واضح آرشیو وب فارسی:مشرق نیوز:
«همه اعضای خانواده ات را جلوی چشمانت کشتم تا بدانی به حرف هایی که زده بودم عمل کردم اما هرگز تو را نمی کشم. چون که می خواهم تا پایان عمرت زجر بکشی و روزی صدبار آرزوی مرگ کنی.» اینها آخرین جملاتی بود که داماد جنایتکار پس از قتل عام اعضای خانواده همسرش در فهرج، به او گفت و بعد هم گریخت.
به گزارش مشرق، ساعت حدود 5 عصر روز پنجشنبه دوم دی بود که مادر رقیه-همسرقاتل- تازه از بیمارستان مرخص شده و گوشه اتاق خوابیده بود. خانه شلوغ بود. برادر و خواهرهای رقیه، عمه و جمعی از همسایه ها هم به عیادت آمده بودند.
همه گرم صحبت بودند و گاهی هم بحث شکایت رقیه از شوهرش برای طلاق مطرح می شد اما ناگهان صدای زنگ درخانه به گوش رسید. پدر رقیه که فکر می کرد میهمانان دیگری آمده اند، با خوشرویی به طرف در رفت و آن را گشود اما همان موقع چشم در چشم شوهر رقیه شد.
لحظه ای بعد هم صدای رگبار گلوله، سکوت ثانیه ای بین آنها را شکست و مرد میانسال بدون هیچ حرفی و با پیکری خون آلود نقش بر زمین شد. اهالی خانه و بقیه حاضران با شنیدن صدای شلیک وحشت کرده بودند. هریک به گوشه ای پناه برده بودند اما لحظاتی بعد در اتاق باز شد و شهروز با کلاشینکفی که در دست داشت، در چارچوب ایستاد و با عربده های وحشتناک و رجزخوانی برای همسرش «رقیه» و خانواده اش بی درنگ آتش گشود.
هیچ کس از رگبار گلوله ها در امان نبود. حتی «روژان» خواهرزاده 7 ساله رقیه که از ترس زیر تخت مخفی شده بود. دخترک از ترس، بی صدا گریه می کرد که شهروز او را با خشونت بیرون کشید و اسلحه را به سمت چشم دخترک نشانه رفت وشلیک کرد. و....«رقیه» که با دیدن این صحنه وحشتناک میخکوب شده و زبانش بند آمده بود گوشه اتاق مات ومبهوت به جنازه ها خیره شده بود.همه چیزدرچند لحظه اتفاق افتاد.
پدرش با پیکری خونین روی زمین حیاط افتاده بود. مادر، برادر، دو خواهر، عمه و دختر خواهرش و چند تن از همسایه ها نیزغرق در خون بودند. همان موقع شهروز اسلحه را به سمت همسرش نشانه رفت اما ماشه را نچکاند و با فریادی غضب آلود بر سر ...
[ مشاهده متن کامل پشت پرده قتل عام خانوادگی داماد جوان در سایت خبری تحلیلی مشرق ]اخبار پیشنهادی:
یکشنبه ، ۵دی۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مشرق نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]