واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: گزارش مصور ایلنا از طولانیترین شب سال در یک کارخانه؛ یلدای سرد پای کورههای داغ+عکس
این گزارش؛ جریان دیداریست در شب یلدا از کارخانه بلورسازی نوری تازه. نشستن پای درددل کارگران یک کارخانه به امید اینکه هرگز بیکار نشوند. آنقدر زنده بمانند که یک بازنشستگی آرام، طولانی و بدون نگرانی را از سر بگذرانند. چرا آنها این روزها را بسیار سخت میگذرانند؟! «نمیدانیم شغلمان سخت و زیانآور است یا نه. تکلیفمان را تامین اجتماعی روشن نمیکند. نمیدانیم بیست ساله قرار است بازنشست شویم یا باید سی سال تمام پای همین کورهها کار کنیم» اینها بخشی از درددل کارگرانی است که یلدا را مهمانشان هستیم؛ پای کورههای ذوب در خط تولید کارخانه بلورسازی نوری تازه. پای کورهها آب میشویم ولی تامین اجتماعی و مسئولان به فکر ما نیستند نامش علی اصغر است. کارگر نسبتا جوانی که پای کوره ذوب در بخش فرمینگ ایستاده. میگوید تکنیسین است و از سال ۸۱ شروع به کار کرده. علی اصغر از تعلل تامین اجتماعی انتقاد دارد و میگوید سختی کار ما تایید نشده؛ حداقل تکلیفمان را روشن کنند؛ واقعا ماهیت کارمان سخت است، پای کورهها آب میشویم ولی تامین اجتماعی و مسئولان به فکر ما نیستند. صدایش به سختی شنیده میشود؛ در خط تولید و پای کورهها مجبوریم در گوشی آنهم با فریاد صحبت کنیم. دستگاهها به قدری سر و صدا دارند که دیگر صدا به صدا نمیرسد.
این تکنیسین جوان که وقت کار، هم گوشها و هم دهانش را تجهیزات ایمنی محکم میگیرد و از سر و رویش عرق میریزد؛ اجرای آییننامه سخت و زیانآور برای کارگرانی که پای کورهها میایستند را مهمترین مطالبه خود میداند و میگوید: از اینها گذشته، برای ما شب یلدا هم مثل شبهای دیگر است. برای ما کارگران چه فرقی میکند؛ وقتی قیمتها بالاست، شب یلدا نداریم؛ وقتی نه از آجیل خبری هست و نه از مهمانی، فقط میماند هندوانه شب یلدا که بعد از ۸ ساعت پای کوره ایستادن با خانوادههایمان بخوریم و آرزو کنیم این زمستان هم مثل باقی زمستانها برود و روسیاهی بماند برای زغال.... بازارهای ما از اجناس نامرغوب خارجی اشباع است و ما تولیدکنندگان دستمان لای در... کارخانه بلورسازی نوری تازه در منطقه صنعتی شمسآباد در جاده قم واقع شده؛ به گفته انوشیروان سوره، مدیر منابع انسانی کارخانه، این واحد تولیدی، ۵۸۰ شاغل مستقیم دارد و ۳۰۰۰ شاغل غیرمستقیم. از این ۵۸۰ کارگر، ۱۱۵ نفر کارگر ساده هستند؛ حدود ۸۳ کارگر زن هم در بخش بستهبندی این کارخانه کار میکنند. بیشتر کارگرها ساکن اطرافند؛ اسلامشهر و توابع آن و تعدادی هم هر روز از تهران میآیند. این کارخانه در سه شیفت فعال است و کورهها در بیست و چهارساعت شبانه روز، حتی یک دقیقه هم خاموش نمیشوند. به گفته سوره، کورههای ذوب باید مدام روشن باشند؛ اگر این آتش ثانیهای بخوابد، کار کارخانه میخوابد. امشب، شب یلدای باستانیست؛ طولانیترین شب سال. پای میزی جمع میشویم؛ آجیل و انار و هندوانه است. کارگران با لباسهای کار میآیند؛ کارگر خدماتی، تکنیسین، مهندسها. قیافه کارگران خسته است، معلوم است که کارشان سخت است و چرخ زندگی آنطور که باید نمیچرخد. از یک کارگر خدماتی میپرسم چقدر دستمزد میگیری؛ از زندگی راضی هستی؟ حالا که شب یلداست چه صحبتی داری؟ لبخند میزند و میگوید خدا را شکر؛ راضیم به رضای خدا؛ همین که بیکار نیستم و نانی بر سر سفره میبرم، شکرگزارم.
دستمزد خدماتیها حداقل مصوب وزارت کار است و کارگران متخصص بیشتر میگیرند؛ سوره مدیر منابع انسانی کارخانه میگوید: نوع قراردادها هم متفاوت است؛ عملکرد کارگران ارزیابی میشود و براساس عملکرد، مدت قرارداد را تعیین میکنیم. او ادعا میکند که اخراج و تعدیل نداشتهایم و دستمزدها به موقع پرداخت میشود. ولی یکی از مقامات مسئول کارخانه میگوید: اینجا قرار بوده ۶ فاز به بهرهبرداری برسد که نه تسهیلات دادند و نه حمایت کردند؛ تازه بعد از گران شدن حاملهای انرژی همیشه نگرانیم که مبادا برق و گاز کارخانه قطع شود و نان کارگران همین یک فاز هم آجر. میگوید: به راستی چه میشد اگر از تولید داخلی حمایت میکردند؛ اگر جلوی واردات بیرویه چینی آلات و بلورجات را میگرفتند و به تولیدکنندگان تسهیلات میدادند؛ میگوید: ترکیه واردات چینی را ممنوع کرده اما بازارهای ما از اجناس نامرغوب خارجی اشباع است و ما تولیدکنندگان دستمان لای در... و اما کارگرانی که میگویند روزگارشان به سختی میچرخد، از دولت میخواهند که بیشتر از طبقات پایین جامعه حمایت کند. میگویند افزایش عادلانه دستمزد و کنترل تورم، خواستههای ماست. میگویند دولتمردان هرگز ما را ندیدهاند. اگر میتوانید حداقل صدای کارگران را به آنها برسانید و بگویید مزدمان کم است؛ کفاف نمیدهد. ای کاش همین اندک دلخوشی ما که روی کاغذ مانده، از بین نرود... وقتی خوش و بشها و صحبتهای یلدا تمام میشود و راهی خط تولید میشویم یکی از کارگرها جلو میآید و میگوید این روزها شب که به خانه میروم و تلویزیون را باز میکنم و یا روزنامهها را میخوانم، بحث حقوق کارگران داغ است. انگار میخواهند همین قانون کار را هم تغییر دهند و از حقوق ما کم کنند. نگران است و میگوید از این بحثها و جدلها، بوی خوشی به مشام نمیرسد. میگوید گاهی فکر میکنم بحث و جدل دولتیها و نمایندگان مجلس با حامیان کارگران، بیشتر شبیه به یک تسویه حساب سیاسی است. میگوید من که از مناقشات چندان سردرنمی آورم، اما انگار گفتگوها بیشتر سیاسی است تا صنفی. ای کاش در نشستهای شورای عالی کار، نمایندگان واقعی کارگران حضور داشته باشند، نمایندگانی که از کف کارگاهها و واحدها آمدهاند و از کارگران تمام و کمال حمایت کنند. ای کاش همین اندک دلخوشی ما که روی کاغذ مانده، از بین نرود... به واحدها سر میزنیم؛ در واحد بستهبندی زنان شاغلند؛ از همه ردههای سنی هستند و کارشان بس یکنواخت و بسیار سخت است. قندانها و بشقابهای چینی که از خط تولید وارد واحد بستهبندی میشوند، به این زنها فرصت سرخاراندن هم نمیدهند. زنها میگویند: سرویس رفت و آمد داریم ولی مهد کودک نداریم. زنان نمایندهای هم در تشکل کارگری کارخانه ندارند، ولی در انتخابات اخیر شورا شرکت کردهاند و به کاندیداهای مرد رای دادهاند که از حقوق آنها دفاع کنند. وقتی میپرسم علاوه بر اینها، مشکلاتتان چیست؛ میگویند: مشکلاتمان شبیه همه آنهاست که مثل ما هستند، دردهای مشترک زنان کارگر...
کارگران متشکلتر، بهتر و ایمنتر زندگی میکنند بهنام سعدیپور، رئیس شورای اسلامی کار کارخانه است. اولین انتخابات شورا در این واحد تولیدی، سیام خردادماه سال گذشته برگزار شده و دو عضو اصلی و دو عضو علی البدل انتخاب شدهاند. سعدیپور از مطالباتی که در این یک سال و اندی پیگیری کرده سخن میگوید؛ طرح طبقه بندی مشاغل اجرایی شده، پرداخت دستمزدها مرتب و به موقع انجام میشود و شورا مراقب است که حق بیمه کارگران سر وقت واریز شود. میگوید پیش از این هم خدا را شکر در این واحد مشکل چندانی نبود، ولی حالا تشکل داریم و مراقبیم که حق و حقوق کارگران رعایت شود. سعدیپور میگوید: کارگران متشکلتر، بهتر و ایمنتر زندگی میکنند. مهمانی شب یلدا پای کورههای ذوب کارخانه بلورسازی تمام میشود؛ اما درد دلهای کارگران تمامی ندارد. آخرین حرف یک کارگر خدماتی این است: چند شب پیش خود صدا و سیما گزارشی پخش کرد که هزار تومان امسال معادل ۲۶۰ تومان سال ۸۴، قدرت خرید دارد. این کارگر میگوید: وقتی رسانه ملی که بلندگوی خود رسمی کشور است، این گزارشها را پخش میکند و این آمار و ارقام را اعلام میکند، چرا آقایان مسئول فکری به حال قدرت خرید ناتوان و سبد خالی ما کارگران نمیکنند. شب یلداست و ما کارگرها شرمنده خانوادههامان هستیم.... گزارش: نسرین هزاره مقدم
۱۳۹۵/۰۹/۳۰ ۱۸:۵۱:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]