واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : بسمالله الرّحمن الرّحيم «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري، وَ يَسِّرْ لي أَمْري، وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني، يَفْقَهُوا قَوْلي» تجمّلگرايي، عامل سقوط انسان و اجتماع زندگي تجمّلی، زندگی چشم و هم چشمي و مصرفی و زندگی توأم با اسراف و تبذیر، انسان و اجتماع را نابود ميسازد. امیرالمؤمنین«سلام اللهعليه» ميفرمایند: زندگی تجمّلي، انسان را به سقوط میکشاند. و قد رقّت و دقّت و استرَقّت فضول العیش اعناق الرجالي آنچه انسان را در دنيا و آخرت، ذلیل و خار میکند، موجب ضعف عصب و افسردگي است و آدمي را میرساند به آنجا که مجبور است در مقابل هر کس و ناکسي متواضع شود و گردن کج کند، زندگی تجمّلی و همراه با اسراف و تبذیر است. «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ، إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ، وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيم» [1] دست چپیها در روز قیامت چقدر شومند. رسوایی و نامۀ عملشان به دست چپشان و بالأخره در صف کفّار و منافقین و فجّار هستند. به واسطۀ تجمّلگراییها در دنيا که منجر به گناهان بزرگ بزرگ شده است، زير دود و هُرم جهنّم، به سر ميبرند. قرآن شريف، راجع به آن ملّتی که تجمّلگرا باشد، میفرماید: وقتی که تجمّلگرایی در میان مردم زیاد شد، استحقاق عقوبت پیدا میکنند و بالأخره نابود میشوند. «وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيرا» [2] لازمۀ تجمّلگرایی گناهاني نظير حقّالنّاس است. زيرا انسان تجمّلگرا، به حق خود قانع نيست و سعي ميکند از هر راهی که ميتواند، زندگی تجمّلی را ادامه دهد. مجالس تشريفاتي و توأم با گناهان بزرگ، اختلاط بین زن و مرد، بدحجابی، بیحجابی و فساد اخلاقی، ناشي از تجمّلگرایی است. ملّت تجمّلگرا مستحق عذاب میشود و این ملت نابود است. ملّتي که نگراني، افسردگي و ضعف عصب داشته باشد و نيز ملّتي که مبتلا به گناه است، نابود شده است. راهکار پيشگيري از سقوط تجمّلگرايي راهکار پيشگيري از اين سقوط نيز بازگشت به قناعت و سادهزيستي است. سرمشق گرفتن از سيرۀ اهلبيت«عليهمالسّلام»، مانع سقوط است. البته از ما انتظار ندارند که مثل آن بزرگواران باشيم، زيرا نميتوانيم به اندازۀ ايشان قناعت و سادهزيستي داشته باشيم، بلکه بايد از آن ذوات مقدّس سرمشق بگیریم. «و لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة لمن کان یرجو الله بل یوم الآخر» [3] هرکه آرزوي رسيدن به خداوند را دارد و هرکه طالب بهشت و برخورداري از نعمتهاي اخروي است، باید اهلبیت «عليهمالسّلام» را اسوه قرار دهد و در حدّ توان سعي نمايد شيوۀ زندگي خويش را به سيرۀ آنان شبيه سازد. اگر دولت و ملت، اراده کنند، ميتوانند در مدت کمي وضعيت را تغيير دهند و قناعت و سادهزيستي را در جامعه حاکم سازند تا از نابودي بيشتر و خسارات بالاتر، پيشگيري شود. کسي تصوّر نکند نميشود، اگر بخواهيم حتماً درست ميشود. زندگي مورد پسند قرآن کريم قرآن کريم، زندگي مؤمن را ساده و به دور از اسراف ميداند: «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» [4] ميفرمايد: مؤمن آن است که زندگی تجمّلی و مسرفانه ندارد و البته بخیل هم نیست که زن و بچهاش در مضیقه باشند. روش زندگی از نظر اقتصادي به سه قسم منقسم میشود: قسم اوّل: زندگی ضروری؛ يعني در حدّ بخور و نمیر، قسم دوّم: زندگی رفاهی؛ یعنی زندگی متوسط، يعني برخورداري رفاهي از خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج، همراه با ساده زیستی و بدون تجمّل، اسراف و تبذیر، که قرآن کريم اين زندگي را براي مؤمنين ميپسندد. قسم سوم: زندگی تجملّی، همین زندگی که امروزه در بين همۀ اقشار مردم رايج شده است و مورد مذمّت قرآن و عترت ميباشد. مجالس عقد و عروسي تشريفاتي، جهيزيههاي ناروا و مهريههاي سنگين، از مصاديق بارز تجمّلگرايي است و بلاي بزرگي محسوب ميشود که به قول قرآن کريم، ملّت را نابود میکند. بسياري از لوازم جهيزيهها اضافي است و هيچگاه استفاده نميشود، اين کار نوعي احتکار است و گناه بزرگي دارد. مردم باید دست از این کارهای زشت بردارند و الاّ دردسرهايي که اکنون نيز وجود دارد، بيشتر ميشود. جوانهای عزیز، خداوند ضامن شده است که خرج را بدهد. خدا، کرم زیر زمین را گرسنه نمیگذارد. نمیشود که خداوند انسان را خلق کرده و روزی او را نرساند. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِين» [5] خداوند تعالي قدرت دارد بر اینکه روزی انسان را برساند و روزي یعنی مخارج يک زندگي در حد متوسط. اما هزينههاي زندگی برجی و تجمّلي را نمیرساند. کسي که طالب زندگي تشريفاتي و مصرفي است، مجبور است با قرض و وام و حتی با مال مردم خوری و ربادادن و با اقسام گناهان اقتصادي ديگر، مخارج زندگي را تهیه کند. بنابر نظر اسلام، زندگي انسان بايد در حد متوسط و به صورت رفاهي اداره شود و باقيماندۀ درآمد، صرف رسيدگي به ديگران و دستگيري از نيازمندان شود. تعاون و قانون مواسات، واجب است و هرکسي به اندازۀ وسعش بايد به آن عمل کند. پايۀ اقتصاد اسلام تعاون است و بايد جايگزين اسراف و تبذير و خودخوري شود تا به اقتصاد اسلام عمل گردد. خسارات ناشي از تجمّلگرايي بيماريهاي روحي رواني که امروزه بسياري به آن مبتلا شدهاند، ناشي از تجمّلگرايي است. در زمان جواني ما اين تجمّلات و تشريفات نبود و مردم سادهزيست بودند، اين افسردگيها و بيماريهاي عصبي هم وجود نداشت. اختلافات خانوادگي و افزايش طلاق و نيز مرگهاي ناگهاني از همين ناحيه سرچشمه ميگيرد. زندگيهاي امروزه، نشاط و شادابي ندارد و لذا زندگي نيست، مرگ تدريجي است. رواج فساد اخلاقي و کردار زشت برخي جوانان در مدگرايي که مبالغ فراواني براي آن هدر ميرود، در اثر تجمّلگرايي است. تجمّلگرايي، مانع ازدواج شده است. قضيّۀ عزوبت و تجرّد که خیلی مصیبت درست کرده، ناشي از این است که وقتی جوان به خواستگاری میرود، خانوادۀ عروس، سؤالهای نامربوطی از او ميپرسند که اگر نتواند نظر آنان را در تجهيز تجمّلات تأمين کند، به او جواب رد ميدهند. به همین جهت سنّ دخترها و پسرها بالا رفته و نتوانستهاند ازدواج کنند. ما یک در صد هم خیال نمیکردیم که جمهوری اسلامی که پیروز شد، این مسائل پديد آيد، بلکه تصوّر میکردیم پس از پيروزي انقلاب، مردم، به آیۀ «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً»[6] عمل ميکنند. با کمال تأسف بايد گفت که امروزه غریيها ساده زیستتر از ما هستند. آنها سادهزيستي را از اسلام گرفتهاند و در حالي که از نظر پایه و ریشه و ارز و پشتوانه، بسیار عالی و از نظر صنعت، بسیار مقتدر و پيشرفته هستند، اما زندگی آنان بسیار ساده است. یعنی به آنچه اسلام میگوید، عمل ميکنند. وقتی انقلاب پیروز شد دلار هفت تومان بود؛ یعنی پول ما ارزش داشت. الان کار به جايي رسيده که دلار بيش از هزار تومان و ریال سعودي، بيش از دویست و پنجاه تومان است. اسلام میگوید: «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة»[7] ميفرمايد: شما باید هم از نظر اسلحه و هم از نظر مالی، در مقابل دشمن، قدرتمند باشید. به جاي اينکه ما به اين آيه عمل کنيم، غربيها عمل کردهاند و ما اینگونه دستورات اسلام را فراموش کردهایم. اقتصاد ما صددرصد مریض است و ما باید اقتصاد سالم داشته باشیم. خودِ من قبل از پیروزي انقلاب، چهار جلد کتاب به نام «مقایسه بین سیستمهای اقتصادی» نوشتم و اقتصاد اسلام را با اقتصاد سرمایهداری و با اقتصاد کمونیستی و با اقتصادهای دیگر دنیا، مقايسه کردم و در آن کتاب اثبات کردم که اقتصاد اسلام، مهمتر و بلندمرتبهتر از همۀ اقتصادهاست. اکنون کار به جايي رسیده که اقتصاد ایران، در اثر تجمّلگرایی و حيف و ميل، در مرتبۀ بسيار نازلي قرار دارد. قبل از عيد نوروز امسال، در همين جلسۀ اخلاق گفتم که ای مردم! امسال تجمّلگرايي نکنيد، من تضمین میکنم اگر بخواهید ميتوانيد مسئلۀ عزوبت را با کاهش خرج و مخارج اضافي به خصوص در مسافرت عيد، حل کنید. اگر ملّت همکاري ميکردند و دولت نيز هزينۀ حيف و ميل و تشريفات و جشن نوروز و ميهمانان خارجي را به اين امر مهم و اساسي اختصاص ميداد، همۀ دخترها و پسرهايي که در اثر فقر در خانه ماندهاند، ازدواج ميکردند و قضيّۀ مسکن نيز حل ميشد. ولي ما به جاي رسيدگي به ديگران و حلّ مشکلات مردم و جوانان، پولها را آتش میزنیم. جشن نوروز که چند سال است در ایام عید، برگزار ميکنند و ميهماناني از کشورهاي مختلف دنيا به ايران ميآورند و ميبرند، هزينههاي فراواني دارد که با مبالغ آن ميتوان بسياري از مشکلات اقتصادي را رفع کرد. نمیدانیم از کجا بنالیم، از دولت تجمّلگرا یا از ملّت تجمّلگرا؟ ده سال، پيامبر اکرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» و پنج سال، أميراألمؤمنين«سلامالله عليه» حکومت کردند و اقتصاد حکومت آنان سالم و عاري از کمبود و نارسايي بوده است. زيرا هم مردم و هم حکومت، تجمّل، اسراف، تبذير و حيف و ميل نداشتهاند.داستان خاموش کردن شمع بيتالمال توسط أميرالمؤمنين، هنگامي که طلحه و زبير کار خصوصي داشتند، خود شاهد اين ادّعا است. تعاون آن حضرت نيز به گونهاي بود که طي بيست و پنج سال خانهنشيني، بيست و شش مزرعه براي فقرا و تقويت اسلام، آباد و وقف کردند. اکنون اقتصاد ما بسیار بد است. افراد فقير و گرسنه، مخصوصاً در روستاها فراوان داریم. بسياري از مردم و به ويژه جوانان، بیمسکن هستند. دستهاي از مردم نيز تجمّلگرا هستند و درآمدهاي کلان خود را به صورت حرام هزينه ميکنند. اما مسلّم است که بسياري از مردم، از نظر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در مضیقۀ شدید هستند. افراد محترم و باآبرويی بيکار شدهاند و در کمال احتياج به سر ميبرند. معلوم است که بیکاری، ناگهان به قاچاق مواد مخدّر منتهي ميشود. این قضیۀ اعتیاد که متأثّر از تجمّلگرایی است، غوغا میکند. اعتياد از کجا پیدا شد؟ از بیاعتنایی دولت و ملت. همه در اين زمينه مقصرند: كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه [8]. «والسّلامعليکم و رحمةالله و برکاته» شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 997
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]