واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پاسداشت سید نورالدین موسوینگاهی به زندگی برادر بزرگ امام(ره) و مبارزه مستمر با رژیم ستمشاهی
در اسناد به جا مانده از ساواک آمده است: «از 15 خرداد سال گذشته تاکنون، مراقب اعمال و رفتار و گفتار برادران خمینی به نامهای سید مرتضی پسندیده و سید نورالدین و روحانیون طرفدار آنان در این شهر بوده و برای هر یک از اشخاص فوق در مواقعی که بالای منبر یا مجالس دیگر به اظهار خلاف قانون و تحریک علیه شهربانی و دستگاههای دولتی مبادرت کردهاند، گزارش جداگانهای تقدیم کردهایم ... .»
خبرگزاری فارس – حسن شیخ حائری: سید نورالدین موسوی، برادر بزرگ امام خمینی است. او در خمین به دنیا آمد و در حالیکه 5 سال بیشتر نداشت، پدرش توسط اشرار و در بین راه اراک – خمین به شهادت رسید. سید نورالدین پس از آن به همراه برادر بزرگش، سید مرتضی به تهران آمد و سپس به اصفهان رفت تا درس و بحث را آغاز کند. او در این سالها از محضر بزرگانی مانند حضرات آیات محمدعلی تویسرکانی، محمدصادق خاتون آبادی و حاج آقا رحیم ارباب کسب فیض کرد و سپس به همراه سید مرتضی، راه نجف اشرف را در پیش گرفت. او در نجف در درس آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی شرکت کرد و پس از مدتی به خمین بازگشت و در آنجا نیز به تحصیل دروس حوزوی ادامه داد. اداره آمار و ثبت احوال در آن سالها از مردم میخواست که نامی خانوادگی برای خود برگزینند. آن اداره برای سید نورالدین، نام «موسوی» و برای سید مرتضی، عنوان «پسندیده» را پذیرفت و البته نام خانوادگی حاج آقا روح الله (امام خمینی) هم به نام «مصطفوی» ثبت شد. و اما سید نورالدین از همان سال 1342، مبارزات انقلابی خود را آغاز کرد و با حاج آقا روح الله همراه شد. طبق اسناد به جا مانده از ساواک، همیشه مامورانی مراقب رفتار و حرکات او بودهاند. در یکی از این اسناد که مربوط به تیر ماه 1343 است، می خوانیم: «از 15 خرداد سال گذشته تاکنون، مراقب اعمال و رفتار و گفتار برادران خمینی به نامهای سید مرتضی پسندیده و سید نورالدین و روحانیون طرفدار آنان در این شهر بوده و برای هر یک از اشخاص فوق در مواقعی که بالای منبر یا مجالس دیگر به اظهار خلاف قانون و تحریک علیه شهربانی و دستگاههای دولی مبادرت کردهاند، گزارش جداگانهای تقدیم کردهایم ... .» همچنین در سند دیگری به این نکته اشاره شده است که سید نورالدین و برادرش اجازه نمیدهند که در خمین، سینما تاسیس شود و در این راستا، تحریکاتی را سامان دادهاند. اینگونه است که اقدامات مشترک انقلابی سید نورالدین و سید مرتضی، علاوه بر علقه اخوت، علقهای خاص در بین آنان و البته امام خمینی بر قرار میکند که موجب علاقه شدید امام نسبت به برادر بزرگوارشان میشود. امام حتی از تبعید هم در نامههایی به فرزندانشان، سید مصطفی و سید احمد، سلام خود را به برادرانشان ابلاغ میفرمایند و در نمونهای مینویسند: «... به حضرتین اخوین محترمین، لدی الملاقات، سلام مخصوص برسانید ... .» از سال 1354 هجری شمسی حال آقا سید نورالدین به سبب ابتلا به سرطان، رو به وخامت مینهد و حتی اعزام به خارج از کشور هم دردی را دوا نمیکند. آقا سید نورالدین موسوی سرانجام در ایران و در مانند چنین روزی یعنی 30 تیر ماه و در سن 81 سالگی، دار فانی را وداع میگوید و پس از تشییع در قم، در مقبره خانوادگی واقع در قبرستان باغ بهشت، رو بهروی گلزار شهدا به خاک سپرده میشود. خبر درگذشت آقا سید نورالدین البته برای امام جانکاه است و معظمله در نامهای که در همان روزها به همسرشان نگاشتهاند چنین میآورند: «بسمه تعالی. 28 رجب 1396. خانم عزیزم. من الآن تنها نشستهام و به برادرم که در این اواخر موفق نشدم او را ببینم، فکر میکنم. مرقوم شما واصل شد. از حال آن مرحوم نوشته بودید، فوری کاغذ (منظور، نامه است) نوشتم به وسیله احمد (منظور، سید احمد خمینی است)، ولی تقدیر آن بود که حتی کاغذ را نبیند. تقدیر آن است که من به ملاقات عزیزانم نائل نشوم. از امشب مجلس ختم در مسجد شیخ (منظور، مسجد شیخ مرتضی انصاری در نجف است) منعقد است. مُقدّر بود که من به مجلس عزای برادرم بروم، زنده باشم و تحمل مصیبت کنم. تلگرامی به حضرت آقا (منظور، سید مرتضی پسندیده است) ارسال کردم و تسلیت به فامیل گفتم. آدرس دیگران را نمیدانستم. شما از قِبَل من، به همه خصوصا خانوده محترم او و فرزندان عزیزش پس از سلام تسلیت بگویید ... من با حال بسیار افسرده این نامه را نوشتم. از خداوند تعالی سلامت همه شما را خواهانم. والسلام علیکم.» اینگونه بود که آقا سید نورالدین در جوار رحمت حق آرام گرفت اما رژیم ستمشاهی نه اجازه برگزاری مجلس ختم رسمی آن مرحوم را داد و نه اجازه داد که آقا سید مرتضی پسندیده، به مراسم خاکسپاری او برود. انتهای پیام/2258/و20
95/04/30 :: 15:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]