واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: چند هفته پیش بود که انتشار خبری مبنی بر طراحی لباسهای اسلامی - ایرانی در معاونت اجتماعی وزارت کشور، دوباره بحث این نوع از لباسها را بعد از مدت زیادی که دیگر خبری از چگونگی روند طراحی و تولید آن ها در کشور نبود بر سر زبانها انداخت. خبری که بیشتر از آنکه موضوعش یعنی لباسهای اسلامی - ایرانی، مهم باشد، توجه ها را بیشتر به متولی طراحی این نوع از لباسها جلب کرده است؛ یعنی وزارت کشور. وزارتی که در این چند سالی که از تصویب قانون ساماندهی مد و لباس میگذرد، جایی برای رسیدگی به این امر نداشته و حالا مسئول آن شده است. یکی از متخصصان موضوع ساماندهی مد و لباس که اعتقاد دارد این وزارتخانه مسئول رسیدگی به این موضوع نیست، فرحناز قندفروش است. او که دو ماه بعد از روی کار آمدن دولت نهم، به طبقه هجدهم وزارت کشور رفت تا در گروه مشاوران مصطفی پورمحمدی وزیر کشور در سمت مشاور در امور خانواده فعالیت خود را شروع کند، ظرف کمتر از 40روز به استانداری تهران دعوت شد تا با حفظ سمت، امور زنان بالاترین نهاد اجرایی استان را برعهده گیرد. از او که حالا دیگر مسئولتی به غیر از دبیر موسسه زنان سرزمین من ندارد، به عنوان سردسته طرح مد و لباس که این روزها در مجلس مطرح است، یاد میشود. قندفروش با پافشاری خود بر طرح تنوع لباس زنان ایرانی توانست چند نمایشگاه لباسهای ایرانی - اسلامی در تهران برپا کند؛ نمایشگاهی که برای نخستین بار در آن مانتو در کنار چادر به عنوان حجاب برتر ایرانی به زنان ایرانزمین معرفی شد.او در گفتگویی دو ساعته با «خبر» از دلسردی طراحان و مسئولان ساماندهی مد و لباس برای فعالیت در این حوزه میگوید و معتقد است که دولت خلاف رویکردی که در این مورد دارد، موضوع ساماندهی مد و لباس را به طور جدی دنبال و حمایت نمیکند و همین موضوع باعث موفقیت آمیز نبودن تلاشهای فعالان دراین حوزه شده است. گفتگوی ما را با او میخوانید: خانم قندفروش همانطور که میدانید چند هفته خبری در خبرگزاریها منتشر شد مبنی بر اینکه کارگروه تخصصی در وزارت کشور در حال برنامهریزی برای طراحی، ساماندهی و ارائه لباسهای اسلامی است. سوال اینجاست با اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی وزارت ارشاد و بعد از آن وزارت بازرگانی را مسئول رسیدگی به این موضوع کرده است چرا حالا وزارت کشور عهدهدار چنین موضوعی شده؟ در حالی که وزارت کشور بیشتر به عنوان یک نهاد امنیتی شناخته میشود و چندان انتظاری از آن برای سر و سامان دادن درست به وضعیت حجاب و لباس نمیرود. نظر شما در این باره چیست؟ چرا وزارت کشور؟ بله همانطور که میبینیم در حال حاضر تعداد زیادی از نهادها و سازمانها در حال پیگیری بحث حجاب و مسائل مربوط به لباسهای اسلامی و ایرانی اند ولی هنوز نتیجه درستی در این مورد نگرفتهاند. تنها وزارت کشور نیست که حالا بعد از وزارت فرهنگ عهده دار این قضیه شده، بلکه مثلا معاونت صنایع دستی سازمان گردشگری هم خانم دانیالی عهده دار آنند این روزها به طور جدی بحث طراحی لباسهاس اسلامی و ایرانی را دارند پیگیری میکنند و این در حالی است که من فکر میکنم این معاونت صلاحیت رسیدگی به این موضوع را ندارد. از سوی دیگر فکر میکنم که وزارت کشور یک نهاد سیاسی است و بررسی این موضوع در این وزارتخانه به نتیجه نمیرسد. خب شما فکر نمیکنید که در حال حاضر در این مورد دارد موازی کاری میشود و همین موضوع هم باعث شده که بحث ساماندهی مد و لباس بعد از چندین سال، هنوز به نتیجه نرسد؟ از طرف دیگر آنطورکه از خبرها بر میآید جلسات کمیته ساماندهی مد و لباس که مسئول این امر است، شش ماه است که تشکیل نشده و بنابراین شاهد نوعی سرگردانی حاکم بر نهادهای مسئول این امریم. درست است. در حال حاضر میبینیم که در این مورد موازی کاریای صورت میگیرد که چندان به نفع وضعیت حجاب در کشور نیست؛ حالا میبینیم بعد از تمام برنامه ریزیهایی که در این چندساله در مورد ساماندهی وضعیت لباس در کشور صورت گرفته، چندین دستگاه همراه با هم و هر کدام جدا جدا دارد در این مورد تصمیم گیری و وضع قانون میکند وبه خاطر همین هم چنین وضعیتی پیش میآید که میبینیم. از طرف دیگر باید بگویم که بله درست است که جلسات کمیته ساماندهی مد و لباس شش ماه است که تشکیل نشده است. من در آخرین جلسه این کمیته حضور داشتم و در آن جلسه مقرر شد که مجموعهای تشکیل شود برای تایید نهایی لباسهایی که میشو به جامعه اسلامی به عنوان لباس های مورد قبول معرفی کرد، به ما گفتند که حکمها در حال زده شدن و ابلاغند اما متاسفانه این اتفاق هنوز نیفتاده و هیچ خبری در این مورد نیست. خب راه حل شما برای درآمدن از این وضعیت چیست؟ به نظر شما بهتر است که وزارتخانههای مختلف پیگیر این موضوع باشند یا خیر، همین کمیته فعلی مد و لباس کفایت میکند و یا یک کمیته جدیدالتاسیس دیگر باید این موضوع را بالاخره به سرانجامی برساند؟ بگذارید برای بررسی این موضوع کمی به عقب تر برگردیم. من فکر میکنم که اعتقاد همه مردم ما مبنی بر این است که اگر قرار است کاری به صورت اصولی انجام بگیرد، باید بر اساس مر قانون انجام بگیرد، قانونی که در کشور ما برای همه قابل احترام است و از سوی دولت به همه نهادها و سازمانها برای اجرا ابلاغ شده و تبعیت از آن ضروری است؛ حتی ما این موضوع را داریم که اگر در مقابل قوانینی که ابلاغ میشود، عملکرد مناسب انجام نگیرد مجموعههای نظارتی میتوانند سوال کنند و در نهایت در این مورد تصمیم بگیرند. بر اساس قانونی هم که مجلس تصویب کرده، وزارت ارشاد متولی این امر است نه وزارت کشورف مگر اینکه تفسیرهای جدیدی بخواهد از این قانون صورت بگیرد و این وظیفه به وزارت کشور واگذار شود. اما به هرحال باز هم میگویم که تاکید قانون بر وزارت ارشاد برای فعالیت در این حوزه است.در موضوع مد و لباس هم این مسئله مطرح است. بحث مد و لباس تقریبا بعد از بیانات مقام معظم رهبری در مورد طراحی و ارائه لباسهای ملی توسط خودمان، از سال 85 در مجلس مطرح شد و بعد از دولت نهم به نظر رسید با توجه به رویکردهایی که این دولت دارد و وضعیتی که در جامعه مشاهده میشد، در این دولت باید موضوع حجاب و مد و لباس به صورت جدیتری پیگیری شود. بنابراین کمیسیون فرهنگی مجلس در سال 85 شروع به بررسی طرحی کرد که از طرف یکی دونفر از نمایندهها ارائه شده بود و نهایتا در سال 86 به صحن مجلس آمد و تصویب شد. قانون ساماندهی مد و لباس بسیاری از مجموعههایی را که میتوانستند در این مورد فعالیتی کنند مشخص کرده بود و وظایفی برای آنها تعیین کرده بود که این مجموعهها باید در مسیر پوشش قابل قبول در کشور فعالیت بکنند تا در نهایت تغییر پوشش افراد کشورمان را و بخصوص در زنان داشته باشیم. خب تهیه و تصویب شیوهنامه اجرایی این قانون در وزارت ارشاد که من هم عضو گروه تهیه کننده آن بودم، مقداری طول کشید اما بالاخره در اردیبهشت سال 87، این شیوه نامه آماده شد و به کارگروه ساماندهی مد و لباس که رئیس جمهوری، وزیر فرهنگ و ارشاد را به عنوان رئیس آن معرفی کرده بود و وظیفه اصلی پیگیری وضعیت مد و لباس را به عهده ایشان گذاشته بود، ارائه شد؛ به دنبال دستگاههای مختلف هم موظف شدند که در جلسات این کارگروه شرکت کنند. جلسات این کارگروه هم مرتب تشکیل میشد اما به هرحال تصویب آن در این کارگروه، مدتی طول کشید و در نهایت در اوایل تابستان 87، این شیوه نامه به صورت رسمی به مجموعهها ابلاغ شد و بالاخره مسیری را برای حرکت مشخص کرد. اما خانم قندفروش، در عمل ما دیدیم که دستگاههایی که در این شیوهنامه مسئول رسیدگی به وضعیت مد و لباس شده بودند، کار خاصی در این مورد نکردند و تمام فعالیتها محدود شد به برخورد با کسانی که در اصطلاح بدحجاب نامیده میشدند و به جز چند جشنواره مد و لباس در کشور، اقدام عملی دیگری را در مورد موضوع اختصاصی مد و لباس شاهد نبودیم. درست است. انتظار میرفت که نهادهایی که موظف به این امر شده بودند بیشتر فعالیت میکردند اما خب دیدیم که اینطور نشد و در حد حرف باقی ماند. هرچند در ابتدای امر، دستگاهها نمایندههای خودشان را معرفی کردند و جلسات برگزار میشد اما نتیجه ای که دیدیم، رضایت بخش نبود و متاسفانه آن انتظاری که از این دستگاهها میرفت برای خوب و فعال عمل کردن در این مورد، برآورده نشد. ما در حال حاضر می بینیم که کار در این مورد به صورت جدی پیگیری نمیشود و در عمل خروجی ای هم ما نمیبینیم. اما به هرحال ما دیدیم که شما با توجه به مسئولیتی که در استانداری تهران داشتید، اقدام به برگزاری نمایشگاه زنان سرزمین کردید و به هرحال اقداماتی را در این مورد انجام دادید. فکر میکنید چرا این این جشنواره و جشنوارههایی شبیه ان از سوی دولت و دستگاههای دولتی حمایت نشد و در نهایت چارهای برای شما جز توقف روند برگزاری آن نماند؟ درست است ما طرح این کار را به کار گروه بانوان و جوانان بردیم. فکر کردیم که برای پوشش مناسب زن مسلمان باید از طراحان داخلی استفاده کنیم. من به دنبال پیگیری این قضیه بودم که پروژههایی را به طراحان بدهیم و از آنان بخواهیم کارهایی که انجام دادند را ارائه دهند. بعد در مراحل بعدی از آنان کارهای بهتری بخواهیم و با این روند تحول لازم را در زمینه پوشش دنبال کنیم. با توجه به مسوولیت من در رابطه با زنان، من این موضوع را در مورد زنان دنبال کردم. فراخوانی اعلام کردیم و از طراحان خواستیم طرحهای خود را که با زمینههای ملی و قومی و فرهنگی ارتباط دارد، خلاقیت در آن وجود دارد و لباسهایی که بتوانیم به زنان برای پوشیدن در اجتماع پیشنهاد کنیم را ارائه کنند و بعد از آن دیدیم که با استقبال بسیاری زیادی هم روبهرو شدیم. بله، باید دلسردی که در میان طراحان و ارائه کنندگان لباسهای اسلامی شاهدیم را نتیجه اقبال نشان ندادن دستگاههای دولتی از این لباسها بدانیم. ما در حال حاضر میبینیم که این نمایشگاهها از جوشش افتادهاند و فقط شوهای زیرزمینی غیرقانونی در این حوزه مشغول به فعالیتند و این در حالی است که هنوز به درخواست ما برای برگزاری دوباره نمایشگاه لباسهای ایرانی و اسلامی پاسخ مثبتی داده نشده و ما فعلا دیگر نمیتوانیم چنین نمایشگاههایی را برگزار کنیم. خانم قندفروش، با اینکه این نمایشگاه در سه دوره برگزار شد و استقبال خوبی هم از آن شد اما به هرحال ما در حال حاضر هیچ بازخوردی از نتایج برگزاری این نمایشگاهها را در کشور نمیبینیم. یعنی هنوز هم مشکل قیمت بالای این لباسها و از سوی دیگر به تولید انبوه نرسیدن آنها وجود دارد و شاید باید همین موضوع را یکی از دلایل سردی و توقف فعالیت در حوزه مد و لباس بدانیم. در حال حاضر در دبیرخانه موسسه زنان سرزمین من 400 نوع لباس وجود دارد که بر اساس نظرات خود مردم، نمره دارند و قابل تولید انبوهند اما نه طراحان این لباسها اعتبار لازم را دارند که آنها را به تولید انبوه برسانند و نه اینکه اگر برفرض اعتبار لازم را هم داشته باشند، هزینه تهیه یا اجاره مغازه ها بسیار بالاست و نمیشود به طور انبوه آنها را ارائه کرد. از سوی دیگر ما انتظار داریم که کمیته مد و لباس به جای اینکه بر برنامههای مقطعی تاکید کند، ویترینها را در سطح شهر اصلاح کند، در حالی که این اتفاق نمی افتد. ما معتقدیم که لباسهای ایرانی و اسلامی که طبق عرف ما هستند باید در اختیار زنان ایرانی قرار بگیرند. مثلا وزارت ارشاد میتواند در هار چهار فصل، لباسهای متناسب با هرفصل را از طراحان بگیرد، نمایشگاه برگزار کند و آنها را با همکاری نهادهای دیگر حتما به تولید انبوه برساند، اما میبینیم که متاسفانه این اتفاق نمیافتد و بنابراین شاهد این وضعیت نا به سامانیم که میبینید. 998
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 441]