واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به نظر میرسد وضعیت لبنان در دو سال گذشته مانند ماشین چهار سیلندری بوده که یک سیلندر آن از کار افتاده باشد و نهتنها در سربالاییها آن کشش لازم را ندارد بلکه در جاده صاف نیز با سر و صدا و با سرعت کم در حرکت بوده.
در سیاست و حکومت اصولا «خلأ نهادهای قانونی» قاعدتا نباید به نفع سیستم باشد و ممکن است موریانه سیاسی بهجانش بیفتد، اما در مقابل عقلگرایی جمعی، مصالحه و اجماع برای پر کردن خلأ سیاسی از یک سو و کسب حداکثری منافع ملی فارغ از این که کی نفع میبرد از سوی دیگر میتواند به برقراری ثبات لبنان و جلوگیری از تداوم بههم ریختگی آنجا همانگونه که در سوریه اتفاق افتاد و زیانهایش منطقه را بههم ریخته است کمک شایانی خواهد کرد. این نظریهپردازی، القای وحشت از بهار عربی نیست بلکه هشدار به: 1 ـ اصلاح ساختار سیاسی و تکمیل آن برای تقویت نهادهای حاکمیتی و 2 ـ جلوگیری از سیر حرکت خشونت و افراطگرایی است. این امر در زمینه حرکت پدیده خشونتگرایی از سوریه به لبنان است تا در مقابل هر پدیدهای ازجمله نسیم، باد و توفان مقاومسازی صورت گیرد. اما بسیاری از تحلیلگران منطقهای این مصالحه و تشکیل دولت توسط سعد حریری را لازم، اما کافی نمیدانند. آنها تشکیل دولت جدید و زیر نظر رئیسجمهور ملی و مستقل را به معنای پایان مشکلات و بحران سیاسی در لبنان و آغاز مرحلهای سازنده محسوب نمیکنند؛ زیرا در کنار حل مشکلات سیاسی، اقتصادی فراوان، وی باید دولتی ملی تشکیل دهد که بتواند به تمامی نیازهای سیاسی، اجتماعی پاسخ داده، تمامی نیروهای موثر احساس برنده شدن داشته باشند و همراهی و کمک کنند، قانون انتخابات پارلمانی را تدوین و انتخابات را برگزار کند. بعضی از تحلیلگران بدبین منطقهای معتقدند دوران آینده لبنان هیچ شباهتی به گذشته نداشته و در واقع آغاز مرحلهای جدید است. آنها چنین میپندارند که این کشور با دورهای مواجه است که احتمالا شاهد بحرانی بزرگتر باشد. این بحران ممکن است ناشی از چگونگی توافق بر سر قانون انتخابات پارلمانی، توافق بر سر تشکیل دولت جدید و توزیع پستهای وزارتی باشد که این نیز خود در بعضی از مقاطع سیاسی این کشور برای رئیسجمهور تنشآفرین و نفسگیر بوده است. ممکن است چنین استنباط کنیم که تحولات لبنان، در کنار سایر تحولات منطقه در سوریه، عراق، یمن و... حاکی از دست برتر جمهوری اسلامی ایران است، اما این تمام ماجرا نبوده و فقط یک روی سکه است. در این زمینه میتوان گفت جمهوری اسلامی با وجود تلاشهای آمریکا و سعودیها برای برقراری نظم مورد نظر خود در منطقه، موفق شده است گامهای موثری را برای حاکم ساختن نظم مطلوب در منطقه برداشته و اجازه ندهد جنگ نیابتی به لبنان کشیده شود. با این تفاصیل و با توجه به اهمیت راهبردی لبنان برای سیاست خارجی ایران و نقشی که ثبات و امنیت این کشور میتواند برای تحولات منطقهای در پی داشته باشد، ایران باید با تحرکات دیپلماتیک و اقدامات سیاسی نسبت به تقویت این روند مصالحه داخلی و دلگرم کردن جناحهای سیاسی لبنان و جذب حداکثری آنان اقدام و با تمامی طرفهای درگیر تعامل مثبت و سازنده داشته باشد تا این روند ابتر نماند. نصرتالله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن
پنج شنبه 20 آبان 1395 ساعت 04:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]