واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا پرسشهای زیادی را درباره سیاست و الگوی رفتار محافظهکاران در برخورد با ایران مطرح میکند.
پاسخ به این پرسش نیازمند آن است که درک دقیقی نسبت به پایگاه اجتماعی، ویژگیهای شخصیتی و الگوی رفتاری ترامپ وجود داشته باشد. گرچه ادبیات ترامپ در روزهای بعد از پیروزی انتخابات مبتنی بر نشانههایی از جمله انزواگرایی مجدد آمریکا بوده، اما واقعیت آن است که محافظهکاران از سنت مداخلهگرایی در حوزههای منطقهای بهره میگیرند. در چنین شرایطی، سیاست ترامپ معطوف به کاربرد قدرت علیه بازیگرانی است که به عنوان تهدید امنیتی شناخته میشوند. اصلیترین تهدید امنیتی مورد نظر ترامپ که در ادبیات مربوط به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری بهکار گرفته شده، مربوط به مقابله با داعش بوده است. محدودسازی نقش سیاسی و امنیتی داعش را میتوان در زمره اولویتهای راهبردی ترامپ دانست. در چنین شرایطی، پیروزی ترامپ بیش از آنکه تهدیدی علیه ایران محسوب شود، باید آن را به مثابه تهدیدی علیه بازیگران منطقهای رقیب دانست. ارزیابی تیم سیاست خارجی و امنیت ملی ترامپ بیانگر آن است که الگوهای تهاجمی و محدودسازی راهبردی ایران توسط آمریکا ادامه خواهد یافت. آمریکا از سازوکارهای دیپلماتیک، امنیتی و راهبردی برای محدودسازی ایران بهره میگیرد. در چنین فضایی میتوان به انتخاب افرادی همانند مایک پومپئو اشاره کرد. پومپئو که در زمره محافظهکاران جنبش تیپارتی است، دارای پیشینه نظامی بوده و آموزش اولیه خود را در آکادمی نظامی آمریکا سپری کرده است. نامبرده بعدها مطالعات خود را در حوزه حقوق ادامه داده و نماینده ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان شد. پومپئو که عهدهدار ریاست سازمان اطلاعات مرکزی موسوم به سیا است، تلاش دارد تا فضای تبادل با روسیه را گسترش دهد. وی دارای ادبیات انتقادی نسبت به ایران بوده و اعتقاد دارد که تعهدات آمریکا در قبال ایران و در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد. انتخاب مایکل فلین به عنوان مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا از این جهت اهمیت دارد که وی اسلامگرایی را به عنوان سرطان بدخیم برای منافع و امنیت آمریکا میداند. مایکل فلین نسبت به سیاست امنیتی آمریکا درباره ایران رویکردهای انتقادی دارد. فلین بر این اعتقاد است که محوریت اصلی فعالیتهای خود را در ارتباط با امنیت منطقهای بویژه خاورمیانه پیگیری خواهد کرد. در چنین شرایطی مشخص نیست که فلین چه تفسیری از اسلامگرایی دارد. سومین فردی که از سوی ترامپ برای کابینه و ساختار قدرت آمریکا منصوب شده، جفری سشنز است. سشنز که سناتور ایالت آلابامای آمریکاست، ریاست کمیته فرعی مهاجرت در سنای آمریکا را عهدهدار بوده است. در دوره رقابتهای انتخاباتی، سشنز به عنوان مشاور ترامپ در مورد سیاستگذاری و درباره گروههای هویتی و مهاجرت، ایفای نقش کرده است. گرچه تاکنون سناتور جفری سشنز به عنوان دادستان آینده آمریکا درباره ایران موضعگیری تهاجمی نداشته است، اما باید به این موضوع اشاره کرد که نامبرده در زمره گروههای محافظهکار قدرتمحور بوده و اعاده قدرت آمریکا را صرفا در شرایطی امکانپذیر میداند که ایالات متحده از سیاست قدرت، مداخلهگری و الگوهای کنش تهاجمی بهرهگیری کند. با توجه به اعضای کابینه ترامپ میتوان به این جمعبندی رسید که محدودیت آمریکا در آینده برای امنیت و قدرت ملی ایران افزایش مییابد. از سوی دیگر کابینه ترامپ از آزادی عمل بیشتری برای مقابله و رویارویی با ایران برخوردار خواهد شد. نکته سوم اینکه ترامپ تلاش دارد به دستاوردهای مطلق نائل شود بنابراین چنین فرآیندی زمینه های افزایش تمایز و تضاد آمریکا با کشورهایی همانند ایران را بهوجود میآورد. ترامپ در سیاست خارجی از الگوی همکاری با روسیه و اروپا بهره میگیرد، مشروط بر آنکه چنین بازیگرانی سیاستهای منطقهای آمریکا را مورد پذیرش قرار دهند. واقعیت آن است که دوران ترامپ نشانههای باثباتتری را برای امنیت منطقهای غرب آسیا و امنیت ملی ایران ایجاد نخواهد کرد. گسترش بحران، ویژگی بارز سیاست اصلی منطقهای آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ خواهد بود. دکتر ابراهیم متقی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت 07:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]