تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829447328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حسین پناهی از نگاه دخترش: جهان، زیرسیگاری او بود


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: ماهنامه هنر بازیگری - لعیا احمدی: حسین پناهی به اندازه ای نام آشنای این سرزمین است که به پشتوانه نام او در رسانه های گوناگون شعر هایی را جعل می کنند و داستان مرگش هنوز پس از 12 سال جنجال رسانه ای دارد.
 
زمانی که در 6 شهریور 1335 در روستای دژکوه شهر سوق از استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد و حتی در ابتدای جوانی که با آشفته گی های دورنش به لباس روحانیت و جبهه جنگ و کسوت شاعری درآمد، هیچ کس تصور نمیکرد که در اوج جوانی با شعر و بازی درآمیزد و آشفته گی هایش را به دید فراگیر یک ملت بگذارد تا جایی که هنوز بسیاری او را مجنون و گاه دیوانه می پندارند.
 
آری او شیدای دورانی بود که اندیشه هایش را برنمی تابید و خوش به روزگارش که 14 مرداد 1383 در زمانه ای هنوز انسانیت زنده بود، از دینا رفت و دگرگونی  های آنچنانی انسان مکانیکی و اقتصادزده یک دهه پس از خود را ندید. و خوش به حال آنهایی که تصویرشان هنوز با شعر و بازی پناهی در«محله بهداشت، گرگ ها، مرغابی در مه، گال، نارونی، اوینار، آژانس دوستی، آوازمه و...» پیوسته است و بر چرایی مرگ او در 48 ساله گی چنبره نزده اند.
 
حالا دیگر او در قبرستان شهر سوق کنار مادرش آرام خوابیده و دیگر به یاد خانه تنهایی هایش در خیابان جهان آرای تهران نیست. در این سوی جهان اما «آنا پناهی»، دختر و ناشر آثار حسین پناهی به زنده نگه داشتن پدرش زنده است. دختری متین و آرام و شبیه پدر که می کوشد حسین پناهی را فراتر از آنچه به غلط شناخته شده به علاقه مندانش معرفی کند. او از ارتباطش با فیلسوفی چونان حسین پناهی می گوید.


حسین پناهی از نگاه دخترش: جهان، زیرسیگاری او بود

 

حسین پناهی از انگشت شمار آدم هایی است که همچون دوست نزدیکش، خسرو شکیبایی، پس از مرگ هم زنده است. این به خاطر ویژه گی شیدایی و شاعرانه گی هردو بوده یا دلیل دیگری دارد؟

- حسین پناهی بعد از مرگش بیشتر شناخته شد، به ویژه وجه شاعرانه گی ایشان. وقتی که زنده بودند شناخت مردم بیشتر بر بازیگری او بوده است. افرادی هم که سن شان به زنده بودن حسین پناهی نمی رسد، بیشتر وی را با شعرهایش می شناسند. در اصل آدم ها دنبال رمز و رازی در خود هستند. نوشته ها و شعر ها و کارهای حسین پناهی هم یک گنگی و رمز و رازی داشته که بیشتر مخاطب را دنبال خودش می کشاند.

او چگونه درون گرایی شاعرانه و برون گرایی بازیگری را با هم داشت؟

- خیلی از کسانی که حسین پناهی را به عنوان بازیگر می شناسند می دانند که ایشان بازیگر متفاوتی بوده و این تفاوت در برون گرایی، شیطنت ها، نوع بیان، حس درونی و همان رمز و راز شاعرانه اوست که در بازی ایشان هم دیده می شود و همین ویژه گی ها باعث شد که یک حسین پناهی ایده آل و خاص دیده شود که همه دوستش داشتند.

با توجه به اینکه بیشتر سال های زندگی پدر در تهران بود و شما در شهرستان ارتباط کمتری با وی داشتید، آیا به اندازه طرفدارانش او را دوست داشتید؟

- وقتی بچه بودم به عنوان پدر دوستش داشتم. وقتی بزرگتر شدم با شخصیت ایشان و شعرهایش مثل هر نوجوانی که دوست دارد شعر و کتاب بخواند، من هم عاشق حسین پناهی شدم. گذشته از رابطه دختر و پدری، عاشق شخصیت خاص حسین پناهی و اندیشه هایش بودم.

زندگی او در شهر و دیار خودش و در روزهای جوانی چه تفاوتی با دوران میانسالی اش در تهران داشت؟

- در دوران جوانی ایشان که من نبودم و در دوران میان سالی هم چند سالی با او بودم. حس ها و رفتارهای او که در کارهایش دیده می شود، همه از دوران کودکی اش گرفته شده است. او کودکانه زیسته و نهایت آنچه را که می خواسته، از طبیعت و زیستگاه خودش برای آینده اش گرفته است. در دوران میان سالی شخصیت، حس و روحیه آدمی تغییر می کند اما حس های خوب کودکی همیشه با حسین پناهی بوده و همین باعث ماندگاری او در شهر شد.

 
حسین پناهی از نگاه دخترش: جهان، زیرسیگاری او بود



وقتی یک روستانشین در کل ایران شهرت یافت، واکنش خانواده و آشنایان و همشهریان به او چگونه بود؟

- آنها هم مثل خیلی از آدم ها بعد از مرگش پیگیر شدند و شاعر بودنش را شناختند. خیلی از همشهریان و حتی فامیل می گفتند:"وقتی حسین پناهی مرد فهمیدیم چه کسی است."البته همشهریان ما پیش و پس از مرگ به پدر خیلی لطف داشتند.

چه شد که شهر و دیار خود را رها کرد و به تهران آمد؟

- دنبال گمگشته گی هایش در جایی دیگر بود. از کودکی و نوجوانی دنبال چیزهایی بود که باید به آنها می رسید. در یکی از گفته هایش هست که دنبال برف بوده و در اصل به خاطر برف به تهران می آید. هنر را هم از ابتدا دوست داشته است. از معلمی، پارچه فروشی و خیلی شغل های دیگر گذر می کند و می بیند که این ها چیز هایی نیست که حسین پناهی می خواهد و شهر به شهر می چرخد و درنهایت می رسد به تهران که در این جا به بخش هایی از خواسته هایش در هنر می رسد.

آمدن او به پایتخت و دوری از خانواده موجب گله مندی شما، مادرتان و خواهر و برادرتان نبود؟

- ما در شهرستان زندگی می کردیم و پدر در تهران. چون ما و مادرم در شهرستان راحت تر بودیم و دیگر اینکه دوست داشتیم حسین پناهی همیشه خودش باشد. او دوست داشت تنها باشد؛ تنهایی به معنای سکوت. برای همین ما هم می خواستیم که او تنها باشد. خیلی سخت بود. بسیاری می گفتند که چرا ایشان به شهرستان نمی آید و یا دیر به دیر می آید.
 
ما هم می رفتیم و به او سر می زدیم اما چون دوست داشتیم ایشان خودش باشد نوعی از خود گذشته گی می کردیم و به شهرستان باز می گشتیم. البته ایشان هم زیاد می آمدند چون آنجا را دوست داشتند. اگر شرایط کاری اش اجازه می داد سالی 3 یا 4 بار میآمد و اگر نمی توانست ما به ایشان سر می زدیم.

 
چه چیزی در درون او بود که باعث می شد تنهایی را بر خانواده برتر بداند؟

- پدرم شب ها بیدار بود، مطالعه داشت و می نوشت و روزها استراحت می کرد و برعکس بقیه آدم ها بود. زندگی اش طوری بود که نظم خاصی نداشت و طبیعی است کسی که به روزمره گی عادت دارد با شرایط او اذیت می شد. اگر ما به صورت خانواده در کنار هم زندگی نکردیم به خاطر این بود که هم ما راحت باشیم و هم پدر دچار روزمره گی زندگی نشود. و هیچ کدام از این وضعیت ناراضی نبودیم مگر سال های آخر که پدر بیمار بود. البته مدام به او سر می زدیم.

گویی در سرگشته گی و تنهایی های جوانی سر از جبهه و طلبه گی حوزه هم درآورده است؟

- خودش می گوید: «در اوایل انقلاب در مدرسه آیت الله گلپایگانی قم 2 سال طلبه بودم که به یک سری آگاهی رسیدم و متوجه شدم دیگر نمی توانم طلبه گی را ادامه دهم.» آقای مسعود جعفری جوزانی در خاطره ای از پدر می گویند:" یک روز که حسین پناهی سری به دژ کوه می زند آن جا پیرزنی را می بیند که می خواهد روغن دست رنج یک سال خود را از بین ببرد چون یک تکه مدفوع حیوان در آن افتاده و از نظر شرعی کل روغن نجس شده و باید دور ریخته شود.
 
حسین پناهی با دیدن این ماجرا از لحاظ شرعی و احساسی با خود درگیر می شود چون زحمت یک سال پیرزن اگر دور ریخته شود، زندگی او را دچار مشکل می کند از طرفی روغن نجس شده است. بنابراین احساسش بر دستور شرع غلبه کرده و به پیرزن می گوید که شما این تکه را با قاشق درآورده و بقیه اش را استفاده کنید." به خاطر این نگاه دیگر نمی تواند طلبه گی را ادامه دهد. دوران کوتاهی هم در قسمت فرهنگی جبهه جنگ همراه آقای شمعخانی و آقای آهنگران بودند.

 

حسین پناهی از نگاه دخترش: جهان، زیرسیگاری او بود

 

با تنهایی و تنگدستی شاعری، چگونه خود و خانواده اش را تامین می کرد؟

- آن تنهایی یا تنگدستی را که شما تعبیر می کنید هیچ گاه ما حس نکردیم. جدای از سال های اول زندگی پدرم، ما همیشه در سطح خوبی زندگی می کردیم. بیشتر درآمد او از بازیگری بود، شعر که درآمدی نداشت.

آیا سکته قلبی او به دلیل تنگناهای اقتصادی نبود؟

- آدم هایی که بیشتر از بقیه می فهمند، آگاهی بیشتری پیدا می کنند و رنج بیشتری می برند. از سوی دیگر خانواده پدری من همواره دچار ناراحتی های قلبی بودند و پدرم هم پیش از مرگ، دو بار دیگر سکته قلبی داشت. در سال های آخر زندگی همیشه فشار خون او بالابود.

حسین پناهی دوستان هنرمند بسیاری داشت اما تنها کسی که علت سکته قلبی را برای مردن او رد کرده، «یغما گلوریی» است. او می گوید پناهی مثل خیلی از شب ها در آخرین شب زندگی اش با وی حرف زده و حال و هوای مرگ داشته است. او می گوید اسنادی بر خود کشی حسین پناهی با تیغ وجود دارد.

- گفته های ایشان را بارها تکذیب کردم و امروز هم تکذیب می کنم. من برای فکر و عمل و اندیشه حسین پناهی ارزش قایل هستم؛ حتی اگر خودکشی می کرد، اما وقتی این طور نبوده هیچ وقت اجاره نمی دهم کسی این حرف ها را بزند. هر زمان در هر شرایطی می توانم ثابت کنم این طور نبوده است و این حرف ها دروغ است. در گواهی پزشک قانونی هم سکته قلبی ثبت شده است

همواره حرف ها و شعرها و وصیت نامه هایی دروغین در رسانه های مختلف به پدر شما نسبت داده می شود. کدام اثر او شناخت دقیق و واقعی از حسین پناهی می دهد؟

- در سال های گذشته  جمله ها و شعر ها و حتی وصیت نامه هایی از حسین پناهی منتشر شده که نوشته پدرم نیست. سهوی یا عمدی، خیلی متاسفم برای این ماجراها. من بیشتر وقت ها باحسین پناهی بودم و رنج ها و سختی هایش را دیده ام و فکر می کنم به هر حال یک شاعر و نویسنده با تمام وجودش هر چیزی را می گوید یا می نویسد. این مطالب دروغین و سطحی نشانگر وجود و اندیشه های حسین پناهی نیستند.
 
کسانی که می خواهند حسین پناهی را با سند کلام و صدای ایشان بشناسند پیشنهاد می کنم سه آلبوم «راه با رفیق»، «سلام، خداحافظ » و «ستاره ها» و بیش از 20 کتاب او را بخوانند و بشنوند. اثری که بیش از همه به شخصیت زندگی ایشان نزدیک تر است کتاب «نامه هایی به آنا» است که تنهایی ها و شخصیت حسین پناهی را نشان می دهد و به دغدغه های او نزدیکتر است

 
 
حسین پناهی از نگاه دخترش: جهان، زیرسیگاری او بود

 



اما شما همیشه علاقه ویژه ای به شعر دیگری از ایشان داشته اید؟

- بله....«جهان زیر سیگاری من است» حال دیگری دارد.

وقتی در جامعه و یا مثل امروز در نمایشگاه کتاب بر بالین کتاب های پدر حضور دارید، مردم کمتر چهره شما را می شناسند و گاه حرف هایی پشت سر او می گویند. این حرف ها چقدر آزارتان می دهد؟

- من حسین پناهی را به اندازه خودم خیلی خوب می شناسم و خیلی ناراحت نمی شوم. بسیاری می آیند درباره سیگار کشیدن پدر متلک می اندازند و به سند خاطره دروغ آن انسان نادان، در مورد خود کشی حسین پناهی می پرسند.

دختر و ناشر آثار حسین پناهی، تصویر متفاوتی از حسین پناهی دارد که تاکنون برای مردم ناشناخته است؟

- حسین پناهی به قدری در نوشته ها و بازی هایش شبیه خودش بوده که تصویر شفافی بین همه دارد و من نمی توانم چیزی اضافه کنم. حسین پناهی تصویر متفاوتی در ذهن من ندارد چون همین است که هست؛ شبیه آثارش، شبیه شناختی که همه افراد از او دارند. از دوست داران حسین پناهی می خواهم که فقط و فقط با کتاب ها و صدای ایشان به شناخت حسین پناهی دست یابند.





۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن