محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828016446
حاضریم با اصلاحطلبان در شوراها لیست مشترک بدهیم
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
امیر واعظ آشتیانی درباره حال و روز اصولگرایان:
حاضریم با اصلاحطلبان در شوراها لیست مشترک بدهیم
احمدینژاد میآمد، اتفاقات 88 تکرار میشد/احتمال تغییر گفتمان اصولگرایی وجود دارد
روز نو :
احمدینژاد میآمد، اتفاقات 88 تکرار میشد/احتمال تغییر گفتمان اصولگرایی وجود دارد
اواسط خیابان گاندی، در ساختمانی قرار مصاحبه گذاشتیم. ساختمانی به اسم رازی که از آن دست، موسسهها و شرکتهایی است که برخی مدیران روزهای مشاورهشان را در آن میگذرانند. امیر واعظ آشتیانی نیز در سمت مشاور، با او مصاحبه کردم.
به گزارش روز نو؛ او با دقت همچنان اوضاع سیاسی را رصد میکند و بدون آنکه وارد آن شود، تحلیلهایی از حال و روز جریان متبوعش ارائه میدهد. خودش میگوید که اگرچه تفکراتش به اصولگرایان نزدیک است اما نقدها و راه حلهایش تنها منحصر به اصولگرایان نمیشود. از این رو در گفتههایش هر چند که هاله نقد بر اصولگرایان مشهود است اما همچون تئوریسینهای متعصب هر جناح، صحبتهایش را به گروههای دیگر هم بسط میدهد. او در این گفت وگو از احتمال تغییر گفتمان اصولگرایی و اضافه شدن ضلع سومی به این جریان سیاسی خبر داد پیشنهاد کرد اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات شوراها لیست مشترک بدهند. آشتیانی که در زمان احمدی نژاد سمتهای مختلف ورزشی و اقتصادی داشت میگوید بسیاری از این سمتها را زمانی که تلویزیون خبرش را اعلام میکرد متوجه میشد. او بر این باور است که که اگر احمدینژاد در انتخابات سال آینده کاندیدا میشد اتفاقات سال ۸۸ تکرار میشد مصاحبه با امیر واعظ آشتیانی، هر چند که فرد خوشرویی است اما کار آسانی نبود چراکه او در گریز از سؤالات و کشاندن بحث به مباحث دیگر، تبحر دارد با این حال اما هیچ سوالی را حتی به سبک خود بی پاسخ نگذاشت. مشروح مصاحبه یک ساعته با قائم مقام وزارت ورزش، معاون وزیر صنعت و عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال در دوران محمود احمدی نژاد را در ادامه میخوانید:
آقای آشتیانی چه خبر از اصولگرایان؟
اصولگرایان خوبند و هوا هم در مجموعه اصولگرایی آفتابی است. امیدوارم روزی هم دود سفید از این ارودگاه بلند شود.
اما چندان هم هوای مجموعه اصولگرایی آفتابی به نظر نمیرسد. در واقع درون جریان پر تلاطم است و این را اصولگرایان هم قبول دارند. اظهار نظرهای متفاوتی شنیده میشود که میشود مبنی بر سنگلاخی بودن مسیر اصولگرایان و شاید هم آفتابی نبود هوای اردوگاه اصولگرایان.
نمیدانم این چه تعبیری است که می گوییم در اصولگرایی تضادی در گفتمان برخی افراد، سیاسیون و یا مذهبیون وجود دارد. طبیعی است که در جبهه مقابل هم این داستان تکرار میشود. وقتی جهبه مقابل که اصلاح طلبان هستند را نگاه میکنید، میبینید که تضارب گفتمان زیادی دارند. فکر میکنم اما این تضارب نگاه خوب است اما به فینال قضیه که میرسد باید سعی کنند که به ید واحد برسند. اینید واحد شدن هم مخصوص اصولگرایان نیست و اصلاح طلبان و هر گروه سیاسی که درون نظام کار میکند باید در نهایت برای پیروزی به یکید واحد برسند.
البته اصلاح طلبان متحدتر به نظر میرسند.
نه. من موضع گیریهای تک تک آقایان را که نگاه میکنم، به لحاظ سیاسی و اقتصادی، بسیار مغایر است. یعنی وقتی شما از انتخابات 92 تا امروز را رصد کنید. میبینید که نگاه اصلاح طلبان، همین اتفاقی است که در اصولگرایان هم وجود دارد.
من منظورم درباره انتخابات ریاست جمهوری آتی است.
منم منظورم همان است. در اصولگرایان برخی هستند که عملکرد روحانی را قبول و یا تلویحی قبول دارند. برخی هم کلاً از دید اقتصادی، سیاسی و وعدههایی که داد و هنوز عملی نشده، قبول ندارند و می گویند روحانی، کار مفیدی درباره قولهایی که داده، انجام نداده است. این موضوع را وقتی از نگاه اصلاح طلبان ببینید، میبینید که آنها هم برخی انتقاد به برجام و حتی اوضاع اقتصادی دارند. بنابراین شما به عنوان یک خبرنگار اصلاحطلب بهتر است، بپرسید که چرا اصولگرایان و اصلاح طلبان در خانوادههای خود، تا این اندازه تضارب افکار دارند.
به قول شما، تضارب افکار به خودی، خود بد نیست. اما نکته اینجاست که اکثریت اصلاح طلبان درباره انتخابات 96، اتفاق نظر دارند. اما در اصولگرایان این وحذت رویه دیده نمیشود. اخیراً آقای باهنر و آقای موحدی کرمانی، صحبتهای متناقضی داشتند درباره کاندیدای اصولگرایان.
موضوعاتی که اشاره کردید، درست است. اما صحبتهای آقای موحدی کرمانی و آقای باهنر در تضاد هم نیست. اما باید نگاهها مبتنی بر واقعیات و اثر بخش باشد. فکر میکنم تلفیق 2 نگاه آقای باهنر و آقای موحدی کرمانی، بد نیست و منطقی است.
اما اتفاق نظری را نشان نمیدهد....
من اینطور تصور نمیکنم. صحبتهایی که گفته شده، بد نیست و تضادی هم ندارد. البته یک نکتهای هم وجود دارد، یکی از چالشهای مدیریتی کشور این است که دایرهای را برای عده خاص درست کردهایم که همیشه مدیر باشند. باید این دایره را باز کرد. منظورم البته کل تشکیلات است و مربوط به دولت خاصی نیست. اینکه مدرسه پیرمردها درست کنیم که کشور را اداره کنند، منطق ندارند. باید کسانی در کنار مدیران، تربیت شوند تا این دایره باز شود. دوران جنگ هم مدیران جوان کار را بدست گرفتند اما موضوع این است که چرا آنها میدان را خالی نمیکنند و عرصه را برای جوانترها باز نمیکنند؟
به بحث خودمان برگردیم. برخی افراد درون جریان اصولگرایی، معتقدند که اگر اصولگرایان در انتخابات 96، به وحدت نرسند، پروندهشان پیچیده میشود. شما چه فکر میکنید؟
اصولگرایی باید انسجام و وحدت خود را سرلوحه قرار دهند. اگر نتوانند، به وحدت برسند با چالش جدی مواجه میشوند.
چالش جدی یعنی چی؟
یعنی احتمال تفرق بین آنها زیاد میشود. خانواده اصولگرایی از گروه و تشکلهای مختلف تشکیل شده که اگر بخواهند، فارغ از کمک برای ایجاد وحدت، ساز جدا بزنند، چالش جدی ایجاد میشود. باورم این است که سال 96 سالی است که اصولگرایان باید تمرین وحدت کنند. در واقع باید برای سال 1400 تمرین وحدت کنند.
اگر نتوانند، تمرین وحدت کنند؟
فعلاً که این "اگر" پیش نیامده است اما اگر پیش آید، معتقدم ضلع سومی ایجاد میشود.
ضلع سومی از اصولگرایان؟
بله. یعنی منظورم این است که گفتمان جدیدی ایجاد میشود. هر چند که الان هم گفتمان جدیدی شروع شده و ابتدای کار است اما فکر میکنم که اگر به انسجام نرسند، یک گفتمان جدیدی ایجاد خواهند کرد. هر چند با توجه به صحبتهای مقام معظم رهبری، ما در کشور یا فرد انقلابی و یا غیر انقلابی داریم. هر کسی انقلابی است و اعتقاد به ارزشهای موجود در نظام دارد و دلش برای ایران و مکتب اسلام، توجه دارد، باید برایش احترام قائل بود. وقتی بحث انقلابی بودن میشود برخی فکر میکنند، انقلابی یعنی فردی که صرفاً در جبهه جنگ است در صورتیکه دفاع از ارزشها وظیفه همه افراد انقلابی در هر مقام و لباسی است. اما داشتن روحیه انقلابی به معنای، ترسو نبودن، گره گشا بودن، با اقتدار عمل کردن، صادق و راستگو بودن، بصیرت همه جانبه داشتن و... است. هر چند شاخصههای انقلابی بودن و انقلابی ماندن را بطور مفصل مقام معظم رهبری در سالروز رحلت امام (ره) بیان فرمودند اما در این بین نکته قابل توجه در خصوص تقوای دینی و سیاسی را در مصاحبه سید حسن نصرالله در رابطه با انتخاب میشل عون بعنوان رییس جمهور لبنان است. وقتی از او سؤال میشود چگونه حزب الله عون حمایت کرد؟ در جواب گفت حمایت ما از میشل عون بر پایه اخلاق بود نه سیاست! این بیان نصرالله درس بزرگی برای برخی از سیاستمداران ما میباشد در جایی که عزت و منافع ملی در میان است از سیاسی بازی پرهیز و بر محور اخلاق مداری حرکت میشود.
این ضلع سوم چه شکلی است؟
فکر میکنم اگر این وحدت ایجاد نشود و تمرین وحدت انجام نشود، احتمال دارد که گفتمانی مبتنی بر انقلابی بودن، شکل بگیرد.
مگر اصولگرایان الان، انقلابی نیستند؟
من فارغ از بحث اصولگرایی و اصلاحطلبی عرض میکنم. ببینید در دهه شصت ما چپ و راست را و در دهه هفتاد، اصلاح طلب و اصولگرا داشتیم. یعنی اسمها عوض شد ولی ادبیات عوض نشد. لذا فکر میکنم که بحث انقلابی بودن، به عنوان یک فاکتور مهم مد نظر قرار بگیرد. این انقلابی بودن را اینطور تصور نکنید که افراد با مسائل خشک و یا دیکتاتور موآبانه با موضوعات برخورد میکنند. وقتی بحث انقلابی بودن، مطرح میشود، نگاهها به این سمت میرود. فرمایشات حضرت آقا این است که فرد انقلابی، ترسو نیست، گره گشا است، با اقتدار عمل کند و صادق و راستگو است. این تعریف یک فرد انقلابی که ممکن است در غالب اصولگرا و اصلاح طلب باشد. در واقع در هر غالبی میتواند باشد.
گفتمانی شبیه اعتدال است؟ یعنی گفتمانی هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان را در بر میگیرد.
نه. اعتدالی که این افراد تعریف کردهاند، خودشان هم نمیدانند که تعریف درستش چیست. شما امروز میبینید که افراد بی خاصیت، نان به نرخ روز خور، کسانی که سکوت میکنند و حرف کارشناسیشان را بخاطر اینکه برخی خوششان بیاید، مطرح نمیکنند، معتدلی میشوند. در حالی که معتدل تعریفش همان انقلابی بودن است. ...
از این بحث بگذریم و کمی به این روزهای اصولگرایان بپردازیم. فکر میکنید تکلیف اصولگرایان با گروهی به نام پایداریها باید چه باشد؟ چراکه اغلب می گویند، پایداریها بازی اصولگرایان را به هم میزنند و یا باج خواهی میکنند. مانند کاری که در انتخابات 92 و 96 کردند.
اگر شما این سؤال را در مصاحبه قید میکنید، من پاسخ میدهم. هر گروه و تشکلی که شما این ویژگیهایی که می گویید، داشته باشد، نمیتواند مصداق یک گروه اصولگرا باشد. بخشی از انقلابی بودن، این است که در تشکل سنگ زیر آسیاب باشند و از خود گذشتگی داشته باشند. حتی اگر جایی حس شد که نقطه نظراتشان در جمع نافذ نمیشود، از خود گذشتگی کنند. این دلالت نمیکند که اگر صحبتهایشان نافذ نشد، مقابله به مثل کنند. البته این بدان معنا نیست که گروهی وجود داشته باشند که هر نگاه منطقی و اصولی را وتو کنند. لذا انصاف در تصمیم گیریها و قضاوتها بسیار مهم است و در عین حال سهم خواهی آفت گروههای سیاسی است.
بلاخره اصولگرایان با پایداریها چه کار کنند؟ درک یا تردشان کنند؟
نه. نکتهای که من گفتم، مصداق رفتار پایداریها نیست و جوابم کلی بود. اما اگر در زمانی این اتفاقات رخ داده، برای اینکه برخی ارکان نظام را در اختیار داشتهاند. در اختیار داشتن برخی ارکان نظام هم میتواند این نگاه سهم خواهانه را بالا ببرد. وقتی نگاه کنند که این سهم تقسیم شده است، برای رسیدن به آن هدف باید تلاش کنند که به وحدت برسند. محال است که فکر کنند، میتوانند به یک نتیجه مثبت خارج از وحدت برسند.
قبول دارید که پایداریها خودشان هم میدانند که اگر به وحدت نرسند، اقبالی نخواهند داشت؟ انتخابات 92، کاندیدایشان نتوانست رأی زیادی جلب کند.
اگر نکنند، ضرر کردند. اگر هر گروهی و جریانی به سمت اتحاد و یارگیری مناسب نرود، شکست میخورد.
اما یک نکته وجود دارد، با توجه به اینکه آنها بخت خود را بارها آزمودهاند و میدانند که اقبال زیادی ندارند، چرا همچنان، اصرار به حضور و به نوعی بر هم زدن بازی اصولگرایان و یا باج خواهی دارند؟
بحث را به این سمت ببریم که بهتر جواب دهد. اصولاً گروهها و جریانات سیاسی کشور ما، در تعابیر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از متخصص استفاده نمیکنند و همه متخصص در سیاست، اقتصاد و بحرانهای اجتماعی هستند. در همه این مسائل صاحب نظر هستند. گروهها دنبال کار کارشناسی و منطقی برای تشکلهای خود، نرفتهاند. وقتی شما با یک کارشناس سیاسی صحبت میکنید، تحلیل اجتماعی ندارد. یعنی تحلیل اجتماعیاش در حد تحلیل روزمرهای است که مردم دارند. همین موضوع است که در تمام انتخابات نمیتوانید، تشخیص دهید که کدام گروه قاطعانه یا به طور نسبی پیروز میشود. چون مردم غیر قابل پیش بینی هستند. این نشان از عدم نگاه کارشناسی حضرات است که اینطور نتیجه حاصل میشود. اگر ما موضوعی به اسم آینده پژوهشی داشته باشیم. به نظر شما آیا این آینده پژوهشی انجام میشود؟ اگر آینده پژوهشی داشتیم، امروز در مسائل فرهنگی و اجتماعی قفل نمیشدیم. البته این داستان سر دراز دارد. برای همین است که این جریانات سیاسی فقط خودشان و یک عده اطرافشان هستند. نتوانستند، یک تحزب واقعی ایجاد کنند و یک عده خاص هم تحلیل میکنند و تصمیم میگیرند. اگر گروههای سیای دارای یک پارلمان سیاسی درون مجموعهشان بودند که ماهی یکبار نقطه نظرات را میگرفتند، اینطور نمیشد.
بحث پارلمان را آقای مرتضی نبوی هم در غالب پارلمان اصولگرایی مطرح کرده بودند.
اگر ایشان هم گفتهاند که حرف درستی است. گروهها و تشکلها اگر میخواهند پایدار بمانند و موفق شوند، نیاز دارند. در گروهها ببینید که آیا کمیسیون، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و رفاه دارید؟ ندارند. برای همین است که در کشور انتقاد زیاد است. چون دولت به تنهایی فکر میکند که درست کار میکند و افراد هم به صورت مجزا فقط انتقاد میکنند. البته این پارلمان هم ساختار تعریف شدهای میخواهد. مثلاً وقتی نیاز به بودجهای است، افراد بنشینند و به جای پرداخت کردن درباره آن صحبت کنند و نظرات مخالف و موافق بدهند. من یک خاطرهای هم تعریف کنم که مربوط به این موضوع است. یک روز یکی از باشگاههای ورزشی بدهی کلان به بار آورده بود. یکی از اعضای هیئت مدیره گفته بود که من از هزینههایی که شده، خبر نداشتم. من تأسف خوردم. کسی که عضو هیئت مدیرهای میشود که قانون تجارت بر آن حاکم است، هنوز نمیداند که وظیفهاش در قانون تجارت چیست و نمیداند مصاحبهاش عذر بدتر از گناه است. حالا شما ببینید که ما در چه فضایی کار تشکیلاتی میکنیم. شاید البته برخی گروهها که مصاحبه من را بخوانند، بگویند که اینطور نیست ولی خدا وکیلی، خودشان هم میدانند که اینطور است. یعنی دیمی جلو میروند و در عین حال این مردم هستند که مشخص میکنند که به چه کسانی باید رأی بدهند یا ندهند. یک جاهایی مردم از فرد یا گروهی خسته میشوند و تشخیص میدهند که باید کار را به دست دیگری سپرد. پس این نشان میدهد که کارکرد حزبی، حاصل نشده است. وقتی مردم میبینند که گروهی کاری نکرده است، تمایلشان به سمت دیگری میرود. الان مردم کوچه و بازار، وضعیت اقتصادی را تحلیل میکنند و قضاوت میکنند. اولویت مردم مسائل اقتصادی است و پیامبر اکرم فرمودند که از این دریچه قلب فقر خارج میشود و از آن دریچه ایمان خارج میشود. من این مثالها را گفتم که بگویم مردم وقتی از کسی خسته یا نا امید شوند، مسیرشان را تغییر میدهند.
مثل اتفاقی که در سال 92 افتاد.
شاید هم مصداق سال 88. در انتخابات مجلس هم مردم 3 دوره به اصولگرایان رأی قاطع دادند.
خب یکی از دلایل این رأی آوری، میزان مشارکت کم مردم و رد صلاحیتهای زیاد اصلاح طلبان بود.
اصلاً اینطور نیست. ما دنبال بهانه نباید بگردیم. آسیب شناسی بهتر از بهانه گیر است. مثل اینکه مربی تیمش باخته اما میگوید که زمین مناسب نبود، هوا خراب بود و دروازه بان اشتباه کرد. چقدر خوب است که گروههای سیاسی اینقدر منصف باشند که چالشها و ایراداتشان را بشناسند و آسیب شناسی کنند. مربی خود از مسابقه خود درس میگیرد و نقاط قوت حریف را میشناسد.
به نظر شما اصلاح طلبان نقاط قوت و یا ضعف حریف را شناختهاند؟
وقتی ما ساختار نداریم، این موضوعات در گعدههای خاص مطرح میشود و آسیب شناسی باید به بدنه تسری پیدا کند.
فکر میکنم که اصلاح طلبان توانستهاند، نقاط ضعف حریف را بشناسند که هم سال 92 و هم در پی آن سال 94 پیروز شوند.
نه. سال 92 یا 94، جریان سیاسی حاکمیت نداشت. اینکه فکر کنید اصلاح طلبان سخت کار کردند، اینطور نبود. هر چند که بی تأثیر هم نبود اما مطلق هم نبود.
قبل از سال 94، آقای عارف پیشنهاد یک لیست مشترک را از سوی اصلاح طلبان و اصولگرایان داد اما اصولگرایان استقبال نکردند. چرا؟
چندی پیش من با دوستانم درباره انتخابات شورای شهر صحبت میکردم. پیشنهادم شبیه آقای عارف بود و گفتم که 10 نفر اصولگرا، 10 نفر هم اصلاح طلب در لیست بگذارید. یک نفر میماند که 2 جریان به صورت مجزا برای آن یک نفر کار کنند تا بتوانند شهردار انتخاب کنند. دوستان مقداری روی این قضیه فکر کردند اما منجر به جمع بندی و نتیجه نشد چون بحث درون گروهی بود. منتها آیا این نگاه فرهنگی که 10 به 11 بتوانند کنار هم زندگی مسالمت آمیز را دنبال کنند، وجود دارد یا نه، بحث جدایی است. هر چند مجلس فعلی مصداق آن است و تجربه نشان داده که این اتفاق میتواند بیفتد. اما جریانات سیاسی را نباید وارد کنند. یکی از خصوصیات بارز شورای دوم این بود که بازی سیاسی درون آن نبود. البته عدهای انتقاد دارند که وارد است. احساس میکنم که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که ما یا انقلابی هستیم یا نیستم، اگر 2 گروه نیروهای انقلابی را در لیست وارد کنند، میتوانند، اثر گذار باشد.
ریاست جمهوری چه طور؟
من مخالف این بحث هستم. ذات انتخابات شورای شهر و فضای آن با انتخابات ریاست جمهوری فرق میکند. مردمی که برای انتخابات ریاست جمهوری میآیند، فضای فکری دیگری دارند.
بنابراین در انتخابات ریاست جمهوری نمیتوان این کار را کرد؟
ماهاتیر محمد، رئیس جمهور سابق مالزی میگفت که من مالزی را تبدیل به یک شرکت سهامی کردم و همه مردم را مشارکت دادم تا کشورم به سمت پیشرفت رفت. حالا ما در داخل میبینیم که یک آقای رئیس جمهوری میگوید که مگر دولت شرکت سهامی است؟ یعنی هنوز نگاه رئیس جمهور یک کشوری بر جناح خاصی است، این عامل باعث قحط الرجالی میشود. افراد مدیر را چون با باند شما جور در نمیآید، کنار میگذارید و بعد متوسل به گروه و باند خود میشوید و این خودش تبدیل به یک قحط الرجال میشود.
گفتید قحط الرجال. اصولگرایان به قحط الرجالی رسیدهاند؟
نرسیدند، اما فکر میکنم که برخی افراد، نه تنها در اصولگرایی بلکه در تمام گروهها و احزاب، دچار خودخواهی هستند. یعنی هیچ وقت نمیخواهند، بپذیرند که جای خود را به دیگری دهند و یا فضایی مهیا کنند که اندیشه و فکر نو ورود کند. همیشه می گویند که ما هستیم. حتی شما در ساختار اجرایی کشور هم این نگاهها را میبینید. عدهای هستند که یک روز وکیلند، یک روز وزیرند و یک روز هم معاون وزیرند. در واقع هیچ وقت بیکار نیستند. چرا باید اینطور باشد؟ وقتی این فضاها را میبینید یاد یکسری خود خواهی ها می افتید. بعضی مواقع هم حرفهایی میزنند که در هیچ عطاری نمیبینید. یکی از مشکلات امروز جامعه اجرایی کشور ما، بی توجهی به معقوله مدیریت است. مدیریت در این مملکت هیچ ارزشی ندارد. کسی اگر استاد خوبی بود، میتواند وزیر خوبی باشد. اگر کسی سرمایه دار خوبی بود، میتواند وزیر خوبی باشد. یعنی همه چیز ناسازگار است. این تسری پیدا کرده است و از درون همین گروهها و تشکلها تسری پیدا کرده است. ما مدیرانی داریم که حرفه آنها کار مدیریت است.
چند نمونه از این مدیران که حرفهشان مدیریت است را بگویید.
مثلاً در جناح اصلاح طلب، محسن مهرعلیزاده را مدیر می دانم و متاسفم برای این دولت که از آن استفاده نکرد. در جریان اصولگرایی هم آقای قالیباف مدیر خوبی است. البته که نقدهایی به او وارد است اما در عین حال مدیر خوبی است.
انقدر مدیر خوبی است که اصولگرایان از او برای انتخابات 96 استفاده کنند؟
این بستگی به دود سفید دارد. اینکه چه چیزی در اصولگرایان مورد توافق قرار میگیرد. من میخواهم بگویم که قحط الرجال ایجاد نکنید. ما نه بودجه و نه منابع کم بلکه ما سوء مدیریت و مدیریت سلیقهای داریم. کاری که با 2 ریال انجام میشود ما با 20 ریال انجام میدهیم. پاسخ اینها را کی میدهد؟
چند سؤال کوتاه بپرسم. آیا فکر میکنید که اصولگرایان پیر شدند.
میشود گفت، بله. در تمام جریانات سیاسی یک عده پیر میشوند اما از تجربه آنها باید استفاده کرد.
آیا نیاز به بازسازی دارند؟
در اصولگرایی و برخی گروههای دیگر نیاز به بازسازی وجود دارد. در واقع باید یک دگرگونی ایجاد کنند و دست به نخبه پروری بزنند. نباید هراس داشت که نیروهایی جایگزین شوند. وقتی نیروی خلاق ترو آگاهتر وجود دارد چرا باید حتماً من این کار را انجام دهم؟
شما تجربههای مدیریتی زیادی داشتید. تجربه کار در دولت محمود احمدی نژاد چه طور بود؟
من یک نکته را به عنوان هشدار مطرح کنم اینکه در ادوار گذشته، تملق و چاپلوسی رشد کرده است. من بخاطر یک فردی که بعدها در پرونده سه هزار میلیاردی بازداشت و محکوم شد، استعفا دادم. حتی بعد از من، ایشان پست معاونت وزیر را گرفت و بعد از یک سال بازداشت و محکوم شد. من سال 85، بحث تولید بدون کارخانه را مطرح کردم و آقای احمدی نژاد از این موضوع استقبال کرد. بعد که من معاون وزیر صنایع شدم، آقای احمدی نژاد پیغام داد که موضوع را پی گیری کن و من این کار را کردم. مجری پروژه هم آقای جواد جاسبی بود. اما استعفا دادم و تکلیف طرح نامعلوم ماند. حتی وزیر وقت صنایع اصرار داشت که من بمانم اما ماندنم به صلاح نبود. در کل من با آقای احمدی نژاد ارتباط خاصی نداشتم و من از روزی که او شهردار شد تا الان، هیچ وقت با ایشان ملاقات رو در رو نداشتهام.
الان از شما دعوت نکردهاند برای ملاقات؟
یک بار از مجموعه ایشان با من تماس گرفتند که مصاحبه کنند. من هم گفتم که فرد صریحی هستم و آقای دکتر احمدی نژاد برای من قابل احترام هستند اما من آدم کسی نیستم و نظراتم را میدهم و دیگر تماسی هم برقرار نشد. اما یادتان نرود که هنوز قاطبه ای از مردم آقای دکتر احمدی نژاد را دوست دارند. چرا اصرار داریم که بگوییم، ایشان قابلیت رأی آوری ندارد؟ من اطمینان دارم که اگر توصیههای مقام معظم رهبری نبود و ایشان در انتخابات حضور پیدا میکرد، روحانی قطعاً با چالش مواجه میشد.
این توصیهها برای این بود که آقای روحانی با چالش مواجه نشود؟
نه. اما مقام معظم رهبری به ایشان توصیه کردند و حتماً تحلیلی برای این موضوع داشتند. من خودم تحلیلم این است که هیچ بعید نبود که اتفاقات سال 88 دوباره پیش آید. یعنی کشور با چالش مواجه شود. فکر میکنم که مقام معظم رهبری، خیلی از زوایا را دیدند که از نگاه امثال من مفقود است. من اعتقادم این است که اگر آقای دکتر احمدی نژاد میآمد، احتمال رأی آوری آقای روحانی کم بود. در خوشبینانه ترین حالت ممکن بود که انتخابات به دور دوم برود. من دفاعی از احمدی نژاد ندارم و از سال 86 با ایشان رو در رو ملاقاتی نداشتم ولی اینکه بگوییم احمدی نژاد رأیی ندارد، نگاه منطقی نیست.
چه طور پستهای مدیریتی متفاوتی را داشتید. یعنی از وزارت صنعت تا وزارت ورزش و باشگاه داری؟ شما فردی هستید که روی بحث تخصص در مدیریت تأکید زیادی داشتید؟
من مجموع خدماتم در دولت نهم و دهم سه سال بیشتر نبود. من اصلاً نمیخواستم مدیر عامل باشگاه استقلال شوم. وقتی استعفا دادم، قرار بود که کار خصوصی انجام دهم. سه روز قبل از استعفایم، مهندس زریبافان گفت که عضو هیئت مدیره استقلال میشوی؟ بعد از 15 روز بعد، ایشان زنگ زد که ما شما را ببینیم و همسرم قبلش تاکید کرد که قبول نکن. من در جلسه نشستم و صحبت از این بود که استقلال 8 میلیارد بدهی دارد که همسرم زنگ زد و گفت که چرا مدیریت استقلال را قبول کردی؟ الان تلویزیون اعلام کرد. در جلسه پی گیری کردم و آنها خندیدند و من در عمل انجام شده، ماندم. در مورد قائم مقامی سازمان وزرات ورزش هم همین اتفاق افتاد. مدتی من در سفر بودم که شنیدم اخبار اعلام کرد که من قائم مقام شدهام. یعنی من در این 2 پست از طریق تلویزیون خبر دار شدم.
*اميد ايرانيان
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
گرایش اصلاحطلبان در انتخابات شوراها به سمت جوانان و بانوان است/برخی توقعها در ید قدرت رئیسجمهور نیست
تابش در جمع خبرنگاران گرایش اصلاحطلبان در انتخابات شوراها به سمت جوانان و بانوان است برخی توقعها در ید قدرت رئیسجمهور نیست عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی تاکید کرد گرایش اصلاحطلبان در انتخابات شوراها به سمت جوانان زنان و متخصصان است به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا محاحتمال ارائه دو لیست اصلاح طلب برای انتخابات شوراها/چراغ سبز حزب ایران زمین به وزیر اطلاعات برای سال 96
مازندمجلس ارائه لیست 21 نفره شورای شهر اصولگرایان در مجمع عمومی نظر مؤتلفه درباره کاندیداتوری میرسلیم برای انتخابات و برنامه جامعه روحانیت برای هماهنگی نیروهای انقلابی مهمترین اخبار احزاب و تشکل های سیاسی در هفته ای که گذشت بود مازندمجلس به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فجبهه ایستادگی اردبیل برای انتخابات شوراها لیستی قوی ارائه خواهد داد
جبهه ایستادگی اردبیل برای انتخابات شوراها لیستی قوی ارائه خواهد داد رئیس شورای سیاستگذاری جبهه ایستادگی استان اردبیل گفت در حال جمعبندی نهایی برای ارائه لیستی قوی برای حضور در انتخابات شوراهای اسلامی شهرهای استان اردبیل هستیم حبیب کوهی در گفتو گو با خبرنگار جوان در اردبیل بااحتمال ارائه دو لیست اصلاح طلب برای انتخابات شوراها - چراغ سبز حزب ایران زمین به وزیر اطلاعات برای س - هشدار ن
به گزارش خبرنگار حوزه احزابخبرگزاری فارس احزاب و شخصیت های سیاسی در هفته ای که از پیش رو گذراندیم به حقوق های نجومی و حادثه ریلی قطار سمنان واکنش نشان دادند ارائه لیست 21 نفره شورای شهر اصولگرایان در مجمع عمومی نظر مؤتلفه درباره کاندیداتوری میرسلیم برای انتخابات 96 برنامه جامعهغفوری فرد: ولایتی در لیست کاندیداهاست
خبرگزاری ایلنا یک فعال سیاسی اصولگرا گفت در انتخابات قبل آقای مصباح یزدی و پایداریها در جمع اصولگرایان نیامدند و نتیجه آن را هم در انتخابات مجلس دهم در تهران دیدیم حسن غفوریفرد با اشاره به آخرین وضعیت بررسی های انتخاباتی در داخل جریان اصولگرا و حمایت از روحانی عنوانتقاد از رویکرد پوپولیستی دولت برای اصلاح قانون کار
نماینده تهران در مجلس انتقاد از رویکرد پوپولیستی دولت برای اصلاح قانون کار ایلنا یک نماینده مجلس گفت از دولت یازدهم انتظار نمیرفت که به شیوه پوپولویستی دولت دهم بخواهد نسبت به بازبینی لایحه اصلاح قانون کار اقدام کند به گزارش خبرنگار ایلنا محمود صادقی از اعضای فراکسیون امیدنظر اصلاحطلبان نسبت به روحانی مثبت است
نظر اصلاحطلبان نسبت به روحانی مثبت است رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با بیان اینکه نظام دموکراسی نظام اکثریت است و ممکن است تحت تاثیر جبهه پوپولیسم قرار گیرد گفت باید کمک کرد تا در حد امکان جامعه به دام پوپولیسم افراطی نیفتد آفتابنیوز حجت الاسلام محسن رهامی در گفتوگو بغفوریفرد: انتخابات مجلس دهم زنگ خطری برای مصباح و پایداریها بود/ولایتی در لیست کاندیداهاست
غفوریفرد انتخابات مجلس دهم زنگ خطری برای مصباح و پایداریها بود ولایتی در لیست کاندیداهاستتاریخ انتشار شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۱۱ ایلنا نوشت یک فعال سیاسی اصولگرا گفت در انتخابات قبل آقای مصباح یزدی و پایداریها در جمع اصولگرایان نیامدند و نتیجه آن را هم در انتخابات مجکشف ۱۱۷ کیلوگرم تریاک درعملیات مشترک پلیس قزوین و غرب استان تهران
کشف ۱۱۷ کیلوگرم تریاک درعملیات مشترک پلیس قزوین و غرب استان تهران شناسهٔ خبر 3834312 - شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۴۷ جامعه > انتظامی و حوادث jwplayer display inline-block; فرمانده انتظامی استان قزوین از کشف ۱۱۷ کیلوگرم تریاک در عملیات مشترک با پلیس غرب استان تهران خبر داد بهانتشار لیست بدهکاران شهرداری توسط شهردار رشت
گیل نگاه شهردار رشت طی نامهای اسامی مخفف بدهکاران حقیقی و حقوقی شهرداری را اعلام کرد سید محمدعلی ثابت قدم ۲۴ آبان ماه در مراسم افتتاح دو پروژه باغ سالار مشکات و لاین کندرو شهید بهشتی گفته بود دانه درشتها اگر معوقات خود را به شهرداری پرداخت نکنند آنها را به مردم معرفی میکن-
گوناگون
پربازدیدترینها