تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817104571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شاعران اهل بیت در رثای حضرت ابوالفضل(ع) شعرخوانی کردند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در نخستین شب شعر برآستان اشک؛
شاعران اهل بیت در رثای حضرت ابوالفضل(ع) شعرخوانی کردند

بر آستان اشک


شناسهٔ خبر: 3783688 - شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۷
فرهنگ > شعر و ادب

.jwplayer{ display: inline-block; } نخستین شب شعر عاشورایی «بر آستان اشک» با حضور شعرای مطرح کشور و با شعرخوانی شاعران اهل بیت در رثای حضرت ابوالفضل(ع)، در آستانه آغاز ماه محرم، در فرهنگ سرای اندیشه برگزار شد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فرهنگ سرای اندیشه، در آستانه ماه محرم و ایام عزاداری سیدالشهدا، نخستین شب از سومین سوگواره شعر آیینی «بر آستان اشک»، شامگاه جمعه نهم مهر ماه با حضور شاعران اهل بیت و جمع کثیری از علاقه مندان در سالن آمفی تئاتر فرهنگ سرای اندیشه برگزار شد. این مراسم با قرائت حدیث شریف کسا آغاز شد و در ادامه، محمود حبیبی کسبی، از شاعران آیینی، چند بیتی از قصیده «ای حرمت قبلة حاجات ما» را به این شرح قرائت کرد. ای حرمت قبله حاجات ما/ یاد تو تسبیح و مناجات ما تاج شهیدان همه عالمی/ دست علی ماه بنی هاشمی همقدم قافله سالار عشق/ ساقی عشاق و علمدار عشق سرور و سالار سپاه حسین/ داده سر و دست براه حسین وی همچنین شعری از سعید بیابانکی را به این شرح خواند: تا داشته ام فقط تورا داشته‌ام/ با نام تو قد و قامت افراشته‌ام بوی صلوات می دهد دستانم / از بس که گل محمدی کاشته‌ام در ادامه، محمدرضا طهماسبی شاعر جوان اهل بیت، پشت تریبون رفت و به شعری به این شرح خواند: تا دست بسته بازکنی مشت آب را / داغت شکست هفت کمر پشت آب را نقش هزار زلزله بر شط پدید شد / تا ریختی به روی زمین مشت آب را دستت به آب لب نزد و لب به آب، دست / حیران نهاده‌ای به لب انگشت آب را از ساحل تو آب عطشناک می‌رود / در حسرت لب تو طمع کشت آب را با آب دست و پنجه کمی نرم کرده، سخت / مالیده‌ای به خاکِ ادب پشت آب را فاطمه بانی زاد شاعره جوان آئینی کشورمان نیز یکی از اشعارش را برای علاقه‌مندان به اهل بیت خواند که حال و هوای متفاوتی به جمع بخشید: خیمه، عَلم، کتیبه و پرچم بیاورید / شیون کنید شور محرم بیاورید مِشکی کنید قامت رعنای کوچه را / پیراهن عزای مرا هم بیاورید این کاروان رسیده به نزدیک نی نوا / طوفان گرفته حزن دمادم بیاورید عالم به نوحه است که شوریده گشته است / چشمی برای گریه فراهم بیاورید ما حلقه حلقه ماتم او را گرفته ایم / زینت کنید حلقه و خاتم بیاورید محمد سهرابی دیگر شاعری بود که به شعرخوانی پرداخت که مورد استقبال حاضران در سالن قرار گرفت. شعر سهرابی به این شرح بود: ای کرده از حیای نگاهت حیا عرق / رحمی که برد هر دو جهان را ز جا عرق شرمنده گر شود نفس ناله گریه است / افسانه ایست اینکه ندارد صدا عرق در سایه تو کشت مرا آفتاب عشق / حتی نبود ذبح تو را خون بها عرق خون حیا نشد که بریزم به پای تو / راهی نشان بده که بریزم کجا عرق تبخیر یا سقوط به شبنم چه میشود؟ / گم میکند به صورت تو دست و پا عرق ذکر علی الدوام که گفتیم خجلت است / پیشانی ام فدای صفای تو یا عرق نام شراب را به عرق کرده ام بدل / چندان که شد به چهره تو آشنا عرق خون نیست اینکه ذبح تو ریزد به خاک شرم / عید است و بسته است به فرقش حنا عرق کاری بلد نبود دلم در قبال تو / آخر گرفت دست مرا از وفا عرق معنی برای خجلت، برنامه ای نداشت / کردیم در هوای رُخَت بی هوا عرق...! مهدی فرجی، شاعر مطرح جوان کشورمان نیز علاقه مندان به اهل بیت را به یک شعر مهمان کرد و گفت، شعری که می‌خواند، در رثای حضرت زینب(س) است و در حال و هوای اربعین سروده شده است. تمام راه ها را با تو عمری همسفر بودم / اگر زن بودم اما مثل تو مرد خطر بودم تمام لحظه ها را با دلی پر درد پیمودم / پر و بالم شکست اما برایت بال و پر بودم لبم آتش گرفت از تشنگی دم برنیاوردم / شبیه آن دری که سوخت من هم شعله ور بودم سلام ای عشق، ای بر نیزه، ای خورشید خون آلود / منم زینب که بعد از تو همیشه در به در بودم غروب تلخ عاشورا و هفتاد و دو خان درد / ولی انگار من همسایه با صبر پدر بودم درون خیمه ها باران آتش بود و من هر دم / به زیر سایه ی زخم زبان ها چون سپر بودم تنت زیر سم اسبان سرکش بود سر گردان / و من صحرا به صحرا داغ داری پرشرر بودم منم تنها زن تاریخ ساز عصر عاشورا / اگر زن بودم اما مثل تو مرد خطر بودم وی همچنین یکی از غزل های قدیمی خود در رثای حضرت ابوالفضل العباس (ع) را برای حضار قرائت کرد. به تیغ قهر زدی خاندان مادری ات را / که آشکار کنی غیرت برادری ات را عمو تو باشی و اهل حرم جواب نگیرد؟ / فرات منتظر است اقتدار حیدری ات را کسی ندید که یک لحظه هم بروز ندادی / در آن شکوه عقابی دل کبوتری ات را اگر چه کینه آن قوم خون پاک تو را ریخت / زبان گشود عرب قصه دلاوری ات را چنان حسین ز پاکان هاشمی است نژادت / اگر قبول نکردی دمی برابری ات را تو ماه بنی هاشمی که دختر خورشید  / همان نخست پذیرفته بود مادری ات را پیش از مقتل خوانی رسالت بوذری، محمود حبیبی کسبی بخش هایی از شعر ابوالفضل زرویی نصرآباد در رثای قمر بنی هاشم، حضرت عباس(ع) را برای حضار خواند. گرفت تا که به دندان ابوالفضائل مشک / بـه اتفاق بـــه دندان گرفت لشکر دســت هوای ماندن و بردن به خیمه آب زلال / اگر نداشت چه اندیشه داشت در سر دست حکایت تو به ام‌البنین که خواهد گفت؟ / وزین حدیث چه حالی دهد به مادر دست به پای بوس تو آیم به سر به گوشه چشم / جواز طـوف و زیارت دهد مرا گر دسـت به دوست هرچه دهد اهل دل نگیرد باز / حریف عشق چنین می دهد به دلبر دست رسالت بوذری مجری تلویزیون نیز در سخنانی با بیان اینکه «عباس صیغه مبالغه عبس است» گفت: کلمه عباس به این معنی است که «کسی که در برابر دشمن چهره درهمی دارد» و در ادبیات به شیری تشبیه می شود که همه شیران از او فرار می کنند. وی در ادامه مقتلی در رابطه با شهادت حضرت ابوالفضل عباس(ع) از کتاب آه را قرائت کرد. در ادامه، مجید لشکری با تضمین اشعار حافظ، به شعرخوانی پرداخت. علم عشق تو بر بام سماوات بریم» / دست در دست برآریم و به میقات بریم «در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد» / گام در گام تو حق چشمه ای از زمزم زد «عکس روی تو چو در آینه ی جام افتاد» / شورش و واهمه ای در همه اعضام افتاد «همه را نعره زنان، جامه دران می داری» / تا که از علقمه مشکی به حرم می آری «ترسم این قوم که بر دُردکشان می خندند» / این گروهی که به تو راه حرم می بندند... «عقل و جان، گوهر هستی به نثار افشانند» / «این جماعت که در این بادیه سرگردانند» مشک بر دوش نهادی که فراتی ببری / «که در این ظلمت شب، آب حیاتی ببری» آمدی میمنه تا میسره بر هم ریزی / شوکت هیمنه را یکسره بر هم ریزی دست دندان شد و تا خیمه تقلّا می کرد «طلب از گمشدگان لب دریا می کرد» زینب آمد به تل امّا همه جا طوفان بود / «او نمی دیدت و از دور خدایا! می کرد» قصد کرده ست که ارباب تو کاری بکند / «یار باز آید و با وصل قراری بکند» اندکی خیره به شط مانده تأمّل کردم / باز در دفتر خود فکر تغزّل کردم... تا علم در ید بیضای تو بالا باشد / اژدهایی به کف و آیت موسی باشد اقتدا کرده به تو جمع کثیری، امّا / عرضه ای نیست اگر هرچه تقاضا باشد «پاسبان حرم دل شده ای شب همه شب» / نامت از روز ازل حضرت سقا باشد «عجب از کشته نباشد به در خیمه ی دوست» / تا که سقّای مجزّای فُرادی باشد «ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه!» / می کشیمان اگر آن چهره هویدا باشد «ایّ ذنب قتلت» باز به امداد آمد / «در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد» گفتم آهسته به خود قصه ی شیرینت را / بیستون علقمه شد، بر لب فرهاد آمد... این که در چهره ی خود صولت حیدر دارد / «دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد؟» دشمن از شام مدینه خبری می خواهد / باز از سوی تو شقّ القمری می خواهد «در نظربازی ما بی خبران حیرانند» / دیدن دست تو چشم دگری می خواهد زیر لب زمزمه کردی که کسی می آید / «مژده ای دل! که مسیحا نفسی می آید» یوسف این بار کنار تو شتابان آمد / پیرهن بود که تا دیده ی کنعان آمد مات بر روی تو فرمود که ای سرو روان / «شاه شمشاد قدان! خسرو شیرین دهنان! » «دست افشانده ای آنقدر که بی دست شدی» / بوی کوثر به مشام آمده سرمست شدی؟ معجز کیست که اینگونه خسوفی شده ای / واژه در واژه ی خود متن لهوفی شده ای چه قَدَر از تو هجا کم شده! دستانت کو؟ / حرفی از مشک مزن، گوهر دندانت کو؟ علم و بیرق تو دست حسود افتاده ست؟ / قامت خیمه ام از ضرب عمود افتاده ست؟ خیز از جا بنگر پشت مرا خم کردی / ماه برخیز! مرا ماه محرّم کردی... آخرین شاعر این مراسم نیز پیمان طالبی، شاعر جوان کشورمان بود که به روی سن رفت و در رثای اهل بیت دو غزل قرائت کرد. چه با غیرت، چه با عزت، چه با احساس می گویند / فدای ارمنی هایی که یا عباس می گویند بلاشک می خرند این ذکر را تنها از آنهایی / که گر یک بار می گویند با اخلاص می گویند أسیر و تشنه و بی دست... نه عباس اینها نیست / که اینها را فقط جمعی خدانشناس می گویند در پایان این مراسم محسن عرب خالقی شاعر و ذاکر اهل بیت (ع) به مدیحه‌سرایی پرداخت و به یکی از حضار به قید قرعه کمک هزینه سفر به کربلا اهدا شد. سوگواره شعر آیینی «بر آستان اشک» شنبه دهم و یکشنبه یازدهم مهر ماه در فرهنگ سرای اندیشه ادامه دارد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن