آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1871443755
دزد ارتباط گناه آلود شامگاهی دختر و پسر را لو داد - پایگاه اطلاع رسانی سفیر افلاک
واضح آرشیو وب فارسی:سفیر افلاک: به گزارش سفیر افلاک حدود چهارماه قبل در فضای مجازی با دانیال آشنا شدم. ما در شبکه های اجتماعی عضو یک گروه بودیم و برای همدیگر پیام می فرستادیم. مادرم هر روز تذکر می داد: دست از این مسخره بازی ها بردار و این قدر خودت را درگیر گوشی وامانده ات نکن؛ اما من معتاد شده بودم و فکر می کردم بدون گوشی تلفن همراه دیگر نمی توانم نفس بکشم. بارها با دانیال قرار گذاشتم و میهمان خانه او هم بودم اما کسی از این رابطه ما اطلاعی نداشت تا اینکه یک روز غروب در حال پیاده روی ، سرگرم گفتگوی تلفنی بودم که دزد موتور سوار گوشی تلفنم را در یک چشم به هم زدن قاپید و فرار کرد. شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. با چشم هایی گریان به خانه رفتم. مادرم وقتی فهمید گوشی ام را دزدیده اند، خوشحال شد و در حالی که می خندید، گفت : باید از آن دزد تشکر کنیم که تو را بالاخره از گوشی تلفنت دور کرد! اعصابم حسابی به هم ریخته بود. من نمی دانستم که سارق گوشی قاپ همان روز با دیدن پیامک ها و شماره دانیال، به ارتباط ما پی برده و با او تماس گرفته است. این تماس های تهدید آمیز با هدف اخاذی، به درگیری این دو جوان انجامید. در درگیری بعدی هم آن ها با دوستانشان به جان همدیگر افتادند و معرکه به پا کردند. پلیس آن ها را دستگیر کرد و موضوع سرقت یک طرف و فاش شدن راز رابطه مخفیانه من و این پسر جوان با آن همه پیام و تصاویر شرم آور، آبرو و اعتبارم را جلوی خانواده ام برد. قرار بود خاله ام مرا برای پسرش خواستگاری کند. با روشن شدن این قضایا، به سرنوشت خودم گند زدم. اصلا فکر نکرده بودم که آیا این رابطه واقعا ارزش دارد
دوشنبه ، ۲۴آبان۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-