واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
احمد خرم:
بودجه حملونقل ریلی بخور و نمیر شده است
با استعفا و عزل مانع بروز فاجعهای دیگر نمیشویم/ظرف 38 سال کمتر از 6 هزار کیلومتر خط آهن ساختیم.
روز نو :
با استعفا و عزل مانع بروز فاجعهای دیگر نمیشویم/ظرف 38 سال کمتر از 6 هزار کیلومتر خط آهن ساختیم.
به گزارش روز نو؛ حادثه خبر نمیکند این موضوع حتمی است اما قطعاً میتوان از آن پیشگیری کرد یعنی علاج واقعه قبل از وقوع. تصادف دو قطار مسافربری از همین دست حوادث بود که بیش از 40 مسافر را به کام مرگ فرستاد. گروههای نجات به محل اعزام شدند و همزمان پروژه جستجو برای یافتن مقصر هم شروع شد . چند نفر بازداشت شدند و البته در اتفاقی کم سابقه معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت راه آهن از مردم عذرخواهی و استعفا کرد بعضی خبرها هم از حکایت از احتمال استیضاح وزیر داشتند که البته به نظر نمیرسد به واقعیت نزدیک باشد.
محسن سیدآقایی از سال 68 به مجموعه شرکت راه آهن پیوست و در نتیجه از قدیمیترین مدیران این شرکت به شمار میرود و البته یکی از موفقترین آنها . او بعد از حادثه جلوی دوربینهای تلویزیون ملی ظاهر شد و ضمن عذرخواهی از مردم و خانوادههای قربانیان به طور رسمی خبر استعفای خود را تأیید کرد. بعد از این استعفا هم که البته سابقه چندانی میان مسئولان دولتی در سالهای گذشته نداشته این سؤال مطرح شده که آیا این روند یعنی حل مسئله با استعفا کارساز است ؟
احمد خرم وزیر سابق راه و ترابری که سه ماه بعد از تصدی این سمت با فاجعه برخورد هواپیما در مسیر خرم آباد مواجه شد استعفا را اقدامی بی نتیجه و تابع احساس میداند که تنها صورت مسئله را پاک میکند . او میگوید در شبکه ریلی که سالهاست روی سرمایه گذاری مناسب و تجهیز و نوسازی را به خود ندیده بروز حادثه قابل پیش بینی است و با تغییر یک مدیر هم نمیتوان عدم تکرار آن در آینده را تضمین کرد.
مشروح گفتوگوی احمد خرم با روزنامه «امیدایرانیان» در این خصوص میخوانید:
آقای خرم شما سابقه وزارت در وزارتخانه راه و ترابری را در کارنامه خود دارید و یک حادثه هوایی هم در دوره حضور شما رخ داد . نحوه مدیریت چنین حوادثی بعد از وقوع اساساً باید چگونه باشد ؟ آیا میتوان برکناری یا استعفا را یکی از گزینههای حل معضل و جلوگیری از وقوع مجدد آن دانست؟
قبل از هر چیز وقوع این حادثه و جان باختن تعدادی از هموطنان را به ملت ایران و بازماندگان تسلیت می گویم که قطعاً حادثهای جبران ناپذیر است . اما در خصوص وقوع حوادثی این چنینی باید گفت حوادثی از این دست قبل از هر اقدام و اظهارنظری باید مورد بررسی کارشناسانه قرارگیرد. یعنی قبل از بررسی دقیق نمیتوان مدیر یا کارکنان را متهم کرد و زیرسوال برد. در چنین مواردی عامل حادثه یا عدم تجهیز ناوگان و مسائل فنی است یا خطای انسانی یا مجموعی از این موارد . در مجموعه راه آهن هم کمیته بازرسی میتواند دلایل حادثه را به دقت بررسی کند و گزارشهای نهایی را ارائه دهد . عموماً دادگاههای قضایی تشکیل شده هم بر اساس همین نظرات کارشناسی اقدام به صدور حکم میکنند. در حادثه مشابهی که در مسیر نیشابور رخ داد هم دادگاه بعد از 4 ماه رأی داد و 6 نفر را مقصر شناخت یعنی به جز کسانی که عامل بروز حادثه تشخیص داده شدند قصوری متوجه دیگران نبود. 6 نفر مقصر شناخته شده هم دورههای مهارتی لازم را طی کرده بودند و به طور متوسط 20 سال طابقه کاری در کارنامه خود داشتند اما با این حال حادثه رخ داد و من در همان زمان هم مخالف هرگونه عزل یا استعفایی بودم چون از نظر من این راهکار عاطفی و تابع احساسات است و هیچ نتیجهای هم در بر ندارد.
یعنی در حادثهای که منجر به برخورد دو قطار شده قصوری متوجه مدیران مافوق نبوده است؟
ببینید، ناوگان ریلی ایران به شدت فرسوده است . متاسفانه با وجود این که از ابتدای پیروزی انقلاب همه از اولویت داشتن ناوگان ریلی سخن گفتند اما در عمل سرمایه گذاری قابل توجهی برای تجهیز و توسعه در این حوزه صورت نگرفت . به عبارت دیگر هرگز به اندازه 38 سالی که گذشت سرمایه گذاری در زمینه توسعه حمل و نقل ریلی انجام نشد نه زیرساختها بهبود پیدا کرد نه تجهیزات جدید فراهم آمد و نه ناوگان نوسازی شد . به این ترتیب میتوان به صراحت گفت که در بخش حمل و نقل ریلی گرفتار عقب ماندگی مفرط هستیم. یعنی ناوگان فعلی به شدت فرسوده است و در 10 سالی که گذشت به این بخش بی توجهی شد و اگر 20 سال دیگر هم این روند ادامه یابد مشکلی از این بخش حل نخواهد شد.
پس به اعتقاد شما دلیل بسیاری از مشکلات و حوادث همین عدم توجه است؟
واقعیت این است که در سالهای قبل از انقلاب اهمیت حمل و نقب ریلی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک ایران به شدت مورد توجه قرارگرفت و خطوط ریلی ایران به عنوان کریدورهای شمال به جنوب و شرق به غرب توسعه یافت و به محوز تارنزیت در منطقه تبدیل شد . در آن روزها 25 درصد از بودجه عمرانی صرف توسعه حمل و نقل ریلی میشد اما این سهم بعدها و در سه دهه گذشته به طور متوسط به 12 درصد و حتی کمتر از آن رسید یعنی در دورههایی تنها 5 درصد از بودجه عمرانی به این بخش اختصاص مییافت. نتیجه هم امروز قابل لمس است یعنی هزاران هزار حادثه جادهای که سالانه هزاران ایرانی را به کام مرگ میکشاند. با این اوصاف نکته اساسی که باید مورد توجه قرار گیرد فرسودگی ناوگان حمل و نقل ریلی است . امروز ایران 10 هزار کیلومتر خط آهن دارد این رقم در سال 57 حدود 4 هزار و 500 کیلومتر بود یعنی ما ظرف 38 سال تنها توانستهایم کمتر از 6 هزار کیلومتر به خطوط راه آهن اضافه کنیم که به هیچ عنوان رقم مناسبی نیست. بخش قابل ملاحظهای از این مسیر هم یک خط است یعنی وقتی دو قطار در حال حرکت هستند یکی از قطارها باید در ایستگاه توقف کند تا دیگری موفق به عبور شود و در این صورت مسئولیت کامل به سوزن بان ها محول میشود که درصد بروز خطای انسانی را به شدت افزایش میدهد و منجر به فاجعه میشود.
در نهایت این که در بیش از سه دهه گذشته سهم راه آهن از بودجه عمرانی ناچیز بوده و سرمایه گذاری زیربنایی در این بخش صورت نگرفته ضمن این که بخش خصوصی هم برای خرید واگن و لوکوموتیو تأمین اعتبار نشده است . مضاف بر آنچه گفته شده بدنه کارشناسی این بخش هم گرفتار فرسودگی شده یعنی کارشناسان جدید تربیت نشدهاند و مهارت آنها در همه سطوح افزایش نیافته و این یعنی ضربهای جدی که ناوگان حمل و نقل ریلی متحمل شده است . با توجه به همه دلایلی که گفته شد هم سرکت راه آهن برای سالهای طولانی زیان ده بوده و نتوانسته هزینههای خود را تأمین کند در نتیجه متوسل به دریافت یارانه از دولت شده است. با وجود شرایطی که گفته شد نمیتوان همه مسائل را مدیریت این بخش یا وزیر یا مدیرعامل راه آهن مرتبط دانست کارمند و کارشناس هم به همین دلایل که گفته شد میتواند دچار خطای انسانی شود چون اگر زیرساختها درست بود اصولاً خطای انسانی تا این اندازه نمیتوانست اثرگذار باشد. البته در حادثه اخیر ، تصادف دو قطار در مسیری رخ داده که دو خط راه آهن از آن عبور میکرده بنابراین مقصر به طور قطع خطای انسانی است و باید مورد پیگری قرار گیرد ولی با عزل و استعفا کاری از پیش نخواهد رفت و مشکلی حل نخواهد شد. باید از حادثه عبرت بگیریم و متوسل به ایجاد تغییرات اساسی شویم باید کارکنان و کارشناسان را از دورههای آموزشی با فواصل کم برخوردار کنیم .یعنی مدیریت باید به تحلیلی درست از دلایل حادثه برسد و اقدام به رفع ضعفهای اساسی کند.
و به همین دلیل با اساس استعفای مدیران مخالف هستید؟
ببینید، بودجه این بخش به شدت کاهش یافته و به نان بخور و نمیر تبدیل شده است . در چنین شرایطی وقتی حادثهای رخ میدهد البته مشروط به این که مدیران ارتباطی با دلایل آن نداشته باشند و خطای انسانی باعث وقوع شده باشد چرا باید مدیرعامل راه آهن یا وزیر راه و شهرسازی برکنار شود یا استعفا بدهد. البته دلایل وقوع قطعاً باید از طریق مجلس ؛ دولت و خود وزارت مربوط بررسی و پیگیری شود و قوه قضاییه با خاطیان برخورد کند اما با حاشیه سازی سیاسی و عاطفی و احساسی کردن ماجرا نمیتوان مشکلی را حل کرد چون تنها مشکلی به بار مشکلات اضافه میشود .
اما در بسیاری از کشورها بعد از حوادثی از این دست مسئولان از مردم عذرخواهی میکنند و از مقام خود کنار میروند یعنی روند معمول همین روش است.
موافق نیستم. استعفا در همه کشورها رخ نمیدهد تنها در بعضی از کشورها نظیر ژاپن و هند شاهد مواردی از این دست هستیم . متاسفانه در کشور ما هم به همین موارد توجه میکنیم و تصمیماتی تابع احساس میگیریم که به مذاق خوش بیاید.باید به مشکل نگاه منطقی داشت و آن را از منظر فنی بررسی کرد نه احساسی.
شما در دوره وزارت با حادثهای مشابه مواجه شدید چگونه این بحران را مدیریت کردید؟
در حادثه سقوط هواپیمای عازم خرم آباد من بلافاصله از مردم و خانوادههای بازمانده عذرخواهی کردم و در ادامه به این نکته اشاره کردم که سالانه در حوادث جادهای هزاران خانواده داغدار میشوند اما در سقوط هواپیما چون اصولاً کسی انتظار سقوط ندارد رسانههای توجه بیشتری نشان میدهند و ماجرا ابعاد بیشتری پیدا میکند. متاسفانه در همان زمان رسانه ملی بخش اول سخنان من را سانسور و حذف کرد و فقط به انعکاس بخش دوم آن بسنده شد یعنی با یک واکنش کاملاً سیاسی تلاش کردند تیم مدیریت در وزارت راه و ترابری را ضعیف و فاقد کارایی نشان دهند در حالی که فقط سه ماه از حضور من در آن وزارتخانه میگذشت و به تبع آن قادر به ایجاد تغییر و تحولی خاص نبودم.
*اميد ايرانيان
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]