واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: چرا آمریکا پشت عربستان را خالی کرد؟/ گاو شیرده عربستان دیگر به درد واشینگتن نمیخورد!
رای الیوم نوشت: آمریکا، عربستان سعودی را به جنگ در سوریه، یمن و لیبی سوق داد سپس پشت آن را خالی کرد.
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم چاپ لندن در شماره امروز خود در مطلبی به قلم «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب نوشت: رای قاطع دو مجلس سنا و نمایندگان آمریکا برای شکست «وتوی» باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا علیه قانونی که به خانواده های قربانیان حملات یازدهم سپتامبر سال 2001 اجازه می دهد علیه حکومت عربستان سعودی شکایت کرده و خواستار غرامت شوند، ما را شگفت زده نکرد اما آنچه ما را شگفت زده کرد سرعت رای گیری برای خنثی کردن این وتو با اکثریت قاطع و رای بی سابقه علیه این وتو است.
این مقاله نویس تصریح کرد: در مجلس سنا به عنوان مثال از 97 سناتور فقط یک نفر به نفع وتو رای داد که این نشان دهنده حجم کینه و نفرت از عربستان سعودی، مطمئن ترین هم پیمان واشینگتن در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) و جهان در بیش از هفتاد سال است و آیا این عاقلانه است که این هم پیمان که در همه جنگ های آمریکا حضور داشت، در مجلس سنا فقط یک رای دارد.
این قانون «عدالت علیه حامیان تروریسم» نیست همانطور که از نامش پیداست بلکه قانونی انتقامجویانه از هم پیمانی است که تحقیقات کمیته کنگره از هر گونه دست داشتن رسمی مستقیم یا غیرمستقیم در این حملات تبرئه اش کرد زیرا نقشش به پایان رسیده و ائتلاف با این کشور فایده ای ندارد.
رابطه راهبردی میان عربستان سعودی و آمریکا که پایه های اولیه آن در دیدار «عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود» پادشاه عربستان و «روزولت» رئیس جمهور آمریکا روی عرشه یک کشتی جنگی در کانال سوئز در سال 1945 بنا نهاده شد، به پایان رسید یا اینکه از جانب آمریکا به پایان رسید زیرا گاو شیرده عربستانی از هم فرو پاشید و آمریکا دیگر نیازی به نفت عربستان ندارد.
این رابطه راهبردی بر اساس قاعده ای ایجاد شد که گمان می رفت محکم باشد یعنی «حمایت آمریکا در مقابل نفت عربستان»، اما نیاز آمریکا به نفت به پایان رسید آن هم به لطف نفت فلات قاره ای(ده میلیون بشکه در روز) و ایجاد منابع جایگزین دیگر این نیاز برطرف شد به همین دلیل این حمایت به پایان رسید و در یک چشم به هم زدنی هم پیمان تبدیل به دشمن شد.
عربستان سعودی اکنون در لبه پرتگاه عملیات «باج خواهی» مالی و سیاسی بی سابقه ای قرار دارد آن هم در زمانی که ذخایر مالی اش کاهش پیدا کرده و رو به افول گذاشته است و برای کاهش کسری کلان در بودجه هایش مالیات و سیاست های ریاضتی علیه شهروندانش اعمال کرده است.
عربستان 750 میلیارد دلار سرمایه گذاری، سپرده ها و اوراق بهادار در آمریکا دارد که از جمله اینها 119 میلیادر دلار به شکل اوراق بهادار در خزانه داری آمریکا است که به عنوان بخش اول از چندین بخش احتمالی برای دادن غرامت به خانواده های قربانیان حملات یازدهم سپتامبر که کارشناسان این غرامت را نزدیک به سه ممیز سه تریلیون دلار تخمین زده اند، روی آنها دست گذاشته خواهد شد و بلوکه می شوند. این بدان معناست که اگر این تخمین ها درست از آب درآید، نفت عربستان به مدت دهها سال در گرو آمریکا در می آید تا غرامت های مطلوب را از عربستان بگیرد.
آمریکا، عربستان را در جنگ سوریه، یمن، لیبی و پیش از همه اینها در افغانستان گرفتار کرد سپس پشت آن را خالی کرد و علیه اش موضع گرفت و این کشور را به حال خود رها کرد تا به تنهایی با سرنوشتش مواجه شود آنهم در چارچوب طرح های انتقامجویانه ای که در اتاق های سیاه تاریک در چندین سال پیش تدوین شد.
آمریکا به تهدیدهای عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان برای خارج کردن سرمایه های این کشور اهمیتی نشان نداد و موضع گیری اش با سفر شاهزاده محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان در چند ماه پیش تغییر نکرد و هیچ اهمیتی به پیشنهادهای خرید سلاح و تزریق سرمایه های جدید برای رونق اقتصادش نداد زیرا «موسسه» آمریکایی تصمیم گرفت که شمشیر دشمنی و انتقام را علیه عربستان از رو ببندد و مجلس های نمایندگان و سنا چاره ای جز اجرای آن نداشتند و وتوی اوباما چیزی جز پاشیدن خاکستر در چشم ها نیست.
روزهای حکومت عربستان در آینده در همه سطح ها و زمینه ها بسیار دشوار خواهد بود آن هم پس از آن که هم پیمان آمریکایی اش از جلو و از پشت و به جیب با هم خنجرش زد و در زمانی بسیار سخت در تاریخ معاصر عربستان و با سنگدلی وحشتناک این کار را کرد.
کشورها هیچ مصونیتی ندارند، هم پیمانان هیچ مصونیتی ندارند، دوستی با عرب ها وجود ندارد، همه اینها سرنگون می شود زمانی که موسسه آمریکایی حاکم تصمیم به سرنگون کردن شان بگیرد بدون توجه به اینکه چه کسی در کاخ سفید ساکن است.
آمریکاییها ابتدا از عراق آغاز کردند و سپس سراغ لیبی رفتند و پس از آن به سوریه منتقل شدند و عرب ها و اتحادیه شان و پولشان را برای این عملیات ویرانگر به کار گرفتند و اکنون نوبت به هم پیمان سعودی رسیده است که بدون درنگ و با اشتیاق قابل توجه در همه این جنگ ها شرکت کرد.
هرگز با آمریکا نبودیم و هرگز در اردوگاهش هم قرار نگرفتیم و به نیت هایش اعتماد نداریم و وعده های شیرین اش درباره عدالت و دموکراسی ما را فریب نداد و همیشه در اردوگاه دیگر ایستادیم به همین دلیل احساس آرامش وجدان می کنیم.
سران عربستان سعودی در برابر این نمک نشناسی هم پیمان شان چه کار باید بکنند؟
ما بر این باور نیستیم که کمک گرفتن از برخی صهیونیست های آمریکایی همان طور که می بینیم، برای به کار گیری شان در «لابی های» دفاع از عربستان فایده ای داشته باشد و بر این باور نیستیم که نزدیک شدن به اسرائیلی ها همانطور که برخی از عادی سازان روابط سعودی سفارش می کنند، راه حل باشد. مساله نیاز به چندین «دگرگونی» در همه سیاست های سابق دارد که منجر به این نتیجه شدند اما ما همچنین بر این باور نیستیم که سران عربستان باید از این انقلاب ها حمایت کنند مگر آن که خارج از مرزهایش و در کشورهای عربی رخ دهد که در اردوگاه عربستان نیستند. روزهای آینده پر از حوادث است و ما چاره ای جز انتظار نداریم.
۰۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]