واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: جریانهای اجتماعی که همواره حول محور کارهای مهران مدیری در جایگاه کارگردان و حتی در جایگاه بازیگر شکل گرفته، در تمام طول سالهایی که از آغاز فعالیت او در ابتدای دهه 1370 تاکنون میگذرد، با وجود افزایش و گسترش نجومی ابزار سرگرمی و شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و سیستم نمایش خانگی و منابع طنز و تصویر در اختیار مردم، هرگز کاهش نیافته است. حتی در دورهای که کارهای ضعیفتر او مانند «نقطهچین» به مرحله پخش رسید، همچنان این امواج اجتماعی میان مخاطبان انبوه مثلا در خصوص محبوبیت شخصیت بامشاد (رضا شفیعیجم) و تکرار شعرخوانی تکیه کلاموار او پدید آمد. شاید در نگاه نخست به نظر برسد این خصلت عمومی جامعه کمتفریح و کمسوژه ماست که از تکیهکلام شخصیت خشایار مستوفی (حمید لولایی) در کارهایی از کارگردانان مختلف تا مثلا مجموعه طنز «چهارخونه» سروش صحت، آمادگی این تکرارها و تبدیل هر پدیدهای به یک موج همهگیر اجتماعی را دارد. وانگهی آنچه بهعنوان تفاوت جنس کار مدیری با اغلب موارد دیگر برایم مهم و در واقع دلیل ورود به مطلب با این بحث است؛ این ویژگی است که او با انتخاب اجزایی از رفتارهای همگانی ایرانی در گذشته و حال ما، عموما به این درجه میرسد که پدیدهای را از دل تکیهکلامها به یک تأثیر اجتماعی کم و بیش ماندگار تبدیل کند. در فرهنگ مناسبات اداری و کاری جامعه ما، چند سالی است که هیچچیز جای ترکیب ساختگی مدیری و پیمان قاسمخانی در مجموعه «پاورچین» یعنی «پاچهخاری» - که اغلب به غلط آن را «پاچهخواری» میگویند - نمیگیرد. این تنها یک تکیهکلام موقتی و زودگذر مانند نمونههای دیگری که نام بردم؛ نیست. تعبیر است که در درازمدت دست برخی روابط رئیس و مرئوس را با تمام چاپلوسیها و خودشیرینیهای مرسوم در آن، رو کرده و حالا دیگر انگیزههای هر دو طرف در هر محیط کاری، با به کار بردن این واژه از سوی خود آنها یا دیگران، به سرعت لو و زیر سوال میرود. تصویری که این روزها از زد و بندها و روابط خالهزنکی رایج و جاری در اطراف ما در مجموعه «قهوه تلخ» ارائه میشود و به قدری منطبق بر تجربهها و مشاهدات هر ایرانی است که میتوان گفت جامعه ما کاریکاتوری از آن واقعیات عینی است که در این مجموعه میبینیم (و نه برعکس) یا تصویری که ریا و تغییرات رفتاری ناگهانی و چشم و همچشمی و ادعاهای بیپایان در عین نادانی ما را در دیاری خیالی موسوم به برره در دو مجموعه «پاورچین» و «شبهای برره» به شیرینی محض و تلخی مطلق به نمایش میگذاشت؛ از جلوههای روشن این تأثیر متکی به روانشناسی اجتماعی در کارهای مدیری است. وقتی شخصیتهای رامین (مدیری) و مریم (لاله صبوری) در جنگ طنز «77» او با هم بگومگوهای زن و شوهری مداوم داشتند؛ هیچ خانواده ایرانی در هیچ قشر و طبقه فرهنگی و اجتماعی نمیتوانست ادعا کند که دستکم چند تایی از مکالمات و لحنها و تمسخر و طعنههای میان آن دو شخصیت را در مشاجرههای زناشویی خود به کار نبرده و تصویری از خود و غرغرهایش را در هیچ بخشی از این مجموعه ندیده است. بر این اساس، مدیری توفیق مییابد بر مبنای آن محور کلی که بارها در نوشتههایم تکرار کردهام و آن را نشانه اصالت عمیقتر هر کس در کارش میدانم؛ دست پیدا کند. اینکه نشان دهد آدمی اصیلتر است که بدیهای قوم خویش را بهتر بشناسد. با نگرشی که نمونههایش را در کار او مثال زدم؛ همواره میتوان دید که مدیری پیشنهاد میکند به جای آن تعبیر اخلاق زده کلیشهای مبنی بر اینکه «به هم نخندیم، با هم بخندیم»، دقیقا به این سمت و سو میرود که پیشنهاد کند به خود بخندیم. ما ریا و معاملهگری داوود / داونه (جواد رضویان) و فرهاد (مدیری) در «پاورچین»، سودجویی و مصادره به مطلوب شخصیتهای «جایزه بزرگ» بر سر یک ماشین گرانقیمت، بهرهبرداریهای مختلف نهادها و افراد از بلاهت منجر به موفقیت مسعود شصتچی در «مرد هزار چهره» شد. این به خود خندیدن، میتواند منهای لذات حاصل از کمدی، نوعی کارکرد اجتماعی اثربخش نیز داشته باشد که هرگز با بیرمقی و بیاثری آثار اجتماعی آکنده از شعار این سینما و این تلویزیون با پیامهای پندآموزی که میدهند یا میخواهند بدهند - از کارهای حسین سهیلیزاده تا مثلا همین فیلم مستطاب «ملک سلیمان» و همتایانشان - در یک سطح و سبد جای نمیگیرد. بیشک نویسندگان چیرهدست و طنزشناس کارهای مدیری در دسترسی به این هدف غیرمستقیم اما ارزشمند، نقش ویژه خود را داشتهاند. اما از یاد نبریم که او در حضور هر یک از آنها، با تمام تغییراتی که در گروه نویسندگان کارش پدید آمده؛ به همان میزان این خصلتها را حفظ کرده و گاه ارتقا بخشیده است. این قاعدتا به تواناییهای اجرایی او در کارگردانی که اتفاقا به لحاظ تکنیکی بسیار هم معمولی و بیشعبده است (شاید اصلا نیازی به این وجه ندارد) نمیتواند مرتبط باشد. ماجرا به هوش او در شناخت جریانهای اجتماعی قابل هجو در دل کارهایش برمیگردد که شخصا امیدوارم تداوم و تکامل پیدا کند و به هیچ دلیلی بازنایستد. 999 منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]