واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سیام شهریورماه ۱۳۸۸، پرویز مشکاتیان، موسیقیدان، نوازنده سنتور و سهتار و آهنگساز، چشم از جهان فروبست. او در زادگاهش، نیشابور، به خاک سپرده شد.
به گزارش جام جم آنلاین دیروز سالگرد کوچ ابدی پرویز مشکاتیان بود. به همین بهانه ایسنا با علیرضا جواهری یکی از شاگردان او گفتگویی کرده که برخی از نکات این گفتگو را می خوانیم. * یک جمله زندهیاد مشکاتیان را هرگز فراموش نمیکنم و آن این بود که «هنرمند واقعی باید از زیر بُته به عمل بیاید. با کلاس بردن و آوردن و پول خرج کردن کسی به جایی نمیرسد، باید طرف مایه لازم را در زمینه هنر داشته باشد وگرنه هیچی نمیشود.»
* اصولا برای هنرمندی همچون زندهیاد پرویز مشکاتیان ساز و موسیقی بهانهای بودند برای بیان احساسات و ارتباط با مخاطب و به همین دلیل هیچگاه ایشان را درگیر تکنیکی خاص در بیان احساسات ندیدم. ارتباط عمیق با ادبیات کهن و معاصر ایرانزمین و تاثیرپذیری از بزرگان موسیقی و ذوق و قریحه سرشار باعث شده بود به صورت آنی و ذاتی به خلق آثار ارزشمند و حاوی ساختار هنری بپردازند، دقیقا مشکلی که در بسیاری از آثار این روزها مشاهده میشود، متاسفانه بسیاری از اهالی موسیقی و هنر در حد یک دستاندرکار باقی میمانند و آثارشان فاقد ارزشهای هنری و ساختار منسجم است و بسیاری دیگر نیز فقط در حد نمایش و ایجاد فضاهای محیرالعقول باقی میمانند. برای همین پس از گذشت چند سال، آثار اینگونه دستاندرکاران جایی در میان مردم و مخاطب پیدا نخواهد کرد و خیلی زود فراموش خواهد شد. * تاثیر پذیری ایشان از ردیفهای قدما در حدی بود که برخی از آثار کاملا بر اساس گوشهای خاص طراحی و تدوین و اجرا میشدند. حتی در تکنوازیهای جدیدتر ایشان شاهد تاثیرپذیری از نوازندگان و هنرمندان جوانتر نیز هستیم و این نشان از تبلور و جوشش فکری ایشان و عدم درجا زدن در تفکری خاص است. همانطور که گفتم زندهیاد پرویز مشکاتیان تمام نوگراییهای خود را با نگاهی به ریشهها و تفکرات گذشتگان انجام میدادند و به نظر من هم نکته بارز در نوازندگی و آهنگسازی ایشان همین مساله بود. * وجه تمایز دیگر زندهیاد پرویز مشکاتیان، رها بودن از قید و بند عناوین و پیشوندها و پسوندها بود. ایشان حتی آثارشان را هم فقط بهانهای برای بیان احساسات درونی میدانستند، برای همین هیچ دلبستگی و وابستگی به این آثار نداشتند و این رها بودن باعث شده بود استاد پرویز مشکاتیان را فردی بسیار متفاوت در وادی هنر ببینیم.
* یکی از نکات بارز و برجسته در آثار و افکار استاد پرویز مشکاتیان تسلط ایشان بر ادبیات کهن و معاصر ایران بود. مطالعه بسیار در مورد سبکهای ادبی و هنری به خصوص فلسفه هنر باعث شدهبود دیدگاهی متفاوت و برجسته را در افکار و آثار ایشان شاهد باشیم. * معتقدم بیشتر سنتورنوازان معاصر خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر زحمات استاد پایور هستند و زندهیاد پرویز مشکاتیان هم از این قاعده مستثنی نبودند. در کنار این مساله استاد پرویز مشکاتیان لحن نوازندگی خود را بیشتر تحت تاثیر دو بزرگوار میدانستند و همیشه میگفتند: من در سهتارنوازی تحت تاثیر مکتب استاد صبا و در سنتورنوازی بیش از همه تحت تاثیر مکتب زنده یاد نورعلی خان برومند بودم. * همانطور که میدانید زندهیاد پرویز مشکاتیان علاقه زیادی به بزرگان موسیقی و نوازندگان صاحب سبک داشتند. برای همین در هر یک از آثارشان از این بزرگان برای تکنوازی و همنوازی دعوت میکردند. برای مثال استاد غلامحسین بیکجهخانی در طرف دوم نوار بیداد یک برنامه کامل در دستگاه همایون اجرا کردند. این اجرا به قدری منسجم و گیرا بود که به عنوان یک اثر مستقل همزمان با آلبوم بیداد منتشر شد. در آلبوم دود عود استادان اصغر بهاری و داریوش طلایی به اجرای تکنوازی و همنوازی آواز پرداختند. همچنین در آلبوم جان عشاق از استاد جواد معروفی برای تکنوازی و همنوازی آواز دعوت شد. و تا جایی که یادم هست زندهیاد پرویز مشکاتیان یک همنوازی سهتار و کلارینت هم با استاد شیر خدایی در آلبوم موسم گل با تنظیم استاد محمدرضا درویشی و آواز زندهیاد ایرج بسطامی داشتند. * موسیقی هنری حال حاضر به نوعی حقهبازی و عوامفریبی و نهایت سوء استفاده از برخی ناآگاهی های مردم و مخاطبین نسبت به تعاریف اولیه یک ساختار هنری تبدیل شده است. این روز ها موسیقی ما پر شده از عناوینی همچون دکتر و مهندس و پروفسور و ... .
* دغدغه میهن و وطندوستی در اکثر آثار زندهیاد پرویز مشکاتیان موج میزند. عدهای این را دیدگاهی سیاسی و سیاستزده تلقی میکنند، در حالی که چنین نیست. هنرمندی همچون پرویز مشکاتیان فقط و فقط دغدغه ملی و میهنپرستی داشته و دارد، همین تفکر باعث پدید آمدن آثار ارزشمندی همچون رزم مشترک، ایرانی، واژه آزادی، محبوب من وطن، وطن من، بهارا، لاله بهار و سرو آزاد شد. گاهی هنرمند از سر درد فریاد میکشد و از شرایط روزگار مینالد، سرو آزاد از چنین شرایطی پیروی میکند. هنوز هم معتقدم بهترین اجرای این اثر همان اجرای سهتار و نی و آواز خودمانی و بدون امکانات ضبط است و اجرای گروهی نتوانست آن حزن و اندوه ناشی از درونیات این هنرمند بزرگ را بیان کند.
چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 11:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]