واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری مهر: برانکو ایوانکوویچ روی صندلی خودش جا به جا شد، عینکش را بالاتر برد و قهوه فرانسوی خود را اندکی نوشید و گفت: «بگذارید آرزویم را به شما بگویم». هیجان زده نیم خیز شدم، چه آرزویی داری برانکو؟ چلنگر فوری حرف را ترجمه کرد و برانکو با لبخند گفت: «آرزو دارم مربی یک تیم باشگاهی بشوم»!
پرفسور به طور کلی یک «خلاف قاعده» محسوب می شد، از آن خلاف قاعده ها که نصفه و نیمه جواب داده بود، از آنها که اول دستیار بود بعد سرمربی تیم ملی ایران شده بود و سپس می خواست سرمربی یک تیم باشگاهی شود. در واقع او محصول یک گزینه دم دستی بودن بود در میان شاهکار های فوتبال ما که دستیار یک مربی را بدون کارنامه و بدون اثبات سرمربی کرده بود. در علم برانکو هیچکس شکی نداشت، یک بار وی در مورد لقب پرفسور که به خودش نسبت داده می شد گفت: « این لقب من نیست بلکه مدرک تحصیلی من است چونکه واقعا پروفسور هستم و مدرک دکترای خود را گرفته ام و یک درجه بالاتر از آن تحصیل کرده ام و پروفسور بودن به این دلیل نیست که عینک می زنم. »
برانکو علم خوبی داشت، او واقعا مدرک فوق دکترا دارد و در علوم ورزشی فوق العاده است، این او بود که همه امور فنی بلاژویچ را در دست داشت و آزمایش هایی مثل ضریب تنفسی و تست های قوای جسمانی را در ایران به اجرا در آورد. با این وجود کسی به او اعتماد نداشت و سکوهای تمرین تیم ملی برخلاف قبل خالی بود. دلیلش هم این نکته بود که وی کارنامه سرمربیگری نداشت.
ایوانکوویچ اما تیم ملی ایران را در دستان خود می دید و می خواست از آن کارنامه بسازد و ساخت. او به جام جهانی صعود کرد اما به دلیل نداشتن تجربه و کاریزمای فرماندهی در آن روزها در جام جهانی گرفتار بازیکن سالاری ها شد. از علی دایی گرفته تا علی کریمی آنجا در جام جهانی همه چیز را به هم ریخته بودند. دایی خداحافظی نمی کرد، کریمی هم با لگد به ساک پزشکی می زد. بعدها افشا شد که برخی به چشم های هم نگاه می کرده اند و به هم پاس نمی داده اند!
برانکو آرزویش را که گفت عقب نشست و لبخند تحویلمان داد. پرسیدیم شما الان تیم ملی ایران را دارید، چرا باید آرزوی یک باشگاه را داشته باشید؟ جواب داد من اگر باشگاه داشته باشم ماه های زیادی تیمم را در دست خواهم داشت و آن را شکل می دهم همانطور که دوست دارم اما تیم ملی در اختیار من نیست، به طور کامل متعلق به من نیست، این تیم را دیگران تمرین می دهند با سلیقه خودشان و من تنها می توانم داشته هایشان را به هم وصل کنم اما خودم تاثیر کمی روی تیم ملی دارم.
گردابی که امروز کی روش به آن گرفتار شده همان گردابی است که در سال ۲۰۰۴ برانکو گرفتار آن بود. او تیمش را در اختیار نداشت، کی روش هم ندارد، همانطور که امیر قلعه نویی، دایی، قطبی، پورحیدری و ... نداشتند.
این روزها اما خیلی ها تیم امروز برانکو را از منظر کیفیت فنی با تیم کی روش مقایسه می کنند. این همه در حالی است که دو اتفاق را در نظر نمی گیرند.
اتفاق اول این است که کی روش تیمش را بسیار بسیار کمتر از برانکو در اختیار دارد.
اتفاق دوم این است که تیم ملی ایران در رقابت های مقدماتی جام جهانی به میدان می رود، یعنی جایی که نتیجه گرایی در اوج است و حریفان کاملا قدرتمند هستند. آنجا تیم ملی با سایپا و ماشین سازی و حتی سپاهان مسابقه نمی دهد بلکه با تیم های ملی دیدار می کند آن هم نه در دیدار های تدارکاتی و معمولی و یا حتی جام ملتهای آسیا، بلکه در مقدماتی جام جهانی که یک امتیاز یعنی بیرون کشیدن اعداد از عمق جهنم فوتبال.
این مقایسه از اساس غلط است. در واقع باید تیم کی روش را با تیم برانکوی ۲۰۰۴ مقایسه کنیم نه با پرسپولیس امروز. تیم برانکو آن روزها متهم بود به بازی ماشینی و بی روح. همه مردم ایران از بسته بودن تیم ملی و عدم تغییر نفراتش از بوسان تا آلمان ناراحت بودند. اما برانکو قواعد بازی در مقدماتی جام جهانی را می دانست و در کنار بلاژ کاملا آن را یاد گرفته بود. برانکو عالی عمل می کرد، او از بوسان تیمش را ساخت و بعد از سه سال بعد همان تیم را به جام جهانی برد. با این حال او جزو همان استثناهای فوتبال بود که در موردش ریسک انجام شده بود.
برانکو محصول ماجراجویی فوتبال ایران بود که نتیجه داد، معمولا این کارها نتیجه نمی دهد اما برانکو نتیجه داد و بالا رفت اگر چه فوتبال ما در ۹۰ درصد مواقع از این ماجرا جویی نتیجه نگرفته است.
با این حال کی روش کارنامه دارد، او با اتکا به کارنامه اش خیلی محکم تر از برانکو به میدان آمد و بسیاری از بازیکنان مدعی که نظم گروهی تیم را به هم می ریختند را بیرون کرد و اتفاقا به جام جهانی هم صعود کرد.
کی روش نسل جدیدی را به فوتبال ایران معرفی کرد، به جام جهانی هم رفت. برانکو هم تا حدودی چنین کرد حتی در جام ملتها بهتر از کی روش هم نتیجه گرفت. کی روش اما در جام جهانی محکم تر از برانکو عمل کرد و بی نظمی نداشت، حتی مقابل آرژانتین تا خلق یک حماسه بسیار بزرگ تنها دو دقیقه کم آورد که البته نتیجه یک بر صفر را هم خیلی ها باور نمی کردند و با آن جشن گرفتند.
هر چه هست اما نباید تیم کی روش امروز را برا تیم برانکوی امروز مقایسه کرد بلکه باید هر دو را در تیم ملی سنجید. هر کاری به غیر از این اشتباه است، دلیل اشتباه بودنش را برانکو ۱۲ سال قبل به ما با آرزوهایش نشان داده بود.
۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]