واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: آیاسپورت: بعد از آخرین مسابقه هفته دهم در اصفهان، لیگ برتر ایران دوباره به یک وقفه طولانی پیوند خواهد خورد.
1. تعطیلی یک ماهه لیگ برتر برای چندمین بار در این فصل، باشگاهها را برای حفظ آمادگی بازیکنان با مشکل مواجه خواهد کرد و نبض هیجان را از لیگ خواهد گرفت. بدون تردید اگر این اتفاق مدتی قبل رخ می داد، همه مربیان لیگ برتر را برای اعتراض به برنامههای کادر فنی تیم ملی مجاب میکرد اما بعد از دونمایش فراآسیایی این تیم در مقابل ازبکستان و کره جنوبی، حتی تندخوترین منتقدان کارلوس کیروش نیز در صف حامیان او قرار گرفتند تا در فضای صفر و صدی همیشگی فوتبال ایران، راه برای انتقاد از مرد پرتغالی به طور کامل بسته شود. از آنجایی که اساسا در فوتبال ایران به جای روندها و تصمیمها، این خودِ آدمها هستند که با هجمه و انتقاد روبرو میشود، کارلوس که به صلحی پایدار با مخالفانش دست پیدا کرده دیگر از خطر هر اعتراضی در امان خواهد بود. تردیدی وجود ندارد که تیم ملی در بهترین شرایطش در یک دهه اخیر رسیده و از ثبات و ارامشی مثالزدنی بهره میبرد. ایران حالا برای تیمهای آسیایی به یک کابوس تبدیل شده اما حقیقت آن است که هیچ تضمینی برای ماندگاریِ این رویا وجود ندارد. تیم ملی بعد از تابستان 2018 به احتمال فراوان باید به یک سرمربی جدید سپرده شود و به همین خاطر است که گره زدن همه معادلات فوتبالی به کیروش، خوشخیالی با نگاه به رنکینگ فیفا و بیتوجهی به آینده تیم، عواقب دردناکی برای فوتبال ایران به همراه خواهد داشت.
2. «یک چالش متفاوت». این عبارتی بود که کیروش در اولین مصاحبه بعد از انتخابشدن به عنوان سرمربی تیم ملی درباره انگیزهاش برای پاسخ مثبت به پیشنهاد فدراسیون فوتبال به زبان آورد.مدت زیادی طول نکشید تا مشخص شود مرد پرتغالی به عنوان یک مربی پروازی به فوتبال ایران سفر نکرده و قصد دارد این چالش فوتبالی را با همه وجود پشت سر بگذارد. کنایهزدن به اشتباهات همیشگی هواشناسی ایران در یکی از اولین گفتگوها، شوکی بود که کیروش را در مقام یک منتقد اجتماعی به جامعه ایران معرفی کرد. او با جنگیدن برای خواستههای تیم ملی و حاکم کردن دیسیپلین در فضای تیم به تدریج حمایت افکار عمومی را به دست آورد و مرد اول پروسه تحول تیم ملی لقب گرفت. سیکیو پسربچههای شکستخورده جام ملتهای دوحه را با چشمان گریان تحویل گرفت و به آنها یاد داد که این اشکها را در زمین به عرق تبدیل کنند و به جای مایه شرمساری بودن، دلیلی برای غرور مردم کشورشان باشند. با این وجود باور اینکه روزهای روشن تیم ملی تنها و تنها مدیون حضور کی روش هستند کمی سادهانگارانه به نظر میرسد. مرد پرتغالی هرگز به تنهایی نمیتوانست فوتبال ایران را زیرورو کند. عزم و اراده قرار گرفتن در این مسیر، در همه ارکان فوتبال ایران وجود داشت. از فدراسیون فوتبال که پای همه برنامههای این مربی ایستاد و در جنگ با وزارت ورزش از او حمایت کرد تا سازمان لیگ که باشگاهها را وادار به جوانگرای کرد. از ستارههایی تیم ملی که با نظم و تعهد برای پرچم کشورشان جنگیدند تا هواداران تیم ملی که برای حفظ کیروش حتی از حضور در صفحه اینستاگرام رئیسجمهور دریغ نکردند. شش امتیاز گرانبهای تیم ملی در نبرد با روسنماها و چشمبادامیها، نتیجه یک کار جمعی است. نتیجه اعتماد مطلق همه طبقههای فوتبال ایران به کیروش و تلاش بیوقفه او برای پاسخ دادن به این اعتماد. حالا سوال کلیدی اینجاست که آیا فوتبال ایران بدون کیروش هم میتواند به همین مسیر ادامه بدهد؟ شاید همین حالا نیز برای پرسیدن این سوال دیر شده باشد.
3. تیم ملی در مسابقه بزرگ با آرژانتین، فراموشنشدنی ظاهر شد اما نتوانست آرزوی دیرینه ایرانیها برای صعود تیم از گروهش در این تورنمنت را محقق کند. شاید به همین خاطر بود که کیروش تصمیم گرفت برای 4 سال دیگر نیز روی نیمکت این تیم ماندگار شود. به احتمال بسیار زیاد جام جهانی روسیه، پایان کار سیکیو در تیم ملی خواهد بود و این مربی پرتغالی با یک نتیجه قابل قبول در این جام به نیمکت یک تیم خوب باشگاهی نزدیک خواهد شد. جداشدن مسیر کیروش سرنوشت تیم ملی را تحت تاثیر قرار میدهد. ایران پتانسیل خوبی برای حفظ جایگاه فعلیاش دارد اما این اتفاق در شرایطی رقم خواهد خورد که همه چیز محدود به زمان حال نشود و نقشههایی برای دوران پساکیروش نیز وجود داشته باشد. کیروش به عنوان یک مربی معمار، نسل خوبی را در تیم ملی جا انداخته اما بعد از او نیز ایران برای محافظت از پیکر نحیف آرزوهای این نسل، به یک مربی بزرگ و سازنده نیاز خواهد داشت تا مهرههای تیم ملی در مسیر تباهشدن قرار نگیرند. همین روزهای آرام و درخشان ممکن است در سایه بیتدبیری به سرعت برق و باد از دست بروند. اگر قرار باشد بعد از کیروش باز هم به جلسه کمیتههای فنی و نقشه پیرمردهای هفتاد و چند ساله اکتفا کنیم و به مربی ایرانی برسیم، اگر زمان را از دست بدهیم و با اعصاب هوادارها بازی کنیم، دوباره تبدیل به همان تیمی خواهیم شد که توانایی شکست دادن هیچ رقیبی را در سطح اول آسیا نداشت. ایران بدون کیروش هم میتواند قدرت دفاعی و زیرکی هجومیاش را حفظ کند اما به شرطی که مردان تصمیمساز فوتبال ایران، زیر سایه نتایج خوب این روزها به خواب نروند. به شرطی که معیارهای انتخاب جانشین کیروش از حالا کاملا روشن و مشخص باشد.به شرطی که صدای کوبیدن طبلهای شادانه، اجازه بدهد صدای ترسناک و وهمآلود آینده تیم ملی را هم بشنویم.
۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]