تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):هر کس عبادت خالصش را برای خدا بالا بفرستد، خدا بهتریم مصلحت را برای او نازل می ک...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833409081




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- 110 سوال از موسوي در مورد چرايي القاء تقلب در انتخابات!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون: جناب موسوي! چرا جناب‌عالي با وجود درخواست‌هاي متعدد مراجع قانوني براي ارائه مدارك تقلب در انتخابات هيچ مدركي نتوانستيد ارائه دهيد؟ روزهاي تلخ پس از انخابات... الف) ادعاي تقلب شبهه تقلب بزرگ جناب آقاي موسوي! جناب عالي در نامه خويش به شوراي نگهبان (به تاريخ 30/3/88) كه علي‌القاعده بايد محكم‌ترين استدلال‌ها و مستندات خويش براي وقوع «تقلب گسترده» و «دستكاري در آراء» را در آن ارايه كرده باشيد، در نخستين بند به تجليل و دفاع از آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري پرداخته و با تاكيد بر محتواي مناظره‌هاي انتخاباتي مي‌نويسيد: «در ايام تبليغات و خصوصا در مناظره آقاي احمدي نژاد، اتهامات بزرگي عليه بعضي از شخصيت‌هاي حقيقي از جمله آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و نيز آقاي ناطق نوري ... در رسانه‌ ملي مطرح شد كه... اين اتهامات، خوراك اصلي تبليغات انتخاباتي آقاي احمدي نژاد عليه ساير نامزدها، خصوصا اينجانب قرار گرفت.» 196. آيا منظور شما اين است كه سخنان آقاي احمدي نژاد در مناظره‌ها عليه برخي شخصيت‌ها و آقازاده‌ها، به تحريك و «اغفال» گسترده مردم منجر شده و آراء را جابه‌جا كرد؟ آيا در اين صورت جناب عالي مي‌پذيريد كه رقيبتان راي بسيار بالايي آورده و اصولا در فرآيند انتخابات تقلبي رخ نداده است؟ 197. اگر واقعا چنين اعتقادي داشتيد، چرا پس از مناظره با آقاي احمدي نژاد، ضمن طرح اين مطالب، از دور رقابت‌ها خارج نشديد؟ و چرا در مناظره‌هاي بعدي نيز شركت جستيد و چرا شامگاه 21 خرداد خود را قاطعانه پيروز انتخابات خوانديد؟ 198. اينكه بند اول نامه شما به تجليل آشكار از آقايان رفسنجاني و ناطق نوري اختصاص دارد بدين معنا نيست كه ناخواسته ريشه اصلي درگيري‌هاي بعد از انتخابات را بازگو كرده‌ايد كه همان «جوشش آتشفشاني» و «دود آتش» و «بنزيني» بود كه قبلا آقاي هاشمي در نامه به مقام معظم رهبري هشدار آن را داده بود؟ به راستي چه رابطه‌اي ميان نامه آقاي هاشمي به رهبر و اين نامه جناب‌عالي وجود دارد؟ آيا شما در اين نامه اذعان مي‌كنيد كه اعتراض اصلي‌تان به نام بردن از آقايان هاشمي و ناطق نوري و فرزندان آنها توسط آقاي احمدي نژاد، در مناظره‌هاي انتخاباتي است؟ اگر چنين نيست چه لزومي دارد كه اين موضوع را در پيشاني نامه خود قرار داديد؟ 199. اگر فرضا بپذيريم كه آقاي احمدي نژاد در نام بردن از افراد فوق و انتساب سوء استفاده مالي به فرزندانشان مرتكب تخلف در تبليغات انتخاباتي شده باشد، آيا اين تخلف به معناي «تقلب» در نتايج است؟ مي‌دانيد كه به فرض ثبوت اين تخلف، هيچ خللي بر نتيجه انتخابات وارد نيست و آقايان هاشمي و ناطق و فرزندانشان بايد موضوع را از طريق قضايي، پيگيري و درخواست اعاده حيثيت كنند. *** جناب آقاي موسوي! جناب عالي در نامه خويش به شوراي نگهبان كه در خلال آن دلايل و مستندات خويش براي اثبات «تقلب گسترده» و «دستكاري در آراء» را ارايه نموده‌ايد، در بند دوم چنين مي‌نويسيد: «ايشان [احمدي‌نژاد] در مناظره‌هاي انتخاباتي اقدام به بيان مطالب خلاف امنيت ملي نموده كه نتيجه آن زير سوال بردن بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) بود.» در مورد اين بخش از مطالب شما سوالاتي چند به ذهن متبادر مي‌شود: 200. آيا جناب‌عالي به عنوان يك نامزد انتخاباتي مسئوليتي در قبال تشخيص و صيانت از امنيت ملي داريد؟ 201. آيا به طور طبيعي اين مسئوليت بر دوش رئيس جمهور نيست كه ضمنا رياست شوراي عالي امنيت ملي را نيز برعهده دارد؟ آيا آقاي احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور صاحب تشخيص در مورد مصالح و امنيت ملي نيست؟ 202. آيا اين روش شما به نوعي، گره زدن ميان منافع شخصي خودتان با «مصالح و امنيت ملي» نيست؟ 203. اگر بر فرض، اقاي احمدي نژاد در مناظره‌ها مطالبي را برخلاف مصالح و امنيت ملي بيان كرده باشد و حتي فرضا بپذيريم كه امام راحل (ره) را نيز تضعيف كرده باشد، آيا اين دليل بر وجود «تقلب گسترده» در انتخابات و هنگام اخذ راي است؟ 204. وانگهي اگر اين قدر حرمت‌ها و مرزها توسط آقاي احمدي‌نژاد شكسته شد چرا جناب عالي حاضر شديد در چنين انتخاباتي شركت كنيد و حتي خود را پيش از موعد، پيروز آن نيز اعلام كنيد؟ 205. آيا اعتراض جنابعالي اين مطلب را به ذهن متبادر نمي‌كند كه شما اعتقاد داريد كه چون حرمت‌ها شكسته شد، آرا، اقاي احمدي نژاد به پيش از 24 ميليون رسيد؟ 206. اين مدعا چه دخلي به بنيانگذار جمهوري اسلامي دارد كه جناب عالي مدعي شده‌ايد آن بزرگوار زير سوال رفته‌اند؟ ايا شما _ دوستانتان_ در صدد هستيد به هر نحو ممكن، تمامي اقدامات خويش در دوران نخست‌وزيري را به طور فله‌اي مورد تاييد امام خميني (ره) قلمداد نماييد؟ 207. آيا معرفي جناب‌عالي در ايام تبليغات و پس از آن به عنوان «نخست‌وزير امام (ره» و طرح شعارهايي نظير: «راي ما يك كلام نخست‌وزير امام» اين مطلب را به ذهن متبادر نمي‌كند كه با انتساب شما به امام و با استفاده از عناويني نظير: «تضعيف امام» و «زير سوال بردن بنيانگذار انقلاب اسلامي» راه را براي هرگونه نقد دوران صدارتتان مي‌بنديد؟ آيا اين در شان چهره‌اي همچون شماست كه براي دفاع از عملكرد خويش در دهه شصت به چنين مطالبي متمسّك شويد؟ 208. همچنين اگر اين استدلال شما را بپذيريم، آيا اين روش بحث در شرايط كنوني توسط آقاي احمدي نژاد نيز قابل اقتباس نيست؟ يعني آيا ايشان نمي‌تواند بگويد كه انتقاد‌هاي شديد جناب عالي و دو كانديداي ديگر از عملكرد ايشان در اين انتخابات، مصداق «زير سوال بردن ولي فقيه كنوني» است؟ *** جناب آقاي موسوي! شما 40676 ناظر در حوزه‌هاي اخذ راي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري داشتيد كه غالبا نه تنها در حين راي‌گيري و شمارش آراء هيچ اعتراضي نكردند بلكه با حضور در هنگام تنظيم صورتجلسه و مصاحبه‌هاي مختلف، فرآيند اخذ راي را تاييد نيز كردند. 209. با اين حال چطور اتهام تقلب توسط شما مطرح شد؟ 210. مگر نبايد اين اتهام پس از دريافت گزارش‌هاي فراوان از سوي هزاران ناظر شما تاييد مي‌شد. چطور جناب‌عالي بدون مراجعه به آنها و اخذ گزارش‌هاي ايشان، چنين اتهام سنگيني را مطرح نموديد؟ جناب آقاي موسوي! شما در بند سوم نامه به شوراي نگهبان در اثبات مدعاي خويشمبني بر وقوع تقلب بزرگ و جابجايي گسترده آرا، به عدم صدور كارت براي تعدادي از ناظران خود و آقاي كروبي استناد جسته و نوشته‌ايد: «كارشكني‌هاي عديده مسئولان وزارت كشور و بسياري از فرمانداري‌ها، از جمله فرمانداري‌ تهران در ارايه كارت‌هاي نمايندگان... منجر به عدم امكان حضور تعداد قابل توجهي از نمايندگان ... گرديد و نمايندگان نامزدها هيچگونه نظارتي بر انتخابات نداشتند.» در زمينه اين مدعاي جناب‌عالي سوالات زير به چشم مي‌خورد: 211. مي‌دانيم كه وزارت كشور براي 40676 نفر از نمايندگانتان كارت حضور در شعب اخذ راي صادر كرد كه با احتساب كل صندوقها (45713 صندوق) شما تقريبا در 90 صندوق‌ها نماينده داشته‌ايد. 212. آيا اين امر مي‌‌تواند مويد ادعاي جناب عالي مبني بر كارشكني‌هاي عديده مسئولان وزارت كشور ... در صدور كارت براي نمايندگان شما باشد يا بيانگر همكاري آن وزارتخانه‌ با ستاد شما محسوب مي‌شود؟ 213. همچنين آيا با حضور حدود 90% از نمايندگان جناب عالي در سر صندوق‌هاي اخذ راي آيا اين بيان شما كه «نمايندگان نامزدها هيچگونه نظارتي بر انتخابات نداشتند»، بي‌انصافي نيست؟ 214. جناب عالي در 40676 صندوق (يعني حدود 90% صندوق‌ها) نماينده داشتيد و به هر دليل_ كه فعلا وارد آن نمي‌شويم _ در 5037 صندوق (يعني حدود 10% صندوق‌ها)، نماينده نداشتيد. از نظر علم رياضي و آمار و احتمالات، آيا مي‌توان عدم حضور نمايندگان شما در 10% از صندوقها را به قول خودتان «عدم حضور تعداد قابل توجهي از نمايندگان دانست» و چنين نتيجه گرفت كه به قول خودتان «هيچگونه نظارتي بر انتخبات نداشته‌ايد؟ 215. آيا با وجود حضور نمايندگان شما در 90 صندوق‌ها مي‌توانيد مدعي شويد كه امكان تقلب بزرگ و جابه‌جايي آراء وجود دارد؟ 216. شما كه با قاطعيت تمام از «تقلب گسترده» سخن گفته‌ايد، چرا در اثبات تخلفات احتمالي هيچ استنادي به دهها هزار ناظرتان نجسته‌ايد و همواره كلي‌گويي كرده‌ايد؟ 217. آقاي موسوي! مي‌دانيد براي انجام تقلبي به گستردگي 10 ميليون راي بايد در سطح كشور تخلف‌هاي وسيعي صورت مي‌گرفت و در اين صورت بايد لااقل هزاران نفر از ميان 40 هزار ناظر جناب عالي در محل‌هاي اخذ راي به شواهدي دست يافته و موضوع را به شما گزارش مي‌كردند. چرا شما به جاي استناد به گزارش‌هاي 40 هزار ناظر خود در مورد وقوع تقلب ادعايي، به «عدم وجود ناظر» ان خويش در ده درصد صندوق‌ها اشاره مي‌كنيد كه حتي در صورت صحت ادعاي شما نيز نمي‌توان آن را به تنهايي دليلي بر وجود تقلب دانست؟ 218. آيا شما عقلاً، اخلاقاً و قانوناً مي‌توانيد مدعي شويد كه هرجا ناظر شما حضور نداشته قطعا تقلب شده و آن تقلب نيز حتما به زيان شما و به نفع آقاي احمدي نژاد بوده است؟ 219. حتي در صورت سحت اين ادعا نيز چرا خواهان بازشماري تصادفي آراء در تعدادي از اين صندوقها نشديد تا در صورت اثبات ادعايتان، مراحل بعدي اعتراض خويش را مطرح سازيد؟ 220. حتي اگر بپذيريم كه به فرض محال در 5000 صندوقي كه شما ناظر نداشتيد، تقلب شده و نيز بپذيريم كه در اين صندوق‌ها هيچ كس به آقاي احمدي نژاد و دو كانديداي ديگر راي نداده و تمام آراء اين صندوقها به نام شما بوده و بپذيريم كه همه آراء يكجا به نفع آقاي احمدي نژاد خوانده شده است، در آن صورت با احتساب ميانگين 850 راي براي هر صندوق (هك از تقسيم تعداد كل آراء بر تعداد صندوقها به دست مي‌آيد) باز هم حدود 4 ميليون راي حاصل مي‌شود كه با رقم ادعايي شما براي تقلب (11 ميليون راي) تفاوت فاحش دارد. ملاحظه مي‌فرماييد كه در غير واقعي‌ترين حالات و شرايط نيز روياي شما صادقه نيست و تعبير نمي‌شود. بنابراين چرا بر روي ادعاي تقلب اين قدر اصرار ورزيديد؟ *** جناب آقاي موسوي! شما در بند چهارم نامه خويش به اعلام نتايج انتخابات بر اساس ارقام ارسالي از سوي شعبه‌هاي اخذ راي توسط اينترنت اعتراض كرده و فرموده‌ايد: ستاد انتخابات در حالي كه هنوز تعدادي از شعب در حال شمارش آراي مردم بودند، اقدام به اعلام نتايج در حجم انبوه نمود. اين در حالي بود كه هنوز صورت جلسه‌هاي موسوم به فرم‌هاي 22 و 28 از هيئت‌هاي اجرايي دريافت نشده و تنها ملاك ارايه آمار، ارقام موجود در سيستم‌هاي رايانه‌اي بود كه هيچگونه وجاهت قانوني ندارد و موجب التهاب اجتماعي و نگراني در جامعه بر اساس آمارهاي فاقد مبناي قانوني مي‌شود.» از شما سوال مي‌كنيم كه: 221. اگر اعلام نتايج به قول شما: «هيچگونه وجاهت قانوني ندارد و موجب التهاب اجتماعي و نگراني در جامعه بر اساس آمارهاي فاقد مبناي قانوني مي‌شود، چرا جناب عالي در شامگاه 22 خرداد و خيلي زودتر از اولين اعلام نتايج توسط وزارت كشور، طي مصاحبه‌اي خود را پيروز قطعي انتخابات خوانديد و بيانيه پيروزي خويش را صادر نموديد و بعضي‌ها هم به شما تبريك گفتند؟ آيا اين عمل شما وجاهت قانوني داشت؟ 222. آيا در حالي كه هنوز صندوق‌ها براي شمارش، بازگشايي نشده بود، اين اقدام شما كه به قول خودتان «بر اساس آمارهاي فاقد مبناي قانوني» پيروزي خويش را اعلام كرديد موجب «آلتهاب اجتماعي و نگراني را جامعه» نمي‌شد؟ 223. آيا بين ارقام اعلامي بر اساس شمارش رايانه _ كه آن هم از سوي شعب به طور مستقيم توسط اينترنت به ستاد انتخابات كشور ارسال مي‌شد_ با ارقامي كه بعدا به تفكيك اعلام شد، تناقض و تفاوتي گزارش شده كه مبناي تقلب دانسته شود؟ 224. مي‌دانيد كه برخلاف دوره‌هاي پيشين، تعداد آراي كليه صندوق‌ها به تفكيك در سايت وزارت كشور قرار گرفته است و مسبوقيد كه در هر صندوق به طور متوسط قريب به يك نفر ناظر از سوي جناب عالي و قريب به دو ناظر از سوي چهار كانديدا و حدود 14 تا 18 نفر عوامل اجرايي، نظارتي و انتظامي حضور داشتند كه اين حضور از زمان پلمپ كردن صندوق در صبح روز اخذ راي تا پايان شمارش آراء و پلمپ نمودن مجدد صندوقها‌ ادامه داشت؟ با توجه به اينكه هيچگونه تناقضي بين آمار موجود در سايت وزارت كشور با فرم‌هاي 22 و 28 _ كه با حضور ناظران كانديداها و عوامل قانوني مذكور تكميل شده _ اعلام نگرديده است؛ شما چطور ادعاي تقلب در انتخابات را مطرح كرديد و بدون ارايه مستندات قانوني، ابطال انتخابات را نيز خواستار شديد؟ 225. آگاهيد كه كليه شعبه‌ها و شهرها به طور مستقيم از طريق رايانه به ستاد انتخابات كشور متصل بودند و نتايج نهايي شمار آراء را علاوه بر تكميل و ارسال فرم‌هاي 22 و 28_ كه مقداري زمان بر بود_ به صورت رايانه‌اي نيز ارسال مي‌داشتند كه اين نتايج، توسط ستاد انتخابات كشور اطلاع‌رساني مي‌شد. به نظر شما آيا اعلام نتايج بر اساس گزارش‌هاي دريافتي از طريق اينترنت_ كه اختلاف و تفاوتي با نتايج قطعي نداشته است_ دليل بر تقلب موثر و بزرگ و جابجايي ده ميليون راي مي‌شود؟ 226. مسبوقيد كه مردم قبل از انتخابات، شبهاي متمادي تا ديروقت در خيابان‌ها حضور داشتند و به تبليغ نامزد موردنظر خويش مي‌پرداختند و شور انتخاباتي در اين دوره بي‌نظير بود و به همين دليل، بسياري از مردم در شامگاه 22 خرداد، بيدار مانده و بي‌صبرانه منتظر اعلام نتايج بودند. خودتان قضاوت كنيد اگر ستاد انتخابات كشور به دليل ضرورت اجابت خواسته مردم، گزارشهاي اينترنتي ارسال شده از حوزه‌ها را به اطلاع مردم برساند، آيا مرتكب خلاف و تقلب شده است؟ *** جناب آقاي موسوي! جناب عالي در بند پنجم نامه ارسالي خود به شوراي نگهبان مدعي شده‌ايد: «صدها شعبه اخذ راي در مناطق مختلف كشور از جمله شيراز، تبريز، تهران و ... در ساعات قبل و بعد از ظهر دچار كمبود تعرفه اخذ راي شدند و اين امر موجب توقف چند ساعته راي‌گيري در آنها گرديد.» پيرامون اين مورد، سوالات ذيل به ذهن متبادر مي‌شود؟ 227. با توجه به اعلام وزاررت كشور به هر شعبه مبني بر اينكه به محض شروع استفاده از آخرين بسته صدبرگي راي، اتمام تعرفه خويش را اعلام كنند تا تعرفه‌هاي جديد براي آنها ارسال شود، آيا اعلام اتمام تعرفه (در حالي كه هنوز يك بسته صد برگي راي وجود دارد) آنطور كه شما مدعي شده‌ايد، به معناي تعطيلي راي‌گيري مي‌باشد؟ 228. چرا جناب عالي به طور مشخص به هيچ صندوقي كه در آن راي‌گيري متوقف شده باشد، اشاره نكرده‌ايد؟ 229. به فرض كه ادعاي شما درست باشد، آيا اتمام تعرفه در يك يا چند صندوق به معناي «تقلب گسترده» در انتخابات است؟ 230. به فرض كه ادعاي جناب عالي را وارد بپنداريم، شما از كجا مي‌دانيد كه همه افرادي كه در حوزه‌هاي تعطيل شده موفق به راي دادن نشدند، طرفدار شما بوده‌اند؟ از كجا معلوم كه بسياري از آنها قصد راي دادن به نامزدهاي ديگر و از جمله آقاي احمدي نژاد را نداشته‌اند؟ جناب آقاي موسوي! شما در بند ششم نامه خود به شوراي نگهبان در اثبات تقلب بزرگ در انتخابات نوشته‌ايد كه: «در روز و زمان اخذ راي، طي بيش از هشتاد مورد نامه خطاب به آقاي كدخدايي سخنگوي محترم شوراي نگهبان» تخلفات فراوان توسط رابط شما به شوراي نگهبان تقديم شده است.» در مورد اين بند، سوالات زير به چشم مي‌خورد؟ 231. اولا چرا مطلب را مبهم و مجهول باقي گذارده‌ايد؟ چرا چند مورد از اين تخلفات را براي خوانندگان نامه خود ذكر نمي‌فرماييد؟ 232. ثانيا اگر جناب عالي در ميان اين هشتاد مورد حتي يك مورد داشتيد كه نشانگر تخلفي بزرگ و تقلبي موثر بود، چرا به عنوان يك سياستمدار، آن را در اين نامه، كه به عنوان مهمترين سند از سوي شما در اثبات تقلب در انتخابات دهم رياست جمهوري در تاريخ ثبت مي‌شود، ذكر نمي‌كنيد؟ آيا شما به خاطر رعايت مصلحت كشور و انقلاب، اين موارد را آشكار نمي‌سازيد؟ اگر چنين است، آيا صف‌آرايي خياباني و ريخته شدن خون دهها انسان به پاي ادعاي تقلب را منطبق با مصلحت مي‌دانستيد و ابراز مستندات خويش را خلاف مصلحت مي‌دانيد؟ آيا اين به معناي واهي بودن ادعاي «تقلب گسترده» از سوي شما نيست؟ جناب آقاي موسوي! شما در بند هفتم نامه خويش به شوراي نگهبان در اثبات وقوع تقلب بزرگ در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، پيش‌بيني آقاي احمدي‌نژاد مبني بر وقوع اقدامات ضدامنيتي و نيز اينكه ايشان به طور ضمني موفقيت خود را مسلم دانسته، را قرائني براي "برنامه ريزي‌هاي پشت پرده براي دستكاري در نتايج انتخابات " مي‌خوانيد. 233-آيا آقاي احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور و رئيس شوراي عالي امنيت ملي با دسترسي گسترده‌اي كه به اخبار دارد، نمي‌تواند و نبايد وقوع اقدامات ضد امنيتي را پيش بيني كند؟ 234 -آيا آقاي احمدي نژاد تنها كانديدايي بود كه پيروزي خود را پيش بيني كرد؟ آيا ستاد جناب عالي و حتي خودتان به طور مكرر و با قاطعيت از پيروزي سخن نگفتيد؟ اگر چنين است، اين پيش بيني جناب عالي نمي‌تواند به معناي دستكاري در آراء از سوي شما تلقي شود؟ 235- اگر مربي يك تيم فوتبال،‌قبل از بازي از پيروزي تيم خود سخن بگويد(كه اين رجزخواني‌ها معمولا بين آنها رايج است) آيا تيم مقابل مي‌تواند اين كري خواندن را به معناي تخلف آن تيم در بازي بداند؟ آيا پيش بيني مربيان به معناي تباني آنها با داور است؟ 236- حتي اگر فرض كنيم كه آقاي احمدي نژاد با اين سخنان، «قصد» تقلب داشته است آيا مي‌توان اين«قصد»را به معناي«وقوع جرم»- كه در اين مورد«تقلب » در انتخابات است- نيز دانست؟ اگر قرار باشد قوه قضائيه هر كسي را به خاطر قصد و نيت تخلف ،محكوم سازد، به نظر شما آيا سنگ روي سنگ بند مي‌شود؟ *** جناب آقاي موسوي!جناب عالي در بند هشتم نامه خود به شوراي نگهبان به ماده 40 قانون جرائم نيروهاي مسلح استناد جسته و مدعي مداخله بسيج و نظاميان در انتخابات اخير شده‌ايد. در مورد اين شبه، سوالات زير به نظر مي‌رسد: 237-آيا نفس هرگونه حضور و مداخله نظاميان در عرصه انتخابات ممنوع است؟ آيا نظاميان حتي حق شركت در انتخابات و راي دادن به نفع يك نامزد -و طبعا به زبان ساير نامزدها- را نيز ندارند؟ 238 - اگر منظور شما از عدم مداخله نظاميان در انتخابات،به منزله لزوم عدم حضور آنان در ستاد يك كانديدا ويا تبليغ به نفع يك نامزد باشد،‌اين حرف صحيحي است ولي شما به كلي گويي بسنده كرده وهيچ مصداقي را براي اين تخلف در ستاد آقاي احمدي نژاد نام نبرده‌ايد؟ 239- ستاد جناب عالي با به كارگري يك سردار بازنشسته و تاسيس شاخه بسيجيان، رسما به عضوگيري از آنان مي‌پرداخت آيا اين عمل شما نقض صريح و مشخص همين قانون جرائم نيروهاي مسلح ، شمرده نمي‌شود؟ 240- با فرض ‌آنكه تمام ادعاهاي شما را بپذيريم و قبول كنيم كه بعضي نظاميان در انتخابات به نفع رقيب شما وارد صحنه شده اند آيا اين عمل ،‌دليل بر وقوع «تقلب گسترده» در انتخابات مي‌شود؟ 241-حتي اگر اين جرم واقع شده باشد، به وزارت كشور و دولت - كه متهمان رديف اول تقلب گسترده هستند- چه ربطي پيدا مي‌كند؟ آيا به نظر شما باطرفداري تعدادي بسيجي از يكي دو كانديداي رقيب جناب عالي(همچون آقايان احمدي‌نژاد و سردار سرلشكر دكتر محسن رضايي) مي‌توان مدعي شد كه نتيجه انتخابات به شكل گسترده‌اي يعني در حد ده ميليون راي به زيان شما و به سود آقاي احمدي نژاد پيدا كرده؟ جناب آقاي موسوي!شما همچنين در بخش ديكري از بند هشتم نامه خويش به شوراي نگهبان با استناد به ماده 68 قانون انتخابات به استفاده آقاي احمدي‌نژاد از هواپيماي اختصاصي دولت و نيز حضور وزير خارجه در شهرهاي مختلف ايلام، كرمانشاه،‌سمنان ،‌گيلان، و.... استناد جسته و آن را مصداق « تخلف از فصول مختلف قانون مذكور[قانون انتخابات] به ويژه فصل هفتم آن » خوانده ايد در اين زمينه سوالات زير مطرح است: 242- آيا وقتي رئيس جمهور قانوني كشور براي تبليغات انتخاباتي دور دوم رياست جمهوري خود به استانها سفر مي‌كند،‌نبايد از هواپيما، نيروهاي محافظ و اقامتگاه حفاظت شده رئيس جمهور بهره بگيرد؟آيا آقايان هاشمي رفسنجاني و خاتمي در تبليغات دوره دوم رياست جمهوري خود به غير از اين ،‌عمل نمودند؟ 243- آيا سفر منوچهر متكي - نه به عنوان وزير خارجه بلكه به عنوان يك شخص حقيقي- و اشخاص ديگر به چند شهر براي تبليغ انتخاباتي به نفع آقاي احمدي نژاد ، خلاف قانون است؟‌اگر خلاف است،به چه دليل ؟ وانگهي چرا مستندات خويش را براي وقوع تخلف ذكر نكرده‌آيد؟ 244-آيا چنين مساله‌اي در دوران آقايان هاشمي و خاتمي اتفاق نيفتاد ، كه بعضي از افراد سرشناس يا اعضاي كابينه آنها براي تبليغ به نفع رئيس جمهور به شهرها سفر كنند؟‌آيا شما در آن موارد هم به شوراي نگهبان شكايت كرديد يا سكوت اختيار نموديد؟ 245-حتي اگر فرض كنيم كه افراد كابينه با استفاده از امكانات دولتي به شهرها سفر كرده و به نفع يكي از كانديداها، فعاليت‌هاي تبليغاتي انجام داده باشند، آيا اين امر وجود«‌تقلب گسترده» و جا به جايي ده ميليون آرا را ثابت مي‌كند يا حداكثر نوعي تخلف انتخاباتي محسوب مي‌شوند كه بايد مراجع قضايي به آن رسيدگي كنند؟‌آيا شوراي نگهبان با استناد به اين قبيل مطالب مي‌تواند انتخابات را در سراسر كشور«ابطال » كند؟ جناب آقاي موسوي! شما در پايان نامه مرقوم نموده‌آيد:« نظر به مراتب فوق،‌انتظار دارم درخواست اينجانب درمورد ابطال انتخابات خرداد ماه مورد رسيدگي و اقدام قرار گيرد» در اين بخش،جنابعالي خود را در جايگاه شوراي نگهبان فرض كرده و موارد اتهام خويش به آقاي احمدي نژاد را عين جرم دانسته وبه جاي شوراي نگهبان حكم« ابطال» انتخابات را صادر وبراي اجرا به شوراي مزبور ابلاغ نموده‌ايد؟ 246- آيا اين روال نوعي قانون گريزي و «خويش انگاري »‌نيست؟ 247-آيا درست نبود كه جنابعالي به جاي صدور حكم و درخواست البطال انتخابات، از شوراي نگهبان خواستار رسيدگي به موارد شكايت خود مي‌شديد و در خاتمه، خواستار بازشماري آراء يا هر خواسته ديگر (مثلا تشكيل كميته مستقل حقيقت ياب) مي‌شديد؟ 248- اگر جنابعالي معتقديد كه حكم ابطال صادر نكرده و از شوراي نگهبان درخواست رسيدگي به اتهامات خود را داشته‌ايد پس چرا بعدا كه شورا ي نگهبان ضمن رسيدگي به شكايات ،صحت انتخابات را تاييد كرد به حكم آن مرجع قانوني گردن ننهاديد؟ جناب آقاي موسوي!مسبوقيد كه تقلب گسترده در انتخابات و جابجايي ده ميليون راي به تنهايي توسط وزارت كشور ممكن نيود ونياز به هماهنگي شوراي نگهبان نيز داشت يعني بايد كليت نظام عليه شما و له آقاي احمدي نژاد موضع گرفته وبسيج شده باشد، سوال ما اين است كه: 249-اگر نظام در برابر جناح شما صف آرايي كرده باشد، چرا در انتخابات هفتم رياست جمهوري در دوم خرداد 1376 در برابر آقاي خاتمي كه بر آقاي ناطق نوري غلبه كرده بود،‌اين گونه صف آرايي نكرده؟ 250- مي‌دانيد كه نتايج انتخابات مجلس ششم كه توسط آقاي خاتمي برگزار شد در حوزه تهران با اعتراض شديد آقاي هاشمي كه كانديداي نمايندگان از پايتخت يود، رو به رو گرديد و حتي شوراي نگهبان نتايج آن را تاييد نكرد و در نتيجه با حكم حكومتي رهبر معظم انقلاب انتخابات در تهران مورد تاييد قرار گرفت كه بر اثر آن افراطي ترين عناصر دوم خرداد- همچون خانم فاطمه حقيقت جو نماينده سابق تهران- كه در حال حاضر به امريكا پناه برده‌اند و آقاي بهزاد نبوي ،محسن ميردامادي و صفايي فراهاني كه اينك در زندان هستند،‌به مجلس راه يافتند،‌اگر نظام و رهبري در فكر حذف جناح دوم خرداد از صحنه سياسي كشور بودند،‌چرا در آن شرايط كه آقاي هاشمي نيز در مقابل اصلاح طلبان قرار داشت، انتخابات تهران را باطل نكردند و حضور تندترين عناصر را در مهم ترين ركن قانونگذاري كشور تحمل نمودند؟ 251-مگر رابطه شخصي جنابعالي و مقام معظم رهبري آن قدر نزديك نبود كه حتي بعضي از نزديكان به جريان اصلاحات همچون آقاي ابطحي( كه در ستاد آقاي كروبي فعاليت مي‌كرد) آمدن شما به عرصه انتخابات را نتيجه يك هماهنگي در سطح بالا مي‌دانستند با اين شرايط از رياست جمهوري شما چه خطري براي نظام احساس مي شد كه نياز به چنين تقلبي باشد؟ جناب موسوي! از حدود يك هفته به انتخابات، هواداران شما به نحو سازمان يافته‌اي شعار مي‌دادند: «اگر تقلب بشه،شنبه قيامت مي‌شه» و اين مطلب را متحد انتخاباتي و همسرتان خانم زهرا رهنورد نيز بر زبان آورد و بدان رسميت بخشيد. در اين زمينه پرسش‌هاي زير مطرح است: 252. منظور از تقلب در شعار فوق چيست و طرفداران شما چگونه متوجه آن مي‌شوند تا قيامت به پا كنند؟ 253. آيا امكان ندارد كه تقلب نشود و در عين حال شما نيز پيروز انتخابات نباشيد؟ 254. آيا «تقلب نشدن» و «پيروز شدن» جناب عالي با يكديگر ملازمه دارد؟ 255. آيا قيامت به پا كردن يعني استفاده از ساز و كار‌هاي قانوني؟ ايا شعار مذكور، مويد اين تهديد نيست كه در هر حال اگر موسوي برنده نشود، ما مملكت را كن‌فيكون مي‌كنيم؟ 256. آيا اين شعار نشان دهنده نوعي ديكتاتوري پنهان و نقابدار نيست؟ *** جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه هيئت شش نفره مجلس روز 27 خرداد به ملاقات آقاي هاشمي رفسنجاني رفتند. آقاي زاكاني نماينده مردم تهران و عضو آن هيئت پيرامون مطالب مطرح شده در آن جلسه مي‌گويد: «آقاي هاشمي در آن ملاقات اظهار داشته‌اند كه موسوي جز به ابطال انتخابات قانع نيست و موارد ديگري را هم خواهان شده تا دست از اعتراض بردارد.» و نيز آقاي هاشمي افزوده است كه به جناب عالي اعلام كرده كه از مسير قانوني خارج نشويد. 257. با اين توضيح كه آقاي هاشمي اظهارات آقاي زاكاني را تكذيب نكرده است. آيا شما اظهارات آقاي زاكاني را تاييد مي‌كنيد؟ اگر پاسختان منفي است، چرا شما يا آقاي هاشمي آن را تكذيب نكرديد و اگر جوابتان مثبت است، چرا توصيه قوي‌ترين حامي خود را نپذيرفتيد و همچنان بر طبل ناآرامي كوبيديد؟ *** جناب آقاي موسوي! ملاحظه كرديد كه آقاي محسن رضايي خواستار بازشماري ده درصد صندوق‌ها در شش استان با حضور نمايندگان خود شد و پس از بازشماري آراء و مشاهده عدم وجود مغايرت محسوس بين آراء اعلامي و نتايج بازشماري، در روز دوم تيرماه رسما شكايت خود را پس گرفت. 258. اولا شما كه اين مسئله را مشاهده نموديد چرا شكايت خود را پس نگرفتيد؟ آيا پيگيري آقاي محسن رضايي را قبول نداشتيد؟ 259. ثانيا چرا خودتان از ساز و كار قانوني براي شكايت بهره نگرفتيد؟ جناب آقاي موسوي! 260. اگر جناب عالي واقعا در پي احقاق حق خود بوديد چرا در پي دعوت شوراي نگهبان براي حضور در صحن شورا و بيان ادله و مستندات خويش، در جلسه آن شورا شركت نكرديد؟ 261. مي‌دانيد كه شوراي نگهبان هيئت ويژه‌اي (متشكل از آقايان ابوترابي، دري نجف‌آبادي، رحيميان، حداد عادل، ولايتي و افتخار جهرمي) را از گرايش‌هاي گوناگون سياسي براي پيگيري شكايت‌ها و بررسي روند برگزاري انتخابات و بازشماري حداقل ده درصد از صندوق‌ها تعيين نمود و قصد ايجاد زمينه مساعد براي رسيدگي قانوني به مدعيات شما را داشت. هيئت مزبور از جناب عالي خواست كه نماينده خود را معرفي كنيد تا با حضور ايشان به شكايتتان رسيدگي شود. چرا شما از اعزام نماينده خويش خودداري ورزيديد و با هيئت مزبور همكاري نكرديد؟ *** جناب آقاي موسوي! بنا به گزارش مفصل شوراي نگهبان_ كه در سايت آن شورا قابل دسترسي است _ روز يكشنبه هفتم تير 88 يك شخصيت سياسي ضمن تماس با شورا اظهار داشته كه طي مذاكره با شما و نمايندگانتان، جناب‌عالي خواسته‌هاي جديدي را به شرح زير براي رسيدگي به شكايت خود مطرح كرده‌ايد؟ 1_ بازشماري آراء در چهار استان؛ 2_ تطبيق سريال (شماره مسلسل) شناسنامه‌ها با ته‌برگ تعرفه‌ها؛ 3_ بررسي ميزان چاپ تعرفه‌ها و تعرفه‌هاي موجود؛ 4_ بررسي خطوط نوشته شده بر روي اوراق تعرفه و اطمينان از اينكه يك خط نباشد. سپس شوراي نگهبان و هيئت ويژه آن شورا به رغم محدوديت زماني _ كه فقط يك روز تا پاين مهلت بررسي باقي مانده بود_ با خواسته جناب‌عالي موافقت كردند و در جلسات هيئت ويژه شورا با نمايندگان شما (آقايان موسوي لاري و محتشمي پور) قرار شد جناب‌عالي درخواست خويش را به صورت كتبي به شوراي نگهبان اعلام فرماييد. سوالات: 262. چرا شما حاضر نشديد درخواست خود را به صورت مكتوب ارسال كنيد تا مورد رسيدگي قرار گيرد؟ 263. آيا بدين دليل نبود كه پس از رسيدگي به شكايت آقاي محسن رضايي و تاييد صحت نتايج انتخابات و انصراف وي از پيگيري شكايت خويش، شما مطمئن بوديد كه نتايج انتخابات صحيح است؟ 264. جناب آقاي موسوي! با وجود عدم همكاري جناب‌عالي، شوراي نگهبان دستور بازشماري ده درصد از كل صندوق‌ها (حدود 5 هزار صندوق) را صادر كرد. نتايج اين بازشماري _ كه با حضور معتمدين و روساي شوراي اسلامي هر شهر و حدود 300 نفر از نمايندگان نامزدها در مقابل دوربين‌هاي صدا و سيما انجام شد_ با نتايج اعلام شده تفاوتي نداشت. با اين حال، چرا باز هم شما بر اتهام تقلب پاي فشرديد؟ جناب آقاي موسوي! شما كه شبهه تقلب را مطرح كرديد، معلوم نساختيد كه آيا اين تقلب در پاي هر صندوق اتفاق افتاده يا در ستاد انتخابات و وزارت كشور؟ 265. اگر مدعي هستيد كه تقلب در پاي هر صندوق اتفاق افتاده، در اين صورت بايد مدعي باشيد كه حدود 500 هزار معلم و معتمد محلي دست به دست هم داده و يكپارچه عليه شما اقدام كرده و در هر صندوق از 46 هزار صندوق به نفع آقاي احمدي نژاد تقلب كرده‌اند تا او به عدد 24.5 ميليون راي برسد. آيا اين ادعا با اين پيش‌فرض كه بايد بيش از 500 هزار معلم و معتمد محلي در ايران متقلب باشند، از سوي شما پذيرفتني است؟ 266. در جايي كه بيش از 40 هزار ناظر جناب‌عالي در حوزه‌هاي اخذ راي حضور داشته‌اند، چطور ممكن است عليه شما 10 ميليون راي تقلبي به صندوق‌ها ريخته شود؟ 267. اگر هم مدعي باشيد كه تقلب از بالا به پايي بوده، باز هم مدعاي شما ابطال پذير است زيرا وزارت كشور آمار كليه صندوق‌ها را براي نخستين بار به تفكيك اعلام نمود و اگر نتايج دستكاري شده باشد، بايد آمار اعلام شده با آمار واقعي صندوق‌ها مغاير باشد. در اين حال، شما كه در بيش از 40 هزار صندوق نماينده داشته و آنها هنگام شمارش آراء حاضر بوده و صورتجلسات با حضور آنها تنظيم شده است. چرا هيچ موردي از مغايرت را اعلام نكرديد؟ 268. چرا حيثيت و آبروي حدود 500 هزار عامل اجرايي و نظارت انتخابات دهم را _ كه اغلب معلمان شريف كشور بودند_ با اتهام «تقلب» خدشه‌دار نموديد؟ *** جناب آقاي موسوي! مدتي پس از انتخابات از سوي كميته صيانت از آراء وابسته به شما طي يك فراخوان عمومي خواسته شد كه هر كس مدركي از تقلب در اختيار دارد، به اين كميته تحويل دهد. البته اين اقدام، امري پسنديده است لكن اين سوالات را مطرح مي‌سازد كه: 269. كميته صيانت از آراء كه درخواست مهمي چون ابطال انتخابات را مطرح مي‌كند و به كمتر از آن نيز راضي نيست. قاعدتا به اندازه كافي مدارك مستدل و محكمه‌پسند در اختيار دارد كه نيازي به استفاده از مدارك بيشتر نداشته باشد؛ اينك چه اتفاقي افتاده كه مدت‌ها پس از انتخابات از مردم درخواست مدارك مربوط به تقلب را دارد؟ 270. آيا اين بدين دليل نبود كه شما ابتدا ادعاي تقلب را مطرح و با فشار معترضين، درخواست ابطال انتخابات را نموديد و آنگاه كه با قاطعيت نظام در اجراي قانون مواجه شديد، در صدد گردآوري مدرك براي مدعاي خود برآمديد؟ 271. آيا اسناد و مداركي دال بر تقلب به ستاد شما واصل شد يا خير؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا آن اسناد را منتشر نكرديد؟ 272. جناب آقاي موسوي! آيا مي‌‌دانيد كه آقاي دانيل كانينگر از كارشناسان سازمان سيا و معاون مديريت برنامه‌هاي «خانه آزادي»، اولين بار، پيشنهاد «كميته صيانت از آراء» را ارايه داد و سپس دفتري با همين نام در ستاد جناب‌عالي شكل گرفت؟ *** جناب آقاي موسوي! جناب‌عالي در شامگاه 22 خرداد با مصاحبه مطبوعاتي را صدور بيانيه اعلام كرديد كه: «بر اساس نتايجي كه از استانها و روستاها» داشتيد، خود را صاحب «راي اكثريت قاطع مردم» مي‌دانيد و بعد با اطمينان افزوديد: «به هر حال بنده خود را پيروز قطعي اين ميدان مي‌دانم» و در همان حال آقاي خاتمي نيز پيروزي شما را تبريك گفت. اكنون اين سوالات مطرح است كه: 273. وقتي هنوز راي‌گيري به دليل ازدحام جمعيت در داخل بسياري از مراكز اخذ راي همچنان ادامه داشته و تعداد زيادي از صندوق‌ها براي شمارش آراء هنوز بازگشايي نشده بود، شما اين نتيجه («پيروزي قطعي») و اين ميزان آرا («اكثريت قاطع») را بر پايه چه مستنداتي اعلام داشتيد؟ 274. آيا اين شتابزدگي بر اثر القائات اطرافيانتان نبود؟ 275. چرا اطلاعات رسيده به شما، هيچ يك از تقلب موثر و گسترده حكايت نمي‌كرد؟ 276. اگر اطلاعات واصله به شما صحيح بود، در اين صورت بايد از تقلب موثر و گسترده به منظور پيروز كردن احمدي‌نژاد حكايت مي‌كرد، در اين صورت چرا شما خود را پيروز اعلام كرديد؟ و از تقلب سخن نگفتيد و درخواست ابطال را آن موقع اعلام ننموديد؟ 277. آيا اين تناقض بدين دليل نيست كه شما ادعاي تقلب را بلافاصله پس از اعلام نتايج مطرح كرديد و چون هيچ سند و مدرك نداشتيد، با كشاندن هواداران خود با كف خيابان‌ها، كوشيديد با استفاده از شانتاژ و زور، كمبود سند و مدرك را جبران كرده و به خواسته خود برسيد؟ 278. جناب آقاي موسوي! منظور دقيق شما از عبارت «صحنه آرايي و شعبده بازي» در توصيف انتخابات 22 خرداد چه بود؟ چرا هيچوقت توضيح نداديد كه فرآيند اين شعبده‌بازي چگونه بود و توسط چه كساني و در چه تعداد صندوق انجام شد؟ جناب آقاي موسوي! مي‌دانيد كه سنجش افكار‌هاي متعددي در داخل و خارج از كشور صورت گرفت تا نتيجه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را پيش‌بيني كند. بعضي از اين سنجش‌ها توسط موسسات متمايل به جناب عالي در داخل و برخي نيز توسط موسسات غربي صورت گرفت. از جمله موسسه آمريكايي «فرداي بدون ترور: مركز افكار عمومي» در فاصله زماني 11 تا 20 ماه مه 2009 (21 تا 30 ارديبهشت 1388) از كشورهاي همسايه به صورت تلفني با 1001 نفر از هموطنانمان در 30 شهر اصلي ايران، مصاحبه و نظر آنها را جويا شده كه حاصل آن پيش افتادن آقاي احمدي‌نژاد با حاشيه‌اي بيشتر از 2 به ب1 بوده است_ نتيجه‌اي كه بيشتر از حاشيه پيروزي احمدي نژاد در انتخابات بود_ شايان ذكر است كه موسسه مزبور حتي در استان‌هاي ترك زبان (زادگاه جناب عالي) نيز اين نسبت را برقرار مي‌داند. همچنين موسسه New American Foundation «بنياد آمريكاي نو» نيز با همين روش، نظر‌سنجي كرده و دو برابر بودن آراء احمدي نژاد را پيش‌بيني نموده بود. جالب آن كه اين پيش‌بيني مورد پذيرش VOA نيز قرار گرفته است. راديو آزادي اروپا و روزنامه گاردين و خليج تايمز نيز پيروزي رقيب شما را پيش‌بيني كرده بودند. نكته قابل توجه اين است كه گاردين مي‌نويسد: اگر دوباره انتخابات برگزار شود احمدي نژاد با اختلاف بيشتري، موسوي را جا خواهد گذاشت. همچنين به گزارش مجله نيوزويك، سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريكا در گزارش‌هايي به كاخ سفيد و كنگره، اعلام كرده بودند كه احمدي نژاد پيروز اين انتخابات خواهد بود. سوالات: 279. آيا ستادتان از اين نظرسنجي‌ها بي‌خبر بود و شما را در جريان آن قرار نمي‌داد؟ 280. آيا شما با علم به اين پيش‌بيني‌ها بيرق تقلب را برافراشتيد و بر آن پاي فشرديد؟ 281. آيا شما تحت‌ تاثير اطرافيانتان، جو زده شده بوديد و خود را پيروز مطلق انتخابات مي‌انگاشتيد؟ 282. آيا اگرشما در انتخابات برنده مي‌شديد، همين اطرافيان شما را كاناليزه نمي‌كردند؟ 283. جناب آقاي موسوي! بررسي‌هاي علمي كارشناسان همچون تست بنفورد، و مباحث آماري همچون رگرسيون، انحراف معيار و نيز نگاه سيستمي، همگي در مورد انتخابات اخير به كار گرفته شده و نتيجه آنها مويد نتايج اعلام شده است. با علم به اين مطلب، چرا باز هم بر ادعاي تقلب خويش اصرار و ابرام ورزيديد، تا ده‌ها بر سر آن جان باختند و خسارتهاي سنگيني به اموال عمومي و خصوصي مردم وارد آمد؟ *** جناب آقاي موسوي! موسسه نظرسنجي دانشجويان ايران (ايسپا) وابسته به جهاد دانشگاهي كه از مراكز نزديك به جنابعالي محسوب مي‌شود، در يكي از نظرسنجي‌هاي خود كه نتايج آن در روز 8 خرداد 1388 منتشر شده است اعلام كرد كه در سطح كشور احمدي‌نژاد با 8/54درصد پيشتاز مطلق است و شما با 3/21درصد بعد از ايشان قرار داريد. اين مركز هم‌چنين در نظرسنجي ديگري كه روز 19 و 20 خرداد انجام داد پيروزي آقاي احمدي‌نژاد را با 2/56 درصد آراء در برابر 8/29درصد آراء شما پيش‌بيني كرد. در اين نظرسنجي 8/55درصد مردم آقاي احمدي‌نژاد را صادق‌تر از شما دانستند و 4/35 درصد بر صداقت شما نظر داشتند. توجه داريد كه عمده‌ترين و سنگين‌ترين اتهام‌هاي جناب‌عالي و طرفداران‌تان به آقاي احمدي‌نژاد، اتهام عدم صداقت و دروغگويي بود؛ ولي مردم تسليم بمباران تبليغاتي نشدند. حال با توجه به اين نظرسنجي‌ها: 284- چرا شما با طرح شبهه تقلب، خود را عملا در برابر 25 ميليون رأي دهنده به رقيب خود قرار داديد؟ 285-چرا جناب‌عالي نتيجه نظرسنجي‌هاي مزبور را ناديده انگاشتيد و با ايراد اتهام«تقلب» كام ملت ايران را تلخ ساختيد؟ 286- آيا شما كه با اتهام تقلب گسترده، اين انتخابات را زير سوال برديد از نتايج اين قبيل نظرسنجي‌ها خبر نداشتيد؟ آيا همسر و متحد شما در اين انتخابات يعني خانم زهرا رهنورد كه روز 20 خرداد با تاكيد بر ضرورت صيانت از آراء تهديد كرد: «اگر در ايران قيامت شود، وزارت كشور مسوول است» از نتايج اين نظرسنجي‌ها بي‌اطلاع بود؟ 287- اگر نظام با شخص جناب‌عالي مساله داشت چرا صلاحيت‌تان در شوراي نگهبان تاييد شد؟ و چرا پس از انتخابات، پيرامون اعتراضات شما از سوي رهبري دستور پي‌گيري ويژه صادر گرديد و نيز مهلت‌ قانوني ده روز رسيدگي به شكايات به دستور ايشان 5 روز تمديد شد؟ 288- آيا تصور نمي‌كنيد كه قانون‌گريزي و ايجاد ناامني و آشوب در شهرها موجب شد كه شما حتي بخش عمده‌اي از طرفداران خود را نيز از دست بدهيد؟ (حضور اندك و ريزش شديد هواداران‌تان در راهپيمايي‌هاي روز قدس، 13 آبان، 16 آذر، عاشورا و بالاخره روز 22 بهمن شاهد اين مدعا است). **** جناب آقاي موسوي! همسر جناب‌عالي (خانم زهرا رهنورد) پس از انتخابات در مصاحبه با بي‌بي‌سي فارسي، مستنداتي را براي اثبات تقلب در انتخابات برشمردند كه موارد زير از آن جمله بود: *طرفداران موسوي در تظاهرات خياباني قبل از انتخابات صد برابر [!؟] احمدي‌نژاد بود. *‌من لر هست و موسوي بارها گفته "من داماد لرستان هستم " بنابراين لرها موسوي را نمي‌گذارند به احمدي‌نژاد رأي دهند. * ترك‌زبان‌ها هيچ‌وقت فرزند خود را نمي‌گذارند به ديگران رأي دهند. سوالات: 289- آيا به راستي اين استدلال‌ها! و مستندات! خانم رهنورد را ـ كه شما او را «مهم‌ترين روشنفكر زن» در ايران خوانديد ـ قابل پذيرش مي‌دانيد؟ 290- آيا به راستي اتهام تقلب كه به خاطر آن ده‌ها نفر كشته شدند و صدها ميليارد تومان خسارت به بار آمد و عزت ملت ايران مخدوش شد و اعتماد مردم به نظام آسيب داد، بر چنين مستندات و استدلال‌هايي استوار است؟ 291- آيا اين سخنان مويد آن نيست كه همسر شما به عنوان يك روشنفكر، هم‌چنان ايران در دوران ملوك‌الطوايفي مي‌بيند و اينگونه مي‌انگارد كه مردم بايد به شكل قبيله‌اي و عشيره‌اي راي دهند؟ 292- آيا اين اظهارات، نوعي تمايل روشنفكران همراه شما را در رجعت به مناسبات همگون با تفكر قبيله‌اي به نمايش نمي‌گذارد؟ 293- آيا برخورد اين "روشنفكرترين زن ايران " و "نزديك‌ترين متحد انتخاباتي شما "، توهين به شعور ملت با فرهنگ ايران نيست؟ 294- آيا شما بي‌بي‌سي را يك رسانه استكباري و از اجزاي امپرياليسم خبري مي‌دانيد يا خير؟ آيا جناب‌عالي مصاحبه همسر و ديگر نزديكان و اعضاي ستادتان را با صداي استعمارگر پير يعني بي‌بي‌سي تاييد مي‌فرماييد؟ اگر تاييد نمي‌كنيد، چرا آنها به خود اجازه مي‌دهند در دفاع از شما و به عنوان حاميان‌تان با رسانه‌هاي امپرياليستي مصاحبه كنند؟ آيا آنها ضمن هماهنگي قبلي با شما به مصاحبه با اين رسانه‌ها مي‌نشينند يا سر خود اقدام مي‌كنند؟ *** جناب آقاي موسوي! يكي از نزديك‌ترين متحدان شما در انتخابات رياست جمهور يعني آقاي سيدمحمد خاتمي روز اول خرداد 88 در گفت‌وگو با نشريه امريكايي‌ نيوزويك به درستي تأكيد كرد: "فكر نمي‌كنم در انتخابات ايران تقلب به معناي خاص كلمه وجود داشته باشد يا بتواند تاثيرگذار باشد، خود من هم در دوران مسئوليت رياست جمهوري چندين انتخابات را برگزار كردم. اگر چنين چيزهايي هم وجود داشته باشد، در مقابل نتايج آن انتخاباتي كه مردم نقش دارند، متفاوت و ناچيز است ". جناب‌عالي نيز در هشت سال نخست‌وزيري خويش، چندين انتخابات را برگزار كرديد و به همين نتيجه رسيدند؛ لذا با خاطره آسوده در اين دوره كانديدا شديد. با علم به اين مطالب انتظار مي‌رود به سوالات زير پاسخ قانع‌كننده بدهيد: 295- با توجه به اظهارات آقاي خاتمي كه مهم‌ترين و نزديك‌ترين حامي شما است، آيا باز هم مي‌توان ادعاي را پيرامون تقلب موثر و گسترده پذيرفت؟ 296- چرا شما با ادعاي تقلب، چهره درخشان نظام را در خارج از كشور مشوه نموده و اعتماد مردم به اين نظام الهي را در داخل كشور به چالش كشيديد؟ 297- چرا پيروزي بزرگ ملت ايران را كه با مشاركت 85 درصدي در اين انتخابات به دست آمده و در سطح جهاني بي‌نظير بود و مي‌توانست قدرت و جايگاه ايران را در نظام بين‌الملل بسيار ارتقاء بخشد، اين‌گونه كم‌ اثر ساختيد؟ 298- جناب‌‌ آقاي موسوي! اگر جناب‌عالي وزارت كشور را به عنوان «مجري» شوراي نگهبان را به عنوان «ناظر بر انتخاباتن صالح نمي‌دانستيد، چرا در ستاد انتخابات كشور (مستقر در وزارت كشور) حاضر شديد و به عنوان كانديدا ثبت‌نام كرديد و پاي‌بندي خويش به قانون را در هنگام ثبت‌نام اعلام نموديد؟ 299- جناب آقاي موسوي! جناب‌عالي در خلال اعلام نتايج آراء، در بيانيه روز 23 خرداد خود، نتيجه انتخابات را «شعبده‌بازي» و «صحنه‌آرايي» خوانديد. شما مي‌دانيد كه براي يك قضاوت منصفانه و عالمانه به منظور اثبات اين اتهام بزرگ، لازم است كه گزارش‌هاي تفكيكي وزارت كشور ـ كه مدتي بعد منتشر شد ـ و نيز گزارش‌هاي 40 هزار ناظري كه بر سر صندوق‌هاي رأي داشتيد، در اختيارتان گذارده شود تا پس از مقايسه، تحليل و جمع‌بندي، به اين نتيجه برسيد كه نتيجه 40 ميليون رأيي كه روز 22 خرداد در سراسر كشور به صندوق‌ها ريخته شده، با آنچه وزارت كشور اعلام كرده، متفاوت بوده است. چرا شما بدون طي چنين فرآيندي «تقلب بزرگ» را نتيجه گرفتيد؟ آيا براساس القاء اطرافيان خود به چنين قضاوت عجولانه‌اي رسيديد؟ 300- جناب آقاي موسوي! جناب‌عالي كه در تبليغات انتخاباتي مي‌گفتند براي حاكميت قانون و مقابله با قانون گريزي‌هاي دولت نهم كانديدا شده‌ايد چرا پس از انتخابات از طريق مجاري قانوني براي رسيدگي به شكايات خود اقدام نكرديد و با صدور بيانيه‌هاي متعدد، مردم را به خيابان‌ها كشانديد؟ 301- جناب آقاي موسو�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن