واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «چهره درخشان» ايران و برجام
برجام را فعلاً فراموش كنيد، خبر خوب براي كساني كه ايران را دوست دارند اين است كه...
نویسنده : محمد بابايي
برجام را فعلاً فراموش كنيد، خبر خوب براي كساني كه ايران را دوست دارند اين است كه قدرت اين كشور در منطقه غرب آسيا براي دشمنانش غيرقابل مهار شده و اين ايرانيها هستند كه تعاملات جديد منطقهاي را خارج از سلطه نظم امريكايي ترسيم ميكنند.
كسي نميتواند انكار كند كه رهبري خطوط مقدم مبارزه با بزرگترين جريانهاي سازمانيافته تروريستي جهان، يعني داعش و القاعده در دست ايرانيها قرار دارد و آنها فداكاريهاي زيادي در مبارزه با اين گروههاي ضدبشري از خود نشان دادهاند. اين فرماندهان ايراني بودند كه در سوريه و عراق سريعتر از ديگران به داد ملتهاي اين كشورها رسيدند تا مانع از سقوط خانه و كاشانه آنها به دست تروريستهاي تكفيري شوند و جلوي قتلعام هزاران نفر را گرفتند. اين در حالي بود كه غربيها براساس محاسبات ژئوپلتيك خود نه تنها كمكي نكردند بلكه حتي در مواقعي آشكار حمايتهاي نظامي، اطلاعاتي و سياسي از اين گروهها به عمل آوردند و همزمان از هيچ تلاشي براي تضعيف كساني كه در مقابل اين پديده تروريستي ايستاده بودند دريغ نكردند؛ از شرط و شروط سياسي گرفته تا تبليغات رسانهاي كه واقعيتها را وارونه نشان ميدادند. آنها در طول چند سال گذشته تلاش كردند با حمايتهاي گسترده و حرفهاي انديشكدهاي مستقر در واشنگتن و دوحه، دليل شكلگيري گروههايي مانند داعش و القاعده را «سياستهاي فرقهگرايانه ايران» نشان دهند و صريحاً ميگفتند «شما نميتوانيد داعش و القاعده را شكست بدهيد، مگر اينكه اول بشار اسد را از قدرت بركنار كنيد.» اما در پاسخ به اين سؤال كه چه كسي را ميخواهيد جايگزين اسد كنيد، گزينهاي نداشتند و به خوبي ميدانستند در صورت سقوط دولت سوريه اين القاعده و داعش خواهند بود كه بر دمشق مسلط خواهند شد. به همين دليل فرماندهان ايراني بدون توجه به اين هياهوي رسانهاي غرب، از طريق ايجاد شبكههاي مردمي و ملي در عراق و سوريه در كنار دولتهاي اين كشورها ايستادند و بازيهاي خطرناك ژئوپلتيكي غرب را خنثي كردهاند. در واقع، حمايت از گروههاي مردمي كه تحليلگران آن را «امنيت مردم پايه» مينامند، توانايي بينظير ايران را در تبديل تهديد به فرصت نشان ميدهد. خيلي از ناظران معتقدند كمك به ظهور بازيگراني مانند حزبالله لبنان، حشدالشعبي عراق يا انصارالله يمن كه به صورت سيال و مؤثر در سطوح محلي، ملي و فراملي عمل ميكنند مهمترين ابتكار سياست خارجي ايران پس از انقلاب اسلامي محسوب ميشود.
شكستهاي پي در پي تروريسم تكفيري در عراق و سوريه بهويژه تحولات اخير موصل و حلب، پيروزي محور مقاومت را قطعي كرده است و آخرين ميخهايي هستند كه بر پروژههاي ژئوپلتيكي غرب در منطقه كوبيده ميشوند. اما اين شكست تنها به اينجا ختم نميشود و حتي مهمتر اينكه ماهيت واقعي ليبرالدموكراسيهاي غربي را براي همگان آشكار كرده است. اسناد و گزارشهاي بيشماري وجود دارد كه نشان ميدهد چگونه دولتهاي غربي به رهبري امريكا به صورت مستقيم و غيرمستقيم از داعش، القاعده و ساير گروههاي تروريستي حمايت ميكنند با اينكه ميدانند اين گروهها قابل استفاده هستند اما قابل كنترل كامل نيستند. در همين راستا، ميتوان به اسناد منتشر شده از «آژانس اطلاعات دفاعي امريكا» اشاره كرد كه در آن نسبت به دخالت عمدي واشنگتن در ايجاد داعش هشدار داده شده و همچنين گزارش اخير بيبيسي كه در آن نشان داده ميشود چگونه تسليحات ارسالي امريكا براي به اصطلاح «شورشيان ميانهرو سوريه» در عرض كمتر از دو ماه به دست داعش در موصل عراق رسيده است. در واقع، تسليح گروههاي وهابي و سپس مبارزه با آنها نشانه تعارض آشكار و بحران هويت اخلاقي غرب است كه در طول تاريخ مدرن منطقه بارها تكرار شده است. دولتهاي غربي از يك طرف به داعش به مثابه «بازار» نگاه ميكنند كه بقاي آن «بهصرفه» است از طرف ديگر داعش را « ديگري» ميبينند كه يك تهديد امنيتي و ارزشي محسوب ميشود.
بياعتباري و ماهيت دروغين غرب وقتي براي همگان بيش از پيش ثابت شد كه عربستان سعودي با حمايت مستقيم انگليس و امريكا مردم يمن را هدف حملات كوركورانه خود قرار دادند و جلوي چشم همگان هزاران نفر را قتلعام كردند. يمن همچنين يك سند غيرقابل انكار ديگر از نقش غرب در قدرتگيري گروههاي سلفي و تكفيري است. كافي است نگاهي به شهر بندري عدن در جنوب يمن بيندازيد تا ببينيد چگونه داعش و القاعده در خيابانهاي اين شهر جولان ميدهند؛ شهري كه بيش از يك سال توسط عربستان سعودي و امارات متحده رهبري و به كمك امريكا از كنترل دولت مركزي خارج شده است. با اين تحولات سريع و بنيادين، حالا ابرهاي سياه و سمي در مقابل «چهره درخشان» ايران كنار رفتهاند و حناي رسانهها و انديشكدههاي پرطمطراق غربي و عربي عليه محور مقاومت ديگر رنگي ندارد چرا كه براي همگان منبع اصلي ترور و وحشت مشخص شده است؛ وهابيتي كه در طول چند دهه گذشته همواره توسط غرب به طرق مختلف تغذيه و رشد يافته است. هم اكنون با آشكار شدن حقايق، جاي مجرم و متهم عوض شده است و اين دولتهاي غربي هستند كه بايد به مردم منطقه درباره حمايت خود از گروههاي تروريستي و ويرانيهايي كه اين گروهها به بار آوردهاند، پاسخگو باشند و ايرانيها هستند كه در كنار ساير مردمهاي منطقه اراده خود را تحميل ميكنند.
دوباره برجام را به ياد بياوريد؛ امريكا نه تنها به تعهدات خود عمل نميكند بلكه تلاش ميكند از اين توافق به مثابه ابزاري فشاري براي تغيير رفتار ايران استفاده كند. مقامات امريكايي بارها به صورت ضمني و صريح مشكل برجام را به «رفتار سلطهجويانه ايران در منطقه» ربط دادهاند. آنها راست ميگويند! امريكا بيش از 30سال است كه ايران را تحت انواع فشارهاي سياسي و غيرسياسي قرار داده است و باوجود اينكه اين فشارها هزينههاي زيادي بر كشورمان تحميل كرده اما تهران هيچگاه حمايت خود را از جنبشهاي مردمي در منطقه قطع نكرده و حالا اين حمايتها در حال شكوفايي است و امريكاييها بهتر از هر كس ديگري ميدانند اگر به تعهدات خود در برجام عمل كنند و تحريمها را بردارند، اين پيروزي را براي ايران تسريع خواهند كرد. ميتوان فهميد چرا امريكاييها حاضر نيستند تحريمها را بردارند، با توجه به اينكه تحولات سياسي و ميداني كاملاً برخلاف خواست و ادعاي امريكاييها پيش ميرود قابل درك است كه آنها تلاش كنند از برجام براي تغيير رفتار ايران استفاده كنند اما چيزي كه باورش سخت است اينكه هنوز عدهاي در ايران فكر ميكنند براي حل مشكلات داخلي بهويژه اقتصادي بايد «كيك قدرت در منطقه» را تقسيم كرد تا امريكا به تعهدات خود در برجام عمل كند و اقتصادمان شكوفا شود. واقعيت اين است كه ما اگر نتوانيم در سطح ملي بهويژه در ميان بعضي نخبگان درباره بدعهدي امريكا اجماع ايجاد كنيم، براي دستيابي به حقوق ملي خود دچار چالش خواهيم شد و آسيب خواهيم ديد و امريكا از برجام به مثابه ابزاري فشاري براي مهار ايران استفاده خواهد كرد. بياييد اجازه ندهيم امريكا از برجام براي جبران شكستهاي خود در ساير پروژههاي منطقهاي استفاده كند و همانطور كه در مقاله « چرا ايران ترسي از نتايج انتخابات امريكا ندارد» ( روزنامه جوان 1/9/1395) بيان شد، تنها راه دستيابي به حقوق ملي خود در رابطه با برجام، «اجماعسازي و بسيج افكار عمومي عليه بدعهديهاي آشكار امريكا، اتخاذ تصميمهاي ملي مبتكرانه و ديپلماسي هوشمندانه است» نه عقبنشيني از دستاوردهاي مهم منطقهاي.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]