تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817477842




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قدردانی از حمایت ایران از مقاومت در لبنان/اسد درمقابل جهان ایستاد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: امیل لحود مطرح کرد؛
قدردانی از حمایت ایران از مقاومت در لبنان/اسد درمقابل جهان ایستاد

امیل لحود


شناسهٔ خبر: 3865369 - یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۹
بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی

.jwplayer{ display: inline-block; } پانزدهمین رئیس جمهوری لبنان ضمن قدردانی از حمایت های جمهوری اسلامی ایران از محور مقاومت در لبنان، تصریح کرد: بشار اسد همچون فیدل کاسترو در مقابل جهان ایستاد. به گزارش خبرگزاری مهر، ماهنامه «عصر اندیشه» گفتگویی را با «امیل لحود» پانزدهمین رئیس جمهوری ترتیب داده است که مشروح آن از نظر می گذرد؛ *عالیجناب امیل لحود! از حضورتان در این گفت‌وگو، آن‌هم در روزهای بسیار پر مشغله شما سپاسگزاریم. اگر اجازه دهید سوالات خود را در دو بخش طرح کنم و ابتدا به بحرانی که متفکران در جهان عرب با آن مواجه‌اند، بپردازم. روشنفکری معاصر عرب در فلسفه سیاسی خود نیز بسیار مقلد و متاثر ظاهر شد. مهمترین جنبش‌های عربی مانند جنبش «جمال عبدالناصر» تحت‌تاثیر سوسیالیسم و ناسیونالیسم غربی شکل گرفتند و روشنفکرانی مانند «حسنین هیکل» که عقبه فکری آن را تشکیل می‌دادند نیز تنها اندیشه‌های مبارزاتی چپ را انتقال می‌دادند و از بنیانگذاری یک فلسفه سیاسی مستقل ناتوان بودند. آیا این فقدان فلسفه سیاسی و دلباختگی به اندیشه‌های وارداتی، عامل استبداد و سر سپردگی بسیاری از حکومت‌های عربی به قدرت‌های جهانی نیست؟ باید پیش از اشاره به هر کشوری در این‌خصوص، به لبنان اشاره کنیم. فقدان همین فلسفه سیاسی در لبنان طی دوره‌های گذشته و همچنین وابستگی این کشور به ایدئولوژی فرانسوی و آمریکایی و پیوستن آن به مکتب فرانسوی‌ها، موجب شد تا لبنان به کشور ضعیفی تبدیل شود. ما به‌دلیل فقدان این فلسفه به مدت دو سال‌ونیم از انتخاب رئیس‌جمهور جدید کشور عاجز ماندیم. فقدان فسلفه سیاسی که نشأت گرفته از وابستگی به ایدئولوژی غربی است، موجب شده تا لبنان قادر به مبارزه با فساد نباشد و تحقق عدالت اجتماعی محقق نشود. من اعتقاد دارم ایدئولوژی غربی، ساخته لابی صهیونیستی است. من در طول حضور خود در عرصه‌های سیاسی و نظامی لبنان با مسائل زیادی مواجه شدم و اطلاعات زیادی در این‌خصوص دارم. زمانی‌که بر  وجود محور مقاومت در لبنان تاکید داشتم و تلاش می‌کردم که این کشور، یک کشور مستقل باشد و از حاکمیت ملی برخوردار شود، مورد تهاجم آمریکایی‌ها قرار گرفتم. با این حال، زیر بار سلطه آمریکا و صهیونیسم بر لبنان نرفتم. امروز، لابی صهیونیستی بسیاری از دولت‌های عربی را تحت‌تاثیر خود قرار داده و بر آن‌ها اعمال نفوذ می‌کند. از جمله این کشورهای عربی می‌توان به عربستان سعودی اشاره کرد. این کشور مبالغ هنگفتی را در لبنان (برای احزاب همسوی خود) و در خارج از لبنان یعنی در سوریه، یمن، عراق و دیگر کشورها خرج کرده است؛ با این حال به خوبی مشاهده می‌کنیم که عربستان سعودی با شکست سنگینی مواجه شده است. علت چنین شکستی، وجود تغییرات ریشه‌ای و بنیادین در تلاش‌ها برای خلق فلسفه سیاسی است که قصد دارد مقاومت را چه از لحاظ ایدئولوژیک و چه از لحاظ نظامی به چالش بکشد. *آیا افول تفکر در جهان غرب و شکست روشنفکری عرب در پاسخگویی به مسائل جوامع عربی را دلیل گسترش روز افزون سلفی‌گری و محبوبیت جریانات تکفیری در میان جوانان عرب نمی‌دانید؟ آیا روشنفکران عرب مسئول سرخوردگی جوانان عرب از هویت خود و گرایش آنان به خشونت و تکفیر نیستند؟ بدون شک، گسترش دامنه ایدئولوژی تکفیری، چه در لبنان و چه در برخی از کشورهای عربی دیگر ، به عوامل متعددی باز می‌گردد. یکی از این عوامل، نقشی است که روشنفکران جهان عرب باید ایفا می‌کردند تا از این طریق راه پیشرفت ملت‌های طرفدار «مدرنیته» تسهیل شود؛ نه اینکه این ملت‌ها به عقب رانده شده و دچار عقب‌ماندگی شوند. احساس سرخوردگی‌ای که برخی از متفکران با نحوه آگاهی‌بخشی‌های خود در نزد جوانان ایجاد کردند، موجب گسترش ایدئولوژی تکفیری شده است؛ ایدئولوژی‌ای که اساساً با حمایت‌های مالی آمریکا و کشورهای غربی و عربی به‌وجود آمده است. همین مساله سبب شده تا بسیاری از جوانان کشورهای جهان عرب به‌صورت کورکورانه و بدون اطلاع داشتن از خطراتی که در پیش روی آن‌هاست، به ایدئولوژی تکفیری روی آورند. ما در لبنان همواره از خطرهای ایدئولوژی افراطی‌گری رنج برده‌ایم و هم‌اکنون نیز با کمال تاسف گسترش این ایدئولوژی کُشنده در میان جوانان کشورهای عربی و غیر عربی را با چشمان خود شاهد هستیم. این توجیه که عدم نقش‌آفرینی متفکران جهان عرب در پرده برداشتن از نقشه‌ها و برنامه‌های حامیان ایدئولوژی تکفیری به‌دلیل گام برداشتن آن‌ها در مسیر اعتدال است، بسیار پوچ و بیهوده و غیرقابل هضم به نظر می‌رسد. به عقیده من، این‌گونه نقش‌آفرینی متفکران موجب گرایش جوانان جهان عرب به ایدئولوژی مسموم تکفیری شده است. همین روش متفکران از یک‌سو موجب عقب‌ماندگی جوانان جهان عرب شده و از سوی دیگر باعث شده تا بدترین اتهامات بر پیشانی اسلامِ سرشار از محبت، بچسبد. *متفکران عرب در بسیاری از نقاط عطف تاریخ معاصر نه تنها در رهبری توده‌ها ناتوان بودند که از آن‌ها عقب ماندند. در شکست اعراب از اسرائیل و مساله فلسطین، روشنفکران عرب از رهبری یک قیام متحد مردمی برای مساله فلسطین باز ماندند و در انقلاب‌های عربی نیز روشنفکران بیشتر نقش تحلیلگرِ بعد از واقعه را ایفا کرده و نتوانستند این اتفاق مهم را رهبری کنند. چه دلیلی برای این ضعف روشنفکران عرب وجود دارد؟ همان‌گونه که پیش‌تر تاکید کردم، علت اصلی گسترش ایدئولوژی تکفیری در بسیاری از کشورهای عربی، تعلل و نقش‌آفرینی ضعیف متفکران بوده است؛ متفکران هیچ‌گاه به ماهیت خطراتی که جهان اسلام را تهدید می‌کند، واقف نبودند. آرزو داشتیم در جهانی زندگی می‌کردیم که ایفای نقش ایدئولوژیک بسیار قوی‌تر از رهبری جنبش‌های مردمی باشد. وضعیتی که امروز فلسطین با آن مواجه است، خود به تنهایی یکی از دلایل آشکار ضعف روشنفکران عرب محسوب می‌شود. متفکران عرب تقریباً فلسطین را تنها به حال خود رها کرده‌اند. در آن سوی میدان، متاسفانه برخی از گروه‌های فلسطینی نیز به‌دنبال معامله بر سر سرنوشت مردم خود هستند. اگر محور مقاومت نبود، امروز آشوب و هرج و مرج با ابزارهای رسانه‌ای کشورهای غربی، گریبان تمام ملت‌های منطقه را گرفته بود. جنگ‌هایی هم که در برخی از کشورها در جریان است، بخشی از آن به‌دلیل عدم درک واقعی خطراتی است که پیش‌تر نسبت به آن‌ها به متفکران عرب، هشدار داده شده بود. متاسفانه روند شست‌وشوی مغزی جوانان جهان عرب خیلی سریع اتفاق افتاد. ما این مساله را در کشورهای غربی نیز می‌توانیم به خوبی مشاهده کنیم. جوانان غربی نیز به شدت تحت‌تاثیر دروغ بافی‌ها و اندیشه‌های گمراهانه‌ای هستند که با حمایت‌های مالی، سیاسی و فکری پشتیبانی می‌شوند. می‌خواهم به این نکته برسم که ضعف متفکران عرب، ناشی از عدم درک صحیح آن‌ها از سناریوهای خطرناکی است که از ابتدا برای کشورهای مختلف منطقه از جمله لبنان، سوریه، عراق، یمن، لیبی، تونس و حتی جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده شده است. اگر ایران از پشتوانه تفکر صحیح اسلامی بی‌بهره می‌ماند، اکنون شمار زیادی از جوانان آن هم گمراه شده بودند. ایالات متحده آمریکا و همچنین کشورهای غربی و عربی از موفقیت سریع نهضت جمهوری اسلامی در ایران غافلگیر شدند؛ نهضتی که ملت ایران و متفکران این کشور، نقش مهمی در تحقق آن داشتند. اکنون به خوبی می‌بینیم که جمهوری اسلامی ایران به الگویی برای کشورهای عربی تبدیل شده است. *جبهه مقاومت چه نقشی در پی‌ریزی یک ایدئولوژی مستقل برای ایفای نقش در مسائل جهان اسلام دارد و اقبال مردمی از آن را چطور ارزیابی می‌کنید؟ پس از دوره‌ای که سرخوردگی‌های جهان عرب در شکست‌های پی‌درپی از اسرائیل و تحقیر از غربی‌ها باعث شد که شخصیت‌هایی مانند صدام و قذافی قهرمانان جهان عرب بشوند، امروز شهدای مقاومت الگوی جوانان عرب هستند. بنابراین، آیا مقاومت خلائی که روشنفکران عرب از تامین آن شکست خوردند را پر کرده است؟ در عصری زندگی می‌کنیم که نقشه‌‎ها و توطئه‌های امپریالیسم و صهیونیسم موجب تحمیل برخی شکست‌ها به ما شده است. در این میان، مقاومت اسلامی بیشترین و بزرگترین نقش را در خنثی‌سازی این دست از توطئه‌ها ایفا کرده است. علت اصلی موفقیت مقاومت، ایمان نیروهای آن به اصول و ارزش‌هاست. مقاومت اسلامی همواره فداکاری‌های زیادی انجام داده و پرچم حق را در نبرد با صهیونیسم جهانی و گروه‌های تروریستی و تکفیری به اهتزاز درآورده است. همه ما به‌خوبی از سلسله شکست‌هایی که اسرائیل و هم‌پیمانان آن در کشورهای عربی تاکنون متحمل شده‌اند، اطلاع داریم. تمامی این شکست‌ها، نتیجه وجود مقاومت اسلامی بوده است. امروز ما مفتخر هستیم که با خون رزمندگان مقاومت اسلامی، بزرگترین و قهرمانانه‌ترین حماسه‌ها به‌ویژه پس از غلبه حزب‌الله بر اسرائیل در نبرد سال ۲۰۰۶، خلق شده‌اند. اکنون نیز شاهد تحقق این حماسه‌ها در سوریه هستیم. این مقاومت است که نقشه راه ما در برابر اسرائیل را ترسیم کرده است. امروز با وجود مقاومت، اسرائیل از سرنوشت خود در هراس است. رژیم اسرائیل امروز بر بسیاری از دولت‌های عربی اعمال نفوذ می‌کند و دست غارت به ثروت‌ها و ذخایر ملت‌ها دراز کرده است. اسرائیل به خوبی می‌داند که مقاومت قادر است شکست‌های سنگینی را به آن تحمیل کند. مقاومتِ دلیرانه آمد تا پرده از روی سلاح رزمنده‌ای بردارد که در میدان، شعار «الله اکبر» سر می‌دهد. *به‌نظر می‌رسد متفکران در جهان عرب به همان مصائبی دچار هستند که در ایران دیده می‌شود. مشکل روشنفکران مقلد که به‌صورت خاص به‌جای تفکر مساله‌محور و مستقل، بازگوکنندگان ایدئولوژی‌ها و مکاتب فلسفی غرب هستند، در جهان عرب نیز به‌شدت مشاهده می‌شود. چرا روشنفکری عرب - همراه با روشنفکری ایرانی - به لختی و نازایی فکری دچار شده‌ است؟ به‌نظر من آنچه که امروز در کشورهای جهان عرب اتفاق می‌افتد، تحت‌تاثیر لابی صهیونیستی قرار گرفته است. واقعیت این است که لابی صهیونیستی به‌صورت غیر مستقیم بر تمامی تحرکات در بسیاری از کشورها تاثیر می‌گذارد. علت اصلی اینکه متفکران بازگوکنندگان ایدئولوژی‌های غربی هستند، این است که لابی صهیونیستی، جهانی شده و تقریباً تمامی کشورها تحت‌تاثیر آن قرار گرفته‌اند؛ حتی دولت‌ها و موسسات دولتی بزرگ در جهان هم از این قاعده مستثنا نیستند.  *جناب لحود! اجازه بفرمایید بخش دوم گفت‌وگویمان را با سوالی در خصوص حل بحران خلاء ریاست‌جمهوری در لبنان آغاز کنم. بازگشایی صفحه‌ای جدید در عرصه تحولات سیاسی لبنان با انتخاب رئیس‌جمهور جدید را به‌ویژه در سایه جنگ‌هایی که هم‌اکنون در برخی کشورهای منطقه در جریان است، چگونه ارزیابی می‌کنید؟ در طول دو سال‌ونیم گذشته منتظر انتخاب رئیس‌جمهور جدید لبنان بودیم. این انتظار با انتخاب «میشل عون» به‌عنوان رئیس‌جمهوری جدید کشور، پایان یافت. هر کسی این دستاورد را براساس دیدگاه‌های خود توصیف و تفسیر می‌کند. با این حال، من به‌عنوان کسی که به مدت ۱۸ سال در پست‌هایی نظیر فرماندهی ارتش لبنان و ریاست‌جمهوری کشور حضور داشته‌ام، به شما می‌گویم که این دستاورد نه تنها برای لبنان، بلکه برای هم‌پیمانان ما در سوریه نیز حائز اهمیت است. ما به یاد داریم که در برهه‌ای از زمان، «سعد حریری» از «سلیمان فرنجیه» برای تصدی پست ریاست‌جمهوری اعلام حمایت کرد. این در حالی است که فرنجیه از حامیان محور مقاومت بود. حریری با این اقدام سعی داشت تا این‌گونه وانمود کند که وی قادر به تعامل با تمامی طرف‌ها در لبنان است، اما واقعیت چیز دیگری است. من به پشتوانه تجربه‌ای که طی سالیان گذشته به‌دست آورده‌ام، به ضرس قاطع می‌توانم بگویم که این تصمیم، توسط حریری گرفته نشد، بلکه تصمیمی بود که از سوی برخی کشورهای خارجی به وی ابلاغ شد. واقعیت این است که دشمن اسرائیلی هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد که ایران، روسیه و حزب‌الله تا آخرین لحظه به حمایت خود از دولت دمشق ادامه دهند. بنابراین، «تل آویو» به این نتیجه رسید که سرنگونی دولت «بشار اسد» مستلزم به راه افتادن جنگ جهانی است. بر همین اساس، آمریکایی‌ها و سعودی‌ها از سعد حریری خواستند تا برای ممانعت از روی کار آمدن «میشل عون» به‌عنوان یکی از حامیان دولت دمشق، با فرد دیگری برای تصدی پست ریاست‌جمهوری لبنان وارد مذاکره شود که پس از آن، حریری به سراغ فرنجیه رفت. با این حال، رایزنی‌های یک‌ساله جریان المستقبل به ریاست حریری برای تصدی پست ریاست‌جمهوری توسط سلیمان فرنجیه به نتیجه نرسید. اسرائیل هیچ‌گاه تمایل به روی کار آمدن یک رئیس‌جمهور در لبنان که حزب‌الله از وی حمایت ‌ کند، نداشت. به‌همین دلیل به متحدان سعودی خود پیغام داد تا از سعد حریری بخواهند که در برابر «میشل سلیمان»، رقیب‌تراشی کند. درست در همین گیرودار بود که پیروزی‌های بزرگ در حلب یکی پس از دیگری به‌دست آمد و طرف‌های خارجی مرتبط با سعد حریری مجبور شدند به ریاست‌جمهوری میشل عون تن دهند. *اما شما در سال ۱۹۹۰ نقش مهمی را در کنار گذاشتن ژنرال میشل عون از عرصه سیاسی و نظامی ایفا کردید. اکنون چه تغییراتی رخ داده که چنین فردی با موافقت اکثر گروه‌های سیاسی در لبنان، رهبری مردم را برعهده گرفته است؟ واقعیت این است که میشل عون در آن زمان در خط مقاومت نبود. من در آن زمان، فرزند خود و همچنین «کریم بقردونی» رئیس حزب «الکتائب» را به دیدار با میشل عون در فرانسه فرستادم. وی گفته بود که به لبنان باز خواهد گشت. در آن زمان به‌ویژه پس از ترور «رفیق حریری» هیچ نشانه‌ای از ایفای نقش مقاومت از سوی گروه‌های مختلف لبنانی دیده نمی‌شد. زمانی‌که ائتلاف منسجم و سه جانبه‌ای میان اسرائیل، آمریکا و جریان‌های تروریستی و تکفیری شکل گرفت، به این نتیجه رسیدیم که جز از طریق میشل عون قادر به مقابله با این ائتلاف نخواهیم بود. از همین‌رو، میشل عون پس از توافق با حزب‌الله به یکی از هم‌پیمانان ما تبدیل شد و ما هم به‌صورت مطلق از وی حمایت کردیم. *با توجه به تجربه‌ای که در عرصه ریاست‌جمهوری لبنان دارید، چه توصیه‌هایی در این زمینه به میشل عون می‌کنید؟ میشل عون مراحل سیاسی مختلفی را تجربه کرده است و به‌خوبی با راهکارهای مقابله با چالش‌ها آشناست. در حال حاضر به‌دلیل تکیه بر برخی گرایش‌های مذهبی در لبنان، مشکلاتی از قبیل نحوه تشکیل کابینه در کشور وجود دارد. در دوره‌ای شاهد بودیم که قانون انتخاباتی «ستین» (شصت) در لبنان تصویب شد. اسرائیل و فرانسه در تصویب این قانون در لبنان دست داشتند. در آن زمان، رئیس‌جمهور لبنان «فواد شهاب» بود که البته از بهترین روسای جمهور کشور محسوب می‌شد. وی با فرانسوی‌ها رابطه نزدیکی داشت. در هر صورت، تصویب قانون ستین موجب شد تا نمایندگان پارلمان براساس گرایش‌های مذهبی انتخاب شوند. از همین‌رو، من به میشل عون توصیه می‌کنم که در سازوکارهای برنامه‌های آینده خود، روشی را که پیش‌تر در قانون ستین در پیش گرفته شد، به‌کار نبرد. این روش، چیزی جز ترویج طایفه‌گرایی در لبنان را به‌دنبال نخواهد داشت. باید توجه داشت که انتخاب وزرای کابینه لبنان براساس گرایش‌های مذهبی، کشور را به لبه پرتگاه می‌برد.  *آیا سیاست حزب‌الله در حمایت از میشل عون برای تصدی پست ریاست‌جمهوری لبنان را موفقیت‌آمیز می‌دانید؟ بدون شک حزب‌الله پیروز اصلی انتخاب میشل عون به‌عنوان رئیس‌جمهور لبنان است. ریاست‌جمهوری میشل عون هم یک پیروزی داخلی برای حزب‌الله به‌شمار می‌رود و هم یک پیروزی خارجی در عرصه منطقه‌ای. در حال حاضر در عرصه منطقه‌ای محور مقاومت مشغول نبرد با تکفیری‌هاست و به‌همین دلیل آمریکایی ها و صهیونیست‌ها به مقابله با آن می‌پردازند. بنابراین، روی کار آمدن میشل عون به‌عنوان یک رئیس‌جمهور حامی مقاومت، می‌تواند در عرصه تحولات منطقه‌ای حائز اهمیت باشد. همان‌گونه که پیش‌تر هم گفتم، روی کار آمدن میشل عون در لبنان به نفع سوریه نیز هست. امروز شاهد آن هستیم که اسرائیل همچنان بر لزوم سرنگونی بشار اسد در سوریه تاکید دارد. اگر دولت بشار سقوط کند، محور مقاومت نیز سقوط خواهد کرد. درست به‌همین دلیل است که حزب‌الله به حمایت از میشل عون، به‌عنوان یک عنصر حامی مقاومت روی آورد. *شما چه توقعات و انتظاراتی را از دولتی که سعد حریری باید تشکیل دهد، دارید؟ من اساساً با وجود سعد حریری در دولت لبنان مخالف هستم، چراکه مطمئناً وی مشکلات زیادی را در دولت به‌وجود خواهد آورد. شاید اکنون از من سوال کنید که اگر با نخست‌وزیری سعد حریری موافقت نمی‌شد، آیا اکنون میشل عون، رئیس‌جمهور بود؟ پاسخ من این است که می‌توانستیم کمی صبر به خرج دهیم تا هم رئیس‌جمهور و هم نخست‌وزیری که انتخاب می‌شوند، هر دو از جنس خودمان باشند. در هر صورت در این نبرد سیاسی، این ما بودیم که پیروز شدیم و جبهه مقابل سراسیمه به‌سمت ما آمد تا پروژه تشکیل دولت به آن واگذار شود. *سوریه از لحاظ جغرافیایی بسیار به لبنان نزدیک است. دیدگاه شما در خصوص جنگی که از سال‌ها پیش در سوریه آغاز شده، چیست؟ بیش از پنج سال است که اخبار تحولات میدانی و سیاسی سوریه در بسیاری از رسانه‌ها مخابره می‌شود. لبنان و سوریه دارای ارتباطات نزدیکی با یکدیگر هستند که البته این ارتباطات بر پایه دستیابی به منافع و مصالح مختلف، پایه‌ریزی نشده‌اند. روزی خبرنگاری از من پرسید که دولت‌های حاکم بر تونس، مصر و لیبی خیلی زودتر از آنچه که تصور می‌شد، سقوط کردند. به‌نظر شما دولت سوریه چه زمانی سقوط خواهد کرد؟ من در پاسخ به او صراحتاً گفتم که دولت سوریه نه تنها سقوط نخواهد کرد، بلکه با پیروزی از میدان نبرد خارج خواهد شد. زمانی‌که فرمانده ارتش لبنان بودم، برای موفقیت محور مقاومت در لبنان تلاش می‌کردم. با این حال، دولت لبنان با هرگونه حمایت از محور مقاومت مخالفت می‌کرد. در مقابل، من نیز از موضع خود کوتاه نیامده و با کناره‌گیری از نقش‌آفرینی در محور مقاومت مخالفت کردم. همین مسائل موجب آشنایی «حافظ اسد» رئیس‌جمهوری فقید سوریه با من در سال ۱۹۹۳ شد. در آن زمان، رفیق حریری گفت که حامل پیامی از سوی حافظ اسد برای من است. محتوای پیام این بود که محور مقاومت در لبنان باید نابود شود. پس از مدتی متوجه شدم که حافظ اسد اساساً هیچ خبری از وجود چنین پیامی نداشته و بر عکس، مدافع سرسخت وجود محور مقاومت در لبنان است. حافظ اسد از همان ابتدا از محور مقاومت در لبنان حمایت می‌کرد؛ وی همواره از تصمیمات من برای مقابله با پروژه صهیونیست‌ها علیه محور مقاومت حمایت به‌عمل می‌آورد. درست به‌همین دلیل است که قاطعانه از عدم شکست سوریه در نبرد کنونی سخن می‌گویم. در سوریه یک ملت بسیار قوی و یک ارتش عقیدتی وجود دارد. منتظر باشید تا تاریخ، همان‌گونه که از «فیدل کاسترو» یاد کرد، از بشار اسد نیز یاد کند. *شما هم در دوره ریاست‌جمهوری حافظ اسد در سوریه زندگی کردید و هم در دوره ریاست‌جمهوری بشار اسد حضور داشتید و دارید. این دو دوره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به صراحت تمام می‌توانم بگویم که حافظ اسد و بشار اسد به‌مثابه یک روح در دو بدن هستند. با این حال، هر یک شیوه و روش‌های خاص خود را دارند. حافظ اسد به اموری که در پیرامون وی اتفاق می‌افتاد بسیار دوراندیشانه می‌نگریست. فرزند وی بشار اسد نیز نگاه عمیقی به تحولات پیرامون خود دارد، اما تفاوتی که میان آن دو وجود دارد، این است که با توجه به تحولاتی که امروز توسط غربی‌ها در حال رخ دادن است، بشار اسد به‌خوبی می داند که غربی‌ها چگونه می‌اندیشند. *به‌نظر شما آیا بشار اسد در سایه یکی از سخت‌ترین جنگ‌ها در طول تاریخ، در رهبری سوریه موفق عمل کرده است؟ بدون تردید بله؛ من اعتقاد دارم که اشخاصی همچون فیدل کاسترو و بشار اسد از جمله رهبران نادری هستند که توانستند در مقابل جهان بایستند. من به‌دلیل ارتباطاتی که با بشار اسد دارم، او را فردی آرام، مطمئن و هدایتگر  شناختم که به‌خوبی می‌داند که چه می‌کند. او به‌خوبی واقف است که در پیرامونش چه می‌گذرد. متاسفانه رسانه‌های صهیونیستی حقایقی را که در سوریه جریان دارند، وارونه جلوه می‌دهند. بشار امروز با قدرت در حال نبرد با تروریسم و صهیونیسم است و برای همین به مقابله با آن برخاسته‌اند. *آیا ممکن است که رئیس‌جمهور میشل عون نقش مهمی را در احیای روابط لبنان و سوریه که از سال‌ها پیش قطع شده است، ایفا کند؟ توصیه شما به رئیس‌جمهور میشل عون در خصوص پرونده سوریه چیست؟ من در این زمینه توصیه‌ای به میشل عون نمی‌کنم، چراکه به‌خوبی می‌دانم وی به‌عنوان یک عنصر حامی محور مقاومت در لبنان و منطقه، به این دست مسائل واقف است. در خصوص سیاست‌های میشل عون در عرصه سیاست خارجی به‌ویژه در قبال سوریه، جای نگرانی وجود ندارد، چراکه من با نحوه تفکر وی و حمایتش از محور مقاومت آشنایی کامل دارم. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که افرادی همچون سعد حریری در داخل دولت لبنان، خواستار عدم همکاری با دولت سوریه هستند. خواسته‌های این افراد هیچ‌تاثیری در حمایت میشل عون از محور مقاومت در لبنان و خارج از لبنان نخواهد داشت. *شما ورود حزب‌الله لبنان به میادین نبرد در سوریه را چگونه می‌بینید؟ من از طرفداران سرسخت ورود نظامی حزب‌الله به میادین نبرد در سوریه هستم. اگر حزب‌الله در میادین نبرد در سوریه مداخله نمی‌کرد، در حال حاضر شاهد نفوذ تروریست‌های تکفیری داعش به مرکز لبنان بودیم. حزب‌الله با ورود نظامی به تحولات سوریه، از تمامیت ارضی لبنان دفاع کرد. همان‌گونه که در سال ۲۰۰۶ صراحتاً اعلام کردم حزب‌الله پیروز نهایی نبرد علیه صهیونیست‌ها خواهد بود و البته همین‌طور هم شد. امروز نیز اعلام می‌کنم که سوریه علیه اسرائیل و  مزدوران آن یعنی تروریست‌های تکفیری داعش و جبهه‌النصره پیروز خواهد شد. *رزمندگان حزب‌الله لبنان امروز در میادین نبرد در سوریه فداکاری‌های زیادی انجام می‌دهند و در این مسیر، شهدای زیادی داده‌اند. شما به‌عنوان یک کارشناس نظامی زبده تحلیلی از سیاست‌های حزب‌الله دارید؟ من از همان روز اول جنگ در سوریه بر لزوم حضور حزب‌الله لبنان و رزمندگان آن در میادین نبرد در سوریه تاکید داشتم. واقعیت این است که اگر شما به سراغ دشمن نروید، دشمن به سراغ شما می‌آید. پس باید بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنید. حزب‌الله وارد جنگ سوریه شد تا حاکمیت ملی لبنان حفظ شود. از حضور رزمندگان حزب‌الله لبنان در میادین نبرد سوریه می‌توان به‌عنوان الگویی برای فداکاری یاد کرد. *نقش عربستان سعودی در تحولات منطقه چیست؟ این کشور نقش مستقیم در جنگ علیه سوریه، عراق و یمن دارد. آیا ممکن است سعودی‌ها نقشی در تغییر قواعد بازی در عرصه تحولات سیاسی لبنان ایفا کنند؟ من به‌صراحت می‌گویم که اسرائیل عامل اصلی مشکلات امروز کشورهای جهان عرب است. اسرائیل برای موفقیت در پیاده‌سازی پروژه‌های مخرب خود در منطقه، تکفیری‌ها را به جان ملت‌های مختلف انداخته است. بدیهی است که آمریکایی‌ها از اسرائیل حمایت تمام قد به عمل می‌آورند. در این میان، اسرائیل از عربستان سعودی به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در منطقه بهره‌برداری می‌کند. امروز شاهد آن هستیم که ترامپ در آمریکا روی کار آمده و شعار مبارزه با تروریسم را سر می‌دهد. در این بین، به‌نظر می‌رسد که سعودی‌ها بزرگترین بازنده باشند، چراکه هم در سوریه و هم در یمن با شکست سختی مواجه شدند. در حال حاضر، تنها لبنان برای سعودی‌ها باقی‌مانده است. گروه‌های لبنانی نباید به سعودی‌ها اجازه دهند که از طریق ایجاد درگیری‌های مذهبی، وارد لبنان شوند. *دیدگاه شما در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات منطقه از جمله سوریه و فلسطین چیست؟ آیا این سیاست‌ها را مفید می‌دانید؟ اگر جمهوری اسلامی ایران از لبنان حمایت نمی‌کرد، بدون شک در جنگ با اسرائیل شکست می‌خوردیم. اگر حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران نبود، اکنون شاهد وجود مقاومت در لبنان نبودیم و اگر حمایت‌های ایران وجود نداشت، اکنون لبنان به جولانگاه اسرائیل تبدیل می‌شد. اقدامات ایران در عرصه تحولات منطقه قابل تقدیر است. جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی از لبنان و دیگر کشورهای منطقه حمایت کرده و می‌کند. ایران هیچ‌گاه در امور داخلی لبنان و یا مسائل داخلی حزب‌الله دخالت نکرده است. ایران پیشنهاد ارائه کمک‌های نظامی فراوانی به لبنان داده که با مخالفت برخی در لبنان مواجه شده است. علت این مساله هم کاملاً مشخص است؛ این افراد دستمزد خود را از شیخ‌نشینان عرب دریافت می‌کنند و طبیعی است که با ایران عناد داشته باشند. *باتوجه به گسترش خشونت و افراطی‌گری گروه‌های تروریستی و تکفیری در منطقه، به‌نظر شما بازیگران قدرتمند همچون ایران و لبنان چگونه می‌توانند از طریق همکاری و همگرایی با یکدیگر، صلح و ثبات را به منطقه بازگردانند؟ من همواره بر لزوم همکاری و همگرایی دولت‌های شریف و آزاده در سراسر جهان با یکدیگر تاکید داشته و دارم. همچنین بر لزوم همکاری‌های گسترده میان ایران و لبنان نیز تاکید دارم. ایران و لبنان می‌توانند در زیر سایه محور مقاومت با یکدیگر همکاری‌های گسترده‌ای داشته باشند. پایه و اساس همکاری‌های دو طرف باید بر مبنای مبارزه اصولی با گروه‌های تروریستی و تکفیری باشد؛ گروه‌هایی که اساساً نشأت گرفته از پدیده‌ای به نام «صهیونیسم» هستند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن