویر کشیده می شود که روحیاتی بسیار متفاوتی با یکدیگر دارند. بلانش که سالهاست از تنهایی رنج برده و با کتابهایش انس گرفته است، با دیدن کریستا که دختری زیبا و اجتماعی است، سعی میکند باب دوستی را با او باز کند. بعد از این تلاش برای دوستی است که اتفاقاتی رخ میدهد و تحولاتی در زندگی بلانش رخ میدهد. در قسمتی از این کتاب میخوانیم: با وجودی که میدانستم به جوابم گوش نمیکند، گفتم «بُردِ کمان، تو چی؟» او در جوابم، کلمه عدالت را هجی کرد، مثل کسی که چیزی را یافته است. می بینی، انتخاب های مان موقعیت ما را نشان می دهند؛ تو فقط به واسطه علاقه ات به یک کلمه ساده آن را انتخاب کردی ولی منی که از پایین شهر میآیم کلمهای را انتخاب کردم که ارزش تعهد دارد. حداقل در این یک مورد با او موافق بودم؛ انتخاب هر دو ما به یک معنا بود. ولی کلمه انتخابی او بیانگر احساسات پاک و خوب بود نه علاقه به زبان و واژگان زبانی؛ در واقع آن کلمه نشانگر نیاز مبرم او به دیده شدن بود. من کریستا را خوب میشناختم. او معنای لغوی بُرِد کمان را نمیدانست. ولی اگر از من میپرسید حتما میمُرد. با این حال کلمه بسیار سادهای بود، برد کمان به بردِ یک کمان گفته میشود، مثل گام بلند که به مساحت داخلی پا گفته می شود. هیچ کلمهای نمیتوانست مانند این کلمه من را در دنیای خیال غرق کند، برد کمان در ذهن من، کمان کشیدهای را به تصویر میکشید که منتظر لحظه زیبای رهایی است. جهش تیری به هوا، رفتن به سوی بی نهایت. البته تیر به خواسته شوالیه و علیرغم خواسته کمان، به دنیای بینهایت نمیرود و پروازش در دنیای فناپذیرِ زندگی خاتمه مییابد. این کتاب با ۱۰۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۹۰ هزار ریال منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]