واضح آرشیو وب فارسی:الف: فرصتهای طلایی که در شبهای محرم از دست میرود!
فرزانه زنگیان، ۱۸ مهر ۹۵
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۷
ماه محرم و مخصوصاً روزهای دهۀ اول آن، همیشه حال و هوایی متفاوت به چهرۀ شهرها میدهد. در هر کوی و برزن، ایستگاههای چای و شربت صلواتی برپا شده و از رهگذران پذیرایی میشود. پرچمها و بیرقهای سبز و قرمز که یادآور واقعۀ عاشوراست، برافراشته میگردد و پارچههای سیاه دیوارها را میپوشاند و شهر برای برگزاری آیین نمادین عزاداری روزهای تاسوعا و عاشورا آماده میشود. در این روزها حضور نوجوانان و جوانان در آماده سازی و هم چنین برگزاری مراسم بسیار چشمگیر است. در هر محلهای که زندگی میکنید، از غروب به بعد، جوانان را در ایستگاههای صلواتی در تب و تاب تهیۀ وسایل و پذیرایی از مردم خواهید دید. در نگاه اول کمی عجیب هم به نظر میآید، بخشی از آنها بچههایی هستند که روزهای قبل شاید در این ساعتها، مشغول چت کردن در تلگرام بودند و عکسی میفرستادند و جوکی دریافت میکردند، یا فلان سریال و فیلم سینمایی را در تلویزیون و ماهواره دنبال میکردند، یا در دورهمی های دوستانه با چای و احیاناً سیگار و قلیانی مشغول بودند، این شبها در ایستگاههای صلواتی با کتریهای بزرگ آب جوش دست و پنجه نرم میکنند و استکان میشویند و خیابان و پیاده رو را جارو میزنند. حتی آشنایی اندکی با این ساختار و دیدن صحنههای فعالیت مردمی در خیابانها و مساجد و تکیهها، به ما یادآوری میکند که این جا انحصاری وجود ندارد. جوانان و نوجوانان با خاستگاههای اجتماعی و اقتصادی و تفکر و منش متفاوت در برگزاری این مراسم آیینی شرکت دارند و آنچه که این همبستگی را به وجود میآورد، عشق و علاقۀ این بچهها به امام حسین (ع) و علاقۀ ایشان به یادآوری واقعۀ کربلاست. عشق به ائمۀ اطهار محوریتی برای دور هم بودن ایجاد میکند و جوانان فارغ از روزمرگیها و مشکلات معمولی زندگی، در شبهای محرم، میخواهند که کارخیری انجام دهند. این شبها، فضا سرشار از انرژی مثبت و ذهنهای باز و دلهای مهربان و دستهای توانمند است. شاید در هیچ زمان دیگری در طول سال، نتوان فضایی مشابه را تجربه کرد و این همه جوان مشتاق و علاقه مند را اینگونه گرد هم آورد. دیدن این پتانسیل عظیم جوانانه که معمولاً تمام شهر را به جوش و خروش میآورد، ذهن را با یک سؤال هم درگیر میکند: آیا مسئولان و متولیان فرهنگی و اجتماعی، برنامهای برای استفادۀ بهینه از این موقعیت ندارند؟ مدتهاست که میشنویم آمار طلاق بخصوص در کلان شهر تهران، سیر صعودی دارد؛ مدتهاست که می دانیم که جوانان ما آموزشهای لازم را در دوران قبل و ابتدای ازدواج دریافت نمیکنند و جامعۀ ما دچار بعضی اختلالات اخلاقی در زمینۀ مسائل مربوط به ارتباط با جنس مخالف شده است؛ دیرزمانی است که می دانیم اعتیاد گریبان جوانان ما و حتی بعضی از تحصیل کردهها را نیز گرفته است؛ مدتهاست که عادت کردهایم از نابسامانیها و اختلالات رفتار فردی و اجتماعی و چرایی آن، بی تفاوت بگذریم! حالا این شبها، این پرچمهای برافراشته، این ایستگاههای صلواتی، این شور و شوق و دور همی های امام حسینی به ما خاطر نشان میکند که از این موقعیت طلایی به شکلهای دیگری هم میتوان بهره جست! مثلاً چه خوب میشود اگر نهادها و سازمانهایی چون شهرداری، وزارت ارشاد اسلامی، وزارت ورزش و جوانان و سازمان تبلیغات اسلامی با کمک صاحب نظران و کارشناسان، جزوههای مختصر و مفیدی مخصوص ماه محرم و در بارۀ موضوعاتی چون ازدواج پایدار، مشکلات زندگی مشترک، چگونگی رفتار همسران با یکدیگر، ارتباط با جنس مخالف، روابط سلامت و ایمن خانوادگی، دوری از زمینههای اعتیاد، بررسی چرایی رشد بیماریهایی چون ایدز، خشونتهای خانوادگی و اجتماعی و امثال اینها تهیه و منتشر کنند. میتوان در شبهای محرم، این جزوات را در ایستگاههای صلواتی چای و شربت، همراه با غذای نذری یا در مساجد و هیئتها و حسینیهها در اختیار مردم قرار داد. حتی میتوان سوالاتی را در انتهای هر کتابچه مطرح کرد که با پاسخ دادن به آنها، شخص پاسخ دهنده جوایزی را هم دریافت کند. یا میتوان روحانیهای جوان و با حوصلهای را آموزش داد که در این شبها به صورت غیر رسمی، گعدههایی را در کنار همان ایستگاههای صلواتی ترتیب دهند و با جوانان طی دورهمی های کوتاه مدت صحبتهایی داشته باشند. شاید بتوان یک مشاور خانواده و یا یک روان پزشک جوان را در بعضی از ساعتها، در مساجد یا در هیئتهای مذهبی یا قبل از شروع مراسم عزاداری به جوانان معرفی کرد تا در صورت تمایل با او صحبتهایی داشته باشند و سوالاتشان را مطرح کنند. متاسفانه آن قدر رفتارها و روشهای ما کلیشهای و تکراری شده که اگر صحبت از آموزش و تبلیغ در شبهای ماه محرم میشود، ذهن مخاطب ناخودآگاه واکنشهای منفی نشان میدهد. مشکل این جاست که ما در عین اینکه ادعای مدرن بودن داریم، مدرنیته را فقط در بعضی از نمادهای ظاهری آن جستجو میکنیم؛ اما در عمل، روشهای مدرن تبلیغ و ارسال پیام و فرهنگ سازی و ایجاد ارتباط موفق را نمیدانیم وبه این امر هرگز به عنوان یک تخصص نگاه نمیکنیم. شاید آنان که در پی انتقال پیام هستند، زبان و مرام و منش رفتاری و شخصیتی جوانان امروز را به درستی نمیشناسند و این عدم شناخت به عنوان عامل بازدارندۀ ارتباطی، کل برنامههای آموزشی و تربیتی را بی نتیجه میکند. نوجوان و جوان امروز جامعۀ ما فردی است که چندین ساعت از وقتش را در شبکههای مجازی موبایلی مثل تلگرام و واتزآپ و لاین سپری میکند و با رد و بدل شدن اطلاعات درست و نادرست، تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد. فیلمهای جهت دار و خوش ساخت هالیوودی که بیشتر اوقات بینندۀ آنهاست، بر قضاوتش در بارۀ مهمترین اتفاقات سیاسی و اجتماعی جهان و منطقه تأثیر میگذارد وبا اسکایپ با دوستان مهاجرش در سرتاسر کرۀ خاکی ارتباط دارد. همین جوان در آمیزۀ عجیبی از سنت و مدرنیته، به عشق ائمۀ اطهار و برای همراهی با دوستان و بچه محلهایش در شبهای محرم تلگرام و تلویزیون و ماهواره و مشغولیات شخصی را کنار میگذارد و سر گذر به ایستگاههای صلواتی و هیئتهای محلی میپیوندد. استفاده ازبرنامه ریزی و تکنیکهای مدرن ارتباطی و تبلیغی و تلفیق آنها با ارزشها و روشهای سنتی و هم چنین کنار گذاشتن چهارچوبها و کلیشههای ناکارآمد، اما به شدت رایج و مقبول در این زمینه، شاید بتواند شبهای ماه محرم را به طلاییترین فرصت برای تعامل با جوانان و برقراری ارتباط صحیح با آنها تبدیل کند و امکان استفادۀ آموزشی و تربیتی بهینه از این پتانسیل عظیم و مغفول مانده را فراهم آورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]