محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831181975
- هنوز هیچ کس مثل مطهری جرات نقد تحریفات را نداشته است
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: «محمود حکیمی» از جمله نویسندگان و پژوهشگران پیشکسوتی است که عمر خود را وقف پژوهش و مطالعه در حوزه معارف اهل بیت کرده است. او پژوهش در موضوع امام حسین (ع) را از سال 1348 آغاز کرده و در سال 1351 نخستین کتابش درباره واقعه عاشورا را با تأکید، تأیید و مقدمه «آیتالله ناصر مکارم شیرازی» به چاپ رساند. همچنین وی در سال 1352 کتاب دیگری درباره حضرت زینب (س) نوشته و در حال حاضر هم آخرین اثر او با عنوان «داستانها و فرازهایی اززندگانی امام حسین(ع)» منتشر شده است. در کنار این آثار، گفتوگوها و مقالات فراوانی در حوزه «عاشورا پژوهی» و «تحریفستیزی» از این استاد صاحب قلم منتشر شده که به همین واسطه در سال 1381 به عنوان نویسنده و پژوهشگر خادم فرهنگ عاشورا برگزیده شده است. در این گفتوگو به موضوعاتی از جمله تحریفات عاشورا در طول تاریخ، پژوهشهای انجام شده در این حوزه، پژوهشگران تحریف ستیز و آسیبشناسی مجالس امام حسین(ع) پرداختهایم. همانطور که می دانید ما در مورد وقایع کربلا متأسفانه در طول تاریخ با مقوله ای به نام تحریفات رویدادها روبرو بوده ایم. در سال های اخیر و با تحولات فرهنگی که در زمینه «عاشورا پژوهی» پیش آمده، مطالعه چه آثاری را در این زمینه پیشنهاد می کنید؟ دقیقا به خاطر دارم که در دهه 40 که من پژوهش خود را درباره نهضت عاشورا آغاز کرده بودم منابع بسیار اندکی برای مطالعه آن قیام تاریخی در دسترس بود. اما امروزه هر کس که مایل به شناخت هرچه بیشتر قیام امام حسین(ع) باشد منابع و مدارک بسیار در دسترس اوست و این نعمتی است که هر پزوهشگر راستین به خاطر آن باید خدای را سپاسگزار و تحقیق دیگران را ارج نهد. در مورد نقد اثار دینی، به نظر من نشریه آینه پژوهش را بسیار موفق می دانم شماره 77 و 78 (آذر، دی، بهمن 1381) این نشریه که اصولا به کتاب شناسی و اطلاع رسانی در حوزه فرهنگ اسلامی اختصاص دارد ویژه امام حسین است و من مقالات این شماره را چندین بار خواندم. کتاب ماه دین و کتاب ماه کلیات نیز شماره هایی از نشریه خود را به امام حسین(ع) اختصاص دادند که من در اینجا لازم می دانم از مدیران و سردبیران این نشریات صمیمانه تشکر کنم. در مورد تحریفات عاشورا چه کسی در دوران معاصر قبل از همه به این مسئله پرداخت؟ - در مورد آثار ارزشمندی که در چند دهه اخیر در مورد بررسی و تحقیق در مورد قیام امام حسین(ع) منتشر و موجب آگاهی مردم گردید کار ارزشمند و شجاعانه شهید بزرگوار استاد مرتضی مطهری براستی قابل تقدیر است. مقاله«تحریفات عاشورا» که در جلد اول حماسه حسینی به چاپ رسید راه را برای بسیاری از نقادان باز کرد. قبل از آن کمتر کسی جرأت می کرد که به نقد اثار گذشتگان در زمینه واقعه کربلا بپردازد. اقدام شجاعانه مرحوم مطهری سبب شد که دیگران هم بتوانند اثاری چون مقتل الحسین، روضه الشهدا کاشفی و یا اسرار الشهاده فاضل دربندی را مورد نقد قرار دهند. هنوز هم هیچ کسی مثل شهید مطهری بعد از او و به اندازه او دقیق و شجاعانه جرات نقد تحریفات عاشورا را نداشته است. در میان مقالاتی که در سال های اخیر درباره نهضت حسینی خوانده اید کدام یک توجه شما را بیشتر جلب کرد؟ - پاسخ دادن به این پرسش برای من چندان آسان نیست. من از سال 1350 شمسی که در مورد رویداد عاشورا به پژوهش و تحقیق پرداخته ام به جرأت می توانم بگویم که صدها مقاله را مطالعه کرده و بهره معنوی فراوان از آنها برده ام. پس از آنکه در سال 1381 لوح تقدیر و عنوان «خادم فرهنگ عاشورا» را دریافت کردم، در گفت و گو با یکی از نشریات از خدمات بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران نام بردم که خویش را وامدار پژوهش آنان می دانم و شاید در این گفت و گو نتوانم از همه آنها نام ببرم و ان شاءالله در مقدمه اثر دیگری که درباره قیام امام حسین(ع) نوشته ام نام همه آنها را خواهم آورد. ولی به هر حال در اینجا باید اشاره کنم به مقاله ارزشمند «آوردگاه طف در آینه قرآن» اثر پژوهشگر ارجمند و سردبیر نشریه آینه پژوهش آقای محمدعلی مهدوی راد که در شماره ویژه " مقاله«تحریفات عاشورا» که در جلد اول حماسه حسینی به چاپ رسید راه را برای بسیاری از نقادان باز کرد. " من این مقاله را بارها خواندم و بر نویسنده آن آفرین گفتم. از این پژوهشگر فروتن و متواضع کتاب های دیگری در زمینه تفسیر قرآن کریم خواندم که باید در فرصتی دیگر به آن بپردازم. در زمینه مقوله تحریفات عاشورا مطالعه آثار کدام یک از پژوهشگران را به نوجوانان پیشنهاد می کنید؟ - در مورد تحریفات عاشورا آقای رسول جعفریان مقاله جالبی دارد در نشریه کتاب هفته ویژه کتاب عاشورا(اسفندماه 1380) تقسیم بندی ایشان در تحریفات به تحریف لفظی و معنایی و سپس انگیزه های تحریف در تاریخ عاشورا و زمان رسوخ تحریف در عاشورا از مباحث جالبی است که ایشان مطرح کرده اند من تاکنون بیشتر آثار ایشان را در تاریخ اسلام خوانده و بهره فراوان برده ام و اگر چه در مورد صفویه و مرحوم دکتر علی شریعتی با وی اختلاف نظر دارم اما نثر او را می پسندم و در کلاس های ضمن خدمت آموزش و پرورش در درس روش تحقیق مطالعه بسیاری از آثار این پژوهشگر پرکار را به دانشجویان توصیه کرده ام. همین تقسیم بندی را دکتر علیرضا هزار در نشریه کتاب قم شماره ویژه از غدیر تا عاشورا(بهمن ماه 1383) به شکل جالب تری مطرح کرده اند که نشان دهنده مطالعه دقیق وی در تاریخ اسلام است. دکتر هزار درست 30 سال از من کوچک تر است اما گفت و گوی وی با آقای میثم مهاجر نشان می دهد که در زمینه «جامعه شناسی قبیله گرایی عرب و تأثیرات روان شناختانه در عاشورا» از من جلوتر است. در میان آثاری که در این زمینه خوانده اید چه کتابی را مفیدتر دیده اید؟ - در اینجا باید اشاره کنم به آثار پر ارزش آقای محمد صحتی در زمینه رویداد عاشورا. اولین بار نقد وی را بر کتاب دوست دیرینه ام آقای جواد محدثی خواندم. آقای صحتی کتاب «فرهنگ عاشورا» را مطرح کرده ونقاط قوت و ضعف این فرهنگ را شرح داده است ایشان با نوشتن این نقد کار من را آسان کردند چون ابتدا قصد داشتم نقدی بر این فرهنگ بنویسم. آقای محمد صحتی مقالات دیگری در زمینه واقعه کربلا دارند اما به نظر من کتاب شهید فاتح در آینه اندیشه (دفتر نشر معارف، قم، 1381) اثری فوق العاده است. کتاب دیگر استاد صحتی کتاب تحریف شناسی عاشورا می باشد. استاد در این دو کتاب تحریفات تاریخی افرادی چون ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم دمشقی معروف به ابن تیمیه(728ـ661 هـ ق) و سماء الدین ابوالفاء اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (774ـ 701 هـ ق) را به خوبی شرح داده است. او برای خواننده پژوهشگر شرح می دهد که چگونه «عداوت ابن تیمیه با اهل بیت و شیعیان علی(ع) در جای جای آثارش دیده می شود. بدانسان که در هر جا بهانه ای می یابد به مکتب اهل بیت(ع) می تازد و دروغ هایی می بافد که در هم نیز نمی گنجد». شاگرد ابن تیمیه یعنی ابن کثیر نیز در جعل روایات و اخبار از استادش عقب نیست و در کتاب البدایه و النهایه برای تبرئه یزید آنقدر دروغ می بافد که هر خواننده منصفی ـ خواه شیعه و خواه سنی ـ از این همه تحریف دچار حیرت می شود. استاد صحتی پس از ذکر جعلیات ابن کثیر می نویسد: «ابن کثیر در دفاع از بنی امیه چنان افراط می ورزد که هر خواننده منصفی را به حیرت وا می دارد.» آیا این تحریفات تاریخی و جعل احادیث در تبرئه یزید و ابن زیاد و دیگر دشمنان امام حسین(ع) در دوران ما نیز بر برخی از نویسندگان تأثیر گذاشته است؟ - این تحریف تاریخ حتی بر نویسندگان اهل سنت تأثیر محدودی داشته است. در طول تاریخ بسیاری از نویسندگان سنی به ارزش قیام کربلا آگاه شده و آثار ارزشمندی در شرح تبهکاری های بنی امیه منتشر ساخته اند. اما متأسفانه سلفیون یا وهابیان همچنان تلاش می کنند که از یزید تبهکار چهره ای پاک بسازند. آقای محمد صحتی در کتاب «شهید فاتح در آینه اندیشه» می نویسد: «شگفتا که پس از گذشت قرن ها، اهل حدیث و پیروان ابن تیمیه هنوز هم به این اصل خود ساخته پای می فشارند و مظلوم را محکوم می کنند و نیز آن گاه که سخن از عاشورا و قیام سیدالشهداء(ع) به میان می آید، جانبداری از یزید بن معاویه را وظیفه شرعی خود می دانند. اکنون که حقیقت مانند آفتاب می درخشد و همه مسلمانان ـ با هر مذهب و مسلکی ـ هم صدا با همه دانشوران و آزاد اندیشان جهان، حسین بن علی(ع) را «قهرمان عزت و آزادی» و عاشورا را «حماسه بزرگ تاریخ اسلام» می دانند و با نقل سخنان آن حضرت و استقامت و ایثار او و یارانش ـ در هر زمان و مکانی ـ به خود می بالند، باز جای شگفتی است که گروه وهابیون از یزید بن معاویه دفاع می کنند و هدفشان این است که عاشورای حسینی را تحریف کرده، پیام انسان ساز او را وارونه جلوه دهند. از این رو آنان به همین غرض با صرف بیت المال مسلمانان جزوه و کتاب هایی را ـ همه روز ـ در عربستان سعودی، پاکستان و... منتشر می کنند. از جمله این کتاب ها «حقایق عن امیرالمومنین، یزید بن معاویه» به قلم مزاع بن عبدالشمری است که وزارت معارف عربستان، چاپ دوم آن را در سال 1396 هـ ق منتشر کرده است.» اصولا تحریف واقعه عاشورا از چه زمانی از طرف دشمنان اهل بیت(ع) آغاز شد؟ - تحریف واقعه عاشورا چند روز پس از آن روز تاریخی از طرف دستگاه حکومتی امویان آغاز شد و سال ها ادامه یافت. هدف امویان آن بود که قیام امام حسین(ع) را در حد یک شورش کور جلوه دهند و حتی شیعیان را بدنام سازند مورخان طرفداران اموی تلاش می کردند که امام را فردی جنگ طلب و خشونت خواه معرفی کنند. آیا تحریف های امویان مورد اعتراض دانشمندان اهل سنت قرار گرفت؟ - آری، به عنوان مثال ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ (255 ـ 158 هـ ق) ضمن رساله کوتاهی جنایات معاویه را برشمرد و در مورد یزید نوشت: «پس از معاویه از پسرش یزید جنایاتی به وقوع پیوست که تهاجم به شهر مکه و تخریب کعبه و شکستن حریم مدینه و کشتن حسین(ع) از آنها بود و در طول تاریخ بسیاری از علمای اهل سنت مخالف ابن تیمیه از تحریفات و جعلیات او مقالات بسیاری نوشتند. آنچه که بر شمردید درباره تحریفاتی بود که دشمنان اهل بیت در مورد رویداد کربلا انجام دادند اکنون به اختصار به تحریفاتی بپردازید که به اصطلاح دوستان نادان انجام دادند. ابتدا بگویید که انگیزه اصلی این تحریفات از کجا ریشه می گیرد. تحریفاتی که از سوی علاقمه مندان به امام انجام شد همان طور که مرحوم مطهری عنوان کرده اند بیشتر از تمایل آدم های عاشق به افسانه سازی و اسطوره پردازی ریشه می گیرد. برخی از علاقمندان تلاش می کردند که از امام حسین(ع) یک شخصیت غیرعادی بسازند. در حالی که اگر ما بخواهیم از امامان یک موجود فوق العاده بسازیم نمی توانیم بگوییم که آنان الگو و اسوه بوده اند و هستند. خداوند در قرآن کریم سخت تکیه دارد که پیامبر(ص) را یک انسان عادی مانند سایر انسان ها معرفی کند، جز آنکه به وی وحی می شود و امانتدار خداوند در القای وحی به مردم است. جهت این تأکید همین بوده است تا جلو اسطوره شدن آن حضرت گرفته شود. اما متأسفانه انگیزه اسطوره سازی در مورد امام حسین(ع) و واقعه عاشورا بدانجا رسید که شمار سپاه دشمن را تا پانصدهزار نفر بالا ببرند. این تحریفات آن چنان توسط افرادی چون ملا حسین کاشفی صاحب کتاب روضه الشهدا آن چنان رواج یافت که از قرن دهم هجری ساختن افسانه ها برای گریاندن هر چه بیشتر عزادارن امری عادی شد. از میان نویسندگان معاصر گذشته از مرحوم مطهری، کدام یک بیشتر به مسئله تحریف پرداخته اند؟ - خوشبختانه در سالهای اخیر بسیاری از اندیشمندان اسلامی به این مقوله پرداخته اند که من در این گفت و گو فقط به چند تن از این بزرگان اشاره می کنم: مقالات استاد محمد آلاندوزلی در نشریات مختلف بسیار با ارزش است. استاد در مقالات خود ابتدا از کتاب های تحریف ساز نظیر روضه الشهدا کاشفی نام می برد. کتاب تألیف شهید مرتضی مطهری، نگاهی به حماسه حسینی، تألیف استاد صالحی، الامام الحسین و اصحابه تألیف آیت الله فضل علی قزوینی(1367 ـ 1290 هـ ق)، تحریف شناسی عاشورا اثر مرحوم استاد داود الهامی(1379 ـ 1316 هـ ش) از جمله آثار تحریف ستیزی است که به شرح آنها می پردازند. برای آگاهی بیشتر از آثار وی به شماره ویژه امام حسین(ع) نشریه آینه پژوهش رجوع کنید. در مورد انگیزه برای تحریف لفظی و معنایی کدام یک از پژوهشگران معاصر بیشتر کار کرده اند؟ - در این مورد باید از مقاله ارزشمند استاد محمدعلی سلطانی در مقاله «گزارش های نادرست از حادثه کربلا» نام برد که آن هم در شماره ویژه امام حسین(ع) مجله وزین آینه پژوهش به چاپ رسید. شما از عزاداری صحیح سخن گفتید. مقصود شما از عزاداری نادرست چیست؟ - باید در فرصتی دیگر به تفصیل از عزاداری های نادرست سخن گفت. عزاداری نادرست یعنی اینکه ما اعمالی انجام دهیم که موجب وهن اسلام و خوشحالی دشمنان تشیع شود. قمه زنی و یا زخمی کردن بدن و یا دادن شعارهایی که با اهداف پیامبر اکرم(ص) و علی بن ابیطالب(ع) و فرزندانش مغایرت دارد اعمالی زیانبار است. بررسی نهضت عاشورا نشان می دهد که اگر بخواهیم تجلی و مظهر عزت الهی را در روی زمین ببینیم باید آنها را در کلمات و سخنان امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا مشاهده کنیم. امام تا آنجا پیش می رود که مرگ در راه کسب عزت حقیقی را بر زندگی ذلت بار و بیعت با ظالمان برتر می داند و می فرماید: «موت فی عز خیر من حیاه فی ذل» یعنی مرگ در عزت بسیار بهتر از زندگی در ذلت است. و هنگامی که یکی از سرداران عمر بن سعد بار دیگر از او می خواهد که با یزید بیعت کند امام می فرماید: «لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل» یعنی: نه به خدا سوگند من دست خواری به شما نمی دهم. از این نوع جملات و کلمات حیاتبخش و عزت آفرین در روز عاشورا از حسین(ع) و یارانش بسیار شنیده شد. اما متأسفانه برخی از مداحان اشعاری را از زبان امام به فارسی می گویند و از عزادارن می خواهند که آنها را تکرار کنند که از آنها بوی خواری و ذلت می آید. بسیاری از این اشعار و نوحه ها میراث صفویه و قاجاریه است. آقای نعمت الله صفری فروشانی در مقاله ارزشمندی تحت عنوان «عزت طلبی در نهضت امام حسین(ع) در فصلنامه حکومت اسلامی (سال هفت شماره چهار) «ویژه نامه اندیشه سیاسی عاشورا» به خوبی نشان می دهد که یک شعار و یا شعر غیر منطقی در مراسم عزاداری می تواند نهضت حسینی را زیر سوال ببرد و مداحان و نوحه سرایان باید تلاش کنند که با درک درست فرهنگ عاشورا از تکرار اشعاری که از آنها کوچک ترین بوی خواری و ذلت امام حسین(ع) و یاران فداکارش و خانواده عزت طلبش به مشام آید خودداری نمایند. فراموش نکنیم که عنصر عزت در تمام مراحل قیام امام حضور دارد و گزارش های مورخان درباره این نهضت را می توان با این ترازو سنجید و هر گزارشی را که کمترین شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد. این روند شیوه های نادرست در عزاداری در دوران قاجار و صفویه نیز قابل بررسی است. نظرتان در این باره چیست؟ - در طول تاریخ برخی از حکومت ها تلاش می کردند که از مراسم عزاداری به نفع خود بهره برند در دوران شاه عباس صفوی تماشای مراسم سوگواری و سپس دسته های سینه زنی را به جان هم انداختن وسیله تفریح شاه و درباریان شده بود. پی پتروودلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در دوران سلطنت شاه عباس در ایران به سر می برد و با پادشاه همنشین بود در سفرنامه معروف خود گزارشی از مراسم عزاداری ها از آن زمان بیان می کند که براستی موجب تأسف است. وی در بخشی از خاطرات خود از مشاهدات خود از دسته های عزاداری در میدان اصفهان سخن می گوید و اینکه به دستور شاه گاه دستور می دهد که شرایطی پیش آورند که مردم به جان هم بیفتند: «دسته ها، معمولا، میدان اصفهان را دور می زنند و در برابر کاخ شاه(عالی قاپو) و مسجد بزرگ، که روبروی خانه شاه است اندکی توقف می کنند و بعد از آنکه کار عزاداری و دعا پایان یافت، پراکنده می شوند. وزیر اصفهان و خزانه دار شاه با گروهی سوار... مراقبت می کنند که در مدخل کوی ها، میان دسته های مختلف، زد و خورد درنگیرد و چنان که مکرر اتفاق افتاده است، مردم بی گناه کشته و زخمی نشوند، ولی شاه عباس، گاه به قصد تفریح، در برخورد و دسته مداخله می کند و بعد از آنکه به میل خویش آن دو را به جان هم انداخت، به چابکی از میدان بیرون می رود و در کنار پنجره خانه ای به تماشای زد و خورد دو دسته و نتیجه شوم آن می نشیند.» از این صحنه ها در تاریخ فراوان است که مردم یا بر سر و سینه خویش می زدند و یا بر سر و صورت برادر خویش، اما کلمه ای علیه ظالمان نمی گفتند و مشت به روی آنان گره نمی کردند و یا اساسا ظالمان عصر خویش را نمی شناختند و یا بدتر، اینکه هیچ حساسیتی در این باره نداشتند. در دوران قاجاریه، مخصوصا در دوران ناصرالدین شاه مجالس عزاداری در دربار فاسد او به مجلس شوخی تبدیل شده بود. 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]
-
گوناگون
پربازدیدترینها