واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سوءمدیریت تا کی و اهمال تا چند؟ روزنامه پیام استان سمنان روز سه شنبه، نهم آذر 95 در شماره چهار هزار و 358 مطلبی با عنوان « سوءمدیریت تا کی و اهمال تا چند؟ » به قلم منصور فرزامی راد درباره سانحه قطارهای مسافری در سمنان منتشر کرد.
در ابتدای این مطلب آمده است: نخست از ارجمندان استان شریفی که عزیزانشان به سبب سوء مدیریت و اهمال آنانی که ایمان به کار و مسئولیت ندارند، آسیب دیدند یا جان باختند، پوزش میطلبیم و طلب بخشایش میکنیم و از اینکه در استان ما دچار چنان ماتم جانسوزی شدهاند، دردمندانه در غم و رنج آن بازماندگان بیگناه سهیم هستیم و نیز به آسیبدیدگان سمنانی زائر حضرت امام رضا (ع) نیز عرض تسلیت داریم و امید آن داریم که این مطمئنترین وسیلهی سفر با مسئولیتناپذیری برخی مسئولان به نامطمئن ترین، تبدیل نشود. دوم و هدف اصلی این نوشتار آن است که تا کی باید به سبب سهل انگاری و سوء مدیریت مسئولان و کارداننشناسی آنها و برخوردهای غیرمسئولانه شان، جامعهی ما سرمایههای انسانی خود را کشته و سوخته و دست و پا شکسته و خونآلود ببیند؟ چرا باید مسئولان مربوط در چنین مواقعی پیش بینیهای لازم نکرده و آمادگی حتی نسبی نداشته باشند؟ مگر ما نهادهایی در این زمینه نداریم و مگر نباید این نهادها پیوسته آماده و گوش به زنگ این حوادث باشند؟ باید پرسید که فاصلهی «هفتخوان » تا سمنان و دامغان چقدر است؟ و کمک به این آسیب دیدگان دردمند بیگناه چه وقت و با چه وسایل و تجهیزاتی رسیده است؟ در اینجا لازم است که به افکار عمومی پاسخ داده شود که آیا آمادگی و سرعت نیروهای امدادی به نقطهی هدف و سانحه، طبق استانداردهای کشور ما نه استانداردهای جهانی- بوده است یا خیر؟ به عنوان مثال آیا دستوری صادر شده است تا جهت اسکان موقت زائران و مسافران و بازماندگان، تمامی زائرسراهای ادارات، بدون فوت وقت آمادهی پذیرش شوند و لوازم مورد نیاز در دسترسشان قرار گیرد؟ آن هم در سرمای 12 درجه زیر صفر؟ یا سوارهای را میمانستیم که هیچ غم پیاده ندارد؟ اگر مواردی که نوشته شد، مطلوب و به موقع و طبق استانداردهای موجود بوده است، نیاز به قدردانی و تشویق دارد و اگر نبوده است در این زمینه به افکار عمومی که به شدت نگران بازتاب قانونی و منصفانه است، باید پاسخ داده شود. در مورد حوادث باید گفت که اتفاقاتی این چنین در جهان و به ویژه در کشورهای پیرامون ما هم، کم نیست و برای همین، نامش را حوادث غیرمترقبه گذاشتهاند واز وقوعش گریزی و گزیری نیست و قابل تحمل است اما اگر وقوع حادثه از سوءتدبیر و غفلت انسانی ناشی شده باشد، هیچ جای توجیه و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت نیست و خاطی باید به عدالت سپرده شود و همهی مسئولانی که چنین مدیر و مامور سهلانگاری را منصوب کردهاند باید به علت «نشناختن و گزینش نیروی قابل» از کار برکنار و به اندازهی جرم عمدی یا سهوی که بر آنها مرتبت است، مجازات شوند»افکار عمومی ضمن آن که به شدت غم زدهی حوادث «هفت خوان» و «حله» است و خون بر دل و اشک بر چشم دارد، چشم به راه آن است که برای یک بار هم که شده این سنت پسندیدهی کشورهای پیشرفته را که به نوع انسان احترام میگذارند، در کشور خود اجرایی ببیند و خبر استعفای دسته جمعی از صدر تا به ذیل از وزیر بلند پایه تا مسئولان دون پایه را بشنود تا عبرتی باشد برای همهی مسئولان متصدی امور تا باری به هر جهت بر صندلی پایه بلند خود ننشینند و اوقات را به روزمرگی نگذرانند. و سخنی نیز با دولت و دستگاههای فرهنگی و خانوادههاست تا فرهنگی نهادینه شود و آن چنان ارزشهایی انسانی و اخلاقی در جامعهی ما و در وجود فرزندان ما جای گیر باشد که در مقابل همنوع احساس مسئولیت کنند و جان و مال و ناموس دیگران در نظر آنان ارزشمند و قابل احترام و مصونیت جلوه کند آن چنان که از چنین فضای مساعدی و انسانی « ریزعلی خواجوی » بیرون آید تا با سوزاندن لباسهای خود در آن هوای یخزده جان صدها مسافر را از حادثهی پیشرو نجات دهد و فرزندانی بپرورد مانند «پترس» پسرک فداکاری که با انگشت خود سوراخ سد را ببندد و در سوز سرمای هلند در همان حالت تا ساعتها بماند به این هدف که آن روزنهی سد بیشتر نشود و سد را نشکند و جان مردم شهر به خطر نیفتد، حال آن مرد کارگر آذربایجانی و آن پسرک فداکار هلندی را با این مسئول و مسئولان راهآهن قیاس کنید بدانید که تفاوت از کجا تا به کجاست؟ همین دلایل و علل بالا بود و هست که نگارنده در مقالهای نوشت که بزرگترین کار موثر و مطلوب روحانی در دوران ریاست جمهوریاش باید ایجاد تحولی بنیادین در ساختار اداری و اجرایی کشور باشد، چرا که جامعهی اداری و اجرایی ما «ریزعلی خواجوی» و آن «پسرک فداکار» را کم دارد.7470/6103خبرنگار: علیرضا عربی ** انتشاردهنده: مصطفی دهقان
11/09/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]