واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بعد از فراز و نشیبهای متعددی که سیاست خارجی ترکیه در سالها و ماههای اخیر به خود دیده و طیفهای گوناگونی از غربگرایی و همراهی با ناتو تا شرقگرایی و نزدیکی به روسیه، حمایتهای مالی و لجستیکی از داعش و سپس ادعای جنگ با آن، حمایت از ائتلاف غربی - عربی در منطقه تا نزدیکی و دوستی با ایران را شامل میشود، این روزها اردوغان طرح جدیدی را در عرصه سیاست خارجی ترکیه درانداخته است؛ «سیاست تهدید و التماس» برای ایفای نقش پررنگتر درغرب آسیا!
همزمان با آغاز عملیات آزادسازی موصل، رئیسجمهور ترکیه به ترفندهای گوناگونی برای مداخله در این نبرد متوسل گردید. راهکارهایی که در نهایت با مخالفت دولت عراق همگی با شکست مواجه گردید و دولت اوباما نیز به دلیل اهمیت بازپسگیری موصل برای خود و همحزبیهایش در انتخابات آمریکا، حاضر به ریسک نقض حاکمیت عراق نشد؛ اما امتیازاتی مشابه در سوریه به این کشور اعطا شد. بدین ترتیب ترکیه بعد از ناکامی جهت مشارکت در عملیات موصل، در روزهای گذشته اعلام کرده با کمک آمریکا، به جنگ داعش در شهرهای الباب، منبج و رقه که پایگاه اصلی این گروه در سوریه هستند، خواهد رفت؛ اما دلیل تکاپوهای اخیر ترکیه برای مداخله نظامی در عراق و سوریه چیست؟ پاسخ به جایگاهی برمیگردد که دولت اردوغان میکوشد در خاورمیانه جدید برای کشورش ترسیم کند. از منظر تاریخی تا قبل از جنگ جهانی اول، عراق و سوریه بخشی از خاک امپراطوری عثمانی بودند؛ اما بعد از شکست امپراطوری عثمانی در این جنگ، ترکیه مجبور شد در ترسیم نقشههای جدید کشورها بر اساس «معاهده سایکس – پیکو» از این سرزمینها چشمپوشی کند. بدین ترتیب آزادسازی شهرهای عراق و سوریه به نوعی نوستالژی اقتدار از دست رفته ترکیه را احیا میکند و امیدی واهی برای اعمال نفوذی مجدد در این کشورها را برمیانگیزد. در واقع ترکیه پس از سرخوردگی آن از پذیرش در اتحادیه اروپا، به نوعی دنبال احیای نفوذ و اقتدار امپراطوری عثمانی البته با معیارهای غربی کمالیسم بوده است که الگوی خاصی از اسلامگرایی را ارائه میکند. این الگو به تعبیری اسلام دموکراتیزه به سبک غربی را معرفی میکند. حال در شرایطی که سوریه و عراق در وضعیتی بی ثبات هستند، ترکیه گمان میکند میتواند با مشارکت در آزادسازی شهرهای این دو کشور، در آینده سیاسی آنها نیز مؤثر واقع شده، الگوی سیاسی مد نظر خود را در آنها ترویج و اشاعه دهد و بدین ترتیب نفوذ تاریخی خود در منطقه را احیا کند. بدین ترتیب در کنار مسائل تاریخی، بحث توازن قدرت در منطقه نیز برای اردوغان اهمیت اساسی دارد. در شرایطی که عربستان سعودی برای احیای نفوذ منطقهای خود از راهکارهای گوناگون نظامی و ایدئولوژیک بهره برده و یمن را در آتش جنگندهها و کل خاورمیانه را در آتش وهابیت و اسلام سلفی تندرو میسوزاند و جمهوری اسلامی ایران نیز پس از برجام از فاکتورهای قدرت نرم بیشتری بهرهمند گردیده و دارای نفوذ و اثرگذاری در کل منطقه و بویژه سوریه و عراق است، ترکیه از میزان پیشروی رقبای خود بشدت نگران است و جایگاه منطقهای خود را در خطر میبیند. بنابراین حاضر است از هر شیوهای برای کاهش نفوذ و قدرت رقبا و ارتقای جایگاه خویش استفاده کند. اتخاذ سیاست تهدید و التماس برای حضور در نبردهای خاورمیانه و پررنگ کردن اختلافات فرقهای و مذهبی و نمایش ترکیه به عنوان حامی اهل تسنن عراق و سوریه در برابر ایران شیعی از جمله راهکارهای مزورانه این کشور برای احیا و افزایش قدرت خود در منطقه هستند. به این ترتیب به نظر میرسد جنگ با داعش و مبارزه با تروریسم به هیچ عنوان از اولویتهای ترکیه نبوده و تنها سرپوشی است که به منفعت جویی و جاهطلبیهای ترکیه رنگ و بوی مشروع و قانونی میدهد. دکتر محمدمهدی مظاهری استاد دانشگاه
شنبه 8 آبان 1395 ساعت 01:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]