واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خیالِ دروازه راحت است، آقای رحمتی!
سید مهدی رحمتی هنوز هم میتوانست گلر اول تیم ملی باشد، حتی میتوانست چنگ بزند به همه ی رکوردهای ملی، میتوانست اسطوره ای شود در محوطه ی جریمه, میتوانست جنگِ عقاب را از سر گیرد, اما نشد.
آی اسپورت ؛ شقایق اشکریز- امروز که صحبت از گلر تیم ملی برای بازی با سوریه است حالِ مهدی رحمتی چگونه است؟ آیا هنوز به گذشته فکر میکند؟ فردا که فرزندانش علی و عطا قد کشیدند از پدرشان پرسیدند چرا زود از تیم ملی رفتی چه جوابی میگیرند؟
سید مهدی رحمتی هنوز هم میتوانست گلر اول تیم ملی باشد، حتی میتوانست چنگ بزند به همه ی رکوردهای ملی، میتوانست اسطوره ای شود در محوطه ی جریمه, میتوانست جنگِ عقاب را از سر گیرد, اما نشد. سید مهدی رحمتی در روزهایی که میگفتند او با اختلاف در ایران اول است انگار تکبر و غروری را به او خورانیدند. حقیقت هم همان بود مهدی رحمتی تبدیل شده بود به گلری که سخت گل میخورد اما بَد گل نمیخورد. پاشنه ی اعتماد بود, قوت قلبِ مدافعان بود. بازیکنهای جوان و باتجربه به حرف و رفتارش اعتماد داشتند. شده بود گلر اول تیم ملی ایران. اما مقدماتی جام جهانی که رسید در اوجِ حملات به کیروش سید مهدی رحمتی ناامید از صعود، از تیم ملی خداحافظی کرد و طعنه های دردناکی را هم به کیروش زد, آغازِ یک بازیکن سالاری محترمانه را کاپیتان استارت زده بود.
حقیقت آن بود گمان نمیکرد خداحافظیاش تحقق یابد، اینکه سرمربی دست به دامانش نشود، اینکه ایران سه بازی را ببرد و صعود کند، اینکه رحمان احمدی در دقیقه 76 در سئول آنگونه سیو کند و شیرجه بزند تا ایران تیمِ اول شود. سید فکرش را نمیکرد گلرها به یکباره قد بکشند و هرکدامشان بشوند گلری مطمئن. از دانیال داوری تا علیرضا حقیقی که روزهای به یاد ماندنی ای را برای مردم به وجود آورد.
رحمتی فکرش را نمیکرد به یکباره کیروش با چهار گلرِ جوان به کنفرانس پا بگذارد. سید فکرش را نمیکرد که بیرانوندی که قرار بود جانشینش در استقلال باشد به یکباره غیبتش شود همه ی دلهره ی کارلوس کیروش و مردم. سید فکرش را نمیکرد اخباری عذرخواهی کند و خود را سرباز تیم ملی معرفی کند و به تیم ملی برگردد ولی او نه. سید فکرش را نمیکرد سوشای طرد شده از راهی دور به تیم ملی برگردد ولی او نه. رحمتی فکرِ خیلی از اتفاقات را نمیکرد. رحمتی مسیری را برای خود انتخاب کرده بود که بعد از یکی دو کودتا دوباره به تیم ملی باز میگردد و همان پیراهن سبز را بر تن میکند درون دروازه می ایستد اما هرگز این اتفاق به وقوع نپیوست.
رحمتی حکایتی برای دیگران شد, نسلهایی که زود میجوشند و زود تحملشان از بین میرود، نسلهایی که برای مربی و سرمربی توطئه میکنند، نسلهایی که با بیاحترامی خوی گرفته اند, نسلهایی که قدرِ خودشان را نمیدانند و شاید نمیفهمند. تیم ملی آنقدر ساختارِ دفاعی و نظمِ تیمی مناسبی دارد که علیرضا بیرانوند که کاملا با انگیزه و مطمئن هم نشان داده بدونِ سیو هم دروازه اش را بسته نگه داشته. اعتمادِ کیروش به جوان ها همواره جواب داده. او آنقدر مقتدر است که از باب اسفنجی میتواند پالیوکا بسازد و یا از گجت دیوید سیمن. خیالِ ما از دروازه راحت است فقط امیدوارم فردا که علی و عطا قد کشیدند سید مهدی رحمتی آنقدر شهامت داشته باشد که بگوید: «باباتون جوون بود اشتباه کرد و تاوانِ اشتباهش رو داد.»
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۱ - ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - 13 November 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]