واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
تروری که بر دردهای مزمن افزود
رویای خوش اردوغان تبدیل به کابوس شد/ چالش های بی پایان امپراطور ناکام
آقای شهردار روزهای دور چند سالی هست که به سلطان بی چون و چرای عرصه قدرت در ترکیه تبدیل شده و رویای بازگشت به شکوه و جلوت دوران عثمانی را می بیند اما دردسرهای اردوغان گویا تمامی ندارد و نمی گذارد که شهد شیرین یکه تازی در صحنه سیاسی به کام او خوش بیاید.
روز نو : آقای شهردار روزهای دور چند سالی هست که به سلطان بی چون و چرای عرصه قدرت در ترکیه تبدیل شده و رویای بازگشت به شکوه و جلوت دوران عثمانی را می بیند اما دردسرهای اردوغان گویا تمامی ندارد و نمی گذارد که شهد شیرین یکه تازی در صحنه سیاسی به کام او خوش بیاید.
به گزارش روز نو؛ پنج سال پیش در روزهایی که بهار عربی رعشه بر کاخ های حکام عربی انداخته و چالش های منطقه ای را به نقطه اوج رهنمون کرد ، اردوغان خشنود از این تغییر و تحولات که منجر به ضعف رقبای سنتی در جهان اسلام شده بود، نقشه راه برای یکه تازی در هارتلند جهان و خاورمیانه جدید را تدوین و تنظیم کرد.
مصر رقیب همیشگی ترکیه طی چند دهه گذشته با انقلاب پابرهنگان روبرو شده و از ورای تغییر و تحولات اخوان المسلمین زمام امور را در دست گرفته بود، اخوانی که شریک استراتژیک اردوغان و حزب عدالت و توسعه به حساب می آمد. عربستان و قطر بیمناک از سونامی تغییرات و خروش مردم بحرین مستاصل تر از آن بودند که بتوانند در فضای کلی تحولات نقش لیدری را بر عهده بگیرند.
سوریه ی بشار اسد هم با اعتراضات دست و پنجه نرم می کرد و ایران دیگر رقیب همیشگی و سنتی درگیر در فضای پر تنش تحریم ها و انزوای معطوف به سیاست های ناپخته بود.
در چنین فضای پیرامونی ای و با توجه به تغییرات مثبت اقتصادی در داخل که حمایت بی سابقه مردمی را رقم زده و از طرف دیگر کاهش تنش ها با کردهای مخاصمه جوی پ.ک.ک، بستری مهیا برای نقش آفرینی در فضای خاورمیانه برای اردوغان را مهیا کرد تا خود را به عنوان قدرت اول منطقه ای مطرح سازد. فواره ای که در اوج و بالا بود و همان هنگام سقوطش نیز با طمع روزافزون اردوغان کلید خورد.
دولت ترکیه که شرایط رابه نفع خود می دید، قصد آن کرد که هر چه سریع تر وضعیت را مطابق میل خود یکسره کرده و کار را تمام کند، اردوغان با تمام قدرت پشت معارضان سوری ایستاد تا کار حکومت اسد را یکسره کند و به موازات آن با نقش آفرینی در عراق بحرانی برای همیشه عقبه مهم ترین بحران گریبان گیر خود یعنی کردها را یکسره کرده و بازیگر پر قدرت مطقه ای در دو کشور همسایه شود.
اما شرایط سوریه آنگونه که اردوغان دوست داشت، به پیش نرفت، اسد با حمایت ایران توانست معارضان سوری را مهار کند، مصر با کودتای ارتش از دست اخوان خارج شد و به ناگهان ترکیه ماند و بحرانی در کنار مرزها در دو کشور عراق و سوریه، حمایت لجستیکی از پدیده تروریست های تکفیری داعش آخرین گزینه باقی مانده بود؛ طیفی که حساب شده و با هماهنگی چند وجهی به ناگهان تصرفات بی سابقه ای در دو کشور سوریه و عراق به دست آورد و تا مرز یکسره کردن کار نیز پیش رفت، داعشی که هم منافع کوتاه مدت و هم بلند مدتی برای ترکیه داشت از فروش تسلیحات و دلالی نفت گرفته تا به چالش کشی دو دولت مرکزی متحد ایران در منطقه.
داعش اما سلاح دو لبه ی بود که در هیچ قاموس متعارفی نمی گنجید و پسامدهای حضورش در مرزهای ترکیه تبعات رادیکالزه شدن فضای داخلی را برای اردوغان به همراه داشت، مهار داعش و عقب رانی آن از اهداف تعیین شده با نقش آفرینی ایرانی که پس از توافق هسته ای قدرت دیپلماسی خود را هم ضمیمه توان نظامی و مستشاری کرده بود، ترکیه را هر روز به عقب تر می راند و بالاخره ورود روسیه به معادلات نظامی صحنه را بیش از پیش برای اردوغان وخیم تر کرد.
ترکیه نه تنها نتوانسته بود به بازیگر اصلی منطقه ای تبدیل شود که با رادیکالیزه شدن فضای داخلی به یکباره با خروج و خروش کردها نیز از موازنه منفی منجر به آرامش چند ساله نیز روبرو شد.
اردوغان آخرین تیرهای ترکش را هم شلیک کرد و وارد چالش جدی با روسیه شد شاید که بتواند کفه معادلات را تغییر دهد اما پوتین اهل باج دادن به ترک ها نبود و آنچنان عرصه را تنگ کرد که اردوغان مجبور به عقب نشینی شد.
با تنش های ایجاد شده آن گزینه مهم رشد اقتصادی هم تحت الشعاع قرار گرفته و مهم ترین منبع درآمد ترکیه یعنی توریسم هم با چالش های جدی روبرو شد. کودتای ترکیه فارغ از عوامل و دست های پشت پرده فرصتی مهم بود تا گزینه حمایت های داخلی را احیا کرده و لااقل در این وانفسا به درد اردوغان بخورد اما این روزنه موقتی هم نتوانست پایانی بر دردسرها باشد.
ترکیه اردوغان طی چند ماه گذشته از آن یکسو نگری گذشته که تبعات گزافی به ارمغان آورد، دست کشیده و به نوعی یکی به نعل و یکی به میخ زد. دیگر روشن شده بود که امکان یکسره کردن کار اسد و بازی با کارت داعش کاریی ندارد پس در شرایط موازنه قوا صلاح آن بود که ترکیه باایران و روسیه وارد باب گفت و گو تعامل شود و البته طبیعی بود که نمی شد از عربستان و غربی ها و نیز حمایت های مادی و معنوی از معارضان نیز دست کشید.
در شرایطی که موازنه قوا برقرار بود این سیاست جوابگو می توانست باشد اما پیروزی ارتش سوریه با حمایت ایران و سوریه کار را سخت و طاقت فرسا کرد. دیگر نمی شد یکیبه نعل زد و یکی به میخ، دیگر نمی شد روی خوشی به عربستان نشان داد و با پوتین قهوه عصرانه خورد.
اردوغان تصمیم گرفت که این بار در نقش میانجی ظاهر شود، در اردوگاه غربی و عربی حضور داشته باشد و با استفاده از بهبود روابط با روسیه و ایران اگر نتوانسته بود بازیگر اصلی منطقه ای شود لااقل جلوداری کشورهای همسو در معادلات پیش رو باشد.
آنچنان که ترکیه آماده حضور در نشست سه جانبه ایران و روسیه و ترکیه در مسکو می شد اما حادثه روز گذشته در ترکیه که منجر به ترور سفیر روسیه در ترکیه شد این راهبرد را هم با چالش جدی روبرو ساخته است.
دولت اردوغان شاید ادعا کند که این حادثه تروریستی اتفاقی بوده که خارج از کنترل آن صورت پذیرفته اما کیست که نداند که مسئولیت حفاظت از شخصیت های دیپلماتیک برعهده دولت است و چنین اتفاقاتی حتی در بحرانی ترین شرایط نیز در کشورهای در حال جنگ هم نادر و بی سابقه است و هزینه های بسیاری را متوجه کشور مالوف می کند.
دیگر اردوغان نمی تواند انگشت اتهام به سمت و سوی گولن بگیرد و از زیر بار حادثه شانه خالی کند، این اتفاق از یکسو وجهه دولت اردوغان در خارج را تحت الشعاع قرار داده و آن را طرفی نا معتبر خواهد کرد و از طرف دیگر نشانگر آنست که اردوغان با چالش های جدی امنیتی در داخل روبروست و آن حمایت های بی ضابطه از تروریست ها اکنون دامنش را بیش از دیگران گرفته است.
هر چه هست نه تنها رویای باز تولید و احیای امپراطوری عثمانی اکنون به شدت رنگ باخته است که ترکیه این روزهای اردوغان حتی از روزهای خوش حزب عدالت و توسعه در یک دهه پیش نیز بسیار فاصله گرفته و باید دید اردوغان برای عبور از بحران چه برنامه ای خواهد داشت.
*خرداد
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]