تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828139020




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرگ کیارستمی و سایه سنگین احساسات - ایسنا


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا:
تشییع پیکر عباس کیارستمی
حاشیه‌هایی که پس از درگذشت عباس کیارستمی به وجود آمد، از همدردی‌ها و تسلیت گفتن‌های گسترده تا نفی هنرمند بودن او و حتی درگیری اینستاگرامی دو بازیگر، همگی بیانگر این واقعیت است که جامعه امروز ما از تحصیلکرده و روشنفکر گرفته تا عادی‌ترین و عامی‌ترین مردم یا به قول نیکی کریمی - میانمایه‌ترین‌ها- واکنش‌های احساسی را ساده‌ترین نوع تعامل با هنر می‌داند. به گزارش ایسنا، مجید سعیدی عکاس شناخته شده ایرانی با این مقدمه در «اعتماد» نوشت: یکی- دو سالی است که با پدیده عجیبی روبه‌رو هستیم، با خروشان موجی از احساسات و همدردی‌ها بعد از فوت یک هنرمند؛ گویی که همه این وظیفه را در خود احساس می‌کنند که در مورد اتفاق پیش‌آمده ابراز احساسات یا اعلام موضع کنند. آنقدر عکس‌های متنوع و تک جمله‌های هنرمند در صفحه به صفحه شبکه‌های اجتماعی پر می‌شود که اگر در ایران زندگی نمی‌کردم، مطمئن می‌شدم هنرمند زیر سایه این علاقه و توجه زیسته و هیچ زمانی را در تنهایی و انزوا تحمل نکرده است. هرچند که ابراز احساسات افراد جامعه نسبت به فقدان یک هنرمند، پدیده ناهنجاری نیست اما مساله اینجاست که تنها برخورد یک جامعه با هنرمند، فقط ابراز احساسات باشد و آن هم تنها زمانی که فرد فوت کرده است. همه می‌دانیم که حبیب محبیان سال‌ها در ایران، منتظر مجوز گرفتن برای اجرای کنسرت یا انتشار آلبوم‌هایش بود یا فیلمسازی در ایران برای کیارستمی سخت و با مشکلاتی همراه بود اما هیچ‌وقت حمایتی برای رفع مشکلات آنان صورت نگرفت. چند پست در شبکه‌های اجتماعی در مورد مشکلات کیارستمی و حبیب نوشته شده است؟ چند نامه و درخواست از محافل هنری راهگشای آنان شد؟ البته اگر کنسرتی برگزار می‌شد حتما با استقبال روبه‌رو می‌شد یا اگر فیلمی ساخته می‌شد و اگر امکان و خوش‌اقبالی برای تبلیغ مناسب هم داشت، احتمالا پر بیننده بود اما فیلمی ساخته نشد، کنسرتی برگزار نشد یا آلبوم موسیقی منتشر نشد و خاطری هم از بابت آن آزرده نشد. این مهم را از آن جهت باید در نظر بیاوریم تا بتوانیم جواب این سوالات را بدهیم که در حال حاضرچند کنسرت لغو می‌شود؟ چند کتاب منتشر نمی‌شوند؟ یا چه فیلم‌ها و پروژه‌های دیگر هنری که به خاطر مشکلات مالی یا گرفتن مجوز، نیمه کاره مانده‌اند یا به‌کلی فراموش شدند؟ و حالا این موج احساسی همدردی با هنرمند کجاست؟ چه کسی می‌داند بهرام بیضایی کجاست و چرا فیلم نمی‌سازد؟ بیضایی که همه می‌دانیم چقدر در تئاتر و سینمای ایران تاثیرگذار بوده است. همان‌گونه که کسی از شجریان هم خبر ندارد؛ فقط سال به سال در ماه رمضان به یاد می‌آوریم که ربنای شجریان را صدا و سیما پخش نمی‌کند و باز استاد آواز فراموش می‌شود تا رمضان بعد. این مساله بعد دیگری هم دارد و آن اینکه اغلب مردم دوست دارند هنرمندان را با سلیقه و عقاید خودشان بپذیرند و هنوز به این باور نرسیدیم که هنرمند را آن‌طور که هست، بپذیریم. در دوران حیات حبیب کم نشنیدیم از نارضایتی جماعتی که می‌گفتند چرا حبیب در دوران فلان رییس‌جمهور به ایران آمد؟ چرا فلان شخصیت قرار است از او حمایت کند؟ و بعد از فوت این هنرمند و در کشاکش موج احساسی از درگذشت او، القابی چون لس‌آنجلسی از سوی یک عده دیگر نمایانگر این بود که مجوز ندادن به او کار درستی بوده است. عباس کیارستمی هم بی‌نصیب از این قضاوت‌ها نبود. چند درصد از جماعتی که از درگذشت او ابراز احساسات می‌کنند واقعا این هنرمند را آن‌طور که بود و فکر می‌کرد، می‌شناختند؟ از مجموعه فیلم‌های او چند فیلم را صدا و سیما پخش کرده؟ فیلم‌های آخرش با چقدر تبلیغات اکران شد؟ انگار کم‌کم داریم به اسطوره‌سازی پس از درگذشت‌ها عادت می‌کنیم؛ در واقع اسطوره‌ها همانی هستند که جماعت می‌خواهند؛ قالبی از خاستگاه‌های جمع و نه خود هنرمند. خیلی دوست داشتم که به این نتیجه نرسم اما ناگزیر از این اندیشه‌ام که هنرمندان تبدیل به اسطوره‌هایی می‌شوند، صرفا برای بیان احساسات گروهی و ایجاد همگرایی احساسی. اما پدیده بدتر از آن، تخریب هنرمند به خاطر مقابله با اسطوره‌سازی‌هاست و البته نه به خاطر اینکه اسطوره‌سازی فی‌نفسه با حقیقت ذاتی هنر در جدال است، بلکه صرفا به این علت که این اسطوره‌ها از جنس ارزش‌ها و سلایق یک عده نیست. اینکه مدتی بعد از درگذشت کیارستمی عده‌ای شروع کردند به تخریب این چهره هنری، اتفاق ناخوشایند دوران ما است و در واقع همان آسیب گریز ناپذیر در هنر است. صاحب نظری مقاله‌ای نوشته که کیارستمی به مخاطبان خارجی بیشتر از مخاطبان داخلی اهمیت می‌داد و البته تنها استدلال این نظر هم حضور فیلم‌های کیارستمی در جشنواره‌های خارجی بود، دیگری که خود را صاحب نظرتر می‌دانست، ابراز کرده که کیارستمی عینک آفتابی می‌زد تا به مردم نگاه نکند. تمامی این‌های و هوی‌ها و وامصیبتا، تنها به خاطر ترس از توجه به هنرمندی است که شبیه آنها نیست، به اعتقاد خودش استوار بود و تنها برای عقاید و دل خودش فیلم می‌ساخت. کیارستمی از نظر آنها جرم بزرگی داشت، او مستقل بود و مستقل بودن را به سینمای ایران آورد. او به هنرمندان آموخته بود اعتماد به نفس خود را حفظ کنند و متفاوت باشند؛ او به جامعه هنری نشان داد که می‌توان به تخریب‌ها بی‌تفاوت بود و بی‌نیاز از حمایت عده‌ای فعالیت کرد و حرف خود را رقم زد. خب این جرم کمی نیست؛ حالا باید حساب بی‌تفاوت بودن به نظرات این جماعت را بدهد، حالا باید از مرده کیارستمی حساب کشید که چرا در خارج فیلم‌هایش را اکران می‌کرده و تازه عینک آفتابی هم می‌زده است. جدال حامیان و مخالفانی که هر کدام با نگاه خود به جنازه هنرمند می‌نگرند، پا به پای لحظه‌هایی که هنرمند به خاک سپرده می‌شود، می‌آید و به یکباره خاموش می‌شود؛ گویی سردی خاک جامعه را می‌گیرد و سکانس پایانی این تراژدی رقم می‌خورد. انتهای پیام


یکشنبه / ۲۰ تیر ۱۳۹۵ / ۱۷:۰۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن