تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828984581




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دفاع از جنگل و محیط زیست با دستان خالی


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دفاع از جنگل و محیط زیست با دستان خالی تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در گفت‌وگویی با جنگل‌بانان و محیط‌بانان، نوشت: سهراب نزدیک به ١٠ سال است که از بخشی از جنگل‌های کشور محافظت می‌کند و در طول این سال‌ها مشکلات بسیاری برای او پیش آمده است.


در ادامه این گزارش می خوانیم: وقتی از او پرسیدم وضعیت کاری شما چطور است با کمی مکث جواب داد: هربار که زندگی سخت و فشار مالی به خانواده وارد می‌شود همسرم رو به من می‌گوید که باید به فکر کار جدیدی باشی، جنگل‌بانی که برای ما سودی ندارد، از یک سو نصف ماه کنار ما نیستی و از سوی دیگر حقوق‌های‌تان را هم که هر چند ماه یک‌بار پرداخت می‌کنند. یک وانت بگیر و کار کن شاید وضعیت ما هم بهتر شود! نمی‌دانم جوابش را چه بدهم او و فرزندانم حق دارند، حتی بیشتر از من که سرپرست خانواده هستم ولی چه‌کاری می‌توانم انجام دهم؟ شاید حرفم خنده‌دار باشد ولی وقتی شغلت می‌شود محافظت از جنگل، ناخداگاه احساس وظیفه تمام ذهنت را پر می‌کند. ناراضی نیستم ولی وقتی بی‌تفاوتی‌ها را می‌بینم و اینکه گردن قاچاقچیان و شکارچیان روز به روز کلفت‌تر می‌شود دلم می‌گیرد و راهی ندارم جز اینکه پیاده در جنگل قدم بزنم تا کمی آرام شوم. به‌جای اینکه ما قاچاقچیان را تهدید کنیم آنها برای ما چاقو و شمشیر می‌کشند اما ما وظیفه داریم در مقابل آنها بایستیم، ما بدون سلاح در خط مقدم از منابعی که باید برای آیند‌گان حفظ شود حفاظت می‌کنیم. این درختان و این محیط زیست اندوخته مردم محسوب می‌شود و خوشحالم که این شغل را انتخاب کرده‌ام. روز اولی که قرار بود سرکار بروم مادرم پشت سرم دعا خواند و گفت: برو به سلامت پسرم از این به بعد تو باید از نعمت‌هایی که خدا به ما داده محافظت کنی و این مسوولیت سنگینی است، حالا مادرم از دنیا رفته ولی صدایش در ذهنم می‌پیچد. برخی از دوستان ما در این راه جانباز و شهید شده‌اند و من و دیگر همکارانم به نوعی راه آنها را ادامه می‌دهیم و امیدواریم که وضعیت بهتر شود.میثم یکی از محافظان جنگل‌های شمال ایران است که بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی در رشته جنگل‌بانی وارد یگان حفاظت استان مازندران شد. او قبل از هر چیز عنوان می‌کند که مطالبی را که در ادامه خواهد گفت با همکاری همکارانش جمع‌آوری کرده است. میثم می‌گوید: آن‌طوری که در تعریف شغل ما آمده است کار ما حفظ و حراست از جنگل‌های ایران است اما آنچه مشخص است برای حفظ و حراست از جنگل‌ها و نگهداری از منابع طبیعی نیروی کار آمدی لازم است و این نیرو‌ها در صورتی می‌توانند به وظایف خود عمل کنند که بودجه و امکانات کافی در اختیار این قشر گذاشته شود ولی متاسفانه آنچه مشخص است در این بخش توجهی به ما نمی‌شود؛ به عنوان مثال خودروهای ما بسیار کیفیت پایینی دارند و برای گشت‌زنی و سرکشی به مناطق عموما کارایی لازم را ندارند و هزینه‌های تعمیرات هم بالا است و عملا این ماشین‌ها کارایی خاصی ندارند و حتی در خصوص تامین هزینه‌های سوخت این خودرو‌ها مشکلات بسیاری وجود دارد و اکثر همکاران ما هرچند ماه یک بار مبلغی که برای سوخت خودرو‌ها پرداخت کرده‌اند را دریافت می‌کنند. ساختمان‌هایی که محل استراحت و همچنین نگهبانی جنگل‌بانان است وضعیت مناسبی ندارند و حتی از امکانات ابتدایی هم برخوردار نیستند و در فصل زمستان برای تامین نفت بخاری هم به مشکل بر می‌خوریم و در برخی از روز‌ها و شب‌ها متاسفانه بخاری‌های این ساختمان‌ها خاموش می‌مانند. اگر بخواهم از کمبود امکانات حرفی بزنم باید به این نکته اشاره کنم که در هر زمان از روز اگر وارد یک اداره و ارگانی بشوید می‌توانید حداقل چای داغ را همراه قند میل کنید ولی ما از همین امکانات هم محروم هستیم و واحدهای حفاظتی ما بودجه خریداری قند و چای را هم ندارند؛ در واقع بودجه‌ای وجود ندارد که به پرسنل داده شود. در بخش نیروی انسانی بسیاری از افرادی که استخدام رسمی هستند سال‌های آخر خدمت خود را پشت سر می‌گذارند و نیروهای جوان و تازه نفس که جذب این شغل می‌شوند عموما یا قراردادی هستند یا اینکه به صورت شرکتی جذب شده‌اند. باتوجه به اینکه کار ما سختی‌های بسیاری دارد و خطرناک محسوب می‌شود ولی متاسفانه نیروهای قراردادی و شرکتی حقوق‌های معوقه‌ بسیاری دارند و در برخی مواقع این حقوق‌های معوقه به پنج ماه هم رسیده است و بسیاری از همکاران ما در چنین شرایطی زندگی خود و خانواده را اداره می‌کنند. برخی از این نیرو‌ها نزدیک به ١٠سال است که از جنگل‌های کشور حفاظت می‌کنند و تجربه خوبی هم در این زمینه دارند و می‌توانند در پست‌هایی که اکنون خالی است مشغول به کار شوند و از عهده وظایف هم بربیایند اما به دلیل اینکه قراردادی و شرکتی هستند از این کار باز می‌مانند و پست‌های مدیریتی هم خالی می‌ماند. کار سازمان جنگل‌ها و مخصوصا کار حفاظت یک کار حاکمیتی محسوب می‌شود اما متاسفانه تاکنون این سازمان را در دولت به عنوان سازمان حاکمیتی محسوب نکرده‌اند این عمل مشکلات بسیاری را برای ما به وجود آورده است هرچه قدرت سازمان بیشتر باشد بهتر می‌تواند از جنگل‌ها محافظت کند. از دیگر مشکلات باید به این موضوع اشاره کنم که نیروهای مشاغل حاکمیتی حتما باید استخدام سازمان مربوطه باشند که در این زمینه در حق همکاران ما کم‌لطفی شده است. ما مشکلات پایه‌ای بسیاری داریم به عنوان مثال اکثر جنگل‌بانان ما دوره آموزش‌های نظامی ندیده‌اند و آنهایی که دیده‌اند به دلیل اینکه بحث محدودیت‌های استفاده از سلاح وجود دارد عملا از سوی نهادهای نظامی و قضایی حمایتی صورت نمی‌گیرد و نمی‌توانند از سلاح استفاده کنند و این موضوع همواره صدمات جبران‌ناپذیری را به همکاران ما وارد کرده است و در بسیاری از مواقع زخمی و در برخی درگیری‌ها به شهادت می‌رسند. شهید «فضل‌الله علیپور» از همکاران ما بود که سال جاری در شهرستان نور منطقه چمستان در درگیری به وجود آمده به شهادت رسید. جنگل‌بان و محیط‌بان هر دو حافظ طبیعت محسوب می‌شوند و از زیست بوم کشور صیانت می‌کنند و ما همواره با یکدیگر رفاقت و همکاری نزدیکی داریم اما متاسفانه رویکرد دولت شرایطی به وجود آورده که بین این دو قشر جدایی به وجود آمده است. در بحث لایحه حمایت از محیط‌بانان دولتمردان بین ما و محیط‌بانان فرق گذاشته‌اند که متاسفانه این موضوع باعث پایین آمدن انگیزه جنگل‌بانان شده است و به نوعی ما فکر می‌کنیم که زحمات ما دیده نمی‌شود. ما باتوجه به شغل‌مان باید از امتیازات سختی‌کار بهرمند شویم که تاکنون امتیازات کامل سختی‌کار به ما اختصاص نداده‌اند که این هم جزو مطالبات ما است. کار یک جنگل‌بان بسیار کار سختی است و خطرات جانی و مصدومیت‌های بسیاری را به همراه دارد، یک جنگل‌بان زندگی‌اش در اختیار خودش نیست. چند ماه پیش در حال آماده شدن برای رفتن به جشن عروسی یکی از بستگان بودم که خبر قاچاق چوب دادند و من نتوانستم همراه خانواده به جشن عروسی بروم. منتی نیست زیرا ما با علاقه این کار را انجام می‌دهیم و تعصب خاصی به شغل و وظیفه خود داریم ولی متاسفانه هیچ یک از زحمات ما دیده نمی‌شود حتی اضافه حقوق هم برای ما در نظر نمی‌گیرند و ما با این شرایط همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهیم. دولتمردان قول‌هایی برای بهبود وضعیت می‌دهند ولی هنوز خبری نیست و ما تنها حرف‌ها و قول‌ها را می‌شنویم. ما در حالی که جان‌مان را برای حفاظت از جنگل‌ها در کف دست گذاشته‌ایم ولی عملا اهمیتی به ما داده نمی‌شود. یکی از اصلی‌ترین مشکلات پیش‌ روی ما عدم حمایت دستگاه قضایی است. نسبت به گذاشته قوانین سخت‌تر شده است اما این قوانین نمی‌تواند بازدارنده باشند قوانین باید به صورتی باشد که متخلفین فعالیت خلاف قانون خود را تکرار نکنند ولی با توجه به کم بودن جرایم قاچاقچیان پس از دستگیری بازهم به کار خود ادامه می‌دهند و این باعث می‌شود که این قشر اهمیتی به قوانین ندهند و تخریب طبیعت را شغل خود بدانند اما ما همچنان به آینده امیدواریم!عباس یکی دیگر از جنگل‌بانان استان مازندران است که چند سالی است در این شغل فعالیت می‌کند و به گفته او تنها دلیل ادامه پاسداری از منابع جنگل‌های ایران علاقه و احساس مسوولیت جنگل‌بانان است، زیرا در برخی مواقع عدم توجه به زحمات آنها موجب بی‌انگیزگی می‌شود، عباس سخنانش را با خبرنگار «اعتماد» این‌گونه آغاز می‌کند: تازه از سر کار برگشتم و می‌خواهم موارد و مشکلاتی که در طول روز بیشتر فکر من و دیگر همکارانم را درگیر می‌کند را برای‌تان بگویم تا با انعکاس این اطلاعات مردم را از وضعیت شغلی ما آگاه کنید و برای آنان هم روشن شود ما در چه شرایط سختی از سرمایه‌های ملی حفاظت می‌کنیم. متنی را آماده کرده‌ام و در ادامه اگر چنانچه مورد جدیدی به ذهنم رسید به موضوعات اضافه خواهم کرد تا متن را کامل‌تر ‌کنم. امیدوارم که این اطلاعات به کارتان بیاید. پس بی‌مقدمه می‌روم سر اصل مطلب، یکی از گره‌های ناگشوده جنگل‌بانان همان است که نامحسوس در سوال‌های شما هم نهفته است. اینکه محیط‌بانان، معضلات و مشکلات‌شان همواره در افکار عمومی مطرح است اما جنگل‌بانان کمتر دیده می‌شوند یکی از مشکلات رایج ما است، بسیاری فکر می‌کنند که فرقی بین جنگل‌بانان و محیط‌بانان وجود ندارد و این موضوع خواسته‌های صنفی ما را تحت‌الشعاع قرار داده است. هر چند ریشه این معضل، عمیق‌تر از طرح فهرست‌واره آن است و به نگرش مدیریت عرصه‌های طبیعی ایران باز می‌گردد. البته نیاز به تکرار نیست که محیط زیست معاونت رییس‌جمهور و سازمان جنگل‌ها زیرمجموعه وزارت بهره‌برداری به‌نام جهاد‌کشاورزی است. یکی دیگر از مشکلات ما در ایران این است که متاسفانه در چارت سازمانی، عنوانی به‌نام جنگل‌بان نداریم! من هرچه فکر می‌کنم علت این موضوع را نمی‌فهمم. بی‌انگیزگی ناشی از حقوق و مزایای فاجعه‌بار جنگل‌بانان حاشیه‌هایی را به وجود می‌آورد که در اینجا قابل عنوان کردن نیست! تمامی جنگل‌بانان برای اندکی گشایش دلخوش به تصویب تبصره ٣ ماده ٣٥ لایحه هوای پاک بودند که با حمایت سمن‌ها و مساعدت مجلس جدید به تصویب رسید. اما دولت در یک اقدام عجیب، این بند را حذف کرد! به بهانه اینکه لایحه جداگانه‌ای در حمایت از حقوق محیط‌بانان (فعلا نام جنگل‌بانان را نمی‌بریم و تنها به نقل قول‌های شفاهی بسنده می‌کنیم که قرار است عنوان جنگل‌بانان در لایحه قید شود) تهیه خواهد شد. متاسفانه در حالی که مجلس برای رسیدگی سریع به این لایحه اعلام آمادگی کرده است ولی متاسفانه برخی مسوولان دولتی دست‌دست می‌کنند و نمی‌خواهند زیر بار مالی این لایحه بروند. جالب اینجاست که در لایحه‌ هوای پاک برای محیط‌بانان افزایش حقوق سه برابری در نظر گرفته بودند ولی خانم ابتکار نام جنگل‌بانان را در این لایحه نگنجانده بود وسپس با تلاش‌های رییس سازمان جنگل‌ها نام جنگل‌بانان هم در آن قید شد. عباس ادامه می‌دهد: وضعیت بد اعتباری سازمان جنگل‌ها بر عملکرد جنگل‌بانان تاثیر مستقیم می‌گذارد. حراست از منابع ملی نیازمند حضور و پایش مداوم نیروهای حفاظتی است ولی مدت‌ها است که واحدهای سرجنگل‌بانی برای گشت مستمر، هزینه بنزین هم ندارند. اکثر رانندگان خودروهای جنگل‌بانی به خاطر وجدان و تعصبی که دارند خودشان هزینه بنزین را پرداخت می‌کنند در غیر این صورت ماشین‌ها ماه‌ها روشن نمی‌شوند. در برخی مواقع که جنگل‌بانان در مقابل خطرات تهدید‌های قاچاقچیان روبه‌رو می‌شوند راهی جز ترک محل را ندارند زیرا در غیر این صورت مشخص نیست که چه بلایی به سرشان می‌آید. از ضرب و جرح جنگل‌بانان گرفته تا به شهادت رسیدن همکاران ما در جنگل‌ها که متاسفانه قانون هم چندان حمایتی از جنگل‌بانان نمی‌کند. حراست از منابع ملی برعهده نیروهای حفاظتی است که به‌نوعی سپر بلای اداره در مواجهه با متجاوزان به منابع طبیعی محسوب می‌شوند اما متاسفانه نسبت به دیگر نیروهای ستادی از اضافه کار و حق ماموریت کمتری برخوردار هستیم. در اینجا باید انتقادی از دستگاه‌های قضایی و قانونگذاری بکنم زیرا در یک موارد خاص مانند قاچاقچیان چوب در حین قطع و حمل توسط مامورین مشاهده و همزمان مقداری بار چوب آلات هم ضبط می‌شود اما متاسفانه برخورد قاطعی از سوی قاضی صورت نمی‌گیرد و آنها به راحتی تبرئه می‌شوند. از دیگر مشکلات موجود باید به ضعف بخش آموزش و ترویج ادارات منابع طبیعی و عدم اعتمادسازی بین سازمان جنگل‌ها و مردم اشاره کرد که متاسفانه اکثر مردم آگاهی درستی از کارکرد منابع طبیعی ندارند و سازمان هم تاکنون نتوانسته این آگاهی را ایجاد کند لذا از طرح‌های سازمان توسط مردم استقبال کمتری می‌شود برای نمونه می‌توان شکست طرح خروج دام‌ها از جنگل‌ها را مثال زد. یکی از مهم‌ترین دلایل شکست این طرح این بود که مردم دام‌ها را خطری برای جنگل‌ها نمی‌دانند و این به عدم آگاهی آنها باز می‌گردد. همچنین در مناطق کمتر توسعه یافته وقتی قاچاقچی چوب از دست مامورین می‌گریزد بسیاری از مردم بومی به فرض اینکه طرف فقیر است و از سر ناچاری درختان را قطع می‌کند در فرار و پنهان کردن آنها همکاری می‌کنند. یکی از مواردی که در بین جنگل‌بانان ایجاد انگیزه می‌کرد پرداخت حق کشف چوب و آلات قاچاق به کاشفین بود که دیگر پرداخت نمی‌شود تا انگیزه‌ها کاملا از بین برود به غیر از این مورد باید بگویم که حتی جیره غذایی هم به ماموران داده نمی‌شود و خودمان باید آن را تامین کنیم. در پایان باید عدم پرداخت حق رفاهی که مبلغ اندکی هم بود را به دیگر مشکلات جنگل‌بانان اضافه کنم که سازمان هر سه ماه یک‌بار باید به کارکنانش پرداخت کند ولی الان نزدیک به یک‌سال است که خبری از این پرداخت‌ها نیست. امیدوارم روزی صدای مشکلات ما به گوش مسوولان برسد تا ما از بحران موجود خارج شویم.**محیط بانان در پیچ و خم حل مشکلاتمظاهر یکی از محیط‌بانان مرکز ایران است که همانند دو همکار دیگرش از سختی‌های موجود در شغلش گلایه دارد و با سوال‌هایی که بین مصاحبه عنوان می‌کرد، مشخص است که دلش چرکین است. ارتباط برقرار کردن با مظاهر همانند دیگر همکارانش بسیار سخت بود زیرا آنها تنها ساعاتی در طول روز به تلفن و اینترنت دسترسی دارند. مظاهر در مورد مشکلات کار خود می‌گوید: به‌طورکلی وظیفه محیط‌بانان که در خط اول مقابله با هرگونه تخلفات محیط زیستی از قبیل صید و شکار غیرمجاز، تخریب محیط زیست، آتش‌سوزی، آلودگی‌های محیط زیست و بهبود و رهاسازی حیوانات مصدوم در حیات وحش، شناسایی گونه‌های جانوری و گیاهی منطقه و... است. همه این موارد بر عهده محیط‌بانان است ولی در مقابل چه خدماتی به ما ارایه می‌دهند؟ محیط‌بانان باتوجه به اینکه طبق قانون خدمات کشوری فعالیت می‌کنند ولی در طول ماه در مجموع 1٨ شبانه روز (باتوجه به مناطق خدمتی و تعداد نیروها متغیر است) در محل کار به سر می‌بریم که در تمام این روزها به دور از خانواده و با جیره بسیار محدود مشغول کار هستیم که در هر ماه معادل 432 ساعت کار می‌کنیم ولی آنچه قانون کار تعیین کرده است باید ١٤٤ ساعت در ماه کار کنیم. جای تعجب اینجاست که در ازای این ساعات اضافه هیچ مزایا یا اضافه کاری به ما تعلق نمی‌گیرد. متاسفانه دریافتی‌های محیط‌بانان در ایران یکسان نیست و حقوق‌ها در استان‌ها با یکدیگر تفاوت زیادی دارند و حتی از بسیاری مزایایی که حق ما است محروم هستیم برای مثل حق مرزی، حق درجه، حق شیفت، حق مسکن، حق خواربار و تسهیلات ویژه و... همکاران ما در بد‌ترین شرایط آب و هوایی و منطقه‌ای مشغول خدمت هستند و اگر این حرف مرا کلیشه‌ای معنی نکنید باید بگویم تخت ما سنگ‌ است و سقف‌مان آسمان آبی. محیط‌بانان و جنگل‌بانان در خط مقدم حفاظت و حراست از محیط زیست کشور از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشور از جان خود مایه می‌گذراند و تاکنون در این راه تعداد قریب به 119 نفر از همکاران ما به درجه رشید شهادت رسیده‌اند. برخی مواقع که در صحرا دور هم می‌نشینیم به‌نوعی با آنها تجدید پیمان می‌کنیم و با مشکلات زیاد به راه خود که حفاظت از منابع ملی است، ادامه می‌دهیم. مظاهر ادامه می‌دهد: حال می‌خواهم یک سوال مطرح کنم، شکار یک حیوان برای تامین گوشت و پوست آن است ولی آیا شلیک به سوی یک محیط‌بان کار انسانی محسوب می‌شود؟ همه باید این را بدانند که هیچ محیط‌بانی لحظه‌ای از حفاظت پا پس نخواهد کشیده‌ و همواره محکم‌تر از قبل با وجود همه مشکلات به راه خود ادامه می‌دهد و از مسوولان نیز انتظار می‌رود تا محیط بانان را با تامین حقوق مناسب و با در اختیار قرار دادن تسهیلات لازم حمایت کنند. اخیرا در بندهایی که در لایحه هوای پاک جهت تصویب به مجلس ارایه شده است به افزایش حقوق پرسنل محیط زیست مخصوصا محیط‌بانان اشاره کرده‌ بودند که متاسفانه در عین ناباوری این بند را حذف کردند و این موضوع باعث اعتراض و دلسردی محیط‌بانان شد و در ادامه مسوولان محیط زیست دراین خصوص هیچ واکنشی نشان ندادند.مظاهر که مشکلات خود و همکارانش را در چند بخش و در روزهای مختلف برای ما ارسال کرد در بخش دیگری از صحبت‌هایی که گویا با مشورت دیگر همکارانش آماده کرده بود، خاطرنشان می‌کند: به راستی اگر ما می‌خواهیم محیط زیست پویایی داشته باشیم باید از تمامی ابزار روز دنیا بهره ببریم و در تجهیزات حفاظتی از آنها استفاده کنیم از وسایل نقلیه خودرویی و موتوری گرفته تا بالگرد و هواپیمای مخصوص و کاربردی و تجهیزات شخصی محیط‌بانان اعم از پوشاک و تجهیزات دفاعی که متاسفانه در این زمینه بسیار محدودیت و محرومیت داریم. در کنار همه این‌ مسائلی که اشاره کردم ما به آموزش‌های اختصاصی در زمینه شناخت مناطق و حیات وحش ایران و حفاظت از این مناطق نیاز داریم البته تاکنون دوره‌هایی را گذرانده‌ایم ولی متاسفانه مدت برگزاری دوره‌ها آنقدر کوتاه بود که نتوانستیم اطلاعات کافی و ارزشمند را کسب کنیم. به نظرم بودجه یگان حفاظت و اداره محیط‌بانان باید جدای از بودجه ادارات کل باشد تا بتوان به ایده‌آل‌های مورد نظر نزدیک‌تر شد نه با این بودجه‌ای که به ما اختصاص داده می‌شود. به‌طور مثال تجهیزات محیط‌بانان باید در فصول سرد و گرم با یکدیگر تفاوت داشته باشد ولی متاسفانه در برخی از استان‌ها لباس سازمانی محیط‌بانان خیلی کم یا حتی دوسال یک‌بار تعویض می‌شود و مخصوصا در فصول سرد که ما مشکلات بسیاری از نظر لباس گرم داریم و چنین بر می‌آید که این موضوع برای مسوولان اهمیتی ندارد زیرا تاکنون هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت انجام نداده‌اند. اگر قرار است حفاظتی صورت گیرد حتما باید یک قدم جلوتر از متخلفین بود که از بهترین خودرو‌ها و موتوسیکلت‌ها استفاده می‌کنند ولی شاید برای مخاطبان شما خنده‌دار باشد که بگویم خودرو‌های شکارچیان و قاچاقچیان از ماشین‌های ما مجهزتر و قوی‌تر است ما هنوز از پیکاپ‌های نیسان که در دوره اول فعالیت خانم ابتکار در دولت اصلاحات در اختیار محیط‌بانان قرار گرفته بود، استفاده می‌کنیم که مصرف بسیار بالا و از نظر مکانیکی هم مشکلات بسیاری دارند.او به موضوع دیگری می‌پردازد و ادامه می‌دهد: آیا تا به‌حال فیش حقوقی یک محیط‌بان را دیده‌اید؟ هم‌اکنون در بسیاری از استان‌های کشور محیط‌بانان منتظرند تا شرایط کاری و حق الزحمه آنها سامانی بگیرد و دیگر دغدغه‌ای در این خصوص وجود نداشته باشد. معمولا محیط‌بانی از آن دسته شغل‌هایی است که نمی‌توان در کنار خانواده حضور پررنگی داشت و ما می‌خواهیم با توجه به اینکه از خانواده دور هستیم حداقل خانواده از لحاظ مالی مشکلی نداشته باشند و از این نظر تامین شوند. محیط‌بانان همواره تلاش می‌کنند تا با بالابردن سطح آگاهی هم در خصوص حقوق خود اطلاع بیشتر داشته باشند و هم بتوانند به محیط زیست کمک‌های بیشتری بکنند.هر چند روز خبر شکار یک حیوان از گونه‌های در معرض انقراض یا قطع تعدادی از درخت‌های جنگل‌های شمال در گروه‌های تلگرامی دست به‌دست می‌چرخد و بسیاری از خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها هم به این موضوع می‌پردازند تا شاید به نوعی با اطلاع‌رسانی مقابل این‌گونه اعمال را بگیرند. مردم هم در چند سال اخیر واکنش‌های مختلفی در این خصوص داشته‌اند ولی در مقابل مسوولان محیط‌زیستی عملکرد بسیار کندی را در پیش گرفته‌اند و با این وجود وقتی وضعیت حفاظتی محیط زیست ایران بهتر می‌شود که دیگر چیزی به نام محیط‌زیست در ایران وجود ندارد. عدم تجهیز محیط‌بانان و جنگل‌بانان یکی از اصلی‌ترین مشکلات زیست بوم ایران است. آنانی که با دست خالی تلاش می‌کنند که از ذخایر طبیعی ایران نگهداری کنند ولی همان‌طور که در گزارش خواندید این قشر با مشکلات پایه‌ای و پیش پا افتاده دست و پنجه نرم می‌کنند و همچنان امیدوارند تا گشایشی در کار آنها به وجود آید و آنها نیز بتوانند بهتر از نعمت‌های خدادادی حفاظت کنند.**بی‌تفاوتی‌ها را که می‌بینم دلم می‌گیردهربار که زندگی سخت و فشار مالی به خانواده وارد می‌شود همسرم رو به من می‌گوید که باید به فکر کار جدیدی باشی، جنگل‌بانی که برای ما سودی ندارد، از یک سو نصف ماه کنار ما نیستی و از سوی دیگر حقوق‌های‌تان را هم که هر چند ماه یک‌بار پرداخت می‌کنند. یک وانت بگیر و کار کن شاید وضعیت ما هم بهتر شود! نمی‌دانم جوابش را چه بدهم او و فرزندانم حق دارند، حتی بیشتر از من که سرپرست خانواده هستم ولی چه‌کاری می‌توانم انجام دهم؟شاید حرفم خنده‌دار باشد ولی وقتی شغلت می‌شود محافظت از جنگل، ناخداگاه احساس وظیفه تمام ذهنت را پر می‌کند. ناراضی نیستم ولی وقتی بی‌تفاوتی‌ها را می‌بینم و اینکه گردن قاچاقچیان و شکارچیان روز به روز کلفت‌تر می‌شود دلم می‌گیرد و راهی ندارم جز اینکه پیاده در جنگل قدم بزنم تا کمی آرام شوم. به‌جای اینکه ما قاچاقچیان را تهدید کنیم آنها برای ما چاقو و شمشیر می‌کشند اما ما وظیفه داریم در مقابل آنها بایستیم، ما بدون سلاح در خط مقدم از منابعی که باید برای آیند‌گان حفظ شود حفاظت می‌کنیم.*منبع: روزنامه اعتماد 1395.10.02**گروه اطلاع رسانی**2059** انتشاردهنده:لیلارضوی



02/10/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن