واضح آرشیو وب فارسی:ماسال نیوز: قصه، قصه تنهایی میرزا، پرچم دار مبارزه با استکبار و ظلم ستیزی دول شرقی و غربی است که از دست نیرنگ های استعمار در امان نبوده و نفوذ سلطه گران بر یارانش، غریبی میرزا را پیش تر از پیش به تصویر کشیده است.به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال ، محتشم سلیمانی ضمن یادداشتی نوشت؛ در هیاهوی این روزهای پر از تنشِ افکار و پاییزی که بیشتر به زمستان می گراید، شاید دیدن یک فیلم تلخ چندان دلچسب نباشد. اما دیدن واقعیت ها ارزشش فراتر از این چیزهاست و اگر هوشیار باشیم تجربه خاطرات تلخ گذشته که در گذر زمان تکرار می شود راهی برای آینده می گشاید. فیلم روایت یک فاجعه است. فیلم تلخی از فاجعه ای بزرگ که در کتاب های تاریخ و خاطرات مبهم مردم این سرزمین جامانده است. انگار کسی نباید به این خاطرات صد ساله دست بزند و از لای خاطرات رنگ و رو رفته ی ماه ها و سال ها آن را بیرون بکشد . قصه، قصه ی استعمار است. قصه، قصه ی فقر و بیماری است. قصه، قصه ی هولوکاست بزرگی است که به دلیل سیطره جریان های غربگرا و وابستگی اغلب تاریخ نویسان به غرب، مورد سانسورو تحریف قرار گرفته است. قصه، قصه تنهایی میرزا، پرچم دار مبارزه با استکبار و ظلم ستیزی دول شرقی و غربی است که از دست نیرنگ های استعمار در امان نبوده و نفوذ سلطه گران بر یارانش، غریبی میرزا را پیش تر از پیش به تصویر کشیده است. جنگ جهانی اول است و ایران بی طرف اما قوای انگلیس و بیگانه دست از سر این ملت بر نمی دارند. فقر است و قحطی. گرسنگی است و کمبود دارو که با کمترین امکانات دارویی و غذایی قابل درمان است اما انگار نمی شود. انگار نمی گذارند. فیلم دغدغه دارد. دغدغه نفوذ و سلطه بیگانگان. دغدغه منور الفکرهایی که با بیگانه های آشنا، دست دوستی می دهند و ثروت ها و قدرت های مادی را با جان مردم معاوضه می کنند. فیلم دغدغه فداکاری و مبارزه دارد. مبارزه با استکباری که بوده، هست و خواهد ماند. علاوه بر بازی در خور ستایش بازیگران این اثر، چهره پردازی، جلوه های ویژه، تصویربرداری حرفه ای، در کنار دیالوگ های ماندگار و تأثیرگذار، این فیلم فراتر از یک اثر سینمایی بوده که می تواند یک درس بزرگ برای مردم و مسئولین این سرزمین باشد. هر چند مثل کارهای هنری دیگری که در سرتاسر جهان ساخته می شود این فیلم نیز دارای نقاط قوت و ضعف فروان است اما بایستی دست مریزاد گفت به فیلم ساز و همکاران این فیلم دغدغه مند که با ناملایمات بسیاری برای ساخت این اثر ماندگار کنار آمدند تا «یتیم خانه ی ایران» برای سینمای این مرز و بوم تا همیشه زنده بماند. *** “غرب زدگی می گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوش نیست بگویم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟ از درون پوسته ی سالم برجاست. امّا فقط پوست است. عین همان پوستی که از پروانه ای بر درختی مانده. به هر صورت سخن از یک بیماری است. «غرب زدگی جلال آل احمد»
یکشنبه ، ۱۴آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ماسال نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]