واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: همه میدانند که ترامپ، تصور دموکراتها را درباره روسیه به کلی عبث میپندارد و درصدد بهبود روابط دو کشور برخواهد آمد.
در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی، کلینتون و اوباما، ترامپ را متهم میکردند که در نظر دارد، آمریکا را در اختیار روسیه قرار دهد و پوتین در انتخابات آمریکا دخالت میکند. در مقابل، ترامپ اعلام میکرد، روسیه اندیشه استراتژیک درستی در منطقه دارد و این آمریکاست که اشتباهاتی مرتکب شده و وضع را تا حد جنگ جهانی سوم پیش برده است. ترامپ مدعی بود، براساس منافع ملی آمریکا عمل خواهد کرد و تصور میکند همکاری با روسیه برای اداره بهتر جهان لازم خواهد بود. ترامپ اگر سیاست اوباما را دنبال کند، چه اتفاقی میافتد: در وهله نخست، باید در عراق و سوریه با روسیه و ایران درگیر شود؛ ناتو را نیز باید در این منطقه و افغانستان به کار گیرد که این به معنای گسترش عملیات آمریکا و اروپاست که انرژی این دو را زایل میکند؛ با این روش، آمریکا به شکلگیری بلوک قویتر شامل بریکس و دیگر اتحادیهها کمک خواهد کرد؛ بریتانیا در سیاست پیشین اوباما نقش مهمی داشت و اگر این اوضاع ادامه داشته باشد، امکان فاصله گرفتن بیشتر بریتانیا و اروپا هست و در این صورت، این اروپاست که به رهبری آلمان احساس میکند باید میان آمریکا و روسیه یکی را برگزیند و ممکن است به اتحاد سنتی با روسیه برگردد؛ همچنین آمریکا به دلیل نیاز مالی و ایدئولوژیک باید باز هم سیاست خارجی خود را به عربستان و اسرائیل اجاره دهد. اما نظر ترامپ، چیز دیگری است: همه اینها انرژی بر و قدرت فرسایند و باید خون تازهای در رگهای امپراتوری آمریکا روان ساخت. آمریکا با روسیه در زمینه عراق و سوریه همکاری خواهد کرد؛ در اوکراین که منبع اختلاف روسیه و ناتو هم هست، آمریکا، غرب را وادار به عقب نشینی میکند تا روسها با روش سنتی، اوکراین را داشته باشند؛ احتمالا ترامپ بازسازی عمیقی در سیاست دوستان آمریکا در خاورمیانه و اروپا دنبال میکند و این احتمال وجود دارد که نیروهای همسو با ترامپ در اروپا روی کار بیایند و او منتظر این نیروها برای تحولات بعدی خواهد ماند؛ مسلما او بریتانیا را در کنار خود خواهد داشت، اما وادارش خواهد کرد که با اروپا و روسیه بیشتر تعامل داشته باشد. اینها دو شق قضیه سیاست خارجی آمریکا در دوران جدید خواهد بود که محور و اساس آن، نوع روابط دوستانهای است که آمریکا با روسیه پیدا خواهد کرد. اگر آمریکا این اساس را روی روابط با روسیه نگذارد، توان تغییر در نگرش دوستان آمریکا در اروپا و خاورمیانه را نخواهد داشت. در مقابل، هنگامی که اساس را روی روابط با روسیه میگذارد، وزن آمریکا خیلی بیشتر میشود و در وهله نخست، اروپا را وادار به عقبنشینی میکند و سپس، دنبال تغییرات دلخواه در خاورمیانه خواهد رفت. در خاورمیانه، او مسلما در کنار روسیه و ایران به مبارزه با داعش خواهد پرداخت و مصالحهای بر سر حکومتهای عراق و سوریه خواهد کرد. حتی ممکن است در صورت بازی بهتر ایران و روسیه، در یمن هم عربستان را رها کند و امتیازات مهمی نصیب یمنیها و حوثیها شود. طبیعی است که روسیه و ایران، برندگان خارجی انتخابات آمریکا هم هستند که از زیر فشار دموکراتها به در آمدند. اسرائیل و عربستان هم مسلما بازندگان این انتخابات هستند که باید زیر تیغ جراحیهای بعدی جمهوریخواهان بروند. در این میان، وضع ایران بسیار متفاوت است و میتواند بسیار متفاوتتر هم بشود یعنی تا زمان دست به کار شدن آمریکا در مورد دوستان خود در اروپا و خاورمیانه، زمان درازی فاصله خواهد افتاد و این فرصت مناسبی است که ایران ولو از طریق همکاری بیش از پیش با روسیه، ابتکار عمل را در خاورمیانه به دست گیرد و طرحی سازنده برای بهبود نگرشها و سیاستهایش در ارتباط با آمریکا پیش نهد. دکتر غلامرضا کریمی عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی
سه شنبه 25 آبان 1395 ساعت 01:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]