واضح آرشیو وب فارسی:الف: ابهام در سرنوشت زن جوانی که هوویش به اتهام کشتن او زندانی است
تاریخ انتشار : يکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۵۱
صبح بیست و نهم آبان پارسال مأموران در پی شکایتی که یک صاحبخانه از صدای بلند موسیقی مستأجرش در طبقه دوم داشت، وقتی وارد آپارتمان زن مستأجر شدند، جسدش را دیدند که کف اتاق افتاده و صدای بلند موسیقی هم فضای اتاق را پر کرده بود. به گزارش ایران، دنبال کشف جسد زن جوان، بازپرس محسن مدیرروستا و تیم تحقیق راهی محل حادثه شدند. نخستین تحقیقات نشان داد از زمان مرگ سهیلا حدود 24 ساعت گذشته و خراشیدگی روی گردن هم نشان میداد او به قتل رسیده است. پیرزن صاحبخانه که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود به بازپرس گفت: از عصر دیروز صدای موسیقی از خانه سهیلا به گوش میرسید، چند باری سراغش رفتم اما در را باز نکرد. تا صبح روز بعد همچنان صدای موسیقی میآمد که من دیگر نمیتوانستم تحمل کنم که به ناچار با پلیس تماس گرفتم. در ادامه تحقیقات، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را فشار بر گردن مقتول تشخیص دادند. از سوی دیگر کارآگاهان در ردیابیهای تخصصی به پیامکهایی در گوشی تلفن همراه سهیلا رسیدند که در یکی از آنها زنی خطاب به سهیلا گفته بود: «دارم میام خونه را رو سرت خراب کنم!» بررسیها نشان داد این پیامک را زن جوانی به نام بهناز ارسال کرده است. بدینترتیب تحقیقات برای شناسایی او صورت گرفت و بررسیها نشان داد زن جوان پیامدهنده در همان حوالی زندگی میکند. همچنین مشخص شد او همسر مردی است که سهیلا را صیغه کرده است. با افشای این موضوع و احتمال دست داشتن بهناز در جنایت به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران، این زن بازداشت و برای بازپرسی به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.زن جوان در نخستین تحقیقات گفت: «من جنایتی مرتکب نشدهام. قبول دارم که پیامکهای تهدیدآمیزی به سهیلا ارسال کردهام اما تمام این پیامها از روی عصبانیت بوده و برای اینکه اعصابم راحت شود این کار را میکردم وگرنه من نشانی منزل سهیلا را نداشتم که بخواهم به خانهاش بروم.» بازپرس پرسید: اما قبلاً یکبار همراه پدرشوهرت به خانه سهیلا رفته بودی، پس باز هم میتوانستی به منزلش بروی که بهناز در جواب گفت: آدرس خانه قبلی سهیلا را داشتم اما اینبار نمیدانستم که سهیلا کجا زندگی میکند. فقط میدانستم که او نزدیکی خانه ما سکونت دارد ولی آدرس دقیقی نداشتم. وی ادامه داد: «دو سال بود که سهیلا وارد زندگیام شده بود و هر کاری میکردم از همسرم جدا نمیشد. روز حادثه هم برای خرید همراه بچههایم به پاساژی در نزدیکی خانهاش رفته بودم اما روحم خبر نداشت که او در آنجا زندگی میکند.» در حال حاضر تحقیقات از زن جوان ادامه دارد و تا روشن شدن ماجرای قتل او در بازداشت خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]