واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
عیسی کلانتری:
کشت برنج به جز استانهای شمالی باید متوقف شود
بخش کشاورزی در چرخه تولید ایران وزنهای سنگین است هرچند که عموماً در هیچ دولتی جدی گرفته نمیشود و توجهات به بخشی از آن اگر هم صورت بگیرد مقطعی است نمونه آن را میتوان در خودکفایی گندم دید که در دولت اصلاحات مورد توجه قرار گرفت اما دولت که تغییر کرد ورق هم برگشت و واردات عملاً تولید داخلی را از گردونه خارج کرد .
روز نو : بخش کشاورزی در چرخه تولید ایران وزنهای سنگین است هرچند که عموماً در هیچ دولتی جدی گرفته نمیشود و توجهات به بخشی از آن اگر هم صورت بگیرد مقطعی است نمونه آن را میتوان در خودکفایی گندم دید که در دولت اصلاحات مورد توجه قرار گرفت اما دولت که تغییر کرد ورق هم برگشت و واردات عملاً تولید داخلی را از گردونه خارج کرد.
به گزارش روز نو؛ پای تسهیلات بانکی هم که به میان میآید تولیدکنندگان بخش کشاورزی در آخر صف جای میگیرند . در حقیقت سهم آنها از تسهیلاتی که شبکه بانکی تخصیص میدهد حداقلی است و بیشترین بار در این خصوص هم بر دوش بانک کشاورزی است که قطعاً به تنهایی توان پاسخگویی به همه نیاز را ندارد در سوی دیگر اگر دست کشاورزان به تسهیلات بانکی برسد هم شرایط دریافت آنچنان دشوار است که بسیاری از آنها قید وام بانکی را میزنند چون گذشته از نرخ سودی که توان بازپرداختش را ندارند دارایی آنها از جمله زمینهای کشاورزی به عنوان وثیقه پذیرفته نمیشود به همه این مشکلات باید هجوم واردات را هم اضافه کنیم که عملاً میدان رقابت را برایشان تنگ کرده و بازار داخلی را هم در بسیاری موارد از چنگشان خارج کرده است . حالا دولت البته میخواهد روند را تغییر دهد یعنی بعد از کاهش نسبی نرخ سود ، کشاورزان هم به جمع دریافت کنندگان تسهیلات خرد و متوسط اضافه شدهاند اما باز هم معلوم نیست که این تدبیر هم به سرانجام برسد و باری از کوه مشکلات کشاورزان کم شود .
عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی میگوید تسهیلاتی که دولت عموماً به بخش کشاورزی تخصیص میدهد آنقدر ناچیز است که صرف تأمین نیازهای اولیه آنها از جمله کود و بذر میشود به این ترتیب خبری از سرمایه گذاری برای طرحهای توسعهای و بهبود شرایط نیست آن هم در شرایطی که هنوز راه برای واردات مجاز و غیرمجاز باز است .
مشروح گفت و گوی «امیدایرانیان» با عیسی کلانتری را در ادامه میخوانید:
آقای کلانتری در لیست دریافت کنندگان تسهیلات بانکی ، بخش کشاورزی کماکان بخش مهجور مانده اقتصاد ایران است البته دولت تلاش کرده این معادله را به نفع کشاورزان تغییر دهد به نظر شما تا چه اندازه شرایط کشاورزان در سه سال گذشته دست کم در زمینه همکاری سیستم بانکی بهبود یافته است ؟
ببینید بیشتری تسهیلاتی که به بخش کشاورزی در نظام بانکی تعلق میگیرد تسهیلات جاری است که به صورت تنخواه گردان به دستشان میرسد تا نیازهای اولیه نظیر کود و سم را تأمین کند یعنی این اعتبارات به اندازهای محدود است که در واقع نمیتواند تحولی را در این صنعت ایجاد کند. این در حالیست که بخش کشاورزی ایران یکی از اجزای مهم اقتصاد کشور محسوب میشود با این حال متاسفانه از دریافت تسهیلات نوسازی محروم مانده است، واقعیت هم این است که بخش کشاورزی ایران نیازمند نوسازی کامل است یعنی به روزرسانی روشها و ابزارها تا شاید عرصه برای پیشرفت باز شود و امکان رقابت در بازارجهانی فراهم آید. نکته دیگر این که افزایش ظرفیت محصولات کشاورزی و مدیریت در میزان مصرف از جمله اصول مهمی است که باید در بخش کشاورزی ایران لحاظ شود.
بنابراین برای استفاده از این ظرفیتها دربخش کشاورزی نیازمند استفاده از تکنولوژیهای نوین با سرمایه حداقل 300 هزار میلیارد تومانی هستیم. اما در شرایط فعلی تسهیلاتی که دولت برای کمک به کشاورزان پرداخت میکند صرف نیازهای اولیه میشود و نمیتواند دردی از مشکلات این صنعت دوا کند. به عنوان مثال در شرایط بحرانی آب دولت ناچار است برای توسعه صنعت کشاورزی برنامههای بلند مدت با میانگین سرمایه سالانه 20 تا 30 هزار تدوین کند تا بلکه هزینههای نوسازی به دست آید اقدامی که هنوز صورت نگرفته است.
دولت بعد از اعلام تخصیص 17 هزار میلیارد تومان به بنگاههای کوچک و متوسط ، واحدهای کشاورزی را هم به لیست مشمولان این تسهیلات اضافه کرد به نظر شما این تصمیم تا چه اندازه میتواند گره از مشکلات کشاورزی باز کند و سهم آنها از تسهیلات دهی بانکها را افزایش دهد ؟
وعدهای که دولت برای پرداخت تسهیلات به واحدهای تولیدی داده مبلغی نیست که به صورت نقدی و مستقیم در اختیار این واحدها قرار بگیرد بلکه این تسهیلات؛ اعتباراتی است که بانکها برای استمهال از حسابهای خود برای واحدهای بدهکار تولیدی استفاده میکنند. یعنی در حقیقت زمان بازپرداخت بدهی را تمدید میکنند اما از آن به عنوان وام جدید نام میبرند. به عنوان مثال با استمهال وام از کشاورزان بدهکار تسهیلات جدیدی به کشاورز پرداخت نمیشود. از این رو دادن وعدههای این چنینی به هیچ عنوان نمیتواند تاثیری در رونق بخش تولیدی و از جمله کشاورزی بگذارد.
مشکل عمده دیگر بخش کشاورزی واردات بی رویه است که در دولت قبل به شدت افزایش یافت به معضل بزرگ اقتصاد هم تبدیل شد در سه سال گذشته دولت یازدهم از مهار این واردات و افزایش تعرفهها به نفع تولید داخلی و از جمله محصولات کشاورزی به کرات سخن گفته به نظر شما این موضع گیری در عمل توانسته روند افزایش واردات محصولاتی که تولید داخلی داشته و دارد را متوقف کند؟
واقعیت این است که همزمان با انحلال سازمان بازرگانی و سازمان حمایت از مصرف کنندگان محدودیت در روند واردات محصولاتی نظیر برنج به بازار به وجود آمد به این ترتیب برنجکاران تولید داخل را به صورت میانگین با قیمت 9 تا 12 هزار تومان در بازار عرضه میکنند اما سیر صعودی این محصول در شرایطی در بازار تداوم پیدا کرده که به دلیل انحلال دو سازمان بازرگانی و سازمان حمایت از مصرف کنندگان سر مصرف کننده عملاً بی کلاه مانده است، یعنی سیاستها تعمداً تغییر کرد تا در نهایت مصرف کننده نهایی متضرر شود.
به عنوان مثال قیمت برنج وارداتی درجه یک در بازار یک دلار یعنی 3500 تومان است اما قیمت عرضه این محصول در بازار کمتر از 6 هزار تومان نیست. در این شرایط به دلیل نبود هرگونه نهاد کنترلی و نظارتی ، دلالان و وارد کنندگان با واردات برنجهای پاکستانی و هندی حتی به میزان محدود سودهای میلیاردی به جیب میزنند. در این میان تاکید میکنم سیاست واردات برنج هیچ گاه به زیان کشاورزان و تولید کنندگان داخلی نبوده و نخواهد بود، چون هدف اصلی وزارت جهاد کشاورزی در راستای حمایت از تولید داخل پیشگیری از کشت برنج در خارج از استانهای شمالی است.
یعنی بهعلت کم آبی در کشور تحمل کشت برنج در خارج از استانهای شمالی وجود ندارد و نباید از کشت برنج در استانهایی مانند خوزستان، اصفهان، لرستان، سیستان و بلوچستان، فارس، ایلام، آذربایجان حمایت شود و کشت برنج در این استانها به شدت به زیان کشور است.
سیاستهای تجاری سازی را در رونق و توسعه بخش کشاورزی تا چه انداز مؤثر می دانید؟
متاسفانه اعمال سیاستهایی نظیر تجاری سازی و انجام فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی تاثیری در رونق و توسعه صنعت کشاورزی کشور نداشته است. اقتصادی کردن بخش کشاورزی زمانی به سرانجام و نتیجه میرسد که با افزایش میزان سرمایه گذاری و کاهش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی همراه شود . افزایش قیمت محصولات کشاورزی به معنی آن است که صنعت کشاورزی سود ده نیست. در حال حاضر هم افزایش قیمت محصولات کشاورزی داخلی به بهای گرانتر شدن تولیدات ایرانی در مقابل رقبای جهانی تمام شده است یعنی این که اصولاً سرمایه گذاری در این صنعت صورت نمیگیرد و کشاورزان فعال از دانش و مدیریت کافی برخوردار نیستند.
نقش موسسه تحقیقاتی را در افزایش سطح زیر کشت گندم تا چه حد مؤثر می دانید؟
نقش موسسه تحقیقاتی در افزایش سطح زیر کشت گندم تا حد بسیار کمی مؤثر است. ظرفیتهای ژنتیکی تولید محصول میانگین بین 8 تا 10 تن در هکتار است، این در حالیست که در حال حاضر میانگین تولید زیر 4 تن برآورد میشود، بنابراین این موضوع ارتباطی به روند فعالیت موسسه تحقیقاتی ندارد، بلکه این مسئله باز میگردد به موضوع کمبود سرمایه در کشور. در حال حاضر 90 درصد کشاورزان با کمبود منابع مواجه هستند. نباید فراموش کنیم تحقیقات مانعی برای تولید اضافه در کشور محسوب نمیشود. از این رو توصیه میکنیم وزارت جهاد کشاورزی درهای این صنعت را باید بر روی تحقیقت خارجی باز کند.
*اميد ايرانيان
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]