واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دامنه دفاع از آزادی بیان تا دامن دولت!
لغو سخنرانيها و مخالفت با حضور برخي افراد در يك ماه اخير خيلي پررنگ توسط حسن روحاني و حاميانش دنبال شد. ادعاي گزافي نيست كه بگوييم اين دغدغه از آن جهت براي روحاني و همفكرانش پررنگ شد كه پاي لغو سخنراني يكي از جديترين نمايندگان حامي دولت وسط بود. گزارش پيش رو نشان ميدهد چرا اين ادعا، ادعاي گزافي نخواهد بود.
نویسنده : كبري آسوپار
لغو سخنرانيها و مخالفت با حضور برخي افراد در يك ماه اخير خيلي پررنگ توسط حسن روحاني و حاميانش دنبال شد. ادعاي گزافي نيست كه بگوييم اين دغدغه از آن جهت براي روحاني و همفكرانش پررنگ شد كه پاي لغو سخنراني يكي از جديترين نمايندگان حامي دولت وسط بود. گزارش پيش رو نشان ميدهد چرا اين ادعا، ادعاي گزافي نخواهد بود.
جشنواره لغو برنامههاي دانشجويي توسط مديران دولت
«آيا كساني گمان ميكنند با بستن دهانها و سد راه سالنهاي سخنراني، ميتوانند راه پيشرفت و توسعه كشور در مسير مورد نظر مردم و رهبر انقلاب را ببندند و راه را بر افراطيگري و دوقطبيسازي جامعه بگشايند؟»
اين جملات تنها بخشي از نامه رئیسجمهور براي لغو سخنراني يك نماينده مجلس جنجالي در مشهد است. نامهاي كه هنوز جوهر امضاي آن خشك نشده، آفتابهايي در رد آن طلوع كردند و روز دانشجو براي منتقدان دولت تبديل به جشنوارهاي براي لغو برنامهها و سخنرانيهايشان در دانشگاههاي مختلف توسط مديران دولتي شد. سخنراني عليرضا زاكاني در دانشگاه آزاد مشهد، مناظره حميد رسايي و مهدي رحمانيان در دانشگاه بوعلي همدان، سخنراني نقويحسيني در دانشگاه فرهنگيان ياسوج، سخنراني فريدون عباسي در دانشگاه رازي همدان، لغو سخنراني حميد رسايي در دانشگاه اراك، لغو تريبون دانشجويي بسيج در دانشگاه كردستان، لغو تريبون آزاد دانشجويي بسيج در دانشگاه علامه طباطبايي و. . . تنها بخشي از برنامههاي لغو شده روز دانشجو توسط مديران دولت حسن روحاني است.
از طرفي اين اول بار نيست كه چنين اتفاقي روي ميدهد و در ماهها و سالهاي گذشته نيز بارها و بارها سخنرانيهاي منتقدان دولت لغو شده است. ليست بلندبالايي در اين ميان وجود دارد كه نشان ميدهد به كرات سخنرانيهاي عليرضا زاكاني، حسن عباسي، مهدي كوچكزاده، سعيد زيباكلام، حيدر مصلحي، محمود نبويان، سعيد جليلي، حسين شريعتمداري، حميد روحاني، حميد رسايي، فريدون عباسي، عباس سليمينمين، مهرداد بذرپاش، جواد كريميقدوسي، سعيد قاسمي و در دانشگاههاي مختلف لغو شده كه شمارش مجموع آنها نشان از لغو 62 سخنراني طي دو سال اخير دارد.
نامههاي نوشته نشده
آيا رئیسجمهور بابت لغو حتي يكي از اين سخنرانيها نامهاي نگاشته است؟ نه، هيچ انتقادي از جانب رئيسجمهور نسبت به لغو اين سخنرانيها انجام نشده است. همين امر كافي است تا دريابيم در چه صورت لغو يك سخنراني ميتواند واكنش انتقادي حسن روحاني را موجب شود.
به سخنراني لغو شده علي مطهري برگرديم. آن سخنراني دو ويژگي دارد؛ اول آنكه سخنراني حاميان دولت است و دوم آنكه سخنراني توسط دادستاني لغو شده و اعتراض به لغو آن منجر به فضاسازي عليه دستگاه قضايي ميشود.
يك نكته ديگر هم در ماههاي اخير حائز اهميت است و آن «مشهد» است. هر اتفاقي در مشهد عليه حاميان دولت منجر به فضاسازيهاي خيلي جدي دولت عليه برخي بزرگان و مديران غيردولتي مشهدي ميشود. اين توجه منفي دولت به مشهد را با توجه به اصولگرا بودن همواره رأي اكثريت مردم در مشهد بايد جدي گرفت. نبايد انكار كرد كه برخي برنامههايي خاص براي اين شهر مذهبي دارند كه فيالحال مجال بحث آن نيست.
حسن روحاني براي لغو سخنراني منتقدانش نامه نمينويسد، حتي علي مطهري هم نيازي نميبيند از حريتش براي منتقدان دولت خرج كند، حتي دليلي هم نميبينند اندك انتقادي به مديران دانشگاهها براي مقابلهشان با آزادي بيان منتقدان داشته باشند، البته انتظار گزافي هم است از رئيسجمهوري كه بارها منتقدانش را به طعنه و توهين نواخته و بارها دولتش از نمايندگان منتقد شكايت كرده و بارها تعامل دولتش با رسانههاي منتقد راه به شكايت قضايي برده، حالا حامي آزادي بيان منتقدان باشد.
آزادي فقط براي ما و دوستانمان!
مرز دفاع دولت از آزادي بيان فقط تا دامنه موافقان و حاميان دولت ميرسد؛ آزادي بيان براي تدبير و اميديها يعني «فقط ما آزاد باشيم». اين اسمش اعتقاد به آزادي بيان نيست بلكه پسنديدن چيزي براي خود است كه براي مخالفان نميپسندند. آزادي بيان طبيعتاً در اعطاي آزادي به مخالفان و منتقدان معنا مييابد، وگرنه تلاش هر چند پررنگ و جدي براي حرف زدن موافقان خود، نشاني از اعتقاد به آزادي بيان ندارد. همين موضوع واكنش دولت به لغو سخنرانيها براي محك زدن ميزان صداقت دولتيها در شعارهاي آزادي بيان كافي است.
از طرفي سخنرانيهاي منتقدان دولت توسط مديران دولتي لغو شده و هرگونه انتقاد به لغو آن باعث ميشود عدماعتقاد مديران دولتي به آزادي بيان عيان شود. دولت فكر ميكند ميشود سر را زير برف كرد و اين تناقض و عمل و شعار را نديد.
تتمه اين نوشتار، بخشي از نامه اخير عليرضا زاكاني باشد كه در اعتراض به لغو سخنرانياش خطاب به حسن روحاني نوشته است؛ نامهاي كه مثل نامه علي مطهري براي لغو سخنرانياش نبود كه براي حسن روحاني ارزشمند باشد و جوابي تند بنويسد و از مايه شرمساري بودن لغو سخنرانياش بگويد. روحاني نامه زاكاني را بيجواب گذاشت تا اين تبعيض در دفاع از آزادي بيان مايه شرمساري دولت باشد: «لغو سه سخنراني اينجانب در مشهد مقدس از سوي عوامل دولتي، هيچ پيامي جز اين ندارد كه كساني در اين كشور، تمايل به ايجاد يك جامعه تكصدايي دارند؛ جامعهاي كه در آن، حاميان جريان سياسي حاكم بر دولت، آزاد باشند تا از هر تريبوني كه اراده ميكنند، همه مرزهاي شرع و قانون و اخلاق را بشكنند و اگر كسي به آنها اعتراض كرد، انواع برچسبها از متحجر تا تجزيهطلب! را به او بزنند و در مقابل، صداي منتقدان، با تدبير دولت و در سكوت مطلق، خاموش شود و مدعيان آزادي بابت اين موفقيت عظيم خود كه توانستهاند اين دو رويكرد متناقض را زير پرچم آزادي بيان جمع كنند، مسرور شده و به ملت ريشخند زنند.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]