محبوبترینها
معرفی چت روم مرام چت؛ بهترین چت روم فارسی برای حل همه مشکلات
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799692839
خواب مادرزن،تازهداماد را از اعدام نجات داد/ بخشش از دیار باقی
واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه:داماد محکوم به قصاص با رضایت اولیای دم از چوبه دار نجات پیدا کرد تا یک روز مانده به اعدامش دوباره فرصت زندگی پیدا کند.علی، جوان ٢٤ سالهای که به حکم قتل همسرش روانه زندان شده بود و در انتظار قصاص پشت میلههای زندان روز را به شب و شب را به صبح میرساند، حالا در آستانه ٣٣سالگی دوباره فرصت زندگی یافته است؛ فرصتی که تنها یک روز مانده به اجرای حکمش به او داده شد تا شاید اینبار زندگی بهتری داشته باشد.صبح دیروز پدر و مادر فرزانه با حضور در شعبه پنجم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، علی، دامادشان که به جرم قتل همسر جوانش به قصاص نفس محکوم شده بود را بخشیدند. ٩سال طول کشید تا پدر و مادر فرزانه راضی به گذشت از قاتل دخترشان شوند. دختری که خیلی زود به خانه بخت رفت ولی بخت با او یار نبود یا به قول مادرش بختش سیاه بود. این دختر جوان با ١٨ ضربه چاقوی همسرش به قتل رسید.سرقت ساختگی برای فرار از دست مامورانسیام اردیبهشتماه سال ٨٦ بودکه شخصی با مراجعه به کلانتری ٣٢ حصارک کرج ماموران پلیس را در جریان وقوع یک جنایت قرار دارد. او مدعی بود که همسر برادرش با ضربات چاقو در منزلش به قتل رسیده است. ماموران پس از اظهارات این مرد به محل حادثه رفتند که با جسد غرق خون زن جوانی روی تختخواب مواجه شدند. شواهد و مدارک اولیه نشان میداد که فرزانه با اصابت چاقو از سوی ضارب یا ضاربان به قتل رسیده است. در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد که مقداری طلا هم از خانه به سرقت رفته است اما هیچ رد و نشانی مبنی بر ورود فرد یا افراد غریبهای به خانه وجود نداشت.مادرشوهر فرزانه که در طبقه دوم این ساختمان زندگی میکرد در اظهاراتش به ماموران پلیس گفت: «دو روزی بود که از پسر و عروسم خبری نداشتم و صدایی هم از خانه آنها نمیآمد. من هم نگران شدم. با مادر فرزانه تماس گرفتم تا از حال عروس و پسرم باخبر شوم ولی او به من گفت که دیشب خانه ما بودند و آخر شب به خانه خودشان رفتند. من هم به دختر کوچکم مقداری میوه دادم تا برای آنها ببرد، اما دخترم خیلی زود برگشت و گفت کسی در را باز نمیکند. من بیشتر نگران شدم و خودم رفتم طبقه بالا ولی هرچقدر در زدم کسی در را باز نکرد. با پسرم علی تماس گرفتم. گفت که سر کار است و فرزانه هم احتمالا خوابش برده ولی با این حال من نگران بودم. هر جوری بود در را باز کردم که خشکم زد. فرزانه غرق خون روی تخت افتاده بود. بدنش سرد بود و رنگ به صورت نداشت. من هم بلافاصله با اورژانس و پلیس ١١٠ تماس گرفتم.» او ادامه داد: «موضوع را به شوهرم و علی گفتم. علی به سرعت خودش را به خانه رساند و به من گفت مقداری طلا هم از خانه به سرقت رفته است و این کار دزد طلاهاست.»اختلاف خونین علی با فرزانهبا تشکیل پرونده با موضوع قتل در دادسرای جنایی کرج، همزمان تحقیقات برای یافتن سرنخهایی از این پرونده در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت. ماموران پلیس آگاهی در نخستین اقدام به سراغ نزدیکان زن جوان رفتند، چرا که شواهد و مدارک نشان میداد کسی به زور وارد خانه نشده است. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه نوبت به همسر مقتول رسید. علی در همان نخستین بازجوییهای پلیس آگاهی لب به اعتراف گشود. او برخلاف اظهارات اولیهاش که قتل همسرش را به دزدی طلاها ربط داده بود به قتل فرزانه اعتراف کرد: «مثل همیشه با هم دعوا کردیم. او جیغ میکشید و من داد میزدم. هرچه میگفتم به گوشش نمیرفت. خیلی عصبانی شدم. به آشپزخانه رفتم. چاقو را برداشتم. دسته چاقو را محکم در دستم فشار میدادم. او داشت گریه میکرد. صدای گریهاش بیشتر عصبیام میکرد. چند ضربهای به او زدم. درست یادم نیست ١٠، ١٥ شاید هم بیشتر …»علی همان شب یعنی کمتر از ٢٤ ساعت پس از کشتن فرزانه به قتل زن جوانش اعتراف کرد. او در بازجوییهایش اختلاف شدید با همسرش را انگیزه اصلی قتل عنوان کرد: «همیشه با هم اختلاف داشتیم. دعوا و جر و بحث کار هر روز و هر شب بود، بهخصوص وقتی به میهمانی یا گردش میرفتیم. او اصلا به درخواستهای من توجه نداشت، هرجوری دلش میخواست از خانه بیرون میرفت، هر روزی هم که میگذشت این اختلافات بیشتر و بیشتر میشد.»قتل با ١٨ ضربه چاقواما آن شب همه چیز جور دیگری رقم خورد، نه فرزانه کوتاه آمد و نه علی آرام شد. بحث و جدل بالا گرفت. آن دو از میهمانی برگشته بودند، از خانه پدر فرزانه. باز هم مثل همیشه دعوا شروع شد، اما اینبار چاشنی آن خیلی زیاد بود. چند ساعت جر و بحث و داد و بیداد، اما هیچ فایدهای نداشت، نه فرزانه حرفهای علی را قبول میکرد و نه علی حاضر بود به این بحث و دعوای بینتیجه خاتمه دهد. عقربههای ساعت، ٤ صبح را نشان میداد، اما دعوای این زن و شوهر تمامی نداشت. علی کنترلش را از دست داد. به سرعت به آشپزخانه رفت. چاقویی برداشت و آن را محکم در دستش گرفت. به سمت فرزانه حمله کرد. فرزانه گریه میکرد، اما این گریهها بیشتر علی را عصبی میکرد. علی شروع به شمارش کرد یک، دو، سه…. علی ١٨ مرتبه چاقو را در بدن فرزانه فرو کرد. او وقتی به خودش آمد که دید تخت و اتاق غرق خون است و فرزانه دیگر نفس نمیکشد. علی برای گمراه کردن پلیس مقداری طلا و پول را از خانه خارج و درجایی در محل کارش مخفی کرد.بخشش، دو روز قبل از اعدامعلی روزی که دست به این جنایت زد، جوانی ٢٤ساله بود و حالا مردی ٣٣ساله شده است. او همه این سالها را پشت میلههای زندان در انتظار اجرای حکم قصاص بود؛ در انتظار آخرین قدمها در سپیدهدمی که او را با خود ببرند. او به آخرین روزهای زندگیش نزدیک شده بود، خیلی نزدیک. دیگر ساعتها و دقیقهها هم به سرعت میگذشت. علی فقط چند ساعت با طناب دار فاصله داشت. چند ساعت تا اجرای حکم، اما بالاخره پدر و مادر همسرش او را بخشیدند.آنها هرچه کردند، نتوانستند داغدار شدن یک خانواده دیگر را ببینند. داغ جوان آن هم برای پدر و مادری پیر و سالخورده خیلی سخت است. پدر و مادر فرزانه اینها را خوب میدانند؛ همین هم شد تا ایندو پس از ٩سال راضی شدند که علی اعدام نشود. آنها صبح دیروز به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران آمدند تا در برابر چشمان نگران پدر و مادر علی، از قصاص قاتل دخترشان بگذرند، اما بخشش سخت است، آنقدر سخت که صحبت کردن درباره آن روزها، هنوز هم مادر فرزانه را میآزارد. این مادر داغدیده وقتی اسم فرزانه میآید، چشمانش پر از اشک میشود و بغضی سنگین گلویش را میفشارد و صحبت کردن را برایش سخت میکند اما با این حال دقایقی را با «شهروند» همکلام شد.درخواست مقتول برای بخشش قاتل* چرا از قصاص علی گذشتید؟من میخواستم اعدام علی را ببینم، در همه این سالها منتظر اعدام کسی بودم که زندگی ما را سیاه کرد. دختر من فقط ١٨سال داشت. او را با هزار امید و آرزو به خانه بخت فرستادم. اما چه بختی. آنها جنازه خونین دخترم را تحویل من دادند. او سیاهبخت شد. چه لذتی از زندگی برد؟ اصلا تا آمد بفهمد که زندگی چیست جانش را گرفت. علی با این کار زندگی ما را گرفت. من نمیخواستم رضایت بدهم.* پس چه شد که از قصاص دامادتان گذشتید؟فرزانه دو بار به خواب من آمد. به من گفت مامان من علی را دوست داشتم، او را به خاطر من ببخشید. علی را اعدام نکنید. من خیلی با خودم فکر کردم. راضی نمیشدم که قاتل دخترم را ببخشم. او باید قصاص میشد، اما حرفهایی که فرزانه در خواب به من گفته بود، راحتم نمیگذاشت.* یعنی فقط به خاطر این خواب علی را بخشیدید؟من علی را تا آخر عمرم هم نمیبخشم. من فقط از قصاص او گذشتم؛ آن هم به خاطر دخترم. آنها همدیگر را خیلی دوست داشتند. هر زن و شوهری با هم اختلاف دارند. در هر خانهای دعوای زن و شوهری پیدا میشود، اما آنها همدیگر را خیلی میخواستند. هنوز هم نمیدانم که چطور علی این کار را با فرزانه کرد.* فرزانه در خواب به شما چه گفت؟فرزانه در این مدت فقط دو بار به خواب من آمد، هر دوبار هم به من گفت مامان من علی را دوست دارم. اذیتش نکن، او را نکشید. من او را بخشیدم، شما هم او را ببخشید.* همسرتان هم از این موضوع اطلاع دارد؟بله؛ وقتی برای دومینبار خواب فرزانه را دیدم، نمیدانستم چهکار کنم. این موضوع را با همسرم در میان گذاشتم. او هم خیلی فکر کرد. آخرش هم به من گفت که بیا برای رضای خدا از قصاص علی بگذریم. با اعدام علی که فرزانه زنده نمیشود، فقط یک خانواده دیگر مثل ما داغدار میشود. با این همه باز هم برایمان سخت بود، اما فرزانه و درخواستش برای ما مهمتر بود. به همین خاطر هم رضایت دادیم.* فرزانه و علی چطور با هم آشنا شدند؟ما با خانواده علی فامیل هستیم. البته نسبت دوری داریم. آشنایی آنها هم از همین طریق بود. خدا را شکر میکنم آنها بچهای نداشتند وگرنه فقط خدا میدانست که چه بر سر آن بچه میآمد.
۲۲ آذر ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]
صفحات پیشنهادی
نجات از مرگ 24 ساعت قبل از اعدام
مرد اعدامی که فقط 24 ساعت تا مرگ فاصله داشت با گذشت اولیای دم از مجازات مرگ نجات یافت به گزارش جامجم ساعت 20 و 30دقیقه چهارم مهر سال 85 مردی با کلانتری 19 باغستان کرج تماس گرفت و از مرگ مشکوک پدر 79 سالهاش در خانهشان در بلوار انقلاب خبر داد ماموران با حضوردسرنشینان ۲ خودرو به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافتند، جسد یک زن ناشناس باقی ماند!
سرنشینان ۲ خودرو به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات یافتند جسد یک زن ناشناس باقی ماند آفتابنیوز ساعت یازده شب در بزرگراه آزادگان دو خودرو سواری 206 و پراید با یک کامیون برخورد کردند و در این حادثه پراید با پنج سرنشین زیر کامیون قرار گرفت اما همه سرنشینانش به طرز معجزهآسایی توامحمد زرین دست به دیار باقی شتافت
محمد زرین دست به دیار باقی شتافت محمد زرین دست سینماگر پیشکسوت کشورمان شامگاه دوشنبه ۸ آذرماه به دیار باقی شتافت به گزارش آخرین نیوز به نقل از آنا محمد زرین دست که اهالی سینما او را با نام تونی زرین دست میشناسند شامگاه دوشنبه ۸ آذرماه بر اثر تومور در کیسه صفرا دار فانی را ودر چه صورتی بابک زنجانی از اعدام نجات می یابد؟ | پایگاه خبری تراز
تراز تنها راه نجات بابک زنجانی همچنان پا برجاست به گزارش تراز جعفری دولت آبادی دادستان تهران با اشاره به تأیید حکم محکومیت اعدام بابک زنجانی در دیوان عالی کشور گفت همانگونه که تاکنون تأکید شده است هدف اصلی دادستانی در رسیدگی به اتهامات بابک زنجانی استرداد اموال و وجوهتنها راه بابک زنجانی برای نجات از اعدام - پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا
به گزارش رکنا جعفری دولت آبادی دادستان تهران با اشاره به تأیید حکم محکومیت اعدام execution بابک زنجانی در دیوان عالی کشور گفت همان گونه که تاکنون تأکید شده است هدف اصلی دادستانی در رسیدگی به اتهامات بابک زنجانی استرداد اموال و وجوه متعلق به بیت المال بوده و به موجب حکم صادره اقاری قرآن «سیدعلی صادرات» به دیار باقی شتافت
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا مرحوم سیدعلی صادرات پدر شهید سیدمحمد صادرات خادم القرآن و قاری پیشکسوت مسجد یاسین در محله پیروزی تهران به دیار باقی شتافت در پی درگذشت مرحوم سیدعلی صادرات عباس سلیمی پیشکسوت قرآن طی نامه ای درگذشت آن مرحوم را به خانواده ایشان تسلیتبخشش اعدامی در استان همدان
بخشش اعدامی در استان همدان مدیر کل زندان های همدان گفت با اخذ رضایت از اولیای دم مددجوی زندان ملایر محکوم به قصاص نفس از طناب دار رهایی یافت به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی اداره کل زندان های همدان حسن محمد یاری اظهارکرد با تلاش و پیگیری های مستمر واحد مددکاری و شورای حلسرنشینان2خودرو به طرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافتند، جسد یک زن ناشناس باقی ماند!
ایران نوشت ساعت یازده شب در بزرگراه آزادگان دو خودرو سواری 206 و پراید با یک کامیون برخورد کردند و در این حادثه پراید با پنج سرنشین زیر کامیون قرار گرفت اما همه سرنشینانش به طرز معجزه آسایی توانستند بدون حتی یک خراش خودشان را از زیر کامیون بیرون بکشند مأموران امداد وقتی به سر صحندرخواست عفو بین الملل برای نجات فعال حقوق بشری عربستان از اعدام
درخواست عفو بین الملل برای نجات فعال حقوق بشری عربستان از اعدام شناسهٔ خبر 3839563 - شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶ ۵۹ بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی jwplayer display inline-block; سازمان عفو بین الملل درخواست کرد که تحرکاتی برای نجات زندگی یوسف المشیخص یکی از فعالان حقوازدواج مرد اعدامی با دختر 16 ساله برای نجات از اعدام!
ازدواج مرد اعدامی با دختر 16 ساله برای نجات از اعدام پسر دانشجویی که به اتهام تجاوز به مرگ محکوم شده بود وقتی فهمیدبا دامادشدن خانواده ای که خواستار اعدامش بودنداز مرگ نجات می یابد از خوشحالی اشک شوق ریخت به گزارش ایران دانشجوی بیست و دوسالهای که بهجرم تعرض به یک دختر 16 سا-
گوناگون
پربازدیدترینها