تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817603103
سرگذشت تکاندهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: سرگذشت تکاندهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
«فلج نیستم، بیمار نیستم، زشت نیستم، پیر هم نیستم، اما مادر ۱۹ سالهای هستم که بچه ندارم.» اینها جملات «آریا میترا»ی لاغر و نحیف است که با بغضی در گلو بر سرم آوار میکند. سناش هنوز به ۲۰ هم نرسیده، اما زندگیاش خیلی بیشتر از یک زن بلا کشیده میانسال، فراز و فرود داشته است. به گزارش ایلنا، ایران نوشت؛ تنها ۱۶ سال داشت که مادر شد و روز و شبهای زیادی دار و ندارش را در خیابانهای این شهر به دوش کشید، تا اینکه چند ماه پیش برید و کم آورد و به «سرای مهر» پناه آورد. آریا اعتیاد ندارد اما مدت کوتاهی است مهمان این مرکز شده که پناهگاه دختران و زنان بیسرپناه و عمدتا مبتلا به اعتیاد کشور است. «آریا میترا»، تمایلی به انعکاس چهرهاش در روزنامه نداشت اما میخواست راوی قصه زندگی و یک دنیا بغض مانده در گلو و یک عالمه درد دل ناگفتهاش باشد، به این امید که به گفته خودش «حتی اگر این حرفها روی تنها یک دختر هم اثر کند و موجب شود راه را از بیراه بشناسد، برایش کافی است.» از این گذشته امیدوار است این حرفها پلی شود میان او و مادرش که استاد دانشگاه تهران است و چه بسا رحم کند و آغوش به روی دخترش بگشاید. رنجنامه سیاه «خیلی زود طعم تنهایی را چشیدم. مادرم آن روزها دانشجوی کارشناسی ارشد بود و پدرم شغل آزاد داشت. صبحهای زود که مادرم بیدارم میکرد تا موهای بلندم را ببافد، میفهمیدم وقت رفتنش به دانشگاه رسیده و باید بیدار شوم و به مدرسه بروم. خواهر و برادر دیگری هم نداشتم و وقتی از مدرسه باز میگشتم، تا اواخر شب خودم را مشغول میکردم تا پدر و مادرم به خانه برگردند.» او هیچ خاطره خوبی از کودکیهای خود به خاطر نمیآورد اما بدتر از آن، مرور دوران نوجوانیاش است که با دلزدگی از آن یاد میکند و یادآوری آن دوران، قلبش را به شدت میفشارد؛ دورانی که مادر - که حالا دکترا گرفته - سرانجام پدر الکلیشده را که از لحاظ سطح سواد و فرهنگ متناسب با خود نمیدید، از خود میراند و فرزندش را هم راهی شهرستان میکند تا در کنار برخی خویشان زندگی کند. میگوید: پس از مدتی مادرم به سراغم آمد و به من گفت داخل ماشین بنشین تا به تهران بازگردیم. بیخبر از همه جا سوار ماشین شدم و خوشحال بودم که تا ساعاتی بعد به زادگاهم میرسم و دوباره با پدر و مادرم زندگی خواهم کرد؛ غافل از اینکه مادرم میخواست مرا که ۹ سالم بود، تحویل پدرم بدهد. روزشمار سختیهایم آغاز شده بود. ای کاش «ای کاش آن روزها یک نفر از راه میرسید و میگفت صلاح نیست یک دختر کم سن و سال در کنار پدری بیکفایت و معتاد به الکل زندگی کند. کاش مادرم در حق من که قدرتی برای تصمیمگیری در مورد زندگیام نداشتم، چنین جفایی نمیکرد. در آن روزها که مرز میان کودکی و نوجوانیام بود، راهی جز تحمل نداشتم تا اینکه پدرم همسر دومش را انتخاب کرد. زنی به نام «لیلا» که شغلش فروش مواد مخدر بود، جای مادر تحصیلکردهام را گرفته بود. من در حالی بزرگ و بزرگتر میشدم که نه پدر و نه لیلا مطلقا حواسشان به من نبود. شبها که برخلاف همسن و سالانم ساعت ۱۱ شب به خانه میآمدم، کسی نبود که بازخواستم کند و این برایم لذتبخش بود. مدتی گذشت تا اینکه به یمن حضور نامادری، پدرم به انواع و اقسام مواد مخدر نیز اعتیاد پیدا کرد و از آن پس حتی اگر دو شب هم به خانه نمیآمدم، کسی نبود که سراغی از من بگیرد. همه این بیقیدیها باعث شد تا بسیار متفاوتتر از همنسلهایم زندگی کنم.» ناگهان زندگی آریا میترا با یادآوری آن روزها ادامه داد: لیلا برای فروش مواد مخدر که به شوش، دروازه غار و محله قالیشوها میرفت، مرا هم با خودش میبرد. آنجا با زنی به نام «فرشته» معروف به «فری» آشنا شدم. برایم جالب بود که اکثر مردهای محله از او حساب میبردند. تا جایی که یادم میآمد، مادرم از دست پدرم کتک میخورد و نمیتوانست روی حرفش حرفی بزند اما «فری» فرق داشت. جذبه و رفتارهایش مرا به خود جلب میکرد تا اینکه از بخت بد روزگار، شد مادرشوهرم. پسرش «علی» تازه از زندان آزاد شده بود که با نقشه و بدون اینکه برای وصلتمان سندی وجود داشته باشد، مرا به علی نزدیک کردند. تا پیش از او، با پسرهای مختلفی حشر و نشر پیدا کرده بودم و بارها از سوی آنها مورد تعرض قرار گرفته بودم. از وقتی هم که موهایم را رنگ کرده و ابروهایم را برداشته بودم، رفتار و چهرهام خیلی بیشتر از سن و سالم نشانم میداد. احساس کاذب بزرگی میکردم. وقتی فهمیدم باردارم، گمان نمیکردم ۱۶ سالگی سن بسیار پایینی برای مادرشدن است. اسم دخترم را که علی پدرش بود، «النا» گذاشتم اما شناسنامهای نداشت تا نامش در آن ثبت شود و از آنجا که علی را دوست داشتم، اعتیاد، خماری، نشئگی و بدرفتاریهایش به چشمم نمیآمد. البته مدام مراقب بودم که مثل او و خانوادهاش معتاد نشوم که خوشبختانه هرگز نشدم. «آریا میترا» لحظهای مکث کرد، بغضش را فرو خورد و با صدایی آرامتر ادامه داد: دوستداشتن کافی نبود. علی که بر اثر مصرف زیاد شیشه دچار توهم میشد، زندگی را برایم تبدیل به جهنم کرده بود. این بود که تصمیم گرفتم به همراه النا که تنها ۶ ماه داشت، از آن خانه فرار کنم. بعد از گذراندن هر روز و شب در خانه یکی از دوستان و خیابانهای مختلف، با پیگیریهای بسیار، در خانه یک فرد خیّر ساکن شدم. النا را به مهد کودک میبردم و خودم به عنوان منشی در دفتر یک وکیل کار میکردم. زندگی، تازه داشت روی خوش خودش را به من نشان میداد که سر و کله علی پیدا شد و دلتنگیاش برای النا را بهانهای کرد تا دوباره برگردم و با او و در کنار «فری» زندگی کنم. انتخاب تلخ «آریا میترا» که خاطرات تلخ کودکی برایش زنده شده بود، در خیال خود النا را جای خودش گذاشت و رضایت داد که به همان خانه برگردد. با وجود زندگی بسیار سختی که در کنار آنها داشت و کتکهایی که از فری و به خصوص از علی میخورد، یک سال تمام دوام آورد، ولی در نهایت طاقتش طاق شد و درست فردای تولد دوسالگی النا، فرار کرد و آوارگی را به ماندن در آن خانه ترجیح داد. آواره شد و بار دیگر کارتنخواب. از این هم که به خانه همان آدم خیّر برگردد، شرم داشت. در عمیقترین نقطه استیصال و در نهایت ناامیدی بود که با یک مؤسسه خیریه آشنا میشود. این نهاد دست او را میگیرد و شرایط اسکانش در سرای مهر را فراهم میکند. ادامه میدهد: از طرفی یقین داشتم النا در کنار من آینده خوبی نخواهد داشت و نمیخواستم همان حرفهایی که من به مادرم نسبت میدهم، او به من نسبت بدهد؛ برای همین با تناقضی که بین عقل و احساس مادرانهام به وجود آمده بود، کنار آمدم و او را به بهزیستی سپردم. «سرای مهر» برای من مأمنی موقتی است؛ ایستگاهی برای مکث درباره خودم، زندگی و آیندهام و حرکتی دوباره؛ زندگی من پر است از سوء تفاهم، نامرادی، بداقبالی و البته خامی و یک عالمه اشتباه اما دوست دارم زندگی دوبارهای برای خودم بسازم و میدانم که میتوانم. در حال حاضر در حال گذراندن دوره اپراتوری کامپیوتر هستم و یادگیری زبان را هم به طور جدی آغاز کردهام. لحظهشماری میکنم تا در اولین فرصتی که به دست بیاورم، سراغ «النا»ی خودم بروم و در آغوشش بکشم و برایش مادری کنم. به رنگ امید تنها ۱۹ سال دارد اما خیلی بیشتر از آنکه باید، سرد و گرم زندگی را چشیده است. در تمام این سالها نتوانسته مادرش را ببخشد اما از سه ماه قبل که متوجه شده مادرش یک بار دیگر ازدواج کرده و دخترش را در آمریکا به دنیا آورده، در برزخی از احساسات معلق مانده است. وقتی عکس دختر مادرش را دید که همان لباس کودکیهای او را به تن دارد، روزنهای از امید در وجودش زنده شد و حالا که «سرای مهر» مأمن او شده، روح و جسمی خسته اما ارادهای تازهنفس دارد و میخواهد رنگ تیره زندگیاش را با آبی آسمان و سبزی زندگی معاوضه کند. «آریا میترا» امید دارد حرفهایش به گوش مادری که سالهاست چهرهاش را تنها در اینترنت دیده برسد و مسیر زندگیاش تغییر کند.
۱۳۹۵/۰۸/۱۵ ۱۱:۱۵:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]
صفحات پیشنهادی
دام استاد قلابی دانشگاه برای ۵۰۰ دختر/ او خودش را روسی معرفی می کرد!
دام استاد قلابی دانشگاه برای ۵۰۰ دختر او خودش را روسی معرفی می کرد استاد یکی از دانشگاه های معروف مشهد که با معرفی خود به عنوان یک تبعه روس با فریب دختران جوان آنها را در دام شیطانی اش گرفتار می کرد دستگیر شد به گزارش جام جم هفته گذشته دختر دانشجوی ۱۸ ساله ای با حضور در پلتبادل استاد و دانشجو میان دانشگاه تهران و موسسه ماکس پلانک
تبادل استاد و دانشجو میان دانشگاه تهران و موسسه ماکس پلانک شناسهٔ خبر 3797123 - یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵ ۵۹ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی jwplayer display inline-block; روسای بنیاد تحقیقات آلمان و انجمن ماکس پلانک با رئیس دانشگاه تهران دیدار و گفتگو کردند به گزارش خبرگزاریدانشگاه تهران فاتح رقابتهای المپیاد فرهنگی ورزشی دانشجویان دختر - ایسنا
کاروان ورزشی دانشگاه تهران در سیزدهمین المپیاد فرهنگی ورزشی دانشجویان دخترکشور با کسب 199 امتیاز در بین دانشگاههای شرکتکننده رتبه نخست را به دست آورد کاروان دانشگاه فردوسی مشهد با کسب 169 امتیاز دوم شد و کاروان دانشگاه الزهرا س نیز با کسب 85 امتیاز حایز رتبه سوم شد به گزارشآزمون زبان عمومی دانشگاه تهران ۱۴ آبان برگزار می شود
آزمون زبان عمومی دانشگاه تهران UTEPT در روز ۱۴ آبان ماه برگزار می شود و داوطلبان تا دوم آبان ماه فرصت دارند در این آزمون ثبت نام کنند به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از میزان ثبت نام در این آزمون از ۱۷ مهرماه آغاز شده است و مهلت ثبت نام تا ۲ آبان ادامه دارد ساعت آزمون بنا ببرخی دچار «توهم همهدوستپنداری» هستند/ رئیس دانشگاه تهران باید از جامعه دانشگاهی عذرخواهی کند
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق برخی دچار توهم همهدوستپنداری هستند رئیس دانشگاه تهران باید از جامعه دانشگاهی عذرخواهی کند محمد عزیز صانعی با عرض تسلیت به جامعه دانشگاهی به علت لغو مجوز اکران این مستند در دانشگاه تهران گفت دانشگاه محل تضارب آرا و آزاداندیشی است اما متداعش قصد عملیات انتحاری در دانشگاه تهران داشت - پایگاه تحلیلی خبری شهرستان گلپایگان
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه چندی پیش یک تیم تروریستی داعش وارد کشور شده بودگفت این گروهک سه ماه پیش قصد عملیات انتحاری در دانشگاه تهران داشتند که از سوی نیروهای امنیتی و سپاه متلاشی شد به گزارش ذیار عالمان به نقل از خبرگزاری بسیج سرلشکر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص ماستاد دانشگاه و کارشناس سلامت و باروری وزارت بهداشت: روند سزارین در کشور نگرانکننده است
استاد دانشگاه و کارشناس سلامت و باروری وزارت بهداشت روند سزارین در کشور نگرانکننده است کارشناس حوزه سلامت و باروری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفت وضعیت سزارین در کشور ما نگرانکننده بوده و سعی بر این است تا فرزندآوری از این طریق به حداقل برسد به گزارش خبرگزاری فارس ازاستادان خارجی در دانشگاه شهیدباهنر کرمان مشاور پایان نامه می شوند
استادان خارجی در دانشگاه شهیدباهنر کرمان مشاور پایان نامه می شوند شناسهٔ خبر 3810083 - یکشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳ ۵۷ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی jwplayer display inline-block; امکان همکاری استادان به نام خارج کشور در مشاوره پایان نامه کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین ارائه درانتخابات جامعه اسلامی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری تهران برگزار شد
انتخابات جامعه اسلامی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری تهران برگزار شدتاریخ انتشار شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱ ۴۴ انتخابات شورای مرکزی و شورای نظارت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری در سالن شهید بهشتی این دانشگاه برگزار شد بر اساس این گزارش در ادعوت دانشگاه تهران از رئیس جمهور برای حضور در مراسم ۱۶ آذر
دعوت دانشگاه تهران از رئیس جمهور برای حضور در مراسم ۱۶ آذرتاریخ انتشار دوشنبه ۳ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹ ۲۰ رئیس دانشگاه تهران گفت ما طبق روال هر ساله از رئیس جمهور برای حضور در مراسم ۱۶ آذر مصادف با روز دانشجو دعوت می کنیم به گزارش مهر محمود نیلی احمدآبادی در گفتگویی اظهار کرد طب-
گوناگون
پربازدیدترینها