واضح آرشیو وب فارسی:مهر: استاد دانشگاه راتگرز در گفتگو با مهر:
سیاست ترامپ در قبال روسیه مشابه اوباما خواهد بود
شناسهٔ خبر: 3830955 - چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷
بین الملل > آمریکای شمالی
.jwplayer{ display: inline-block; } «سیمون رایش» معتقد است روابط حسنه پوتین و ترامپ تا زمانی پایدار خواهد بود که اختلاف نظر سیاسی بین آنها ایجاد نشود. خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- فاطمه محمدی پور: سرانجام انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ امریکا با انتخاب «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور چهارسال آینده این کشور خاتمه یافت. اما در واقع این پایان شروع فصلی تازه در سیاست خارجی آمریکا است. هفته گذشته پایگاه خبری-تحلیلی «دفنس وان» مقاله ای با قلم «سیمون رایش» استاد دانشگاه راتگرز در ایالت نیوجرسی و نویسنده کتاب «خداحافظ هژمونی» منتشر کرده است که در آن نویسنده چالش های پیش روی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور جدید آمریکا را خاورمیانه، روسیه، اروپا، موافقت نامه های تجات آزاد و .. می داند. جهت فهم دقیق تر مقاله، خبرنگار مهر مصاحبه ای با «دکتر سیمون رایش» تنظیم کرده است که اکنون پیش روی شماست. *با توجه به مواضع اعلامی ترامپ محورهای سیاست خارجی وی چیست؟ من پیش بینی می کنم تمرکز ترامپ بر دو موضوع خواهد بود: ا. سیاست اقتصادی (عمدتا آسیا) . 2. سیاست ضد تروریسم (عمدتا خاورمیانه). *ترامپ مخالفت خود را با رژیمهای امنیتی چون ناتو و رژیمهای تجاری چون پیمان ترانس پاسیفیک اعلام کرده است. وی به طور صریح اعلام کرده است که اعضای ناتو باید سهم خود را بپردازند.او همچنین گفته است از پیمان ترانس پاسیفیک خارج خواهد شد. آیا این رویکرد شباهتی با رویکرد انزوا گرایانه مبتنی بر دکترین مونروئه ندارد؟ درست است که وی تمایلات انزواگرایانه را در دوره مبارزات انتخاباتی خود بیان کرده است، اما اگر بگوییم وی دارای گرایشات انزواگرایانه است اغراق گفته ایم. وی بیشتر فردی عمل گرا تا فردی ایدئولوژی گرا است. من باور دارم «دونالد ترامپ» در کاخ سفید بر فرم اصلاح شده سیستم حمایت از تولیدات داخلی، موانع تجاری مشخص برخی بخش های اقتصادی، توافقات تجاری دوجانبه و برخی اصلاحات نفتا تمرکز خواهد کرد. وی از شرکای امنیتی امریکا در آسیا و اروپا خواهد خواست هزینه دفاع را خودشان بپردازند. درواقع این درخواست ترامپ بازتابی از اجماع دوجانبه در حال رشد در امریکا می باشد و باید گفت که ترامپ در بیان رهیافت های خود از اوباما و کلینتون صریح تر بوده است. *سیاست خارجی ترامپ در خصوص خاورمیانه به چه صورتی خواهد بود؟ به اعتقاد من «دونالد ترامپ» در خاورمیانه بر این موضوعات تمرکز خواهد کرد:1. مبارزه با تروریسم. جهت حمایت بیشتر از اسرائیل، ترامپ باید در تنگه هرمز حضور نظامی داشته باشد، با روسیه جهت مبارزه با تروریسم همکاری نماید و موضع تعارض با کشورهایی که از سازمان های تروریستی حمایت می کنند اتخاذ نماید. در نتیجه ممکن است تنش بیشتری با ایران و البته عربستان سعودی داشته باشد. 2. کاهش وابستگی امریکا به نفت خاورمیانه در طی روندی چند ساله . 3. احترام به توافق هسته ای ایران که نسبتی هم با رفتار ایران خواهد داشت. اما ترامپ بیشتر از اوباما به اقدامات ایران واکنش نشان خواهد داد. *ترامپ و پوتین در تماسی تلفنی از همکاری و نزدیکی بیشتر دو کشور سخن گفته اند. آیا نزدیکی آمریکا به روسیه باعث واکنش منفی اعضای اتحادیه اروپا خواهد شد؟ اروپایی ها آشکارا از اینکه ترامپ خود را با پوتین از طریق حمایت کمتر از ناتو هماهنگ می کند نگران هستند. البته اخیرا شواهدی وجود دارد که نشان می دهد ترامپ از اظهارات جسورانه خود در مورد ناتو عقب نشینی می کند. او می خواهد کشوهای عضو ناتو هزینه دفاع را خودشان بپردازند. آنها از لحاظ قانونی باید هزینه ناتو را خودشان بپردازند، اما در سال گذشته فقط 5 عضو از 28 عضو ناتو سهمیه مربوط به خود را پرداخت کرده اند. من فکر می کنم رابطه حسنه میان ترامپ و پوتین تا زمانی که اختلاف نظر سیاسی بین آنها ایجاد نشود، پایدار خواهد بود. اوباما سعی کرد در رابطه با روسیه از سیاست تنظیم مجدد استفاده کند اما با شکست مواجه شد. ترامپ نیز سعی می کند اقدامی مشابه اوباما انجام دهد. به نظر من ترامپ نیز شکست خواهد خورد و اروپایی ها جهت مشارکت بیشتر با امریکا توافق خواهند کرد. من شک دارم سخنانی که اوباما در طی سفر اخیر خود به اروپا بیان کرد دقیقا همان چیزی باشد که به طور خصوصی به رهبران اروپایی گفته است. *وزرای خارجه و دفاع اتحادیه اروپا در خصوص همکاریهای دفاعی و امنیتی مشترک توافق کردند. موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد این تصمیم قبل از پیروزی ترامپ اتخاذ شده است و در تقابل با ناتو نخواهد بود. با توجه به این توافق اتحادیه اروپا آیا ممکن است نیرویی موازی ناتو به وجود آید؟ (فراموش نکنیم که بحث تشکیل ارتش مشترک اروپایی نیز در اروپا داغ است و طرفداران خود را دارد) نه واقعا. در اتحادیه اوپا، انگلیس و فرانسه دو کشوری هستند که دارای نیروی نظامی واقعا موثر و قوی (دریایی، زمینی و هوایی) هستند. انگلیس که در حال ترک اتحادیه اروپاست. بنابراین آلمان باید هزینه بیشتری جهت دفاع از خود بپردازد. اما آلمانی ها به دلایل تاریخی و اقتصادی مایل نیستند پول بیشتری بپردازند. از لحاظ تاریخی، بعد از جنگ جهانی دوم، آلمانی ها از داشتن نیروی نظامی بزرگ و گسترده منصرف شده اند. از لحاظ اقتصادی آلمانی ها در حال حاضر مجبور هستند هزینه ادغام پناهندگان سوری در جامعه خود را بپردازند. در نهایت باید گفت کشورهای اروپایی جهت تشکیل ارتش اتحادیه اروپا و همکاری نظامی با یکدیگر بدون حضور آمریکا با مشکلات بیشماری مواجه هستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]