واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: اعلام نظر رهبری درباره مصلحت نبودن شرکت احمدی نژاد در انتخابات سال بعد، بر وضعیت هردو جناح اصلی سیاسی کشور تاثیر گذاشته و وضعیت تازه ای را بر آنان حاکم کرده است. بررسی این تاثیرات و واکنش های ایجاد شده بهانه نوشتن این مختصر است. اعلام نظر صریح آیت الله خامنه ای و انتشار نامه احمدی نژاد مبنی بر پذیرش نظر مصلحت اندیشانه رهبری، واکنش های متفاوتی را در جریان اصلاح طلب ایجاد کرد. برخی رسما خوشحال شدند زیرا تصور کردند که این دیدگاه رهبری تایید همان دیدگاهی است که آنان برای سال ها داشتند و آن مفید نبودن نامزدی احمدی نژاد برای مردم و مصلحت نبودن آن برای کشور است. از منظر دیگری هم برخی خوشحال شدند چون یقین کردند که تنها نامزد رای آور جناح اصولگرا از دور خارج شده و این امر به سود اصلاح طلبان است. برخی هم خوشحالی خودشان را به برخی از نگرانی ها و پیش بینی ها پیوند زدند زیرا به گمان آنان احمدی نژاد حق داشت در انتخابات شرکت کند و این روش برای کنارگذاشتن یک چهره سیاسی از روند انتخابات نباید رویه شود زیرا ممکن است در آینده برخی از نامزدهای اصلاح طلب را هم در بر بگیرد. اینان بر این باور بودند که حضور احمدی نژاد لزوما منجر به رای آوردن وی نمی شد اما فرصت انتقاد و افشاگری ایجاد می کرد و تکلیف وی را برای همیشه در صحنه سیاسی کشور مشخص می ساخت. برخی نیز بودن احمدی نژاد را به سود جریان اصلاح طلبی ارزیابی می کردند چون این پدیده را منجر به ایجاد تفرقه در میان اصولگرایان می دانستند یعنی ایجاد شکافی که برای همیشه تداوم می یافت. در عین حال باید در نظر داشت که نبود رقیبی مانند احمدی نژاد در صحنه انتخابات، زمینه بروز شکاف در جبهه اصلاح طلبان را کمی زیادتر و برخی از افراد مستقل این جبهه را به نامزد شدن در مقابل دکتر روحانی ترغیب می کند. البته این احتمال در شرایط کنونی زیاد نیست و غالب اصلاح طلبان همچنان معتقدند که شرایط کشور مانند سال 92 است و نباید خطای سال 84 را با تعدد نامزدهای اصلاح طلب تکرار کرد . مختصر آنکه اصلاح طلبان و حامیان جبهه اعتدال و بخشی از اصولگرایان حامی دکتر حسن روحانی باز هم مانند سال 92 در کنار هم قرار خواهند گرفت و از نامزدی ایشان در دوره دوم هم حمایت خواهند کرد و برای آنان تفاوتی نمی کند که نامزد جریان مقابل آنان چه کسی است. وضعیت در جریان اصولگرایان با کنار کشیدن احمدی نژاد پرتلاطم تر است و باید انتظار تغییرات بیشتری را در مناسبات داخلی این جبهه داشت. برخی از اصولگرایان از توصیه رهبری و تمکین احمدی نژاد واقعا خوشحال شدند زیرا اساسا وی را مناسب ریاست جمهوری و شایسته این مقام نمی دانستند و از اینکه احتمالا مجبور شوند در شرایطی دیگر و از سر اضطرار از او دفاع کنند، ناراحت بودند. برخی دیگر هم خوشحال شدند چون معتقد بودند که حضور احمدی نژاد به نفع دکتر روحانی بود و تفرقه در میان اصولگرایان را دامن می زد و بخشی از اصولگرایان را به حمایت از دولت کنونی می کشاند ولی اکنون چنین اجباری وجود ندارد. در مقابل کسانی هم هستند که با کنار کشیدن احمدی نژاد، باخت جبهه اصولگرایی را قطعی می دانند و ناراحتند. به نظر آنان احمدی نژاد اشکالاتی دارد اما تنها فرصت برای اصولگرایان محسوب می شود که نباید از دست می رفت. حامیان تشکیلاتی احمدی نژاد را باید طبعا شاکی ترین جریان اصولگرا دانست که او را همچنان ستایش می کنند . اکنون جریان اصولگرایی را باید با سه گرایش مهم از هم تفکیک کرد که اتحاد آنان چندان آسان نیست و احتمال رسیدن آنان به مواضع یکسان و فرد واحد بعید به نظر می رسد. جریان راست سنتی با محوریت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت مبارز تهران نخستین جریانی است که از سوی جبهه پیروان خط امام و رهبری حمایت می شود و حامیان نامزدهای شناخته شده ای از دوره های قبل مثل لاریجانی و توکلی و قالیباف را هم در برمی گیرد و بسیاری از ائمه جمعه و محافل سنتی مذهبی در سراسر کشور را همراه خود دارد. جریان جبهه پایداری با محوریت آیت الله مصباح یزدی را باید دومین طیف اصولگرایان تلقی کرد که اکنون در بخشی از نیروهای نظامی و انتظامی و روحانیون فعال در این حیطه نفوذ سیاسی دارد و از سوی طیفی از سخنرانان مذهبی و مداحان و هیات های مذهبی حمایت می شود. جریان سوم اصولگرایان را هم باید حامیان احمدی نژاد تلقی کرد که بر محور شخص ایشان حرکت و اعلام مواضع می کنند و تندترین مواضع علیه دولت را سامان می دهند و برای رای آوردن به پایگاه توده ای شخص احمدی نژاد امید بسته اند. اینان در نبود احمدی نژاد هم خود را قدرتمندترین جریان اصولگرا با پایگاه اجتماعی وسیع معرفی می کنند و از دیگر اصولگرایان انتظار همراهی بیشتری دارند. احتمال بروز تفرقه در میان اصولگرایان در قیاس با حضور احمدی نژاد اکنون کاهش یافته است اما هنوز هم امری محتمل است زیرا بسیاری معتقدند به اجماع رسانیدن سه چهره شاخص روحانی این جبهه (آقایان مصباح، محمد یزدی موحدی کرمانی) بر سر یک فرد دشوار است و از آن سخت تر، همراه کردن احمدی نژاد با نامزدی است که دیگر اصولگرایان بر سر او ممکن است به توافق برسند. این امر هنگامی دشوارتر می شود که بدانیم در درون جامعه روحانیت مبارز تهران، گرایشی برای حمایت از دکتر روحانی وجود دارد که قوی است. با این حساب کار اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال بعد آسان نیست و احتمال اینکه با چند نامزد تازه، وارد عرصه رقابت شوند وجود دارد.
سه شنبه ، ۴آبان۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[مشاهده در: www.]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]