تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819561130




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«عصرهای کریسکان» الکترونیکی شد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
«عصرهای کریسکان» الکترونیکی شد

کراپ‌شده - کریسکان


شناسهٔ خبر: 3809828 - یکشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۵
استانها > همدان

.jwplayer{ display: inline-block; } اسدآباد- نسخه الکترونیکی کتاب «عصرهای کریسکان» توسط انشارات سوره مهر تولید و به بازار عرضه شد. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب عصرهای کریسکان، خاطرات امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) آزاده کرد است که بیش از شش سال در زندان‌های گروه کومله و دموکرات شکنجه شده است. او تقریبا تنها نجات‌یافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه هم‌بندی‌های او همه بدون محاکمه اعدام شده‌اند. کیانوش گزار راغب نویسنده کتاب «عصرهای کریسکان» در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: با خواندن این کتاب با سرنوشت غم‌انگیز هموطنان کرد آشنا می‌شوید و به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی می‌برید. نویسنده کتاب «عصرهای کریسکان» افزود: از ویژگی‌های برجسته کتاب «عصرهای کریسکان» حضور دو راوی برای انعکاس روزهای تلخ اسارت است که زوایایی متمایز را از شخصیت نزد مخاطب متبلور می‌سازد و حضور راوی دوم یعنی همسر سعیدزاده به پیشبرد داستان کمک شایانی می‌کند. وی عنوان کرد: کتاب «عصرهای کریسکان» به جنگ‌های داخلی در کردستان و شرایط ملتهبی که با وجود دسیسه‌گری‌های خائنانه گروهک‌های تروریستی رخ داده می‌پردازد و خواننده در گذر از خاطرات زندگی سعیدزاده، پی به بخش مهمی از تاریخ سیاسی ایران خواهد برد. در بخشی از کتاب آمده: به سراغم می‌آیند و با شلنگ به جانم می‌افتند، آنقدر کتکم می‌زنند که از حال می‌روم. تمام بدنم کبود شده و سر و صورت و بینی و باسنم زخمی می‌شود. با جوالدوز به جانم می‌افتند و بدنم را سوراخ سوراخ می‌کنند. بعد داخل تنوری که تازه خاموش شده و دیواره و خاکسترش داغ داغ است می‌اندازند و آرام آرام عرق می‌کنم و نم نم تب می‌کنم. یواش یواش بوی پختگی بدنم را حس می کنم و به ناچار فریاد می‌زنم. همینکه می‌خواهم سرم را از تنور بیرون بیاورم با قنداق بر سرم می‌کوبند و داخل خاکستر داغ می‌افتم. پوستم تاول می‌زند. نیم پز می‌شوم. فریاد می‌زنم. عنوانِ «کریسکان» اشاره به منطقه‌ای در کوه سنجاق در کردستان عراق دارد که زمانی مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است و کریسک در زبان کردی به معنای سنگی است که در رودخانه مانده و بر اثر گذر آب صیقل خورده است. کیانوش گلزار راغب اهل روستای وندآباد از توابع شهرستان اسدآباد یکی از رزمندگانی است که چهارده ماه در زندان کومله به سر برد و پس از آزادی و در سال‌های بعد توانست خاطرات خود را در کتاب «شنام» بنگارد و در ادامه، انتشار این خاطرات، فتح بابی برای نگارش خاطرات امیر سعید زاده در کتاب عصرهای کریسکان شد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن