واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: پسرمرد بساز و بفروش، سردسته باند سرقتهای مسلحانه رستورانها و سوپرمارکتهای تهران
دزدان مسلح رستورانها و سوپرمارکتهای استان تهران در نخستین جلسه بازجویی قضایی زمانی که در مقابل بازپرس ایستادند گفتند: «هرگزفکر نمیکردیم خیلی زود دستگیرشویم.»
5متهم که از 23 آذر امسال سرقتهای مسلحانهشان را آغاز کرده بودند در این مدت 18 سرقت در تهران، 3 سرقت در ورامین و 3 سرقت در قرچک انجام دادند. آنها دیروز به شعبه اول بازپرسی دادسرای مبارزه با سرقت منتقل شدند و زمانی که در مقابل بازپرس نصرتی قرار گرفتند به سرقت هایشان اعتراف کردند.
به گزارش نامه نیوز ، در همین حال رضا ابوالحسنی، سرپرست دادسرای ویژه سرقت دراین باره گفت: متهمان این پرونده بهعنوان محارب محاکمه خواهند شد.
حال آنکه هدف آنها از این سرقتها فقط به خاطرانگیزه مالی بوده است.5 متهم در کنار هم دستبند بهدست ایستاده بودند. سردسته باند مردی 30 ساله، ورزشکار و هنرمند، به نام پدرام است که سابقه کیفری دارد و قبل از این به خاطر خرید و فروش عتیقه بازداشت شده است.
او دیروز پس از پایان بازپرسی جزئیات سرقت هایشان را تشریح کرد.
طراح سرقتها چه کسی بود؟
ماجرایش خیلی طولانی است، من نمیخواستم دزدی کنم، بلکه اتفاقی وارد این کار شدم.
چرا و چطور؟
پدرم در کار ساخت و ساز ساختمان است و من هم با او کار میکردم تا اینکه چند وقت پیش باهم به اختلاف خوردیم و دیگر برای کار پیش او نرفتم. تصورش را بکنید؛ کار با پدرم ماهی 7 تا 8 میلیون تومان درآمد داشت و یک دفعه این حقوق ماهانه را از دست دادم. برای همین ناچار به دزدی شدم.
با حقوق ماهی 7 تا 8 میلیون تومان چکار میکردی؟
خرج تفریح و خورد و خوراک. باورتان میشود نه اهل مواد هستم و نه کارهای خلاف، ولی آدمی نبودم که پول نگه دارم و هرچقدر دستم میآمد را خرج میکردم.
پس فکر راهاندازی باند دزدی از جانب تو بود؟
نه. یک شب که با سهیل (یکی از همدستانش) بیرون رفته بودیم به او گفتم برای کسب درآمد بهتر است سرقت داخل خودرو انجام دهیم. اما او گفت سرقت داخل خودرو خوب نیست و سرقت از مغازهها را پیشنهاد داد.
چرا سوپرمارکتها و رستورانها را برای این کار انتخاب کردید؟
چون تصور میکردیم که آنها دوربین مداربسته ندارند. بیشتر هم از سوپرمارکتها سرقت میکردیم و فکر کنم دو یا سه تا سرقت از رستوران داشته باشیم.
برنامهریزی برای سرقتها به چه صورت بود؟
برنامهریزی خاصی نبود با تلفن یا در خیابان به همدیگر خبر میدادیم که امشب برای سرقت میرویم و شبی 4 تا 5 سرقت را انجام میدادیم.
پس در کدام شب، 9 سرقت را باهم انجام دادید؟
درست یادم نمیآید اما فکر کنم شب سوم بود.
اسلحه را از کجا تهیه کردی؟
چند روز قبل از سرقت از سوپرمارکتها، از یکی ازدوستانم اسلحه را 6 میلیون تومان خریدم آن هم بدون تیر. حدود سه میلیون تومان آن را پرداخت کردم.
از شما دو سلاح کشف شده است، اسلحه دوم را چطور تهیه کردید؟
برای یکی از همدستانم است که دستگیر شده، میگوید آن را از کنار خیابان پیدا کرده است. البته آن اسلحه هم خراب بود و کار نمیکرد.
از سرقتها چقدر گیرتان آمد؟
نفری سه میلیون تومان، البته دقیق نمیدانم ولی خیلی بیشتر از این نبود. البته در پروندهمان 30 میلیون تومان رد مال خورده است.
در سرقت هایتان از خودرو سمند سفید رنگی استفاده کردید، سمند را از کجا آوردید؟
جلوی ترمینال خزانه، با یکی از دوستانم بودم. دوستم از پشت سر دستش را انداخت دور گردن راننده و گاز اشک آور به چشمهایش پاشید. در همین هنگام او را از پشت فرمان پایین کشید و ماشین را سرقت کردیم.
به غیر از سرقت سوپر مارکتها سرقت دیگری هم انجام دادهاید؟
با اعضای این باند نه، اما حدود 10 تا 15 روز قبل، از دو کامیون سرقت کردیم. باورتان میشود چیزی گیرمان نیامد.
سرقت از کامیونها را چطور انجام میدادی؟
من در سرقتها داخل ماشین مینشستم و دو همدستم که آنها هم بچه محل هایم بودند به سراغ کامیونهایی که در کنار خیابان توقف کرده بودند میرفتند و با شکستن شیشه کامیون و تهدید شمشیر تمام پول نقد کامیون دارها را به سرقت میبردیم.
سابقه داری؟
مدتی قبل وقتی برای معامله عتیقه به محل قرار رفتم که دستگیر شدم. 8 ماه زندان بودم که بعد با سند آزاد شدم اما دیگر برنگشتم و بعد از آن هم ماجرای سرقت شروع شد.
با اعضای باند چطور آشنا شدی؟
همه ما بچه محل هستیم و خانه هایمان نهایت چند پلاک با هم فاصله دارند.
فکرش را میکردی دستگیر شوی؟
ماجرا آنقدر برایمان بیاهمیت بود که تصورش را هم نمیکردیم حتی دستگیر شویم. ما حدود 4 یا 5 شب از مغازهها سرقت سریالی کردیم، اما اصلاً فکرش را نمیکردیم که این ماجرا خیلی مهم باشد و پلیس بخواهد ما را دستگیر کند.
انگیزه ات از سرقتها چه بود؟
مالی؛ حتی به خاطر شهرت هم نبود. چرا که من به اندازه کافی شهرت داشتم.
چه شهرتی؟
من قهرمانی در رشته دوومیدانی دارم و رزمی کار هم هستم. به غیر از آن تئاترهم کارمی کنم. بدلکار یکی از فیلمهای پلیسی هم بودم.
ازدواج کردی؟
بله، حدود یکسال قبل ازدواج کردم و بچهام قرار است چند روز دیگر به دنیا بیاید.
پیشیمانی؟
خیلی زیاد اما افسوس که الان سودی ندارد!
منبع: روزنامه ایران
۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]