واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: منافقين؛ از شكنجه آزادگان تا حمله نظامي به ايران
در مرور تاريخ جنگهاي جهان، واژه غريبي تحت عنوان «ستون پنجم» توي ذوق ميزند. افراد اين ستون به گفته ژنرال اسپانيايي مولا در ميان رزمندگان خودي هستند ...
نویسنده : عليرضا محمدي
در مرور تاريخ جنگهاي جهان، واژه غريبي تحت عنوان «ستون پنجم» توي ذوق ميزند. افراد اين ستون به گفته ژنرال اسپانيايي مولا (كسي كه براي اولين بار واژه ستون پنجم را در ادبيات جنگها وارد كرد) در ميان رزمندگان خودي هستند اما زير بيرق دشمن سينه ميزنند. ستون پنجميها در دفاع مقدس خودمان هم فعال مايشاء بودند. از يك گروه يا قوميت خاص هم نبودند، اما در ميان همهشان يك گروه در بردن آبروي هرچه اپوزيسيون است كاري كرد كارستان. مجاهدين يا همان منافقين، طي دفاع مقدس به قدري خيانت كردند كه حالا هيچ ايراني را پيدا نميكنيد نام سازمانشان را به نام اصلي خطاب كند. بررسي عملكرد منافقين در انقلاب و جنگ تحميلي، داستان مفصلي است كه سعي كرديم در گفت و گويي با سردار ناصر شعباني از رزمندگان دفاع مقدس كه كتاب «شكست در استراتژي، بنبست در تاكتيك» را در خصوص منافقين نوشته بخشي از آن را مرور كنيم. با اين توضيح كه سردار شعباني به عنوان فرمانده سپاه چهارم بعثت كرمانشاه، خود در عمليات مرصاد حضور داشته است.
منافقين در ابتدا نفوذ زيادي در ميان اقشار مختلف مردم و حتي مسئولان داشتند، اما در ادامه فعاليت هايشان، سر از كشورهاي اروپايي و خصوصاً فرانسه درميآورند، چه روندي در اين خصوص طي شد؟
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، رفته رفته خيلي از گروهكهاي مخالف نظام اسلامي چهره اصليشان را نشان دادند. منافقين هم ابتدا سعي كردند با تشكيل حزب سياسي و فرستادن نمايندههايشان به مجلس و ساير نهادهاي رسمي، جاي پايشان را محكم كنند، اما عاقبت به رويارويي جدي با مردم انقلابي كشورمان پرداختند و در 30 خرداد سال 60 علناً دست به عمليات مسلحانه زدند. با شكست فاز نظامي منافقين و فرار سركردگان اين سازمان به خارج از كشور اعضايشان به ترور كور مردم پرداختند. مسئولان سازمان از اعضاي خود خواسته بودند كه براي عدم شناسايي و دستگيري به مناطق ديگر بروند و دختر و پسر، زن و مرد ازدواجهاي سازماني انجام بدهند و با پولي كه سازمان در اختيارشان قرار ميدهد خانههايي را اجاره كنند و خانه تيمي تشكيل دهند. در پي اين اقدام طرحي از سوي نظام اسلامي تحت عنوان قانون مالك و مستأجر اجرا شد كه طي آن مالكان موظف بودند نسبت به شناسايي مستأجران اقدام كرده و اطلاعات مربوط را به نهادهاي انتظامي يا امنيتي بدهند؛ اين كار باعث شد تا منافقين در شهرها نيز احساس امنيت نكنند و از آنجا كه كردستان توسط ضد انقلاب ناامن شده بود و در مرزهاي غربي و جنوبي نيز با هجوم ارتش بعث جبهه دومي تشكيل شده بود، گروهك نفاق تصميم گرفت اعضايش را به شمال كشور ببرد و جبهه سومي را ايجاد كند، اما بعد از چندي چون ديدند كه در ميان مردم شمال هم پايگاهي ندارند، به تبع پناه بردن مسعود رجوي به فرانسه، اعضاي اين گروه رفته رفته به خارج از كشور فرار كردند.
هدف از اين گفت و گو بررسي خيانتهاي منافقين در طي جنگ تحميلي است، اگر موافق باشيد اين بحث را در چند جنبه دنبال كنيم؛ اگر ميشود ابتدا از انتقال پايگاه منافقين از فرانسه به عراق بگوييد.
آن طور كه شواهد نشان ميدهد، بدنه منافقين بين سالهاي 64- 63 به عراق رفتند. البته اين كار بدون هماهنگي قبلي صورت نگرفت بلكه در پس پرده مذاكرات رجوي با مسئولان حزب بعث عراق وجود داشت كه نهايتاً رجوي تصميم ميگيرد مقر سازمان را به بغداد منتقل كند. اين كار او حتي منجر به اعتراض شوراي ملي مقاومت كه مجمعي از سوي مخالفان نظام اسلامي بود، قرار گرفت. حتي احمقترين اپوزيسيون هم ميدانستند كه پناه بردن به دشمن علني و متجاوز به ايران يعني عراق بعثي، به معني خودكشي است. اما رجوي و منافقين با وقاحت كامل اين كار را انجام دادند. طوري كه خود رجوي هم سال 65 با هواپيماي طارق عزيز به بغداد رفت. از اين زمان به بعد منافقين تحت فرماندهي ارتش بعث عراق، هر كاري كه ميتوانستند در جبهههاي جنگ به نفع دشمن ملت ايران انجام دادند.
يكي از اين كارها شكنجه و جاسوسي از آزادگان در اردوگاههاي مخوف بعثيها بود؟
من در همين رابطه با چند تن از توابين ملاقاتها و گفتوگوهايي داشتم. حرفهايي را زدند كه واقعاً دل آدم را متأثر ميكند؛ حتي يكي از توابين در حين تعريف ماجراي برخوردشان با چند تن از اسرا گريه ميكرد. از آنها پرسيدم آيا كاري كردهايد كه خودتان از انجامش ناراحت و شرمگين شده باشيد. يكيشان گفت ما تبادل نامههاي آزادگان با خانوادههايشان را تحت نظر داشتيم و نامهها را مخفيانه ميخوانديم، يكبار يكي از اسراي ايراني نامهاي به همسرش نوشت و در آن جوياي احوال كودكشان شده بود. وقتي كه جواب نامه از سوي همسر آن آزاده آمد، ما با مخفي كردن اين نامه خودمان از سوي همسر اين آزاده نوشتيم كه «فرزندمان در يك تصادف كشته شدهاست.» اين خبر دروغ روحيه آن آزاده را زير و رو كرد. حتي از طرف ساير اسرا براي فرزندش مجلس ختم گرفته شد و وي تا پايان دوران اسارتش با تصور مرگ فرزندش حالت روحي به هم ريختهاي داشت.
حضور علني و عملي منافقين در جبهههاي جنگ چه روندي داشت؟
آنها با تأسيس جبهه آزاديبخش ملي، در ابتدا دست به حملات محدودي در نقاط ضعيفتر مرزي ميزدند. مثلاً در مقاطعي به گيلانغرب، عين خوش، كوشك و. . . حملات محدودي با استعداد نهايتاً يك گردان 300 نفره انجام ميدادند، اما كمي بعد فكر كردند كه اين طور كسي آنها را به رسميت نخواهد شناخت. پس با مطالعه عملكرد ژنرال جياپ در جنگهاي ويتنام و نيز اشخاصي چون چهگوارا به اين نتيجه رسيدند كه بايد به عملياتهاي بزرگتر و قدرتنماييهايي چون نمايش رژه نيروها و... دست بزنند. به همين خاطر در سال پاياني جنگ يعني در سال 67 دو حمله نسبتاً بزرگتر به نامهاي آفتاب و چلچراغ يكي در منطقه فكه و ديگري در مهران انجام دادند. در همان عمليات منطقه مهران هم شعارشان اين بود كه امروز مهران فردا تهران. جالب اينجاست كه آنها در شعارهايشان از سوي شخصيتهاي بينالمللي نيز تشويق ميشدند، چنانچه كنگره امريكا از وزير خارجه وقت اين كشور خواسته بود ولو به لحاظ سياسي از عملكرد منافقين حمايت كند. به اين ترتيب نفاق خود را آماده يك عمليات بزرگ و به قول خودشان سرنوشتساز ميكرد. اين عمليات همان به قول آنها فروغ جاويدان نام داشت كه نهايتاً به عمليات مرصاد و شكسته شدن ستون فقرات نفاق كشيد.
مرصاد در واقع مزد خيانتهاي منافقين را داد، آماري از تلفاتشان در اين عمليات وجود دارد؟
اسناد نشان ميدهد كه منافقين قبل از انجام عملياشان و در داخل خاك عراق 5316 جيره غذايي دريافت كرده بودند. اما از اين تعداد مسلماً تعدادي عراقي در ميانشان بودند و همين طور اگر برخي از سركردگانشان كه وارد ايران نشدند را محاسبه كنيم، تعداد 4700 نفر منافق از مرزها وارد كشورمان شدند، از اين رقم نيز چيزي در حدود 2335 نفرشان كشته، زخمي و اسير شدند و مابقي چه سالم يا زخمي گريختند.
به نظر شما اكنون كه منافقين از اردوگاه اشرف و ظاهراً ليبرتي عراق رانده شدهاند، خطرشان براي نظام اسلامي منتفي شده است؟
به هيچ عنوان نبايد تصور كنيم كه آنها به طور كلي از بين رفتهاند. نفاق پس از شكست در مرصاد و رانده شدن از عراق نيز همچنان سعي كرده و ميكند كه به نظام اسلامي لطمه وارد كند. در همين فتنه سال 88 آنها با وجود آنكه در ليست سياه واشنگتن به عنوان يك گروه تروريستي قرار داشتند و نتوانستند به طور علني فعاليتي انجام دهند، مخفيانه در حد توانشان از هيچ كوششي فروگذار نكردند، حالا كه امريكا آنها را از ليست سياه خود خارج كرده، ما نبايد حتي براي يك لحظه از كينهجويي منافقين خود را دور بدانيم و حداقل بايد تا آنجا كه در توان داريم در خصوص افشاي اقدامات خائنانهشان اطلاعرساني كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]