واضح آرشیو وب فارسی:الف: تلاش معاندان برای تماس با بازیگر نقش اشرف
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۴۷
بازیگر نقش «اشرف» در «معمای شاه» گفت: گاهی اوقات و با ورود به کاخ خودم را فراموش میکردم. اغلب سکانسهایم نیز با آقای نورعلی در کاخ سعدآباد بازی داشتم و در خلال برخی سکانسها حس میکردم من اشرف واقعی هستم و نورعلی؛ شاه واقعی!به گزارش فارس، بی شک یکی از شخصیتهای محوری سریال «معمای شاه» اشرف پهلوی است. فردی که در آن دوران اداره بخشی از کشور را در دست داشت و به طور مستمر در اداره کشور با محمدرضا شریک بود. مژگان ربانی بازیگر نقش «اشرف» خواهر دو قلوی محمدرضا شاه مخلوع در «معمای شاه» درباره حضورش در این سریال با ما هم کلام شد و در ابتدای گفتوگو از رسانههای خارجی که طی این روزها مدام با او تماس میگیرند، صحبت کرد و گفت که هیچگاه با هیچ رسانه خارجی مصاحبه نکرده و نخواهم کرد. وی تاکنون بیشتر در تئاتر فعالیت داشته و در سریالهایی چون «کلاه پهلوی»، «کیف انگلیسی»، «روز حسرت» و چند اثر سینمایی بازی کرده است.**از چه طریقی برای بازی در سریال «معمای شاه» انتخاب شدید؟-از دفتر آقای ورزی با من تماس گرفتند و برای نقش یکی از خانمهای دربار با من صحبت کردند. بعد از آن با اینکه کارهای ورزی را دیده بودم، اما از نزدیک با یکدیگر ملاقات نداشتیم. برای اولین بار به دفتر او رفته و درباره کارنامه کاری و نقش صحبت کردیم و ایشان گفتند که برای عقد قرارداد با شما تماس خواهم گرفت.**یعنی از همان ابتدا برای نقش «اشرف» انتخاب نشده بودید؟-نه، بعد از قرار حضوری، از دفتر آقای ورزی با من تماس گرفته و گفتند که ایشان میخواهند بار دیگر شما را ببیند. بعد از قرار حضوری دوم متوجه شدم که مرا برای ایفای نقش اشرف انتخاب کردند. به طوریکه بعد از قرار حضوری به این نتیجه رسیده بودند که من از نظر میمیک چهره و ظاهر به او شبیه هستم. ** زمانی که این پیشنهاد را به شما دادند،چه حسی داشتید؟- خیلی خوشحال شدم و بعد از آن پای میز قرارداد نشستیم.**قبل از آن، خودتان به این شباهت رسیده بودید؟- قبل از اینکه عکسهایی از او در اینترنت ببینم،هیچ ذهنیتی درباره چهرهاش نداشتم،اما بعد از تماشای تصاویر چهره او متوجه شباهت بسیارم به او شدم. ضمن اینکه فرم و ترکیب استخوان بندی صورتم به این شخصیت شبیه بود. بدون گریم فرم صورت و رنگ چشمهایم به اشرف نزدیک است،اما با گریم ماجرا فرق میکند.**الان فکر میکنید آن شباهتها در بازی هم درآمده است؟- بله، البته زمانیکه مشغول بازی بودم مدام نگران این بودم که نکند آنطور که در ذهنم هست،نشود! اما با دلگرمی و تائیدهای آقای ورزی مطمئن میشدم. به هر ترتیب بازی در سریالهای تاریخی کار سادهای نیست، آن هم نقشی که ما به ازای بیرونی داشته و تا به حال در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی دیده شده و شناخته شده است. در اغلب سکانسهایی که بازی میکردم، گریم و لباس کمک بسیاری داشتند اما باز هم مدام نگران نتیجه اثر بودم. و هر بار از آقای ورزی میپرسیدم که این سکانس خوب شد؟ و ایشان با صبوری میگفتند بله، اگر خوب نبود سکانس را تکرار میکردم. **چقدر از گریمتان راضی بودید؟ و گریمتان در چند دوره بود؟-به اندازهای راضی بودم که وقتی گریم میشدم و لباس میپوشیدم دیگر خودم را فراموش میکردم. گریم اشرف به سه دوره جوانی، میانسالی و پیری تقسیم شده بود.** یکی از ویژگیهای بارز اشرف، منفور بودن او برای مردم است. شما توانستهاید به این حد از نفرت برسید؟- داستانها و دسیسههایی که اشرف در آنها دخالت میکرد به نفرتانگیز بودنش کمک زیادی میکرد و شخصیت پردازی درست و خوبی داشت. در حین اجرا نیز به این فکر میکردم درست است که نقش اشرف را بازی میکنم، اما باید تمام تلاشم را به کار بندم تا او را به صورت واقعی به تصویر بکشم و احساس فرمانداری و تحکم و زورگوییهایش را به خوبی بازی کنم. یکی از ادعاهایی که اشرف داشت این بود که اگر پسر بودم، من شاه کشور شده بودم و محمدرضا را به عنوان شاه ایران قبول نداشت. من به اشرف دسترسی نداشتم، اما به احساسات آدمی واقعی دسترسی داشتم و خودم سعی کردم زندگی آدمی که بسیار خودخواه و زورگو است را پیدا کرده و برای بازی کردنش، شدت این موضوع را بیشتر کنم.**اشرف آنقدر در بین مردم ایران شناخته شده بود که به نظر میرسد تحقیق زیادی برای شناخت وی نداشتید.- برای آشنایی با او حدود دو ماه قبل از شروع تصویربرداری بیشتر به مطالعه کتابهایی پرداختم که یا خود او از سرگذشت و خاطراتش نوشته و یا اینکه دیگر افراد حاضر در دربار در خاطرههایشان از او نام بردهاند. همچنین در طول ضبط سریال نیز کتابهایی که معرفی میشد را میخواندم. حتی برخی کتابها را از خارج از کشور برایم فرستادند و فکر میکنم همه کتابهایی که درباره خاندان پهلوی (خاطرات تاج الملوک، فرح و اشرف) چاپ شده را خواندم. نکته جالب و کاربردی برای من در این کتابها این جمله اشرف بود: «در تمام این سالها برای برقراری سلطنت تلاش کردم» و به این طریق خواسته بود تا خود را از اتهامات وارده مبرا کند و همین یک جمله به من ذهنیتی داد که بتوانم وارد ریز شخصیتی او شوم و به طور کلی با دیدگاهش آشنا شوم. بعد از مطالعه، به تحقیق در اینترنت مشغول شدم و عکس، فیلم سخنرانیها و مطالب را دیدم و با نوع صحبت کردن و ژستهایش آشنا شدم.**دوست نداشتید با اشرف پهلوی دیدار حضوری داشته باشید؟- با توجه به اینکه آن زمان ۴ سال بیشتر نداشتم، تصویر زیادی از خاندان پهلوی نداشتم و تنها چیزی که از آن دوران در خاطر دارم تظاهرات و رادیو گوش کردن پدرم بود. از طرفی نیز کانالی نداشتم که بتوانم با او رابطهای برقرار کنم. شاید اگر این ارتباط وجود داشت لااقل برای یکبار با او صحبت میکردم تا ببینم چه میگوید. هرچند بعید بود راضی به هم صحبتی شود. ضمن اینکه شنیده بودم اشرف در سالهای آخر عمرش درگیر بیماری آلزایمر شده بود. در کل برخلاف بسیاری از افراد خاندان پهلوی را دوست نداشتم و خانوادهام نیز روی این عقیده استوار بودند.**به عنوان یک بازیگر خودتان دوست داشتید تا چنین نقشی را بازی کنید؟- قبلش هیچ وقت فکر نمی کردم که قرار باشد بازی کنم اما دورانی که در حال ایفای این نقش بودم، گاهی اوقات و با ورود به کاخ خودم را فراموش میکردم. اغلب سکانسهایم نیز با آقای نورعلی در کاخ سعدآباد بازی داشتم و در خلال برخی سکانسها حس میکردم من اشرف واقعی هستم و نورعلی شاه واقعی! **الان چطور؟ وقتی نتیجه کار را دیدید هنوز هم این نقش را دوست دارید؟- الان بیشتر اشکالهای بازیام را میبینم و در جاهایی حس میکنم میتوانستم بهتر بازی کنم. ضمن اینکه همیشه سریال را تنها یا با مادرم نگاه میکنم چراکه نگران این هستم که اطرافیان ضعفهای بازیام را متوجه شوند، حتی الان و با گذشت دو سال از ضبط سریال، وقتی سکانسی را میبینم و درباره آن میخواهم با اطرافیان صحبت کنم، دیگر خودم را کاملا جدای از نقش میدانم و میگویم اشرف در فلان سکانس به این صورت بود و ... یعنی الان دیگر با اشرف احساس نزدیکی ندارم.**خاطرهای از حضورتان در سریال «معمای شاه» دارید؟- بله، بعد از دو سال یکی از سکانسها (صحنه وام دادن رئیس جمهور امریکا به محمدرضا شاه) مشکلی پیدا کرده بود و باید آن را دوباره تکرار میکردیم، برایم جالب بود که تا زمانیکه گریم نشده و لباس نپوشیدم نمیتوانستم اشرف را پیدا کنم و برایم سخت بود و به محض گریم و لباس پوشیدن کم کم یادم آمد.**طولانی شدن حضورتان در این سریال سخت نبود؟- در کنار سختی، شیرین بود به این دلیل که تک تک لحظات حضورم در این سریال بسیار لذت بخش بود.**گویا این اولین همکاریتان با محمدرضا ورزی بود.- بله، ایشان کارگردانی است که کاملا میداند چه میخواهد و از اینکه به من اعتماد کرد و نقش به این سنگینی را به من سپرد و چنین ریسکی کرد همیشه از او سپاسگذارم.** در کارنامه کاری شما حضور در سه سریال تاریخی دیده میشود. علاقه خاصی به تاریخ دارید؟- نه، برایم جالب است که در این سالها هیچ وقت علاقه ویژهای به مطالعه دقیق و ریز تاریخ نداشتم، اما برای بازی کردن در این دست سریالها کتابهای تاریخی بسیاری را مطالعه کردم و فکر نمیکنم دیگر به غیر از اینکه بخواهم در سریال یا فیلمی تاریخی بازی کنم، به سمت مطالعه تاریخ روم، اما دیگر گاردی هم که سابق روی این دست کتابها داشتم را ندارم. بزرگترین تفریح من در زندگی مطالعه است، اما خواندن کتابهای تاریخی آخرین انتخابم خواهد بود. من کارهای فانتزی و سورئال دوست دارم، اما نمیدانم چرا نقشهای تاریخی به من پیشنهاد میشود؟**کدام یک از مدیومها را برای حضور میپسندید؟-تئاتر را ترجیح میدهم. ضمن اینکه بازیگری را با تئاتر شروع کردم و آنچه عشقم است و دوستش دارم تئاتر است. الان هم مشغول تمرین در نمایش «شایعات» به کارگردانی شهرام عبدلی هستم که قرار است بزودی بروی صحنه رود. **بعد از «معمای شاه» پیشنهادی داشتید؟-در عین حال که اغلب مشغول به کار هستم،اما خیلی پر کار نیستم. بعد از بازی در سریال «معمای شاه» نیز حساسیتم روی انتخابها بیشتر و دقیقتر شده است. امسال هم در فیلم «قاتل اهلی» به کارگردانی مسعود کیمیایی در نقش کوتاهی حاضر شدم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]